عبدالحمید قدیریان هنرمند باسابقه عرصه نقاشی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ویژگیهای هنری زندهیاد حبیبالله صادقی گفت: زندهیاد صادقی در رشتههای مختلف هنری کار میکرد؛ از کاریکاتور و نقاشی گرفته تا گرافیک و شاخههای دیگر هنری. به نظرم مهمتر از کارهای تکنیکی حبیبالله صادقی، هنر اصلی او در دغدغهای بود که نسبت به فرهنگ کشور و بهویژه فرهنگ انقلاب داشت. انرژیای که او برای کار کردن میگرفت، برگرفته از اهداف والایی بود که در ذهن داشت، وگرنه از نظر تکنیکهای هنری شاید آدمهای بسیاری باشند که در هنرهای مختلف فعالیت داشته باشند.
وی ادامه داد: آنچه شاخص اصلی تفاوت میان هنرمندان است، بحث اهداف غایی و دورنمایی است که هنرمندان برای خود متصور میشوند. این ارتفاع اهداف غایی آنها است که هنرمندان را از یکدیگر متمایز میکند. مضافبر اینکه هم در زمینه تلاش کردن و هم در تولید آثار، این غایت هنرمند است که تفاوت بین آثارشان را ایجاد میکند. واقعیت این است که در زمان مواجهه با اثر یک هنرمند، در واقع با درونمای ذهنی او مواجه میشویم.
قدیریان با تأکید مجدد بر ویژگیهای زندهیاد صادقی افزود: غایتی که حبیبالله صادقی برای خود در نظر گرفته بود، غایتی پرنور و بزرگ بود و به همین دلیل هیچگاه نمیتوانست از تلاش دست بکشد. او میدانست که برای رسیدن به اهداف بزرگ و والایی که در ذهن دارد، باید شبانهروز تلاش کند و این کار را هم میکرد؛ با عشق هم این کار را میکرد.
دغدغه هنرمندان انقلابی هیچگاه بر زمین نمیماند
این هنرمند درباره مهمترین دغدغههای برزمینمانده زندهیاد صادقی گفت: آرمانهایی که هنرمندان متعهد دارند، هیچگاه هم بر زمین نمیماند، چراکه خداوند همواره افرادی را دارد که این مسیر را ادامه دهند و هیچگاه سپاه حق، تنها نمیماند. اهداف و دغدغههای زندهیاد صادقی هم اهدافی است که حتماً هنرمندان نسل جدید راه او را ادامه خواهند داد. آرمان اصلی و غایی هنرمندان متعهد پربار شدن و به نتیجه رسیدن این انقلاب است. بهصورت خلاصه اگر بخواهیم این هدف را تبیین کنیم میتوانیم به تسریع در فرآیند ظهور امام زمان (عج) اشاره کنیم.
وی افزود: انقلاب اسلامی ایران بر پایه تفکر دینی رقم خورد و به همین دلیل عموم هنرمندانی که میخواهند در فضای انقلاب کار کنند، وقتی سراغ کارهای ریشهای میروند، تلاش میکنند از ایدههای دینی و آئینی الهام بگیرند. همه هنرمندان انقلابی سعی میکنند در این فضا قلم بزنند تا بتوانند تا آنجا که ممکن است تبیین صحیح را وارد فرهنگ کنند. با گذشت ۴۰ سال از انقلاب هنرمندان به این نتیجه رسیدهاند که یکی از نیازهای مبرم آنها، بحث «تفکر» است. تبیین تفکری ما، نسبت به سرعت انقلاب بسیار ضعیف بوده است و هنرمندان بهصورت خودجوش تلاش میکنند در حد فهم و مطالعات خود، از آئین و شاخصههای دین، بتوانند تبیین دقیقتر و راهگشاتری برای حرکت به سمت آینده داشته باشند و این تبیین را در آثار خود متبلور کنند.
قدیریان درباره خاطرات مشترک خود با زندهیاد صادقی هم گفت: بنده توفیق داشتم در سالهای اولیه شکلگیری حوزه هنری، در خدمت این هنرمند و دیگر یاران در سالن اصلی حوزه سهپایههای خود را برپا کرده و تولید اثر کنیم. در آن دوره هنرمندانی مانند حبیبالله صادقی، کاظم چلیپا، حسین خسروجردی و دوستان دیگر حضور داشتند. ما سهپایههای خود را در سالن اصلی حوزه قرار داده بودیم و در کنار یکدیگر کار میکردیم. این تجربه از شیرینترین دورههای کاری من است. اینکه تعدادی هنرمند با اهدافی مشترک و بهدور از منیتها و جایگاههای فردی، تلاش میکردند یک فضای فرهنگی عمیق و نورانی را در آثارشان خلق کنند، خاطره شیرینی برای همه ما بود. بعد از آن دوران هم تقریباً در هیچ فضای هنریای این شرایط را تجربه نکردیم. بعدها منیتها آنقدر رشد کرد که دیگر کمتر شاهد چنین فضاهایی در عرصه هنر بودیم.
هنرمندان انقلابی جای سلاح، قلم در دست گرفتند
قدیریان افزود: هنرمندان انقلابی، میدان اصلی کارشان، عرصه تولید هنری است که با انگیزه و آرمانهای انقلابی دست به تولید اثر میزنند. مانند بسیاری از بسیجیانی که به جبهه میرفتند و جنگ میکردند، همین فضای فکری و دغدغه مند را برای هنرمندان انقلابی تصور کنید با این تفاوت که به جای اسلحه، قلم در دست میگرفتند و تولید اثر هنری میکردند. حبیبالله صادقی اگر نقاش هم نبود، در هر کار دیگری، حتماً فردی انقلابی میبود، به دلیل روحیه، منش و پشتکاری که در این میدان داشت. او اما سلاح قدرتمندی هم در اختیار داشت و توانمندی هنری بالایی را خدا در اختیارش قرار داده بود تا بتواند در رشتههای مختلف ورود کند و آثار خوبی هم به یادگار بگذارد.
وی افزود: در عرصه کاریکاتور و درست در سالهایی که جامعه نیاز به تبیین برخی مباحث در دوران جنگهای داخلی داشت، حبیبالله صادقی کاریکاتورهای بسیار هوشمندانهای را خلق میکرد که باعث تبیین مسائل برای جامعه میشد. بعدها در فضای نقاشی هم تلاش کرد تا «تفکر دینی» را به تصویر درآورد و این اقدام هم به نوعی تبیین مسائل دینی بود و زندهیاد صادقی انرژی خود را صرف این کار میکرد.