به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقدوبررسی کتاب «مکتب ولایی؛ جستاری بر نظام معرفتی و عملی شهید سلیمانی» نوشته سیامک باقری با حضور اسماعیل منصوری لاریجانی، علی فروزفر، سردار آسودی عصر روز گذشته، سهشنبه ۲۱ تیرماه از ساعت ۱۶ در مرکز فرهنگی رسانهای صبا توسط کانون علمی-فرهنگی پاسداران اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای نشست، سردار آسودی مدیر جشنواره پاسداران اهل قلم گفت: یکی از ویژگیهای اقدامات کانون علمی-فرهنگی پاسداران اهل قلم این است که بعد از هر دوره جشنواره که در ۱۶ رشته از سراسر کشور آثاری به دست ما میرسد، جلسات نقدوبررسی تشکیل میشود.
وی افزود: کتاب «مکتب ولایی» در بخش ویژه انتخاب شده است که عمدتاً خاطرات و سخنرانیهای شهید سلیمانی را جمع آوری و منتشر میکنند.
مدیر جشنواره پاسداران اهل قلم گفت: در مجموع ۶۱۳ عنوان کتاب در این ۱۶ جشنواره برگزیده و نزدیک به ۱۰ هزار عنوان از پاسداران اهل قلم دریافت شده است. ما بیش از ۳۵۰۰ عضو پاسداران اهل قلم از مرتبههای بالای نظامی تا افسران داریم. درخواست داریم یک نمایشگاه دائمی از این آثار برپا شود که جامعه ما فعالیت پاسداران در بخشهای فرهنگی، علمی، ادبی و هنری را مشاهده کنند.
در ادامه سیامک باقری، نویسنده اثر در بخش نقدوبررسی به معرفی این کتاب پرداخت و گفت: تردیدی نیست که قلم اشکالاتی دارد اما در درجه اول درصدد تهیه یک مقاله علمی-پژوهشی بودیم که پس از آن تبدیل به کتاب شد.
باقری افزود: این اثر ممکن است نتواند همه حق مطلب را ادا کند؛ آن هم درباره چنین مرد بزرگ و باعظمتی اما بنا بر فرمایش رهبر انقلاب هر چیزی در ارتباط با حاج قاسم نوشته شود دلنواز و چشمنواز است.
وی در پاسخ به این سوال که چرا مکتب ولایی به عنوان نام کتاب انتخاب شده است گفت: آن چیزی که فهم من و همکارم در این کتاب بود، این بود که تمام وجود شهید سلیمانی ولایت است. اگر بخواهیم او را توصیف کنیم و هویتش را در فکر، اندیشه و عمل بشناسیم همگی در ولایتمندی او وجود دارد؛ ولایت در درجه اول ولایت الهی و در طول ولایت الهی، ولایت پیامبر و ائمه، ولایت امام خمینی و امام خامنهای است.
نویسنده این کتاب گفت: شهید سلیمانی، فردی بود که ذوب در در توحید الهی و اسلام شده است همانطور که گفتهاند پاسداران باید در ولایت ذوب باشند.
باقری افزود: بیشتر نوشتهها به خاطرات و توصیف زندگی شهید سلیمانی پرداختهاند اما وقتی شنیده و گفته شد که سلیمانی نه به مثابه یک فرد، بلکه یک مکتب باید دیده شود این سوال ایجاد شد که اگر سلیمانی را به مثابه یک فرد یا یک مکتب ببینیم چه نوع بازخوردی دارد؟ غرض ما این بود که به مثابه یک مکتب او را نشان دهیم.
وی گفت: شهید سلیمانی به مثابه یک فرد، میتواند اسطوره باشد؛ اما اگر به مثابه یک راه و روش، مکتب و مدرسه درسآموز بدانیم، آن وقت او جامعهساز و ساختارساز است. شهید سلیمانی یک مکتب فلسفی، فقهی و کلامی نیست، بلکه او را باید به عنوان راه و روشی که او در حکمت عملی خود به کار گرفت و رفتاری که از خود بروز داد همچنین زندگیای که در پیش گرفت باید شناخت.
