خبرگزاری مهر - گروه استانها- ندا سپاهی: «آب دیگر یک مقوله صرف فنی نیست و امروز مسئلهای اجتماعی شده است و به اعتقاد من در چنین شرایطی نیاز است که موضوع آب در سراسر کشور به یک گفتمان اجتماعی تبدیل شود.» مدیر دفتر مشارکتهای مردمی شرکت آب منطقهای اصفهان، در ابتدای گفتگو، سخنش را با این جمله آغاز میکند و ادامه میدهد: رسانهها بی تردید در شکلگیری افکار جامعه و افزایش سطح مشارکت عمومی پیرامون مسائل آب بسیار اثرگذارهستند؛ خیلی خوشحال هستم که شما در حوزه آب نقش آفرینی میکنید اما احساسم این است که رسانههای ما تاکنون فراتر از آنچه که مسئولان دولتی گفتهاند نمیگویند و به بیان دیگر آنگونه که شایسته است شرایط را مطرح نکردند در حالی که رسانهها نقش مؤثری در فرهنگ سازی دارند. در این سالها در حوزه آب بسیار کار شده اما انتظار داریم رسانهها با تحقیق و بیان راهکارها از زبان مردم و کارشناسان آنچه را که درباره مدیریت آب باید باشد، منعکس کنند.
در دنیای امروز، آب به عنوان کالایی اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی هویت نوینی یافته است و گفتگو پیرامون ان ابعاد مهندسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و حتی امنیتی را در بر میگیرد. حال با یک نگاه واقع بینانه مشخص است که در جامعه ما آب به یک دغدغه اجتماعی مبدل گشته، از این رو رسانه میتواند پیش از اینکه مسئله آب یک آسیب ژرف اجتماعی ایجاد کند آن را به گفتمان اجتماعی تبدیل کند و باید در کشور و حوضه آبریز زاینده رود به این گفتمان برسیم تا همه از داشتههای محدود آبی عادلانه بهرهمند شوند.
غلامرضا نیک سرشت، کارشناس آب با ۲۴ سال سابقه در اداره امور منابع آب استان در ادامه میگوید یک سالی است که بنا به درخواست و پیشنهاد او دفتر مشارکتهای مردمی در شرکت آب منطقهای اصفهان فعال شده است. وی که پیش از این مدیر دفتر حراست این شرکت بوده، اظهار میکند: «در مدت شش سالی که مدیریت حراست را بر عهده داشتم روزی نبود که تنشهای اجتماعی جلوی درب شرکت نداشته باشیم، کشاورزان و سایر ذی نفعان آب اعم از صنایع و حتی مردم عادی برای بیان نگرانیها و مشکلات به دفتر ما مراجعه میکردند، در این سالها با تمام دغدغههای آنان آشنا شدم، مسائل را احصا کردم و به این نتیجه رسیدم که راهکار اصلی برون رفت از تنشهای اجتماعی آب، حضور ذی نفعان در تصمیم گیری ها و مدیریت منابع آب است و در واقع باید از حکمرانی دولتی آب به سمت و سوی حکمرانی مردمی و محلی پیش برویم.
انچه که در ادامه میخوانید حاصل گفتگوی یک ساعته خبرنگار مهر با مدیر دفتر مشارکتهای مردمی شرکت آب منطقهای اصفهان است.
اقای نیک سرشت چه شد که شرکت آب منطقهای پس از سالها تصمیم گرفت دفتر مشارکتهای مردمی را راه اندازی کند؟
اعتقاد قلبی من این است که جلب مشارکت یکی از روشهای راهبردی است که میتوانیم بین مردم اعتماد سازی کنیم. مسئله آب دیگر اینگونه نیست که من به عنوان کارشناس آب، تنها از بُعد فنی برای آن تصمیم گیری کنم بلکه باید همه ذینفعان و کسانی که به هر نحو با مباحث آب ارتباط دارند، در تصمیم گیری ها شرکت کنند و یکی از مقولههای مهم مشارکتهای مردمی همین امر است. شرکت آب منطقهای اصفهان در سالهای گذشته پیرامون مشارکتهای مردمی گام چندانی نداشته اما در یک سال اخیر با توجه به نگاه دولت که حکمرانی آب را به سمت و سوی حکمرانی مردمی و محلی مطرح میکند و نگاه مثبت مدیران شرکت این دفتر فعالیت خود را بیش از پیش آغاز کرده است.
