خبرگزاری مهر - گروه استانها: پهنه رویشی زاگرس شامل رشتهکوه های زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است.
جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از منتهیالیه شمال غربی ایران (استان آذربایجان غربی) آغاز و سپس غرب ایران (استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان، مناطق غربی استان اصفهان) و جنوب غرب ایران (استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس) را طی میکند. در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استانهای فارس، لرستان و خوزستان مقامهای اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاههای جنگلی و درختی دارا میباشند. استان کرمانشاه بیش از ۵۲۷ هزار هکتار جنگل بلوط دارد.
از فروردین ماه امسال جنگلهای بلوط در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس به دو آفت جوانه و برگ خوار بلوط گرفتار شده اند.
یک کارشناس حوزه محیط زیست در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به نقش اساسی جنگلهای زاگرس در حیات و ممات محیط زیست کشورمان گفت: زاگرس ناحیه رویشی ایرانتوران است که این رشته کوه در غرب کشور به همراه جنگلهای زاگرس که عمده این جنگلها از نظر مناطق رویشی در منطقه فرعی کردستان زاگرس است و این سیستم طبیعی بسیار حائز اهمیتی برای کشور ما محسوب میشود.
علی اکبر کاظمینی با اشاره به نقش جنگلها در افزایش میزان آب سفرههای زیرزمینی در کشور گفت: در فصل زمستان با تغییر شرایط اقلیمی نواحی مختلف کشور و در شرایط فعلی تقریباً در تمام زاگرس بالای چهارصد میلی متر بارندگی خواهیم داشت که این میزان بارش نیاز درختان بلوط جنگل زاگرس را تأمین میکند و تقریباً نیمی از آبهای کشور ما از جنگلهای زاگرس از طریق بارندگی، آب شدن یخچالها و برفهای کوهستانی جذب و تأمین میشود همچنین جنگلهای زاگرس نقش بسزایی در تقویت ابرهایی که از طریق غرب و جنوب غربی وارد کشور میشوند را بر عهده دارند.
وی ادامه داد: این ابرها در بالای سر زاگرس رطوبت را جذب میکنند پربار و تقویت میشوند و پس از حرکت در نواحی مختلف و مرکز کشور باعث بارندگی خواهند شد همچنین این جنگلها نقش بسیار مهمی در فرو رفت و جذب آبهای روان شده از کوهستان در زمین و سفرههای زیرزمینی دارند و در مناطقی از زاگرس که تخریب صورت نگرفته است سطح بستر جنگل که کاملاً پوشیده از لاشه برگ و مواد آلی است مانند اسفنج در زمان بارندگی آب را جذب و ذخیره میکند که این عمل باعث تغذیه سفرههای زیرزمینی میشود همچنین این مناطق دست نخورده جنگل از خاکها مراقبت و مانع فرسایش خاک و نابودی بستر جنگل می شودند.
بهره برداری بیش از اندازه انسانها از زاگرس باعث نابودی این جنگل شده است
وی چرای بی رویه دام در بستر جنگل زاگرس مشکلی مهم دانست و گفت: یکی از مهمترین عللی که درحال حاضر باعث آسیب به جنگلهای زاگرس شده است بحث بهره برداری بیش از اندازه ما از بستر جنگلهای زاگرس است که یکی از این معضلات چرای بی رویه دام در این مناطق محسوب میشود و ما متأسفانه تقریباً بیش از دو برابر ظرفیت مراتع کشورمان در زاگرس چرای دام انجام میدهیم، وقتی چرای دام صورت میگیرد پوششهای بستر جنگل از بین میرود و زمین آماده فرسایشهای خاکی و آبی میشود همچنین افزایش چرای دام در زاگرس اجازه رشد هیچگونه نهالی را در بستر نمیدهد و این عدم رشد نتیجه خورده شدن نهال یا سبزینه نهال توسط دامها است.
وی ادامه داد: معضل مهم دیگری که این روزها بسیار در زاگرس دیده میشود شخم زیر اُشکوب (سایه درخت) جهت کشت گندم در جنگلها است که ما با شخم زدن زمینها و بستر زاگرس اجازه هیچگونه رشد و زادآوری را به جنگل را نمیدهیم، عمده درختان جنگلهای زاگرس بلوط است و این میوه از دو طریق بذر و ریزم (ریشههای زیر زمینی درختان که حرکت میکنند و با فاصله کمی از درخت نهال تازه ای رشد میکند) زادآوری میکند وقتی با شخم اُشکوبی ما که تا اطراف ریشه و تنه درختان بلوط میرود این ریزم ها نابود میشوند اجازه گسترش ریشه و تکثیر به درختان نمیدهیم.