این نویسنده درباره اینکه چرا سردار سلیمانی شهید سلیمانی شد؟ گفت: سوال ما در همینجاست؛ آیا رفتار او و عمل او خارج از چیزی بود که تفکر داشت و میاندیشید؟ اینکه چرا سردار سلیمانی شهید سلیمانی شد؟ را باید در فکر و اندیشه او جستوجو کنیم. باید بگوییم که ریشه در فهم او از جهان هستی و انسانی دارد. پیوندی بین اندیشه و رفتار او باید زده شود. او نه تنها یک مجاهد رزم بوده است؛ بلکه در زندگی شخصی و فردی خود نیز پررنگ بوده؛ نقطه کانونی زندگی او توحید است.
باقری در ادامه با اشاره به بخشهای مختلف کتاب مکتب ولایی گفت: این کتاب سه بخش دارد؛ خواستگاه مکتبیبودن شهید سلیمانی؛ معرفتشناسی یا منابع معرفتی شهید سلیمانی است؛ که نشان میدهد او اهل معرفت، مطالعه، تفکر و عقلانیت است. منابع او قرآن و احادیث است و در تمام سخنرانیهایش از این منابع استفاده میکرد. همهچیز را از دریچه ولایت ائمه میبیند. باز با تفسیر چه کسی؟ که در بخش سوم با عنوان مکتب امام خمینی. با تفسیر امام خمینی به این سوال پاسخ داده شده است.
وی افزود: بحث اساسی در مرحله بعدی است؛ نگاه توحیدی شهید به هستی؛ اگر او یک مجاهد است و در عرصههای مختلف جنگ، سازندگی و دستگیری و خدمتگذاری به مردم را در پیش گرفته است.
باقری گفت: شهید سلیمانی شجاع است، شجاعت معمولی نه؛ چون او عظمت خداوند را میبیند این عظمت او را شجاع کرده است. خطرپذیری او ناشی از این موضوع است. توکل و اخلاص دو ویژگی اوست که ریشه در همین توحید دارد.
سیامک باقری بخش آخر کتاب را نگاه شهید سلیمانی به انسان مطرح کرد و گفت: شهید سلیمانی انسانشناسی توحیدی داشت که در رفتار او تأثیر عمیقی داشت. از نگاه او، انسان دارای فطرت الهی است و رفتار او بر این اساس ساخته شده است. مسئولیت او در برابر خودش، خداوند، جامعه و … بخشهایی هستند که ناشی از نگاه او به انسان است. از نوازش سر یک بچه کوچک تا احترام و محبت به بالاترین افراد، نشاندهنده اعتقاد راسخ او به کرامت انسان است. امنیت برای همه، و همه برای امنیت شعار شهید سلیمانی است. او در حوزه انسانشناسی، انسان را هدایتپذیر میداند. شهید میگفت: چون انسان هدایتپذیر است اگر وجه ارزشهای درونی او، خداجویی و زیباییطلبی او به صورت بالقوه در انسان است، قابلیت هدایتپذیری انسان نیز وجود دارد.
در ادامه اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی و نویسنده، در بحث نقد محتوایی کتاب «مکتب ولایی» گفت: شهید سلیمانی دریایی است که هر کسی به اندازه ظرفیت وجودی خود از او پر میشود. آن چیزی که مهم است این است که اگر عنوان کتاب نظام معرفتی گذاشته شده است باید به نکاتی توجه شود؛ چون به دست کسانی میرسد که فلسفه و کلام خواندهاند و دوست دارند تحقیق کنند.
وی گفت: آنچیزی که درباره مکتب فرمودید، آیا سلیمانی مکتب جدیدی آورده است؟ منظور مکتب به معنای منظومه فکری و الگوسازی است. مراد حضرت آقا هم همین الگوسازی و الگوپروری است.
لاریجانی افزود: بحثهای کلیدی درباره شهید سلیمانی نیز همین است؛ مثل اینکه مکتب چیست؟ مراد از مکتب از نگاه حضرت آقا و امام خمینی الگوسازی و الگوپروری است. امیدوارم در تجدید چاپ به این نکته الگوسازی و الگوپروری توجه شود.
