خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: صنعت مد با مدلهای زیبا، لباسهای زیبا و جدیدترین خلاقیتهای طراحان مد در جهان، روشن و پر از سرگرمی به نظر میرسد. با این حال، جنبه تاریکتری برای این صنعت وجود دارد.
ممکن است تعجب کنید اما خوب است بدانید که دنیای صنعت مد با عباراتی مانند کنترل اجباری، آلودگی محیطی، خشونت فیزیکی و اخلاقی، استثمار جنسی، قاچاق انسان و بسیاری موارد دیگر که در پشت لباسهای باز، پیراهنهای فانتزی و هزاران آرایش پنهان شدهاند، تداعی میشود. در این گزارش در مورد چند نکته غیر شفاف از این صنعت صحبت کردهایم و از اسرار تاریک پشت صحنه آن پرده برداشتهایم.
دومین آلوده کننده بزرگ محیط زیست در جهان
به گزارش خبرگزاری الجزیره که در تاریخ ۱۴ تیرماه ۱۴۰۱ توسط «محمد سنگله» منتشر شده است، «صنعت مد» و «مد» یکی از آلایندهترین صنایع در جهان است که بیشتر از مجموع بخشهای کشتیرانی، هوانوردی و هوانوردی باعث آلودگی میشود. همچنین مسئول ۲۰ درصد فاضلاب جهان و ۱۰ درصد انتشار کربن سمی در جهان است. به گفته slidebean ، کارشناسان میگویند این صنعت دومین آلودهکننده بزرگ محیطزیست پس از صنعت نفت است .
مثلاً برای ساخت یک شلوار جین حدود ۷۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ لیتر آب نیاز است که معادل ۱۰ سال آب آشامیدنی برای یک نفر است. یا در مورد ساخت یک پیراهن نخی، ۲۷۰۰ لیتر آب نیاز دارد که معادل ۳ سال آب آشامیدنی برای یک نفر است. البته اثرات زیست محیطی شامل چیزی بیش از آب میشود، مثل انتشار کربن، آلودگی و تخریب زمین. ناگفته نماند که صنعت مد مستلزم نیروی کار زیادی هم هست. چیزی حدود ۱ نفر از هر ۶ نفر در سراسر جهان که کار میکنند در این صنعت مشغواند.
وقتی به مد فکر میکنیم، باید فراتر از تولید لباس برویم، مد یک چرخه زندگی کامل است، یک سبک زندگی! پس مواردی همچون حمل و نقل، مصرف، استفاده و دفع نهایی زباله نیز از دل همین صنعت بیرون میآید که همه اینها روی محیط زیست اثرات عظیم و حتی مخربی میتوانند داشته باشند.»
برده داری مدرن و تله مد سریع
در همین گزارش آمده: «شاید برخی از شما فکر کنید که برده داری خیلی وقت پیش به پایان رسیده است، اما این فقط یک خیال است. بررسیها نشان میدهد که بردهداری هنوز وجود دارد. طبق گزارشی که چند روز پیش توسط پلتفرم «زن قابل توجه» منتشر شد، بیش از ۴۰ میلیون نفر برده در جهان وجود دارد. افرادی که در سراسر جهان از برده داری رنج میبرند و بیشتر این جمعیت را زنان و دخترانی تشکیل میدهند که در صنعت مد یا آزمایشگاههای «فست مد» در آ سیا کار میکنند.
«مد» یا «مد سریع» یک اصطلاح معاصر است که در خرده فروشی مد برای معرفی طرحهایی استفاده میشود و مستقیماً با استفاده از کت واک پیش میروند. آن هم با کمترین قیمت! خوب است بدانیم که در انتخاب مدل برای نمایش کت واک از مدلهای حرفهای یا داوطلبان بهره میگیرند. افرادی با اندامهای کشیده و استخوانی و پوستهای زیبا در بازه سنی ۱۶-۲۵ سال انتخاب میشوند. البته به دلیل این که آماده شدن برای کتواکهای برندهای بزرگ نیاز به آموزشهای حرفهای دارد، سعی میکنند افرادی با سنین پایینتر یعنی ۱۶-۱۸ سال، را استخدام کنند.»