معتقدم تا مادامی که کشاورزان عزیز و ذی نفعان آب در تصمیم گیری ها شرکت نکنند راه را به بیراهه رفتهایم اینکه بگوئیم هر کاری ما انجام دادیم درست است به نظرم نگاهی کهنه است که دنیای امروز نمیپسندد و با آن همراه نیست.
حدود ۲۳ سال پیش که شبکههای آبیاری نوین را ایجاد میکردیم، کشاورزان به ما میگفتند آب این کانالها بر اراضی ما سوار نمیشود اما شرکت مشاور نمیپذیرفت. سالها گذشت و متوجه شدیم که کشاورزان درست میگفتند زیرا کانالهای شبکههای آبیاری در شرق اصفهان نیاز به لبه گذاری پیدا کرد، آنان درست میگفتند چون ساکن منطقه بودند اما نگاه مشاور صرفاً فنی بود.
در این سالها این اعتقاد قلبی برای من نهادینه شده که برای حفاظت و مدیریت منابع آب باید از خود مردم برای حل مشکلات کمک گرفت؛ رهبر معظم انقلاب در سخنانی فرمودند بنای جمهوری اسلامی بر مشارکت است. مردم در کنار ما باشند بسیاری از تنشهای اجتماعی در حوزه آب کاهش مییابد.
چه برنامهها و اقداماتی برای جلب مشارکتهای مردمی در حوزه آب در این یک سال داشتید؟
درسال گذشته بسترسازی لازم فراهم شده؛ تفاهمنامهای بین وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی نیز تدوین شده بود و دولت هم به این نتیجه رسیده که باید مردم را در امور مدیریت آب مشارکت دهد. برای مثال در دورههای توزیع آب کشاورزی، مشکلات عدیده ای در توزیع پیش میآید، بعضاً کشاورزان درگیر میشوند که آب کم یا زیاد شد و مدام تنشهای اجتماعی را در توزیع آب داریم.
اما کشاورزان میگویند دوران شیخ بهایی و سبک آبیاری قدیم متفاوت بوده است و خواهان تغییر سبک توزیع آب به شیوه شبکههای میرابهای قدیمی هستند.
سبک و سیاق توزیع آب به شیوه شبکه های میراب ها چگونه است؟
در گذشته نوعی سیستم آبیاری داشتند بنام «لَت و مَسخَن» که در این سیستم میزان آبی که برای هر روستا یا مجموعه جاری می شده یک دهانه یا خروجی ثابت داشته و آب از این سرریز می شده و به روستاهای تحت پوشش می رسیده است درحالیکه پس از انقلاب شبکههای نوین آبیاری ایجاد شده که اینها یک کانال اصلی دارد و جریان آب در کانالهای فرعی که از آن منشعب میشود از طریق دریچههای انتقال آب به سمت اراضی کشاورزی توزیع میشود. کشاورزان معتقدند این دریچهها به اندازه کافی و دقیق سهم آب اراضی آنان را تأمین نمیکند و اکنون صحبتهایی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه میخواهند به سبک و سیاق قدیم و همان شبکه میرابهای قدیمی بازگردند و لت و مسخن بسازند تا کسی نتواند دخل و تصرفی در آب داشته باشد.
یکی از خواستههای اصلی کشاورزان اصفهان در طول این سالها این بود که توزیع آب در شبکهها را خودشان انجام دهند. در دوره جدید دولت به این مسئله ورود پیدا کرده و با توجه به رویکرد و تاکید وزارت نیرو بر جلب مشارکت ذی نفعان و مردم در مدیریت بهینه مصرف آب ما از سال گذشته این مهم را در دستور کار قرار دادیم.
مسئولان استانداری نیز اعتقاد راسخی به مشارکتهای مردمی دارند و از این رو کارگروه تخصصی تحت عنوان «کارگروه تخصصی جلب مشارکت مردم در مدیریت آبهای سطحی و زیرزمینی» تشکیل و قرار بر این شد گام به گام مراحل توزیع آب کشاورزی، نگهداری از شبکهها و بهره برداری بهینه از شبکهها را در آینده به مردم و کشاورزان بسپاریم.