وی گفت: الگوسازی در حوزه نظری و تئوریک است و الگوپروری و پردازی در حوزه رفتار است. متأسفانه اینقدر از زندگی شهدا گفتیم که الگوپردازی اتفاق نیفتاده است. در فصل دوم نباید میگفتید خاستگاه مکتب سلیمانی، باید میگفتید منابع مکتب سلیمانی. همچنین، محوشدن و ذوبشدن تعابیر علمی و فلسفی نیست، بلکه ادبی و عرفانی است. هیچ انسانی در معارف ذوب نمیشود و فقط میتواند در خداوند ذوب شود. نکته بعدی این است که، قبل ورود به منابع باید نظام معرفتی تعریف شود چون بر این اساس بوده است. باید مطرح شود که نظام معرفتی مطرحشده کدام یکی از منابع است.
منصوری لاریجانی افزود: زینت اندیشه شهدای ما این است که تربیتیافته قرآن و اندیشه ائمه هستند. کاری که لازم است انجام دهیم این است که وحدت رویه در پژوهش ایجاد کنیم؛ معیارهای الگوسازی از نگاه دین را مشخص کنیم و در کنار چیستی و چرایی باید حتماً از چگونگی صحبت کنیم. امروز مطالبه اصلی جوانان ما چگونگی است و شب و روز باید از شهدا عذرخواهی کنیم که راجعبه چگونگی هیچ کاری نکردهایم.
منصوری لاریجانی در پایان صحبت خود بیان کرد: با تشکر از نویسنده کتاب که جسارت و توانمندی دارد؛ ولی شهید سلیمانی خیلی بزرگ است و باید بیشتر تلاش کنیم. چون مخالفان این کتابها را ترجمه میکنند، سعی کنیم بر اساس مؤلفههای بینالمللی و استاندارد علمی کتابهایی بنویسیم و به دنیا عرضه کنیم.
بخش نقد نگارشی و ویراستاری اثر علی فروزفر، ویراستار توضیحاتی داد و گفت: هر محتوای ارزشمندی را بخواهید در یک قالب دلپذیر و قابلقبول بریزید دشوار است. پیداکردن یک قالب دلپسند یا عقلپسند کار سختی است. در صفحه حقوقی این کتاب، گروه ۷ نفرهای معرفی شدهاند که دو نویسنده، یک ناظر علمی و یک سرویرستار و … دارد. این باعث میشود که هم انتظارات دکتر لاریجانی به لحاظ محتوایی بالا باشد و هم انتظارات من که به لحاظ شکلی، شکل و قالب، ارزش متن را بالا ببرد و از آن نکاهد.
او افزود: بر اساس بررسیهای روانشناختی، اگر کتاب صاحب و مؤلف مشخص نداشته باشد مخاطب آن را پس میزند. سوال اولم این است که چرا روی جلد کتاب نام مؤلف نیامده است؟ اینکه نوشتید مؤسسه غلط است؛ مؤسسه حاصل زحمات دیگران را منتشر میکند، این فرد است که کاری انجام میدهد. در صفحه بعد از فهرست، پیشگفتار داریم و دیگر نباید عنوان دیگری بیاید. حداکثر کلمهای که میشود آورد همان «پیشگفتار» است. از لحاظ نشانهگذاری کتاب اشکالات فراوانی دارد. در زبان فارسی ما قبلاً نقطه و ویرگول و … وجود نداشته است که البته خیلی از زبانها نداشتند؛ اما بعداً اضافه کردند. چه کسانی باید این را درست کنند؟ همان سر ویرستار و ویراستار. اگر این کار را نکردهاند برای چه اسمشان در گروه تولید آمده است؟ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به ما میگوید چهطور بنویسیم و ما نیز باید از قواعد آن پیروی کنیم؛ مثل نیمفاصلهها، بحث همزه و.... متأسفانه ویراستاران این قواعد شکلی را رعایت نکردهاند.
فروزفر در انتهای برنامه و در بحث نقد نگارشی و ویراستاری اثر، نکات ویرایشی دیگری نیز مطرح کرد.