این فعال محیط زیستی اضافه کرد: این عمل از گسترش و افزایش وسعت جنگل جلوگیری میکند همچنین ما با کشت محصولاتی مانند گندم زیر درختان بلوط که هر یک کیلو گرم گندم ۱.۳ متر مکعب آب نیاز دارد، آبهای زیر زمینی را که در فصل بهار و پاییز و زمستان از طریق بارش جذب سفرههای زیرزمینی شده اند را از طریق ریشه گندم مکیده میشوند و در نتیجه آب کمی در سفرهها باقی مانده و در فصل تابستان درختان بلوط زاگرس دچار تنش آبی و به مرور این درخت ضعیف خواهد شد.
ازجمله معضلات دیگر زاگرس تغییر کاربری اراضی جنگلی به کشاورزی، ایجاد باغها و حفر چاه آب است وی ادامه داد: ازجمله معضلات دیگر زاگرس تغییر کاربری اراضی جنگلی به کشاورزی، ایجاد باغها و حفر چاه آب است که ایجاد باغ، کاشت درختان و صیفی جات در بستر جنگل نیاز بسیار به آب دارند و این نیاز از طریق حفر چاه و پمپ آب از سفرههای زیرزمینی تأمین میشود، در این وضعیت آبی که از طرق درختان و بستر جنگل جذب سفرههای زیرزمینی شده است برای تغذیه کشتها و باغات از زیر زمین به سمت بالا حرکت میکند در این صورت میزان آب سفرههای زیرزمینی کاهش مییابد و این عمل باعث میشود آب نیاز ریشه درختان از دسترس خارج شود که این اولین گام برای ضعیف شدن درختان بلوط زاگرس است.
وی ادامه داد: وقتی درختان بلوط زاگرس دچار تنش آبی و ضعف شوند آفات بر درختان زودتر تأثیر میگذارد و پروانه برگخوار به جان جنگل میافتد ولی اگر ساختمان و بدن درختان قوی باشد سیستمهای دفاعی بلوطها در برابر آفات مقابله میکنند. طبق مشاهدات سالهای گذشته در منطقه دشت برم کازرون وقتی بلوط متوجه کمبود آب و تنش آبی شود تصمیم میگیرد تلاشی برای زنده نگهداشتن خود انجام دهد تا زندگی اش را برای سالهای بعد نجات دهد به همین دلیل سوخت و ساز، (متابولیسم و فتوسنتز) را به حداقل میرساند یعنی درخت تصمیم میگیرد برگهای خود را بریزد تا فعالیتش کمتر یا متوقف شود تا در فصل پاییز با شروع بارندگیها آب مورد نیاز خود را جذب و برای رشد در بهار سال آینده آماده شود، درختان با این عمل وضعیت خود را برای چندماه در حالت کما و استراحت قرار میدهند.
این فعال محیط زیست با شرح وضعیت مناطق جنگلهای زاگرس در کشور گفت: جنگلهای زاگرس در سه منطقه شمالی، مرکزی و جنوبی ایران تشکیل شده اند که در مناطق و عرضهای پایینتر که شامل زاگرس جنوبی میشود میزان بارندگی کمتر و شدت گرما نسبت به زاگرس شمالی و مرکزی بیشتر است بنابراین درختان زاگرس و میوه آنها یعنی بلوط در زاگرس جنوبی زودتر دچار آسیب خواهد شد همچنین وقتی بارندگی در زاگرس کم میشود در فصل تابستان میزان گرما افزایش مییابد و درختان زاگرس جنوبی دچار تنش خواهند شد و این معضلی اساسی در زاگرس جنوبی است.
وی گفت: درختان زاگرس شمالی در مناطق آذربایجان و کردستان و زاگرس های مرکزی در مناطق چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد باتوجه به عرضهای بالاتر میزان بارشها بیشتر و میزان گرمای هوا در فصل تابستان و تنشهای آبی و گرمایی کمتر است همچنین درختان بلوط جبهههای جنوبی کوهستان زاگرس نسبت به جبهههای شمالی با توجه به دما و تشعشعات و میزان گرما آسیب پذیر تر هستند.