حقایق ترسناک در پشت صنعت مد
باید باور کنیم یکی از مشکلات مدل شدن در این صنعت، نگه داشتن فرم کلی بدن در شرایط مطلوب آژانس مد مورد نظر است. شخص مدل، برای اینکه طبق قراردادی که با مجموعه تحت پوشش گذاشته است بتواند البسه و زینت آلات و کیف و کفش را تبلیغ کنند، باید فرم بدن خود را حفظ کرده و از آن خارج نشود. به همین دلیل در بسیاری از مواقع مدلها دست به رژیمها و محدودیتهای عجیب و سخت میزنند و با روشهای خاص اجازه نمیدهند که فرم بدنشان تغییر کند. بخشی از این کارها را در سبک زندگی افرادی که به عنوان مدلهای معروف معرفی شدهاند میتوان مثال زد.
دیختیار، یکی از مدلهای روسی در سال ۲۰۱۲، در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «سوپرمدلها بسیار وابسته به سیگار، ملینها، قرصهای لاغری و داروهای ضد اشتها هستند.»
چرلی هاوارد مدل سابق، با انتشار نامه سرگشاده به یکی از آژانس خبری که برای او در فیس بوک کار میکرد نوشت: «من در مورد جسم خود احساس خجالتی ندارم. من راضی نیستم روزانه به عنوان کالا با من رفتار شود و بدنم در تلاش برای رسیدن به استانداردهای پوچ و غیر ممکن زیبایی که شما درخواست کرده اید فرسوده شود. من بهخاطر کسی حاضر نیستم خودم را از بین ببرم. این حتی سرگرمی نیست بلکه خودکشی است.»
جکی کریستی، طراح لباس و مدل سابق میگوید: «قبل از نمایش زندهی لباس، مدلها از هر روشی برای کاهش چربی و آب بدن استفاده میکنند. حتی برخی مدلها از رژیمهای ناسالم و خندهداری مانند رژیم سوپ کاهو و رژیم لیمو ترش، استفاده کرده و قرصهای لاغری مصرف میکنند. گاهی، یک ماه تمام از دیتاکسها و سمزداها استفاده میکنند و ۳ ساعت در روز ورزش میکنند. این دیوانگی است.»
خانم استرالیا در سال ۲۰۱۶ توضیح میدهد: «بدتر از همه این است که صاحبان آژانسهایی که از مدلهای مد استفاده میکنند، پرداخت دستمزدها را به تأخیر میاندازند تا آنها در زیر گروه آژانس باقی بمانند طوری با من رفتار شده که حالا از غذا میترسم.»
الکسلی رن مدل لباس ۲۰ ساله گفته: «که فشار روانی فراوان به منظور برآوردن انتظارات دائمی و ظاهری برازنده و باریک و لاغر باعث شده تا نوعی بیماری بی اشتهایی و یا بی اشتهایی عصبی برایم رخ بدهد، حالا از شرایط رعایت زندگی محروم شده ام تا آن را فدای جذابیت و موفقیت و شهرت، نمایش برای دیگران نمایم. با تزریق آمپول و صرف قرصهای ملین ها صورتی بسیار زشت و دردآور برای تناسب اندام به من تحمیل شد که در موارد مشابه اختلالات روحی و روانی به افرادی که همکار من بوده اند عارض شده است.»
ایدین مک کای مدل مد دیگر، اینطور افشا کرده است: «کسی را میشناسم که وسوسه شد تا به منظور برتری در نمایش مد، استخوان ران خود را با یک اره الکتریکی، باریک کند و تمام راههای ناسالم برای از دست دادن وزن را انجام داد. اکنون تبدیل به استخوانی در پوست شده است اما این نیز برای طراحان لباس کافی نبود.»
کارا دلوین، یکی از پردرآمدترین مدلهای دنیا، اخیراً در مصاحبهای مدلینگ را «وحشتناک» خواند. او میگوید: «سخت است در حرفهای باشی که هرروز همه به تو میگویند زیادی خوش گذراندهای و باید وزن کم کنی.»
یکی از بدترین و وحشتناکترین موارد این رژیمهای سخت و ناسالم، مربوط به مدل فرانسوی، ایزابل کارو است. او روزانه یک عدد شکلات و یک فنجان چای که هربار تنها یک قاشق غذاخوری از آن میخورد را مصرف میکرد. او میدانست که این کار خطرناک باعث مرگش میشود، اما به گرسنه نگهداشتن خود ادامه داد. ایزابلا کارو در سال ۲۰۱۰، بر اثر آنورکسیا یا کمخوری عصبی از دنیا رفت.
