خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه- فاطمه کهربائی: حیا، از صفات نیک و فضائل اخلاقی به معنای شرم کردن از ارتکاب زشتیها. حیا حالتی نفسانی است که موجب متانت و وقار و خودداری از انجام رفتار ناپسند میگردد. در روایات شیعه، حیا کلید خوبیها، سبب پاکدامنی و مانع کارهای زشت قلمداد شده و عقل و ایمان از اسباب آن برشمرده شدهاند. همچنین به مواردی از حیای ناپسند همچون حیا ورزیدن از تحصیل علم، شرم از کسب درآمد حلال، خدمت به مهمان، احترام به پدر و مادر و نیز طلب حقوق خود اشاره شده است.
حیا، از صفات کمالیه است که در هر شخص به نسبتی وجود دارد. حیا سبب پاکدامنی انسان، مخصوصاً زن میباشد. حیا زمینهی تقویت ایمان و از ضروریات دین است که شخصیت انسان را بالا میبرد. داشتن حیا مورد رضای خدای عزّوجل است. حیا میزان تعادل زندگی، مانع از فروپاشیدن خانواده و باعث تعدیل رفتارهای اجتماعی میشود.
در این خصوص با حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حسینی نسب از اساتید حوزه علمیه قم و دانشگاه به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
حجت الاسلام مصطفی حسینی نسب در خصوص مفهوم شناسی واژه «حیا» در گفتگو با مهر بیان داشت: حیا در لغت زبان عربی در مقابل وقاحت استفاده میشود و معادل فارسی وقاحت به معنای بیشرمی و حیا به معنای شرمساری است. در اخلاق، حیا حالتی نفسانی است که باعث خودداری از انجام برخی کارها میشود. یعنی خودداری از انجام امور ناپسند.
وی در خصوص عوامل مؤثر در ایجاد حیا گفت: وقتی در آیات و دین بررسی کنیم، حیا عوامل مختلفی میتواند داشته باشد. مثلاً ممکن است علت حیا ترس از سرزنش دیگران باشد یا ممکن است از ترس از آبروی شخصی خود در موقعیت شغلی اش باشد که همگی نوعی حیا هستند که به خاطر انگیزهای آن کار را انجام نمیدهد. منتها وقتی در آیات و روایات تمرکز میکنیم میبینیم مفهوم حیا عوض نشده است ولی منشأ پیدایش حالت این است که انسان خود را در محضر خدا میبیند میگوید چون خدا او را میبیند از انجام این کار حیا میکند. به نظر میرسد معنای لغت حیا در دین هم همین بوده است اما تفاوت آن در منشأ پیدایش حیا است. یعنی به جای ترس از آبروی خود یا سرزنش دیگران، علت اصلی عدم انجام کار مورد نظر حاضر و ناظر دیدن خدا باشد. پس تفاوت، در جنبه انگیزه است. مثلاً شیخ مفید در کتاب امالی صفحه ۶۷ نقل کرده است که وقاحت با هر چیزی همراه بشود آن چیز را زشت میکند و حیا با هر چیزی همراه بشود آن را زیبا میکند.
وی افزود: برای مثال امیرالمومنین علیه السلام بین حیا و نجابت ارتباط بر قرار میکنند و میفرمایند کسی که حیا دارد از انجام برخی کارها خود را نگه میدارد. اگر فرد دیندار باشد جنبه الهی هم پیدا میکند. وقتی بیشتر در روایات عمیق میشویم، چندین سبب را برای حیا میتوانیم در نظر بگیریم یکی از عوامل ایجاد حیا عقل است. مثلاً در روایتی داریم که راهبی مسیحی از پیامبر در مورد عقل سوال کرد. پیامبر در جواب عقل را مسبب حیا دانستند و فرمودند هر کس عقل داشته باشد از انجام برخی امور خودداری میکند، یکی دیگر از عوامل حیا ایمان است که در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که ایمان باعث میشود که انسان برخی کارها را انجام ندهد.