کاظمینی یکی از عوامل تهدید جدی در جنگلهای زاگرس را شخمهای فصل بهار و تابستان دانست و گفت: وقتی کشاورزان جهت آماده سازی خاک برای کشت در فصول بعد زمین را شخم میزنند باعث میشوند پوششهای گیاهی بهاره از بین رفته و میزان تبخیر از خاک بسیار افزایش مییابد ضمن اینکه بهم خوردن خاک در زمان حیات بلوط باعث آسیب به ریشههای جنگل و کاهش میزان آب در دسترس درختان میشود.
جز در چارچوب مسائل اکولوژی هیچ نظری درمورد پروانه برگخوار نمیتوان بیان کرد
کاظمینی با اشاره به حمله پروانه برگ خوار به بلوطهای زاگرس گفت: بنده معتقدم اکوسیستم تحت هر شرایطی خودش را مدیریت و بازسازی میکند در حال حاضر شرایط برای درختان آفت زده سخت و دشوار است ما هیچ نظری درمورد آفت فعلی نمیتوانیم ارائه دهیم جز در چارچوب مسائل اکولوژی باشد. باتوجه به میزان کم بارشهای سال زراعی گذشته و کشت گندم در منطقه زاگرس جنوبی میزان آبهای زیر زمینی در این منطقه به شدت کاهش یافته است.
در این راستا کمبود آب باعث ضعیف شدن درختان و کاهش استقامت آنها در برابر آفت در جنگلهای زاگرس شده است.
شاید پروانه برگخوار برای کمک به درختان بلوط آمده باشد
مدیر مؤسسه سیزده فروردین اظهار کرد: با توجه به وضعیت کم آبی فعلی در زاگرس ممکن است این پروانهها برای کمک و یاری به درختان بلوط آمده باشند، یعنی این پروانهها با خوردن برگ درختان بلوط باعث کاهش و توقف عمل فتوسنتز یا سوخت و ساز آنها شوند تا درختان برای مدتی استراحت کنند و خودشان را برای سال آینده زنده نگهدارند تا در زمستان پیش رو آب مورد نیاز را جذب و در فصل بهار دوباره رشد کنند و سبز شودند، چرخه اکوسیستم باهمکاری هم طبیعت را احیا میکنند.
کمبود غذای این پروانه در منطقه باعث حمله آنها به زاگرس شده است
وی در رابطه با علل حمله پروانهها به زاگرس گفت: قطعاً به دنبال کمبود بارش در زاگرس جنوبی و عدم رشد برخی از گونههای گیاهی که غذای این نوع پروانهها هستند این پروانهها برای تغذیه و بقای خود به برگ درختان بلوط زاگرس روی آورده اند که این عمل پروانه باعث زنده نگهداشتن درختان بلوط برای سال آینده خواهد شد زیرا بلوطهای زاگرس زنده هستند و این درختان به محض اینکه شدت گرمای هوا کاهش یابد و تنشهای آبی و گرمایی کمتر شود دوباره جوانه میزنند و رشد میکنند.
تنها راهکار نجات درختان بلوط دورشدن انسان از جنگل است
این فعال محیط زیست با محاکمه فعالیتهای تخریب گرانه در جنگلهای زاگرس گفت: ما باید عملهای تخریب گرانه ای که تا امروز در زاگرس انجام شد است را کاهش و به حد صفر برسانیم زیرا بهترین راهکار رهایی از این آفت این است که انسان جنگل را رها کند یعنی ما تمامی ابزارآلات، دام، شخمهای زیر اُشکوب، بهاره و تابستان را رها کنیم و دست از بهره برداری از جنگل حداقل برای دو الی سه سال برداریم تا جنگل خودش را احیا و بازسازی کند قطعاً شرایط اکولوژیک منطقه خودش همه چیز را ترمیم میکند و نیاز به هیچ گونه سم پاشی در زاگرس نیست همچنین شکار انواع پرندگان باید در مناطق بیمار ممنوع شود چون برخی از این پرندگان باعث کنترل آفت ها و حشرات مختلف شده و به احیای چرخه طبیعت کمک بسزایی میکنند.
وی ادامه داد: همچنین چرای دام به هیچ عنوان نباید در منطقه صورت گیرد زیرا جنگل وقتی که دست نخورده باشد پوششهای جنگلی درختان مسن، میانسال، جوان، نوجوان و نونهال داشته باشد هیچ آسیبی نمیبیند و این درختان یکدیگر را همیاری و از هم مراقبت میکنند. ولی اگر ما انسانها برای مدتی از زاگرس فاصله نگیریم و با همین روند از جنگلهای زاگرس بهره برداری شود جنگل رو به نابودی بیشتر خواهد رفت، از بین رفتن زاگرس یعنی از دست دادن بخش عظیمی از منابع آبهای کشور و این به معنای از بین رفتن منابع طبیعی ما است.