کریستی کلمنتس دربارهی موارد عجیب و ترسناکی که در طی سالها فعالیت بهعنوان سردبیر مجلهی وُگ از مدلها دیده بود، گفت: «مدلها برای از بین بردن احساس گرسنگی خود دستمال کاغذی میخوردند، به خود گرسنگی میدادند و برای کاهش وزن جراحی میکردند.»
آلیس جکسون، یکی از مدلهای پلاس سایز گفت: «گاهی در روز فقط کاهو مصرف میکرده و دو ساعت در روز ورزش میکرده است.»
سوفی نولانِ مدل نیز اعتراف میکند که اختلالات خوردن باعث شد به شدت دچار کاهش وزن شود. او روزانه هفت ساعت ورزش میکرد و کمخوری عصبی باعث شد چندین بار در بیمارستان بستری شده و دچار حملات قلبی شود.
بریا مورفی، دختر ادی مورفی که بهعنوان مدل فعالیت میکند، در مصاحبهای با good morning America گفت مدلهای زیادی را دیده که پنبه را در آبمیوه خیس میکرده و میخوردند. این کار باعث میشود مدلها بدون اینکه وزن اضافه کنند، احساس سیری کنند. طبق گفته مختصصان، این روش بسیار خطرناک است؛ زیرا پنبه حاوی مواد شیمیایی است و خوردن آن برای بدن ضرر دارد.
مصرف مواد مخدر
جانیس دیکینسن در دورانی که فعالیتهای مدلینگ داشت با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم میکرد. او میگوید مقادیر زیادی مواد مخدر و الکل در اختیار مدلها گذاشته میشد.
دیختیار مصاحبه خود گفت: «من شنیدهام که آژانسهای مدلینگ، مدلها را وادار میکنند کوکائین مصرف کنند تا متابولیسم بدن را سرعت ببخشند و کمتر غذا بخورند. انواع و اقسام تزریقات در بین مدلها رواج پیدا کرده، از جمله تزریق T3 که مدلها برای افزایش عملکرد تیروئید و در نتیجه افزایش متابولیسم بدن مصرف میکنند.»
در گزارشی که خبرگزاری تسنیم در سال ۱۳۹۵ منتشر کرد آمده: «مینا خانمی ۳۰ ساله به گزارشگر میگوید: «بسیاری از افراد که شور و شوق ورود به این حرفه را دارند. برای رساندن سایز و وزن خود به حد تعیین شده برای یک مدل، آسیبهای جدی به خود وارد میسازند. برخی از آنها رژیمهای سختی میگیرند که مناسب نبوده و به همین دلیل دچار مشکلات جسمی و روحی فراوانی میشوند. بسیاری دیگر از افراد هنگام ورود به حرفه مدلینگ به سوی قرصهای کرفس روی میآورند که تبعات زیادی برای آنها دارد. متأسفانه آنها به حدی غرق وارد شدن به این فضا میشوند که به سلامت خود توجهی ندارند. برخی از این افراد با استفاده از مکملها و نخوردن آب کافی، آب بدن شأن خشک شده و دچار بیماریهای غیر قابل درمانی میشوند. همچنین بیماری آنورکسیا در میان مدلها شایع است، و در جریان این بیماری دچار اختلالات تغذیهای میشوند.»
مینا ادامه میدهد: خانمهای متاهلی که وارد حرفه مدلینگ میشوند، قرار دادهای مدت دار امضا میکنند و در این مدت حق باردار شدن ندارند.
این مدل ۳۰ ساله میگوید: «متاسفانه بزرگترین خطری که مدلینگ را تهدید میکند، مواد مخدری است که آنها را سریع لاغر میکند. بسیاری از دوستان من به حدی مشتاق وارد شدن به دنیال مدلینگ را داشتند که به سمت شیشه و کوکائین رفته اند و آینده خودشان را تباه کرده اند.»
اعتیاد به خرید
در یکی از فیلمهای مرتبط با صنعت مد و پوشاک تحلیل خوبی از یکی دیگر از آفتهای این صنعت در زندگی انسانها میبینیم. فیلمی کمدی-درام که در سال ۲۰۰۹ میلادی ساخته شده است. سوفی کینسلا سناریوی این فیلم را نوشته و تلاش کرده در آن سبک زندگی یک دختر عاشق خرید را به نمایش بگذارد. فیلم «اعتراف یک معتاد به خرید»
داستان این فیلم در واقع به صنعت مد و روانشناسی مد و حتی جامعه شناسی مد و پوشاک پرداخته است. اعتیاد به خرید همچون اعتیاد به شبکههای اجتماعی یکی از بیماریهای عصر مدرن است. که سبب میشود بخش قابل توجهی از ذهن و فکر انسان را به خود مشغول کند و سبک زندگی انسان را به سمت مصرفگرایی سوق دهد.
