کارشناس فوتبال با اشاره به اتفاقات اخیر در این رشته گفت: وقتی بازیکن تیم ملی می‌بیند مربی‌اش آن کاریزما لازم را ندارد و فدراسیون هم اختیاری ندارد ناچارا به مقامات دولتی روی می‌آورد.

به گزارش خبرنگار مهر، فوتبال ایران در برهه‌ای حساس از تاریخ خود قرار دارد. بعد از آنکه تیم ملی ایران بازگشتی فوق‌العاده از پرتگاه ژرف در قاره آسیا داشت و سرانجام به یکی از زودهنگام‌ترین صعودهای خود رسید، شدت انتقادات از سرمربی تیم ملی افزایش یافت و در این بین شائبه فشارهای بیرونی به فدراسیون فوتبال هم برای کنار گذاشتن سرمربی کروات تیم ملی قوت گرفت.

مسعود اقبالی کارشناس فوتبال و مدرس رسمی فیفا در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص موضوعات و مشکلاتی که این روزها بر فوتبال ایران مستولی گشته به طور مفصل گفتگو کرد که شرح آن را در زیر می‌خوانیم.

برکناری اسکوچیچ لطمه‌ای به تیم ملی نمی‌زند

اقبالی در خصوص این فرضیه که زمان مناسبی برای کنار گذاشتن اسکوچیچ نیست گفت: با این فرضیه مخالفم. تیم‌های ملی از بازیکنان نخبه‌ای تشکیل شده‌اند که علاوه بر هوش فوتبالی، هوش شخصیتی بالایی هم دارند و آنها به صورت غریزی تحت تأثیر سرمربی شأن تمرین و بازی می‌کنند. لذا اگر مربی کاریزماتیک تر از اسکوچیچ برای تیم ملی انتخاب شود، طبیعتاً کیفیت بازی بازیکنان هم بالاتر می‌رود.

ما در گذشته هم تجارب اینچنینی داشتیم و مشخصاً در جام جهانی ۹۸ وقتی تنها یک ماه به مسابقات مانده بود جلال طالبی مربی تیم ملی شد و دیدید که تیم ملی نتایج آبرومندی در فرانسه گرفت و حتی اولین پیروزی تاریخ ما در جام‌های جهانی مقابل آمریکا به دست آمد که آن نتیجه را خیلی‌ها بهترین نتیجه تاریخ فوتبال ایران می‌دانند. پس امروز برای برای تغییر اسکوچیچ دیر نیست و نباید برای عدم تعویض او، این فرضیه را دستمایه قرار داد.

دو دستگی تیم ملی ناشی از بی در و پیکری فوتبال است

دو دستگی و یا حتی شاید چند دستگی که در بین بازیکنان تیم ملی ایجاد شده از دو موضوع نشأت می‌گیرد. ابتدا پایین بودن کاریزمای سرمربی تیم ملی و اینکه مشخصاً چند بازیکن او را در حد جایگاهی که در آن قرار دارد نمی‌دانند. عامل دوم هم بی در و پیکری فوتبال است.

متأسفانه مشخص است امروز فدراسیون در ناپایدار ترین شرایط تاریخی خود قرار دارد و آنچه من از بیرون می‌بینیم این است که تصمیمات مهم از درون فدراسیون گرفته نمی‌شود و عمده تصمیمات از بیرون به این مجموعه القا می‌شود. یکی از همین تصمیمات هم تعیین تکلیف برای نیمکت تیم ملی است؛ که البته ای‌کاش خود مسئولان فدراسیون هرچه زودتر به این نتیجه می‌رسیدند.

نقشی که کی روش در تیم ملی داشت

در زمانی که کارلوس کی روش هدایت تیم ملی را بر عهده داشت هرگز شاهد چنین رفتارهایی از بازیکنان نبودیم. چرا که کی روش شخصیت لازم را برای هدایت تیم ملی داشت و هیچ بازیکنی جرأت چنین رفتاری را نداشت. چیزی که تیم ملی ایران امروز به آن نیاز دارد یک مربی مثل کی روش است. فوتبال ملی ایران در حال حاضر دچار یک بحران سنگین شده که برون رفت از این بحران تنها به دست فردی مثل کی روش میسر است.

