عضو هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران در نشست نسبت میان دیپلماسی صلح و پهلوانی گفت: فرهنگ پهلوانی در تولید ادبیات صلح می تواند موثر باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کمیته روابط بین الملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران با مشارکت مؤسسه پژوهشی فرهنگ دیپلماسی و گفتگو، سلسله نشست‌های هم اندیشی علمی با موضوع دیپلماسی صلح را برگزار می‌کند. نخستین نشست از این سلسله نشست‌های دیپلماسی صلح روز سه‌شنبه ۲۸ تیر برگزار شد.

در ابتدای این نشست امیر هوشنگ میر کوشش دبیر علمی کمیته روابط بین الملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران به ارائه سخنان کوتاهی پرداخت و گفت: واقعاً دیپلماسی و خصوصاً دیپلماسی صلح در جهان مغفول است. معمولاً کشورهای کوچک در عرصه جنگ و خشونت، آسیب پذیر تر و ناپایدارتر هستند و برای تأمین امنیت خودشان با کشورهای بزرگ‌تر ائتلاف می‌کنند. تغییراتی بعد از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد. در حقیقت انقلاب اطلاعات و ارتباطات را در دهه‌های اخیر داشتیم و رشد بی سابقه فناوری‌های نوین و … را شاهد هستیم همه اینها فضای جدیدی را برای بازیگران به وجود آورد؛ فارغ از اینکه این بازیگر از نظر سخت افزاری توانمند باشد یا نباشد. مثلاً به کشور قطر نگاه کنید که با برگزاری جام جهانی فوتبال در ماه‌های آینده، علی رغم نداشتن نیروی نظامی قوی اما با اقتصاد قوی و تولید ناخالص داخلی توانسته به این درجه برسد. بنابراین مشاهده می‌کنید که شرایط بسیار متفاوت شده است و می‌بینید که کشورهای کوچک هم می‌توانند مثمر ثمر باشند و دیپلماسی صلح در این جاها هست که معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

وی افزود: فرهنگ و سنت‌های ملی مزیتی برای صلح در کشورهاست و در حقیقت گفتمان صلح را می‌خواهیم برای ملت‌های صلح طلب توجیه کنیم. ملت صلح، یعنی ملتی که مخالف خشونت داخلی و خارجی است و فعالیت‌هایشان در جهت ترویج صلح در عرصه بین الملل است. هویت ملی کشورها در زمینه دیپلماسی صلح بسیار مهم است.

یکی از سخنرانان این نشست محمد منصور نژاد عضو هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران است که درباره نسبت میان دیپلماسی صلح و پهلوانی صحبت کرد و گفت: صلح بهتر از جنگ است. دوستی بهتر از دشمنی است. مدارا بهتر از خشونت است. صلح، دوستی، عشق، مدارا، همکاری، همبستگی، ارادت به همدیگر اوج فضائل است و از طرف دیگر مفهوم مخالف آن اوج رذائل است. ادبیات قرآنی هم در این زمینه داریم؛ «الصلح خیر» (نساء/۱۲۸)، اگر بهترین صلح است، اقدام در مسیر صلح هم بهترین کار است؛ به ویژه اگر ایجاد صلح برای جمعی فراگیر باشد.

وی افزود: مستحضر هستید که پدر مطالعات صلح، «گالتونگ» است. وی صلح را در مقابل خشونت در نظر می‌گیرد و توضیح می‌دهد. خشونت یا مستقیم است که همان جنگ است و یا غیرمستقیم است که همان فقر و نداری، مشکلات اخلاقی، گسست‌های نسلی و جنسی و … است. صلح بهترین است. صلح منفی به معنای نبودن جنگ و خشونت و صلح مثبت نبود خشونت غیرمستقیم است در جایی که دارایی، پیشرفت و دوستی و محبت و… است. از نیازهای اولیه تا نیازهای متعالی تر را در بر می‌گیرد.

کار فعالان صلح ارزشمند است. اگر صلح بهترین کار است، کسی که در زمینه صلح فعالیت می‌کند هم بهترین فرد است. مؤثرترین شخص است و روی مناسب‌ترین سوژه انگشت گذاشته است، یعنی فعالان صلح باید بسیار به خودشان ببالند، چون در حیطه‌ای فعالیت می‌کنند که بسیار مهم است.

این پژوهشگر گفت: صلح یک مفهوم نسبی است و همه مفاهیم را در بر می‌گیرد. همه فضائل را می‌توان ذیل صلح مثبت تبیین کرد. صلح در سطح خانواده و در سطح ملی و بین المللی و جهانی و مذهبی و دینی گسترده است. قهرمان صلح در عرصه دیپلماسی، دیپلمات‌هایی هستند که در این عرصه حضور دارند که باعث ایجاد صلح در سطح ملی و بین المللی، در سطح منطقه و جهان هستند، چون زمینه را برای زندگی همراه با صلح و آرامش در جهان فراهم می‌کنند. کسی که جنگ را تعطیل می‌کند و زمینه صلح را فراهم می‌کند شاید متهم به ترسویی، جاسوسی و … شود، اما این گونه نیست. قهرمانان واقعی کسانی هستند که برای برقراری صلح تلاش می‌کنند، اما متأسفانه آنها مظلوم هستند و بدبینی‌هایی در این زمینه وجود دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به ادبیات ضعیف و کم در زمینه صلح افزود: با کارهای «گالتونگ» بود که صلح در حدود ۳۰ سال پیش وارد ادبیات جهانی شد اما جنگ، قرن هاست که وارد ادبیات جهانی است و اندیشمندان و نظریه پردازان مختلف در مورد آن اظهار نظر کرده‌اند. کارهایی که انجمن صلح در حال انجام است، بسیار ارزشمند است، چون اصلاً راجع به صلح کاری صورت نگرفته است. بعد از جنگ سرد و در دهه‌های اخیر است که در مورد صلح پژوهش‌هایی صورت گرفته است.