در واقع چیزی که در این فیلم دیده میشود عشق و اعتیاد دختر نقش اول این فیلم به خرید پوشاک است. این کار هم به سپری کردن زمان میانجامد و هم او را با جدیدترین طرحها و استایلهای برندهای مختلف آشنا میکند.
ربکا (نقش اول فیلم) محسور مانکنهای پشت ویترین بوتیکهای مطرح نیویورک میشود و در تصاویر این فیلم شاهد طوفان مانکنها و برندهای خانههای مد جهان صنعت پوشاک هستیم.
دقیقاً به همین خاطر ربکا همیشه مقروض است و باید در محیطی کار کند که دوست ندارد!
چند خط آمار
توجه شما را به مصاحبهای که در سال ۲۰۱۹ در آکسفام با ۴۷۲ کارگر پوشاک در ویتنام و بنگلادش دو کشوری که مد استرالیا در آنها ساخته میشود، جلب میکنیم:
این گزارش نتایج ترسناکی را نشان داد، از جمله:
- از هر ۱۰ کارگری که در بنگلادش مصاحبه شده اند ۹ نفر نمیتوانند غذای کافی برای خود و خانواده خود تهیه کنند و برای گذران زندگی خود بدهکار هستند.
- ۷۲ درصد از کارگرانی که در کارخانههای بنگلادش که برندهای اصلی را در استرالیا عرضه میکنند و ۵۳ درصد در ویتنام مصاحبه شدهاند، وقتی بیمار یا مجروح هستند، نمیتوانند هزینه درمان پزشکی را بپردازند و البته تحت پوشش هیچ نوع بیمه درمانی نیستند.
- ۷۶ درصد از کارگرانی که در کارخانههای بنگلادش و ۴۰ درصد در ویتنام مصاحبه شده اند، آب سالم در داخل خانه ندارند.
- همچنین در بنگلادش، از هر ۳ کارگر مورد مصاحبه، ۱ نفر از فرزندان خود جدا میشود و نزدیک به ۸۰ درصد از این موارد به فقدان درآمد کافی نسبت داده میشود.
در آگوست گذشته، برند معروف مد شین توسط خبرگزاری رویترز به دلیل افشا نکردن شرایط کاری در طول زنجیره تأمین خود که طبق قوانین انگلیس مورد نیاز است، متهم شد. تا همین اواخر، این شرکت به اشتباه در وب سایت خود عنوان میکرد که شرایط کارخانههایی که از آن استفاده میکند توسط سازمانهای بین المللی استاندارد کار تأیید شده است که صحیح نبوده است.
تجاوز، بهره کشی جنسی و قاچاق انسان
در مستندی که اخیراً توسط روزنامه بریتانیایی he Guardian و Wonderhood Studios تهیه شده است، بر اساس گزارش تحقیقی لوسی آزبورن، روزنامهنگار بریتانیایی، با عنوان Scouting for Girls: Fashion's Darkest Secret Review تجاوز و آزار گسترده دختران جوانی که در سنین ۱۳، ۱۴ و ۱۵ سال توسط کسانی که قرار است مسئولیت امنیت و حفاظت از آنها را بر عهده بگیرند مطرح شده است.
این فیلم به طور خاص بر روی ۴ نفر تمرکز میکند: جان کازابلانکا، جرالد ماری، ژان لوک برونل، کلود داد. اینها کسانی هستند که روی صنعت مد در دهه هشتاد و نود میلادی در قرن گذشته، یعنی پر زرق و برق ترین دوران در جهان، تسلط داشتند. در آن زمان که تاریخچه این صنعت به اوج خود رسید، با سوپرمدل های بسیار زیبا در اطراف، وعده موفقیت، پول، شهرت و سفر برای بسیاری از زنان جوان در سراسر جهان به طرز باورنکردنی وسوسه ایجاد کردند، اما واقعیت چیز دیگری بود که پشت آن پنهان شده بود. درخشش!
نکته جالب ماجرا اینکه سه نفر از این چهار نفر مُردند و فقط ماری هنوز زنده است که او هم به طور قاطع تمام این «ادعاها» را رد میکند.