اگر قرار باشد اسکوچیچ از تیم ملی کنار گذاشته شود، به نظرم کی روش بهترین گزینه است. اما تصورم این است که سیاست کشور استفاده از مربی ایرانی در جام جهانی است که در این صورت تنها ۳ گزینه پیش روی فوتبال ایران است. گزینه‌هایی که از آنها بارها اسم برده شده است همه این اسامی را شنیده‌اند.

نظر من به عنوان یک کارشناس فوتبال این است که در بین گزینه‌های ایرانی جواد نکونام بنا به دلایلی از دیگران استحقاق بیشتری برای همراهی کردن تیم ملی دارد.

نزدیک ترین فرد به کی روش

گفتم در صورت جدایی اسکوچیچ بهترین گزینه کی روش است. اما اراده بر استفاده از مربی ایرانی در جام جهانی است و اگر قرار به استفاده از مربی ایرانی باشد، به نظر من بهترین گزینه جواد نکونام است.

نکونام ویژگی‌هایی دارد که او را مناسب‌تر از دیگران برای این اتفاق مهم می‌کند و یکی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها، نزدیکی شخصیت فوتبالی و مربی‌گری او به کارلوس کی روش، به واسطه سال‌ها کار کردن در کنار اوست. همچنین نکونام سال‌ها در فوتبال حرفه‌ای اروپا بازی کرده، فضای جام جهانی را ۲ بار تجربه کرده، یک بار در جام جهانی کاپیتان تیم ملی بوده و با تعدادی از ملی پوشان کنونی همبازی بوده است که این باعث می‌شود به تمام خصوصیات فنی و اخلاقی آنها واقف باشد. من این ویژگی‌ها را نقاط مثبتی برای نکونام می‌دانم.

فوتبال ایران اسیر دلال‌ها شده

باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که فوتبال ایران اسیر سیستم‌های دلالی و دلالیسم شده است. یک زمانی کی روش دست دلال‌ها را حداقل از تیم ملی کوتاه کرده بود. اما امروز دلال‌ها مثل عنکبوت به دور همه فوتبال ایران تار تنیده‌اند. اسامی که به عنوان دلال در فوتبال ایران مطرح می‌شود هم دلال‌های دون پایه هستند و اصلاً نامی از دلال‌های اصلی شنیده نمی‌شود.

دلال‌های اصلی و عمده فوتبال ایران که کنار نشسته و نوچه‌های شأن در فضای فوتبال آفتابی می‌شوند شاید ریشه در آقازاده‌ها داشته باشند.

اسکوچیچ هم ذاتاً یک مربی حرف گوش کن است که «نه» گفتن بلد نیست. این را می‌توان از پذیرفتن اردوی قطر در اوج گرما برای تیم ملی پذیرفت و بدیهی است وقتی یک مربی «نه» گفتن بلد نباشد، اتفاقات ناخوشایندی در تیم تحت رهبری‌اش خواهد افتاد. چرا که بازیکن و غیر بازیکن می‌داند این مربی شاید خودش کاره‌ای نباشد و نمی‌تواند نه بگوید. همین ویژگی باعث می‌شود بازیکن دیگر حرف سرمربی‌اش را نشنود، از او دل‌زده و ناامید شده و یواشکی به دیدار مقامات دولتی برود.

متأسفم از اینکه می‌گویم فوتبال ایران در مجموع جولانگاه دلالان شده و این جماعت دلال هستند که در این فوتبال حرف اول را می‌زنند و بسیاری از تصمیمات مهم را در سطوح مختلف اتخاذ می‌کنند.

روراست می‌گویم در این وضعیت فدراسیون هم کاره‌ای نیست و تصمیماتی که خارج از آن گرفته می‌شود را اجرا می‌کند.

بعضی‌ها با چه رویی نامزد ریاست فدراسیون شدند؟

با دیدن اسامی که برای ریاست بر فدراسیون فوتبال کاندیدا شده‌اند به خودم لرزیدم و با خودم گفتم فوتبال چقدر کوتوله شده است. متأسفانه فساد و باندهای مافیایی به حدی در فوتبال ریشه دوانده‌اند که افرادی به جای آنکه به فکر از بین بردن مشکلات و ابهامات گذشته شأن باشند، با طیب خاطر خود را کاندیدای فدراسیون فوتبال می‌کنند.

من اگر به جای بعضی از این کاندیداها بودم خجالت می‌کشیدم از ترس این که مردم مرا بشناسند در خیابان راه بروم. اما این آقایان در انتخابات ریاست فدراسیون ثبت نام می‌کنند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد و این نشان می‌دهد.