این کارشناس دینی اضافه کرد: از دیگر موانعی که برای ایجاد حیا نیز ذکر شده است حریمهای اجتماعی است. در روایتی از امام کاظم علیه السلام داریم که فرمودند که شما هر گاه با دوستان رابطه برقرار میکنید حریمی را حفظ کنید. اگر آن حریم را زیرپا بگذارید دوستان شما کارهایی را که حیا میکردند انجام بدهند را انجام میدهند. پس نتیجه میگیریم که حریمهای اجتماعی وقتی که برداشته شوند و قبحهای اجتماعی از بین بروند ضریب حیا کم میشود.
حسینی نسب خاطر نشان کرد: یکی دیگر از عوامل کاهش حیا، نیاز و فقر است. در روایتی از امام صادق علیه السلام در کتاب کافی جلد صفحه ۱۴۸ آمده است که دست نیاز به سوی دیگران داشتن حیا را از بین میبرد. پس فقر مقابل حیا است. سومین عامل سخن زیاد است و عامل دیگر از بین رفتن حیا در کلام امام رضا علیه السلام شراب خواری است.
این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: اصل حیا خوب است ولی همیشه حیا خوب نیست. مثلاً حیا از درخواست حق واقعی خود باعث از بین رفتن حق میشود و گذشت از حق نتیجهای جز جری تر شدن ظالم ندارد. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) در کتاب کافی جلد صفحه ۱۱۱ آمده است که هیچ کاری را از روی ریا انجام نده ولی از حقت از روی حیا نگذر.
وی تصریح کرد: یکی از دیگر از مواردی که حیا مذموم است در سوال پرسیدن است از چیزی که نمیدانیم. همچنین در کسب درآمد حلال حیا مذموم است و نباید از کسب مال حلال حیا کرد. از درخواست کردن از خداوند هم نباید حیا کرد و همه چیز را باید از خداوند درخواست کرد که در روایت داریم حتی بند کفش خود را از خدا بخواهید. یکی دیگر از مواردی که حیا مذموم است خدمت به خانواده است که در روایات ذکر شده است که مردی از خدمت به خانواده خود در مقابل امام صادق خجالت کشید ولی امام صادق علیه السلام او را از حیا کردن از خدمت به خانواده منع کردند.
وی در خصوص نقش حاکمیت و مردم در نهادینه سازی حیا در جامعه بیان داشت: حاکمیت نقش زمینه سازی را دارد و کار اصلی توسط مردم انجام میگیرد. اما حاکمیت میتواند بسترهایی که باعث تقویت حیا و ایمان میشود را گسترش دهد. هرچه فرهنگ عقلانیت در جامعه رشد کند حیا بالاتر میرود.شاید حاکمیت نتواند مردم را وادار به حیا کند ولی میتواند عواملی که باعث ایجاد حیا در جامعه شود را ایجاد کند و موانع آن را کاهش دهد. برای مثال اگر حاکمیت بتواند ضریب فقر را پایین بیاورد طبیعتاً مانع حیا را کاهش داده است پس انتظار ما از حاکمیت بحث زمینه سازی در حیا است.
وی افزود: بخشهایی از این مسأله نیز مربوط به بحث روانشناختی جامعه میشود. برای مثال وقتی در جامعه نقشهای تعریف شده برای بانوان محدود باشد، متناسب با همان روابط محدود، حیا در دین تعریف شده است اما وقتی نقشهای جدیدی در جامعه برای زن تعریف میشود باید حیا هم در آن نقشها تبیین شود.
این پژوهشگر اظهار داشت: عنصر دیگر جامعه، خانواده است و نوع رفتار در خانواده بسیار در جامعه تأثیر دارد. در نتیجه بخشی از وظیفه در اختیار خود افراد، برخی در اختیار خانواده و برخی وظایف مربوط به حاکمیت است. اما سوالی که مطرح میشود این است که خانوادهها چرا موفق نبوده اند؟ نخبگانی که باید برای نقشهای جدید اجتماعی حیا را تعریف میکردند و حکمرانی که باید بسترسازی ایجاد حیا انجام می داده است همگی در نهادینه سازی حیا در جامعه نقش داشته و دارند.