تمرکز این فیلم بر روی «پیشاهنگان» و عواملی است که به دنبال زیباییهای برازنده میگردند. این دخترانی که قربانی شکارچیان پر زرق و برق میشوند. وقتی آنها داستانهای دلخراش خود را در این فیلم تعریف میکنند، بینندگان مانند مدلهای سابق کری اوتیس، شاونا مبهوت میشوند.
ماجراهایی که در این فیلم توسط زنان گزارش میشود سناریوهای مشابهی دارد. دختران و زنان جوانی که از کشورهای مختلف بودند و از خانواده خود دور و منزوی شدهاند و به دنبال سرپناه و درآمد برای امرار معاش خود هستند به عنوان مدل وارد این آژانس میشوند. در نهایت از آژانس هم بسیار متشکر هستند که امکانی را برای ادامه زندگی آنها فراهم کرده است.
داستان از اینجا شروع میشود: یک مکالمه خوب، یک شانه برای گریه کردن، کمی حمایت و احساس تفاهم و سهیم شدن، مرحله بعد زمانی است که رئیس به دختر پیشنهاد میکند در آپارتمان بماند و بخوابد، سناریو به خوبی و با درایت تا این لحظه پیش میرود. بالاخره اینکه شب است و دیر شده، کمکم فضا متفاوت رقم میخورد و آزار و اذیت و تجاوز رخ میدهد.
کلمه «شکست» و احساس تلخ «حقارت» بر لبان این دختران زیاد استفاده میشود. مردان تجاوز میکنند و سپس به خواب میروند، در حالی که دختران جوان تا سحر بی صدا دراز می کشند و گریه میکنند و وحشت زده میمانند.
مدل سابق «جیل داد» در این فیلم اشاره میکند که آژانسها مدلهایی را به مردانی که مبالغ گزافی برای آنها میپردازند «ارائه» میکردند، این افراد ثروتمند پس از دیدن عکس این مدلها در کاتالوگهای خصوصی، دختران را انتخاب میکردند. عملی که کاملاً در واژه اصطلاحی «قاچاق توسط انسان» تعریف میشود. همچنین سایر کلمات و اصطلاحات بیانگر این وضعیت، همچون کنترل اجباری، اجبار، اغوا و...
در واقع، این اتفاق در دنیایی رخ میدهد که متجاوزان به ندرت پاسخگو هستند، جایی که «محکومیتهای تجاوز جنسی» در سراسر جهان بسیار کم است!
در آن زمان «جیل» و دیگرانی مانند او معتقد بودند که این اتفاقات وحشتناک فقط برای آنها رخ داده است تصور میکردند که خودشان عامل اتفاقی هستند که برایشان رخ میدهد. این احساس گناه است که در رخداد «تجاوز» همیشه بر قربانی غالب است و به مجرم واقعی این فرصت را میدهد که از مجازات فرار کند و تجربه میگوید که افراد بسیار کمی سعی کردهاند به او کمک کنند یا حتی از آنها در برابر هیولاهای انسانی اطراف خود محافظت کنند.
بررسی این مستند دردناک کمک کرده تا قربانیان پراکنده در سراسر جهان گرد هم آیند. قربانیانی که اکنون تعداد زیادی از قربانیان دیگر را بسیج میکنند تا به تحقیقات جنایی گسترده برای این پرونده در فرانسه کمک میکنند و امیدوارند که حداقل ماری را به دست عدالت بسپارند.
تغییر برای همه چیز دشوار است، اما این فیلم پشت صحنه این صنعت پر زرق و برق را بار دیگر آشکار کرد، و بسیاری از رازها و نقصهای آن را فاش کرد.
صنعت مد یا فروش بدن در ایران
به گزارش تسنیم در شهریور ۱۳۹۵: «دکتر مجید ابهری رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی میگوید: از نگاه رفتارشناسی اجتماعی، مشاغل به گروههای مجاز، جرم و غیرمجاز و مشاغل بد تقسیم میشوند. ممکن است مشاغل بد از لحاظ قانونی جرم نبوده و حتی در چارچوب مقررات جاری نیز باشد اما به خاطر ماهیت رفتارها اینگونه حرفهها در مسیر نادرست حرکت میکنند. مدلینگ یا مانکن بودن اگر به عنوان یک شغل ارزیابی شود، نمایش و فروش بدن به حساب میآید. اینگونه افراد باید برای پرکردن جیبهای سرمایه داران، خود را با دشواری رو به رو سازند. بسیاری از مدلهای اروپایی دچار آسیبهای روحی و جسمی گردیده و به خاطر رژیمهای سخت غذایی و نگه داشتن خود در فرم مطلوب سرمایه داران دچار آنورکسیا یا بی اشتهایی عصبی میگردند که در مدتی کوتاه شکل و چهرهای ترسناک پیدا کرده و بسیار زود جان خود را از دست میدهند.