با وجود این به نظر میرسد که سپردن مدیریت توزیع آب و نگهداری از شبکه ها به مردم و کشاورزان نیازمند برنامه و آموزش است، چه بسا نااگاهی در این حوزه خسارت بار باشد؟!
بله، طبیعی است که این ایده نو و کار جدید ممکن است در ابتدا مسائل و مشکلاتی دربر داشته باشد و همه کشاورزان به نحوه و عدالت در توزیع آب آشنایی نداشته باشند؛ از این رو اگر در بدو این کار بخوبی عمل نکنیم حتی آن نگاهی که به حکمرانی محلی آب داریم خدشه دار شود.
انتقال یکباره مدیریت بهره برداری آب اصفهان به کشاورزان چالش زا است. برای همین نیاز است به طور حساب شده و اگم به گام کشاورزان را آموزش دهیم و بسترهای لازم در محیط نهادینه شود و از طریق شرکتهای تعاونی تولید روستایی که همه کشاورزان عضو هستند، توزیع آب و نحوه بهره برداری و مدیریت آن را به ایشان بسپاریم تا در این شرایطی که به اعتقاد من نمیتوان گفت بحران آب بلکه داشتههای آبی ما محدود است با مدیریت و کمک مردم به مرور زمان تنشها کاهش یابد.
داشته های محدود آبی به جای اصطلاح بحران آب؟
بله داشتههای محدود آب، هیچ گاه از اصطلاح بحران آب استفاده نمیکنم زیرا شخصاً به بحران آب اعتقاد ندارم و معتقدم در این شرایط داشتههای آبی ما محدود است و باید بتوانیم این داشتههای محدود را مدیریت کنیم و یکی از راهکارهای مدیریت داشتههای محدود این است که مدیریت مصرف آب را به دست خود ذی نفعان بسپاریم. فرض کنید ۱۰ نفر در یک بیابان بی آب مسیر خود را گم میکنند و یکی از انان ظرف محدود آبی همراه دارد و باید به ۹ نفر دیگر از این ظرف آب دهد. برای اینکه همه از این بیابان نجات پیدا کنند مقدار محدود آب را بین خود مدیریت میکنند تا آب به همه برسد و عادلانه توزیع شود.
در سنوات گذشته و تاریخ نیز همین گونه بوده که خشکسالیهای متعددی داشتیم که رودخانه زاینده رود دچار خشکسالی شده و جالب این است که به راحتی مدیریت می شده و کشاورزان کشت و کار میکردند. از این رو تلاش داریم به سمت و سوی حکمرانی محلی برویم. مردم وقتی ببینید آب کم است خود مصرف بهینه را مدیریت میکنند. کشاورزان خودشان بهتر میدانند آب را چگونه و از چه مسیری توزیع کنند که پرت و هدرفت کمتری داشته باشد.
ما مسلمان هستیم و انسان اجتماعی؛ از این رو مشارکت در عمل اجتماعی برای ما به عنوان یک مسلمان یک تکلیف عقلایی و شرعی است. اگر این نگاه در حکمرانی محلی آب و جامعه نهادینه شود بی تردید آینده بهتری خواهیم داشت.
در پاسخ به سوال قبلی شما باید گفت واگذاری مدیریت بهره برداری و توزیع آب کشاورزی مستلزم این است که گام به گام و با آموزش آغاز شود؛ با مشورت جهاد و استانداری شبکه آبیاری رودشتین در شرق اصفهان را که غالب مشکلات در این منطقه است و کشاورزان آن شرایط سختتری دارند به صورت پایلوت انتخاب کردیم که با بکارگیری مشاوران در یک پروسه یک تا دو ساله بسترسازی و آموزش انجام شود و در نهایت توزیع آب را به شرکتهای تعاونی روستایی دهیم. شرکت آب منطقهای آب را تحویل میدهد اما مسئولیت حفاظت، توزیع و مدیریت بهینه که بهره وری ایجاد کند در دست خود مردم است.