دولت باید زمینهای مستثنیات را اجاره کند و هزینه کشت حداقل سه سال زمین را به کشاورزان بدهد تا بستر جنگل برای چندسال در حالت استراحت قرار بگیرد کاظمینی افزود: دولت باید زمینهای مستثنیات را اجاره کند و هزینه کشت حداقل سه سال زمین را به کشاورزان بدهد تا بستر جنگل برای چندسال در حالت استراحت قرار بگیرد که بارندگیهای این سالها، ذخیره و جذب آب مورد نیاز بلوطها در سفرههای زیرزمینی درختان خودشان را برای سالهای آتی آماده کنند.
این کارشناس حوزه محیط زیست با بیان نقش اساسی جنگلهای زاگرس در میزان منابع آب کشور تصریح کرد: شرایط اکولوژیکی زاگرس با زبان طبیعت میگوید که من دچار کمبود آب شده ام که میتوان نشانههای کمبود آب زاگرس را در خشکی چشمهها، رودها و جویبارها ببینیم، این روزها که در کشور با کمبود آب شیرین مواجه هستیم و دغدغه دولت مردان تأمین آب شیرین و انتقال آب به مرکز کشور است میتوان به جای این بودجههای کلان و هزینههای هنگفت با کمک به غنی سازی منبع آب زاگرس رودهای کارون، کرخه، شاپور، کُر و… را تقویت و پرآب کرد زیرا جذب آب بارانها در بستر جنگل زاگرس باعث پرآبی تعداد مهمی از رودهای کشورمان میشود
چرا از آب، خاک و طبیعت زاگرس بهرهبرداری میشود؟
کاظمینی با اشاره به بهره کشی بیش از توان اکولوژیکی زاگرس گفت: در چند دهه اخیر دولتها نتوانستند شرایط اقتصادی و اجتماعی را در منطقه زاگرس بهبود بخشند و در این مناطق اشتغالزایی درستی صورت نگرفت و این موضوع باعث شد که زاگرس نشینان برای گذراندن معیشت خود بسیار از جنگلها استفاده کنند، در کشورهایی که در قانون اساسی شأن حداقل ۶۰ درصد جنگل کاری وجود دارد و درحال حاضر ۷۲ درصد جنگل کاری دارند باز هم دولتها به جنگل نشینان و جوامع جنگلی برق رایگان میدهد تا کسانی که در جنگل و حاشیه جنگلها زندگی میکنند از هیزم درختان جنگلی استفاده نکنند ولی ما اجازه دادیم زاگرس نشینان هرچه خواسته اند از منابع زاگرس استفاده کنند و بعد با افتخار آمار و ارقام اشتغالزایی ارائه دهیم.
و گفت: علاوه بر اینکه ما نتوانستیم اقتصاد محیط زیستی را در زاگرس حاکم کنید بلکه یک اقتصاد بسیار نادرست را در زاگرس ایجاد کرده ایم و تمام این آفت ها، خشکیها و ذغال گیری ها نتیجه عملکرد کسانی است که برنامه ریزی های اقتصادی را انجام میدهند و هیچگونه توجهی به مسائل اجتماعی زاگرس نشینان نکرده اند.
وی ادامه داد: وقتی که زمینهای قانونی را دولت جهت جلوگیری از کشت و برای استراحت جنگل اجاره کند افرادی که تا به امروز به صورت غیرقانونی در زمینهای زاگرس کشت انجام میدادند هم نمیتوانند به کار غیر مجاز خود ادامه دهند، هر هکتار کشت در بهترین نقطه زاگرس جنوبی نهایت دو تن گندم بدهد که دولت میتواند هزینه این دوتن گندم را به کشاورز بدهد تا وی کشت انجام ندهد و شاید این کار دولت نیاز به بودجه کمتری نسبت به هزینه خرید آفت کشها و سمپاشی در جنگلهای زاگرس داشته باشد.
اگر بهرهبرداری از جنگلهای زاگرس مدیریت نشود قطعاً این آفت به مناطق دیگر زاگرس جنوبی حمله خواهند کرد و همه منطقه زاگرس جنوبی دچار آفت خواهد شد همچنین این خطر وجود دارد که به درختان بلوطی که ضعیف شده اند و برگ آنها توسط پروانه خورده شده است سوسک چوب خوار هم حمله کند و معضل بزرگ دیگری برای درختان به وجود آید در این صورت درختان بلوط کاملاً نابود شده و جنگل از بین خواهد رفت.