ابهری میافزاید: مدلها حداکثر تا سی سالگی مورد توجه میباشند که آن هم در صورتی است که در شرایط مطلوب قرار گیرند. بعضی از دختران و پسران جوان که دارای امتیازات ظاهری هستند به خاطر رویاپردازی های خود وارد این حرفه میشوند و تصور میکنند نمایش دادن بدن و امتیازات فیزیکی، آنها را به ستارههای جهانی در عرصه هنر یا سینما تبدیل میکند.
این آسیب شناس اجتماعی ادامه میدهد: زندگی خصوصی اکثر مدلها بی آرام، پر اضطراب و خستگی آور میباشد. و اگر آنها براساس اخلاق و وجدان، وضعیت و شرایط خود را بیان کنند، دیگر هیچ جوانی به این مسیر قدم نخواهد گذاشت.
وی راجع به مشکلات ناشی از شغل مدلینگ میگوید: فساد اخلاقی، متلاشی شدن زندگی زناشویی، بیماریهای عصبی و مغزی و ضعیف شدن بینایی که تحت تأثیر نورپردازیها و صداهای محیطی برای آنها ایجاد میشود تا پایان عمر همراه مدلها میماند. همچنین کت واک یا راه رفتن گربهای، پاها و بدن آنها را از شرایط عادی اسکلت بندی بدن خارج میکند.
مجید ابهری در پایان تاکید میکند: هیاهو در فضای مجازی و تبلیغات دروغ و بزرگ نمایی در مورد این شغل فقط سرابی فریبنده است که جوانها را به سوی باتلاق هولناک فساد و نیستی میکشاند.»
کودک آزاری
در گزارشی از ایسنا که به تاریخ تیرماه ۱۳۹۸ منتشر شده است آمده: «مدت زمان زیادی از فعالیت آژانسهای مدلینگ کودک در ایران نمیگذرد اما در همین مدت نسبتاً کوتاه توانستهاند والدین زیادی را به خودت جذب کرده و پول خوبی به جیب بزنند. حال، این روزها شاهد اپیدمی شدن این آژانسها و تبلیغات گسترده آن در سوشال مدیا و دیگر رسانهها هستیم.
اگر سری به سایتها بزنیم عناوینی چون «ترفندهای کم هزینه برای خوشتیپ شدن فرزند دلبندتان»، «برای اینکه یک فرزند خوشتیپ داشته باشیم چه کنیم؟»، «با ما دخترتان را مانند یک خانم بزرگ کنید» و «ملکه مد اینستاگرام و خوشتیپ ترین نوزاد دنیا» به چشم میخورد که تنها به دنبال سودجویی در مدلینگ کودکان هستند.
فاطمه حسینی فر، فعال حوزه کودک به ایسنا گفت: «والدین با مدلینگ کردن فرزندان قبل از هر چیز در پی ارضای حس خودنمایی «خود» هستند چرا که این مسئله هیچ نفعی برای کودک ندارد و مصداق بارز کودک آزاری است.
وی، این گونه رفتارها را از جانب خانواده خودخواهانه خواند و بیان کرد: «کودک در این سن قدرت تصمیمگیری لازم و همچنین آشنایی با حریم خصوصی خود نداشته و انجام این عمل میتواند نوعی تجاوز به حقوق و حریم شخصی کودک محسوب شود.»
این روانشناس افزود: دیده شدن و خودنمایی نیاز طبیعی هر انسانی است اما چه بهتر که به جای جسم کودک از استعدادهای او برای دیده شدن استفاده شود، چه بسا یک نقاشی یا یک کاردستی بتواند استعدادی را در کودک آشکار کند که در آینده سرمایه او شود، نه آنکه به ظاهر خود اکتفا کرده و از آن کسب درآمد کند.
وی از کوتاهی والدین در آموزش حریم شخصی به کودکان خود گفت و افزود: رفتارهای به ظاهر سادهای چون بوسیدن به زور کودک یا اصرار یا حتی گرفتنِ به زور اسباب بازی کودک توسط والدین برای دادن به کودک مهمان آثار مخربی روی روان و عزت نفس کودک میگذارد.»