شاهد هستیم با وجود قوانین مبنی بر ممنوعیت کشت برنج به جز در شمال کشور یا لزوم اصلاح الگوی کشت در مناطقی با اقلیم خشک و کم بارش مانند اصفهان، همچنان در منطقه فلاورجان نشاکاری میشود اینها براساس برنامه هایی است که وزارت جهاد کشاورزی ابلاغ میکند یا تولید صیفیجات مازاد بر نیاز به دلیل نبود بازار از بین میرود؛ فکر میکنید اگر مدیریت توزیع آب به خود کشاورزان واگذار شود در رعایت الگوی کشت بر اساس میزان آب در دسترس بتوانند موفق عمل کنند؟
دقیقاً پاسخ شما در همین مبحث مشارکتهای مردمی است. با مشارکت دادن ذی نفعان در حکمرانی آب تصمیم داریم برخی از وظایف حاکمیتی خود را به مردم واگذار کنیم و این مهم تاکنون محقق نشده است. اکنون آب در دست ما است، کشاورز نمیداند ما چه میزان آب در دسترس و در اختیار داریم. همواره نگاهشان به ما این گونه است که «آب هست ولی نمیخواهند به ما بدهند».
اما با مشارکتهای مردمی کار شفاف میشود و ما آنچه را که وجود دارد در اختیار کشاورزان قرار میدهیم آن زمان به سمت این نمونه کشتها که شما اشاره کردید نمیروند. مقرر شده با تعامل سازنده بین جهاد کشاورزی، شرکتهای تعاونی روستایی، آب منطقهای و ذی نفعان آب است سازمان جهاد الگوی کشت مناطق را تهیه کند و کشاورزان ملزم میشوند با این آب که در اختیار دارند در هر منطقه بسته به «الگوی کشت مناسب بهره ور و اقتصادی منطقه» کشت و کار کنند.
این فرهنگ باید نهادینه شود که کشاورزان عزیز ما منابع محدود آب در دسترس را بهینه مصرف کرده وبا این آب معیشتشان را نیز تأمین کنند. باید محصولی مانند هندوانه را وارد کنیم، همانطور که برخی کشورهای همسایه برای جلوگیری از خروج آب مجازی از کشورشان، محصولی مانند هندوانه را وارد میکنند.
البته کشت محصول برنج آنگونه که بیان میشود، آب بر نیست در حالی که کشت هندوانه و پیاز آب بیشتری نیاز دارد اما باید فرهنگسازی کنیم تا کشاورز بداند اگر کشت اقتصادی انجام دهد که درآمدزا باشد بی شک دیگر به سمت کشت برنج نمیرود و این همکاری سازمان جهاد کشاورزی را میطلبد.
یکی از مزیتهای دیگر مشارکتهای مردمی یکپارچه سازی اراضی کشاورزی است. اکنون زمینهای بسیاری از کشاورزان قطعه قطعه است و این پراکندگی زمینها میتواند موضوع کشتهای اقتصادی را نیز زیر سوال ببرد.
یکپارچه سازی اراضی کشاورزی آیا چالش برانگیز نیست؟ چه نتیجهای در زمینه الگوی کشت بهره ور و اقتصادی دارد؟
بسیاری از کشورهای دنیا امروز از طریق اتحادیهها و تعاونیهای کشاورزی برنامههای اقتصادی برای اعضا ارائه میدهند و چون به یکدیگر اعتماد دارند زمینها را یکپارچه کشت میکنند. فرض بگیرید در هر منطقهای کشاورزان خودشان سهام دارند و زمینها را در کنار هم قرار میدهند و مثلاً مجموع اراضی یک منطقه ۵۰ هکتار میشود سپس الگوی کشت که جهاد میدهد در این عرصه ۵۰ هکتاری کشت میشود آبیاری انجام میشود و هر شخصی بنا به میزان زمینی که دارد از درآمد حاصل از یکپارچه سازی سهم میبرد. بسیاری از کشورهای دنیا به همین سمت رفتند و نتیجه هم گرفتند؛ از خورده مالکی به سمت یکپارچه سازی اراضی رفتهاند و سازمان جهاد کشاورزی باید این را نهادینه کند و ما باید برای جلب اعتماد کشاورزان بین آنان و همراهشان باشیم.