منصور نژاد در ادامه سخنانش گفت: فرهنگ پهلوانی که در تاریخ و فرهنگ ما بسیار رایج بوده و ادبیات غنی دارد، عرصه بزرگی برای برقراری صلح و اندیشه و تفکر صلح آمیز در ایران است. بحث پهلوانی با اخلاق‌ها، تصوف، عرفان، و … گره می‌خورد. بنابراین می‌توان ادبیاتی تولید کرد که بر اساس آن بتوان گفت مکتب ایرانی صلح را بنیان گذارد. معمولاً صلح مربوط به ادبیات مناطق اسکاندیناوی است، اما ما می‌توانیم در ایران، فرهنگ صلح و مکتب ایرانی صلح را بنیاد بگذاریم با توجه به میراث غنی خودمان. اگر فرهنگ پهلوانی ترویج شود، در سطح جهانی و… می‌توانیم به بالندگی برسیم.

همچین ماشاالله حیدرپور عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم درباره دیپلماسی صلح عادلانه در عصر جهانی شدن به ارائه سخن پرداخت و گفت: ما جهانی شدن را یک امر چند بعدی می‌دانیم که دقیقاً در حوزه‌های مختلف و چند وجهی بودن همه زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. جهانی شدن یک نظام شبکه ای اجتماعی به وجود آورده است که این نظام شبکه ای اجتماعی بر شرایط و نحوه زندگی تغییرات شدیدی ایجاد کرده است. ما در یک نظامی زندگی می‌کنیم که جامعه اجتماعی بین المللی و جهانی، در یک در هم تنیدگی قرار گرفته است. جهانی شدن یک نظام شبکه ای متداخل غیررسمی است، یعنی فقط کنشگران رسمی، دولت‌ها و سازمان‌ها نیستند که آن را هدایت کنند. این شبکه متداخل، آسیب پذیری و حساسیت و تأثیرگذاری را برای همگان به وجود آورده است. جهانی شدن به گونه‌ای نظام بین الملل را تحت تأثیر قرار داده است که تغییری در آن سوی جهان در این سوی جهان بر روی کشورها و ملت‌ها تأثیرگذار است.

وی افزود: حوزه‌های زندگی انسان دچار تحولاتی شده و اگر ما به درک این تحولات نائل نشویم و به بازتعریف مسائل نپردازیم در بسیاری از موارد از فهم بسیاری از موضوعات باز می‌مانیم و فهم ما بر اساس موارد تاریخ گذشته و ناکارآمد خواهد بود. جهانی شدن فرآیندی است که با بیم و امید همراه است یعنی هم مخاطرات دارد و هم منافعی را می‌تواند در پی داشته باشد. جهانی شدن آینده بشریت را در یک نظام شبکه ای به هم متصل کرده است. در همین رابطه نظریه پایان جغرافیا مطرح شده است. ما در تمامی عرصه‌ها شاهد تحولات و تغییر موازین بر اثر جهانی شدن هستیم. پس بنابراین جهانی شدن بر اساس وابستگی، نیاز و در هم تنیدگی و ارتباط ما را در این وضعیت قرار داده است.

این پژوهشگر در ادامه سخنانش با بررسی مفهوم دیپلماسی صلح گفت: ما شاهد تحول مفهوم دیپلماسی هم طی دهه‌های اخیر بودیم. مفهوم دیپلماسی فقط صبغه و بعد سیاسی را ندارد. ما باید به بازتعریف مفهوم دیپلماسی در عصر جهانی شدن بپردازیم. از منظر تعریف سیاسی و روابط بین الملل، دیپلماسی در فرهنگ‌های مختلف، به معنای علم و فن است. دیپلماسی قابلیت تأمین منافع ملی یک کشور از طریق مذاکره و شیوه‌های مسالمت آمیز حل اختلاف است. این تعریف به این معناست که دیپلماسی، رسمی، دولت محور و سلسله مراتبی از بالا به پایین دارد که دولت‌ها آن را مدیریت می‌کنند. دیپلماسی ابزارهای خاص خودش را دارد که صرفاً در اختیار دولت هاست. دیپلماسی چهره به چهره است. دیپلماسی مخفی و پنهان است.

حیدرپور با اشاره به اینکه دیپلماسی در نظام شبکه ای در هم تنیده جهانی شدن دیگر این گونه نیست، افزود: دیپلماسی در مفهوم جدید فقط کنشگری دولت نیست. در کنار دولت محوری، مخاطب محوری را هم داریم. استفاده از ابزارهای نوین را در امر دیپلماسی شاهد هستیم. دیپلماسی دیگر فقط جنبه رسمی ندارد، جنبه غیر رسمی هم دارد. دیپلماسی چند بعدی است. صرفاً بعد سیاسی ندارد. بعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، محیط زیستی، اجتماعی، سایبری و … دارد. دیپلماسی، بعد انسانی پیدا کرده است و ما آن را در بخش دیپلماسی عمومی می‌توانیم قرار دهیم.

امروزه دیپلماسی مدیریت چند بعدی را مورد توجه قرار می‌دهد. در واقع بر اساس تحول مفهوم دیپلماسی نباید فقط ابعاد سیاسی و حقوقی دیپلماسی را مورد توجه قرار داد. باید دیپلماسی را در کنار مفاهیم سیاسی و حقوقی، توجه به بعد انسانی، فرهنگی، مباحث فناوری، تهدیدات، حقوق بین الملل و …، در یک نظام شبکه ای اجتماعی جهانی بازتعریف کنیم.