توان نظامی رژیم صهیونیستی بر این فرضیه استوار است که اگر جنگی اتفاق بیفتد این جنگ مبتنی بر عملیات برق آسای هوایی خواهد بود.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- رسول شریفی: رژیم اشغالگر قدس به دنبال توسعه منافع و اهداف خود در دریاها نبوده تا اینکه در سال ۲۰۱۳ نقشه جاه طلبی‌های این رژیم در دریا تغییر کرد.

چند روز پیش خبر موفقیت عملیات پهپادی حزب الله بر فراز میدان گازی کاریش جهانی شد. گرچه رژیم صهیونیستی سعی کرد تا این عملیات را تهدید جهانی معرفی نماید اما برخی تحلیلگران این رخداد را عامل تحرک بخش به مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه عنوان کردند. حال سوال این است که رژیم صهیونیستی چه منافع و چه پروژه‌هایی در دریاها دارد و توان نظامی آن در دریا چگونه است؟

در پاسخ باید گفت که توان نظامی رژیم صهیونیستی بر این فرضیه استوار است که اگر جنگی اتفاق بیفتد این جنگ مبتنی بر عملیات برق آسای هوایی خواهد بود. بنابراین رژیم اشغالگر قدس از بدو شکل گیری، روی توان هوایی متمرکز بوده است.

پایبندی رژیم صهیونیستی به این فرضیه باعث شد تا این رژیم در جنگ‌ها و عملیات دریایی متحمل شکست‌های پی در پی شود. از شکست دریایی در جنگ ۱۹۶۷ گرفته تا شکست از ارتش مصر در عملیات قورباغه‌ها و عملیات پهپادی اخیر حزب الله لبنان.

همچنین در جنگ ۱۹۷۳ معروف به جنگ اکتبر، علیرغم ادعای مراکز مطالعات استراتژیک رژیم صهیونیستی در مورد قایق‌های اختراع شده توسط این رژیم در این جنگ، نیروی دریایی مصر توانست سد محکمی در برابر رژیم صیهونیستی ایجاد کند و یکی از نفتکش‌های بزرگ این رژیم را غرق کند.

بر همین اساس، رژیم اشغالگر قدس به دنبال توسعه منافع و اهداف خود در دریاها نبود تا اینکه در سال ۲۰۱۳ نقشه جاه طلبی‌های این رژیم در دریاها تغییر کرد. این رژیم در سال ۲۰۱۳، زمانی که عملیات استخراج انرژی از میدان تامار را آغاز کرد، به دنبال آن بود که خود را به عنوان یک اقتصاد-انرژی نوظهور که توانایی رقابت با کشورهایی چون مصر و روسیه دارد، معرفی نماید.

رژیم صهیونیستی برای توسعه منافع اقتصادی خود دو میدان گازی کاریش و لویاتان که مالکیت آنها مورد مناقشه بود، را تحت اشغال خود در آورد.

چند سال بعد، رژیم اشغالگر قدس گاه با ایجاد ائتلاف با قبرس و یونان علیه ترکیه و گاه با ایجاد توافق برد- برد با ترکیه سعی کرد تا بر گاز شرق مدیترانه مسلط شود.

در واقع برای رژیم صهیونیستی، دریا چیزی بیش از عرصه‌ای برای سرمایه گذاری‌های جدید است. دریا محل پروژه‌های بزرگ این رژیم نیز هست. از جمله پروژه بزرگ «سیستم کابل آبی» که فلسطین اشغالی را به کابل اینترنت ایتالیا، یونان و فرانسه متصل می‌کند. این پروژه با نظارت گوگل قرار است در سال ۲۰۲۴ مورد بهره برداری قرار گیرد. از سوی دیگر پروژه اتصال اروپا و آسیا که قرار است بر اساس خطوط زیر دریایی یونان و قبرس انرژی الکتریکی جایگزین برای رژیم صهیونیستی تأمین کند، نیز در دریا متمرکز است.

اما عملیات پهپادی موفقیت آمیز حزب الله بر فراز میدان گازی کاریش بار دیگر ضعف این رژیم در دریا را نمایان کرده است و ثابت کرد که این رژیم که فاقد ناوشکن و ناو هواپیمابر است توان مقابله با قدرت‌های منطقه‌ای مانند جمهوری اسلامی ایران را ندارد و قادر نخواهد بود از منافع حیاتی خود در دریاها محافظت کند.

در این راستا، ساموئل هلفونت، پژوهشگر کالج جنگ‌های ایالات متحده آمریکا می‌نویسد: فرهنگ و یا همان چیزی که او «شخصیت یهودی» می نامد، با خشکی در ارتباط است و در ایجاد ارتباط با دریا ناتوان است.

این محقق می‌گوید که سیاست‌های رژیم صهیونیستی برای روی آوردن به دریا یک مانع فرهنگی نیز دارد و هویت این رژیم با دریا بیگانه است.

هلفونت بر این باور است که رژیم صهیونیستی با تمرکز زیاد بر ایده «سرزمین موعود» یک شخصیت یهودی وحشی را تقدیم کرده است که برای او دریا چیزی جز مانعی در راه رسیدن به خشکی نیست و بر این اساس، عامل فرهنگی یک مانع بسیار بزرگ در برابر جاه طلبی‌های دریایی رژیم صهیونیستی به شمار می‌رود.

توان نیروی دریایی تنها به کشتی‌ها و بنادر بستگی ندارد، بلکه به هویتی نیاز دارد که مردم را به سمت دریا سوق دهد تا به عنوان ملوان، مهندس، ماهی گیر کار کنند و این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی فاقد آن است.