این سالها برخی اصطلاحی به کار میبرند به عنوان جنگ آب؛ اعتقاد دارم اصلاً جنگ آب نداریم. متأسفانه با این اصطلاحات غلط اختلافات قومیتی در کشورمان ایجاد میکنند در حالی که ما یک کشورواحد هستیم که از همه قومیتها با هم متحدیم و اتحادمان باعث این انقلاب شد. اعتقاد دارم که جنگ آب نداریم و باید این اصطلاح را تغییر دهیم و «صلح آب» را جایگزین کنیم. ما نمیخواهیم دعوا بین استان ما و استان همجوار باشد و اعتقاد داریم از منابع الهی و طبیعت و آب باید به نحو عادلانه استفاده کرد.
به نظر میرسد بیشترین حجم کاری دفتر مشارکت های مردمی درخصوص مسائل کشاورزان استان و جلب مشارکت آنان باشد اما مسئله آب، حیات حوضه آبریز زاینده رود و تالاب بین المللی گاوخونی در این سالها مطالبه همه مردم اصفهان بوده؛ میدانیم که ابرچالش های محیط زیستی استان از جمله بیابان شدن تالاب گاوخونی، فرونشست زمین و ریزگردها همه ریشه در مسئله آب دارد. چقدر در زمینه تعامل با دغدغه مندان محیط زیست، جلب مشارکت و همفکری با آنان تلاش شده؟
محیط زیستیها در واقع ستون اصلی مشارکتهای مردمی هستند، تاکنون یک جلسه از کارگروه مشارکتها برگزار شده اما در جلسات آتی همه ذینفعان از جمله محیط زیستی ها حضور خواهند داشت. در ماههای اخیر پیشنهاداتی در رابطه با راهکارهای حفظ داشتههای محدود آبی به مدیریت ارائه کردم که یکی از راهکارهای آن حفظ حیات همیشگی رودخانه است.
داشتههای آب ما محدود است؛ واقعیتی است! اما میتوانیم حقابه محیط زیست را همواره در زاینده رود داشته باشیم. محیط زیست و تالاب گاوخونی حقابه دارند اگر تالاب گاوخونی خدای ناکرده به سمت خشکی مطلق برود قطعاً تبعات ناگواری برای اصفهان و استانهای همجوار و به نحوی برای کشور خواهد داشت.
حقابه محیط زیستی هر سال به نحوی داده میشود اما دائمی جاری نشده است و البته یکی از دغدغههای مدیریت ارشد شرکت همین مسئله است که بتوان این مهم را عملیاتی کرد.
چگونه؟ راهکاری دارید؟
میشود آب را در خط القعر رودخانه زاینده رود را با رعایت اصول علمی جاری کرد؛ با جاری کردن حداقل آب در سطح رودخانه میشود حقابه محیط زیست را تأمین کرد. نباید اجازه داد فرونشست زمین پیشروی کند. فرونشست واقعاً اتفاق افتاده حتی در منزل خودم هم آثار این پدیده خطرناک را مشاهده میکنم و این حاصل برداشتهای بی رویه از منابع آب زیرزمینی است.
احساس میکنم موضوع محیط زیست که شما اشاره کردید با جاری شدن حداقل آب محیط زیست در بستر رودخانه زاینده رو در خط القعر رودخانه میتواند نگرانیها را کاهش دهد. راهکارهای متعددی وجود دارد. برای حفظ پلهای تاریخی راهکارهای زیادی هست که میزان آب مورد نیاز این پلها را تأمین کرد در این شرایط باید مقاومت کنیم تا از این فضا خارج شویم همیشه اینگونه نخواهد بود.
اما این ذهنیت بین مردم ما وجود دارد که رودخانه زاینده رود شهر اصفهان در این سال ها مانند یک کانال آبرسانی برای کشاورزی شده؟!
با نگاه جدید مدیریت استان و راهکارهایی که برای احیای زاینده رود تدوین کردند، کارگروه فرونشست زمین فعال شده و راهکارهای پیش بینی میکنند که این پدیده را تعدیل کند. اگر حقابه محیط زیست در بستر رودخانه جاری شود فرونشست کنترل خواهد شد. این مسئله جزو دغدغههای همه مسئولان استان است.
اعتقاد دارم که رودخانه زاینده رود رودخانه فصلی نیست، نه حتی کانال آبرسانی هم نشده و به عنوان یک کارشناس مدیریت آبهای سطحی با توجه به برنامههای احیا زاینده رود، امید واثق دارم که در سالهای پیش رو شاهد جریان دائمی زاینده رود باشیم.