خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه – قاسم صفایی نژاد، دانش آموخته دکتری مدیریت رسانه دانشگاه تهران: یکی از تفاوتهای انسان با سایر موجودات، توانایی انسان در جمع آوری دادهها، پردازش دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات، ارتقای اطلاعات به دانش و خرد و البته به اشتراکگذاری آن است. نشانههای این اعمال ارتباطاتی و اطلاعاتی در متن تمدنها و جوامع مختلف در اعصار گوناگون قابل دریافت است: نقاشی روی دیوار غارها، ارسال پیام با دود در قبایل بدوی، سیستمهای آموزشی سنتی و نو، پرورش دانشمندان و ذخیره و اشتراک گذاری دانش آنان با روشهای مختلف از شاگردپروری تا کتابخانههای بزرگ و در سطحی وسیعتر نظامهای دیوان سالارانه.
همیشه انتقال این دانش و میراث فرهنگی به سایرین در عصر خود و آیندگان مهم بوده است. یک روزی با نقاشی روی دیوار غار این کار انجام میگرفت، روزی دیگر پس از اختراع خط با مکتوب کردن آن بر پوست حیوانات و روزی دیگر با اختراع صنعت چاپ، روی کاغذهای ارزانقیمت. استفاده درست از فناوریهای هر عصر که عموما امکاناتی بیش از فناوری عصر قبل از خود دارد و به تعداد بیشتری از مخاطبان دسترسی تولید و مصرف محتوا میدهد، همواره یک کار عقلایی بوده است.
دیجیتالیسازی یکی از مفاهیم و مباحث اصلی عصر ماست. زندگی شخصی و حرفهای بسیاری از مردمان جهان با فضای دیجیتال گره خورده است. تولید محتوا و مصرف رسانهای، خرید، حمل و نقل، آموزش، پژوهش، ارتباطات انسانی و هر آن چیزی که فکرش را بکنیم توسط فناوری دیجیتال، تسهیل، ارزان یا سریع شده است.
کتاب هم از این قاعده، مستثنی نیست. با این پیشرفت فناوری، دیگر زمان بار کردن چند هزار کتاب روی شتر نیست؛ دیگر لازم نیست وقت دانشمندان را به جابجایی شهری یا بین شهری به منظور دسترسی به کتابخانههای بزرگ و غوطهور شدن در انبان اطلاعاتی آنها گرفت. دیگر لازم نیست سیستمهای پخش و توزیع، تا دورترین نقاط جوامع با هزینههای گزاف کتابخانه یا کتابفروشی تأسیس کنند. همه چیز میتواند نزد مخاطب به راحتی موجود باشد، البته با فراهم کردن شرایط.
فراهم کردن شرایط برای دیجیتالی کردن نشر، فقط راهاندازی چند سکو (پلتفرم) کتابخوانی نیست. پژوهشهای ملی برای شناسایی چالشها و تعیین اولویتها، تشخیص مسائل بومی، سیاستگذاری و قانونگذاریهای جدید برای توسعه، اجتماعیسازی استفاده از فرصتهای نشر دیجیتال، تعیین نقش بازیگران مختلف و بسیاری موارد دیگر هم باید مدنظر قرار گیرد.
از سویی دیگر فراهم کردن این شرایط و زیرساختهای لازم یک کار ضروری و فوری است. همه میدانیم در عصر ما، محتواهای سطحی و کم فایده، بخش قابل توجهی از مصرف رسانهای مردم را به خود اختصاص دادهاند. این نوع مصرف رسانهای منجر به تصمیمات هیجانی و بدون پشتوانه توسط عموم مردم میشود که ما را به سمت جامعه بیثبات خواهد برد.
صاحبان قدرت فاسد معمولا از این نوع مصرف رسانهای استقبال میکنند؛ چرا که حواس مردم به لذت آنی ناشی از مصرف آن محتوا پرت میشود و دیگر فرصت نظارت بر صاحبان قدرت را از دست میدهند، و علاوه بر هدر رفتن وقت، منجر به پر شدن جیب سودجوها که عموما با صاحبان قدرت فاسد در تعامل هستند میشود. اما اندیشمندان و دلسوزان جامعه باید به فکر بیشتر کردن سهم مصرف محتوای عمیق میان مردم باشند. محتوای عمیق است که انسانها را به تفکر وامیدارد و به آنها آگاهی میبخشد.
انس گروههایی از جامعه با یک وسیله (مدیوم) رسانهای، کار را برای تولید و ترویج محتوا روی آن وسیله راحت میکند. همانطور که شنیدهاید مثلا انس مردم با کتاب کاغذی یا حس بوی کاغذ موقع کتابخوانی برای گروهی از مردم مطلوب است؛ اما برای گروههای بزرگتری از مردم انس با وسیلههای دیجیتال به صورت شدیدتر وجود دارد. تلفنهای همراه که همیشه همراه مردم هستند و روزانه بیش از ۴ ساعت از زمان یک فرد را به خود اختصاص میدهند، میتواند به جای آنکه منجر به توسعه محتوای سطحی شود، همان نقش را در محتوای عمیق بازی کند. حتی اگر بتوانیم بخشی از این ساعات مصرف را از محتوای سطحی کم کنیم و به محتوای عمیق تبدیل کنیم، گامی رو به جلو برداشتهایم. برای این کار لازم است شرایط و لوازم فراهم شود.
در این سلسله یادداشت، نگارنده قصد دارد از زوایای مختلف به این موضوع بپردازد. حتما نظرات اساتید بزرگوار و فعالان این عرصه یاریرسان است و نقد این یادداشتها، بیشتر از نگارش این یادداشتها مفید خواهد بود.