به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات دلیل ما مجموعه دو جلدی «نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) و سلسله رویدادهای واقع در آن» نوشته آیت الله سید علی شهرستانی و ترجمه سید هادی حسینی را در مجموع ۸۵۸ صفحه و بهای دوره ۴۵۰ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از: «صلاة النبی وسلسلة المحدثات الداخلة فیها».
نقل است که ابوحمید ساعدی که خود از اصحاب پیامبر است در جمع ۱۰ نفر از یاران پیامبر گفت: من به نماز پیامبر از شما داناترم. گفتند: چطور؟ شما که بیشتر از ما از پیامبر پیروی نکرده و بیشتر از ما با ایشان مصاحبت و همراهی نکردهای؟ گفت: بله. اصحاب گفتند: نماز رسول الله را به ما نشان و معرفی نما. جواب داد: رسول خدا وقتی به نماز میایستاد، دستها را تا محاذی شانههایش، بالا میبرد، سپس تکبیر میگفت تا این که بدن ثابت و بی تحرک میشد. حمد و سوره، قرائت میفرمود و به هنگام رکوع دستها تا شانه بالا و تکبیر میگفت و سپس به رکوع میرفت.
در رکوع، بدن حضرت مستقیم بود، طوری که دستها روی زانو قرار داشت. سر را نه خم و نه بلند میکرد. وقتی سر از رکوع بر میداشت، میفرمود: سمع الله لمن حمده. سپس دستها را تا محاذی شانه بلند کرده و در حال قیام و سکون بدن، میفرمود: الله اکبر و به سجده میرفت. در سجده دستها را از بدن دور میکرد، در حالی که انگشتان پای حضرت، باز بود. حضرت بین دو سجده روی پای چپ مینشست. همین طور ادامه میداد تا سلام آخر که حضرت روی پای چپ نشسته و تکیه داده بودند. همه آن ۱۰ صحابی گفتند: راست گفتی! نماز رسول الله همان است که نقل کردی.»
ابوحمید ساعدی که خود نماز پیامبر را دیده و به قدری توجه دارد که وضعیت انگشتان حضرت در سجده را گزارش میدهد، اگر رسول خدا دست بسته نماز میخواند، حتماً نقل میکرد؛ زیرا دست بسته نماز خواندن آشکارتر از انگشتان باز پا در سجده است. همچنین اگر پیامبر دست بسته نماز میخواند، ابوحمید ساعدی که به این موضوع اشاره نکرده - عمداً یا از روی فراموشی - ۱۰ صحابی پیامبر حتماً تذکر میدادند، بنابراین قطعاً پیامبر دست بسته نماز نخواندند.
مسئله آیت الله سیدعلی شهرستانی در کتاب «نماز پیامبر (ص)» به بررسی منشأ اختلاف در اذان، وضو و نماز، ازدواج و طلاق، حج، دیات و… میپردازد. او در این باب نوشته است که: آیا جز این است که اُمرایی آمدند و تعبد به کتاب و سنت اصیل را وا نهادند و درک و فهم خویش را ملاک و معیار قرار دادند و بر اساس مصلحت اندیشیهای خویش و ذوق و سلیقه هاشان عمل کردند؛ و از آنجا که عوام مردم بر دین ملوکاند، سخن از سنت فلان و فلان به میان آمد و گویا شریعت و دینی از نو زاده شد! آیت الله شهرستانی با تتبع در حقایق، کوشیده غبارها را از چهره گزارههای شریعت بزداید و نقاب از اشخاص مرموزی بردارد که به جان دین افتادند و آن را وارونه ساختند.