معراج شهدای تهران، برخلاف همیشه، دیشب میزبان پیکر مطهر یک زن بود، زنی از ژاپن که مادر شهید ایرانی محمد بابایی است.

به گزارش خبرنگار مهر، یامامورا مهاجر بود اما نه مهاجری به سرزمین غریب، پاره تن ایران زمین بود و تنها مادر شهید ژاپنی که بخشی از وجودش را برای دفاع از سرزمینی که روحش به آن تعلق داشت تقدیم کرد. او روز گذشته جمعه ۱۰ تیر پس از ۶۳ سال زندگی و در پی بیماری ریوی در بیمارستان خاتم الانبیا چشم از جهان فرو بست تا در عالم باقی به فرزند شهیدش محمد بابایی بپیوندد.

معراج برخلاف همیشه میزبان یک زن بود، کونیکو یامامورای ژاپنی که به حق در این سال‌ها با ایثار و گذشتش جلوه‌ای زیبا از فداکاری را نه تنها به ایرانیان که جهانیان نشان داد، او اگرچه ایرانی نبود ولی به جاست اگر او را ایرانی‌ترین زن ژاپنی ایران بنامیم، سفیری که نه فقط رابط دوستی بین ۲ کشور ایران و ژاپن بود که جلوه‌ای تمام نما از زن مسلمان را در این سال‌ها به نمایش گذاشت. هنگامه عصر تابوت حامل پیکرش در حلقه‌ای از زنان به حسینیه معراج آمد تا وداع هموطنان ایرانی‌اش را نظاره گر باشد و آخرین حرف‌های فرزندانش را با گوش دل بشنود. در کنار دوستان و نزدیکان او افراد دیگری هم در مراسم حضور داشتند، انسیه خزعلی معاون ریاست جمهوری در امور زنان و جمعی از قهرمانان پارالمپیکی برای بدرقه این مادر شهید ژاپنی قدم به معراج گذاشته بودند، در میانه مراسم حمید حسام نویسنده کتاب مهاجر سرزمین آفتاب (سرگذشت مادر شهید ژاپنی) و گلعلی بابایی دیگر نویسنده مشهور دفاع مقدسی از راه رسیدند تا کنار پیکرهای تعدادی از شهدای دفاع مقدس او را بدرقه کنند.

یامامورا علمدار صلح و صفا و دوستی بین مسلمانان بود

انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور در صحبت‌هایی با گرامی‌داشت یاد و خاطره این مادر شهید گفت: یامامورا علمدار صلح و صفا و دوستی بین مسلمانان و نیکان بود و خیری برای مدرسه سازی و هموار کردن راه تعلیم و تربیت. خودش را در رنج و سختی افکند تا دیگران در آسایش باشند.

وی با اشاره به ویژگی زنان صالح افزود: وقتی روح الهی شود و پیوند با ملکوت پیدا می‌کند فرد از آمال و آرزوها دست کشیده و مسیرهای سخت را می‌پیماید. حضرت علی می‌فرماید این‌ها با دنیای بزرگی قاطی شدند و به جهان دیگری پیوستند و چیزهایی را می‌بینند که مردم عادی نمی‌بینند لذت‌هایی را می‌چشند که مردم عادی نمی‌چشند.

خزعلی گفت: مادر شهیدی که چهار فرزند شهیدش را تقدیم امام می‌کند، امام فرو می‌ریزد و طاقتش طاق می‌شود، چقدر این زن بزرگ و با عظمت است و محکم ایستاده و می‌گوید من اینها را دادم که اشک شما را نبینم و بدانی پشتت ایستاده‌ایم. این زنان کارهای دشوار را انجام دادند اما دیده نشدند سربازان گمنامی بودند که با تمام وجود از عاطفه و احساس گذشتند. کار سخت را آن مادری انجام داد که از فرزندش دل کند و به خدا سپرد. مادران شهدا دلشان را با خدا پیوند زدند.