کتاب "گستره‌ شعر پارسی در انگلستان و آمریکا" نوشته‌ جان دی یوحنان عصر سه شنبه با حضور احمد تمیم ‌داری - مترجم کتاب - و علی عبدالهی در شهرکتاب نقد و بررسی شد.

به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست احمد تمیم داری در سخنانی با اشاره به نقش رشته ادبیات تطبیقی در شناخت اروپایی ها از زبان فارسی و ادبیات ایران، گفت: اگر کسی نتواند تاریخ کشوری را مطالعه کند، یکی از بهترین راه ها برای شناخت آن کشور مطالعه ادبیات آن است؛ اروپایی ها از زمانی به توسعه رسیدند که به ادبیات تطبیقی روی آوردند.

وی سپس به ساختار کتاب یوحنان پرداخت و افزود: این کتاب (گستره‌ شعر پارسی در انگلستان و آمریکا) مجموعه ای است از 20 مقاله که در عین حال که جدا جدا نوشته شده اند، حوصله خواننده را سر نمی برند. نویسنده سعی کرده رگه های فکری شاعران و اندیشمندان ایرانی، پیامشان و زیبایی شناسی آنان را بررسی کند. در واقع یوحنان هر کدام از شاعران بزرگ ایران را مظهر یک نوع تفکر در انگلستان می داند؛ مثلاً حافظ را مظهر ادبیات رمانتیک و سعدی را مظهر خردگرایی و اساساً غربی ها سعدی را ماکیاول شرق می دانند البته به مفهوم مثبت آن.

تمیم داری با بیان اینکه داستان هایی که از خیام در کتاب یوحنان به آنها پرداخته شده بسیار خواندنی اند، اضافه کرد: باور نمی کردم که ادبیات ایران این اندازه عمیق در ادبیات انگلستان و آمریکا نفوذ کرده باشد اما وقتی کتاب را خواندم تمام نظریات قبلی ام را رها کردم.

علی عبدالهی مترجم و منتقد ادبی نیز تاریخچه مبادلات میان ادبیات فارسی و آلمانی را به 500 سال قبل برگرداند و گفت: اولین هیاتی که از آلمان به ایران آمد، در دوره صفویه و از راه روسیه وارد ایران شدند که شاعری به نام آدام اولاریوس و شخصی به نام پاول فلمینگ در میان آنها بودند و سفرنامه ای که بعدها اولاریوس نوشت، منبع خوبی شد برای درک ایران دوران صفوی. اولاریوس بعدها گلستان و بوستان سعدی را به آلمانی ترجمه کرد.

وی ادامه داد: پس از این اقدامات یک دوره فترت در مبادلات فرهنگی ایران و آلمان به وجود آمد تا اینکه "هامرفون پوکستات" در وین غزلیات حافظ را از ترکی به آلمانی ترجمه کرد که همین کتاب سنگ بنایی شد برای شناخت گوته از حافظ که متاسفانه بسیار سطحی است؛ چرا که پوکستات در ترجمه اش حافظ را شاعری قمارباز و شاهدباز و درکل بسیار سطحی معرفی کرده است. 

عبدالهی خاطرنشان کرد: البته نگاه شاعرانه گوته با شناخت حافظ تغییر می کند و بعد از ترجمه پوکستات از دیوان حافظ، فردریش روکرت - که از شاگردان پوکستات بوده است - دیوان حافظ را ترجمه می کند که به گفته آنه ماری شیمل یکی از بهترین ترجمه ها از دیوان حافظ تاکنون است. در واقع روکرت که بعدها شاهنامه و قرآن را نیز به زبان آلمانی ترجمه کرد برداشت یک طرفه از حافظ را منسوخ کرد اما متاسفانه این کتاب بعد از مرگ گوته چاپ می شود.

این مترجم به تاثیرپذیری سایر اندیشمندان آلمانی زبان از ادبیات فارسی اشاره کرد و گفت: پس از روکرت، هاینریش هاینه هم از ادبیات فارسی و به ویژه فردوسی، حافظ و سعدی تاثیر پذیرفت و پس از او نیز نیچه با شعری با عنوان "به حافظ" و کتاب "چنین گفت زرتشت" تاثیرپذیری اش را از فرهنگی ایرانی آشکار کرد.

عبدالهی اضافه کرد: در اواخر دوران رمانتیسم اروپایی، موجی از گرایش به ادبیات فارسی در غرب و به ویژه آلمان باعث شد میراث انسانی شعر مدرن اروپا در وجوهی متاثر از ادبیات شرق و به ویژه ادبیات فارسی شود و شعرهای حافظ حدود 20 بار و رباعایت خیام نیز 40 بار به آلمانی ترجمه شد.

وی سپس به ترجمه شعر معاصر ایران به زبان آلمانی اشاره کرد و گفت: از چهره های برجسته ای که در ترجمه شعر معاصر ایرانی کار کرده اند می توان به تورج رهنما، آنالیزا قهرمان و سوزان باغستانی اشاره کرد و در این میان شعر شاعرانی مانند فروغ فرخزاد، احمد شاملو، سهراب سپهری و عباس کیارستمی به زبان آلمانی ترجمه شده اند.