تلاش‌های آمریکا برای توقف پیشروی قدرت فزاینده چینی‌ها در سالهای اخیر سرعت بیشتری گرفته و تشکیل گروه «کواد»، یکی از ابزارهای جنگی آمریکایی‌ها برای مقابله با چین در عرصه‌های مختلف است.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - محسن وفایی: سفر «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به جزیره تایوان، همچنان یکی از داغ‌ترین موضوعات فضای بین‌الملل است؛ تا جایی که رئیس‌جمهور چین در تماس تلفنی با همتای آمریکایی خود، آن را «بازی با آتشی» توصیف کرد که بازی‌کننده را با خود می‌سوزاند.

چین، تایوانِ خودمختار را بخشی از سرزمین خود می‌داند و رهبران کنونی پکن، برخلاف اسلاف‌شان، آشکارا اعلام کرده‌اند که الحاق تایوان به سرزمین مادری در اولویت برنامه‌هایشان قرار دارد و در این راه اگر لازم باشد از زور و نیروی نظامی هم استفاده خواهند کرد.

پکن بارها به مقامات آمریکایی هشدار داده از ایجاد روابط رسمی با تایوان، ارسال تسلیحات نظامی و حمایت از جریان‌های جدایی‌طلبِ این منطقه، خودداری کنند؛ هشداری که البته از زمان ترامپ به این سو، نادیده گرفته شده است.

آتشی که «نانسی دیوانه» روشن کرد

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا علی‌رغم اعتراض‌ها و هشدارهای مقامات چین سرانجام شامگاه سه‌شنبه وارد جزیره تایوان شد که به گفته مقامات چین، سفر او ناقض سیاست «چین واحد» است. اعمال تحریم‌های تازه علیه تایوان و انجام چند رزمایش دریایی در اطراف این جزیره، نخستین واکنش‌های عملی و تاکنونیِ پکن به سفر جنجالی مقام سوم ساختار قدرت آمریکا به این جزیره است. مقامات ارشد چین در این چند روز بارها تأکید کردند که «آمریکا و حامیان آن در تایوان، بهای سفر پلوسی به تایوان را خواهند پرداخت». و احتمالاً روزها و هفته‌های آینده باید منتظر پاسخ چین در عرصه‌های مختلف به این اقدام تحریک‌آمیزِ «نانسی پلوسی دیوانه» باشیم.

تنش کنونی بین آمریکا و چین مثل هر پدیده سیاسی و بشری دیگر، رعدوبرقی در آسمان صاف نیست و قطعاً زنجیره‌ای از رویدادها منجر به وضعیت کنونی شده. به دیگر سخن برای شناخت بهتر وضعیت کنونی و چرایی خشم غیرمنتظره مقامات چین، باید آن زنجیره رویدادها را بررسی کرد.

سوال اصلی این است که سفر پلوسی در چه زمینه گسترده‌تری صورت می‌گیرد که مقامات چین آن را «تعرض به حاکمیت و تمامیت ارضی» خود تفسیر می‌کنند و آشکارا به مقامات آمریکا هشدار می‌دهند که پاگذاشتن پلوسی بر روی خاک تایوان، یعنی اعلان جنگ علیه چین؛ جنگی که نیروهای مسلح چین برای رویارویی با آن آماده می‌شوند؟

شبحِ اژدهای زرد در ساختمان سفید

چین دست‌کم در دو دهه اخیر از نظر اقتصادی و امنیتی به آرامی و به دور از چشم‌های ظاهربین، به قدرت دوم جهان دوم تبدیل شده و در برخی از عرصه‌ها حتی قدرت اول جهان را پشت سر گذاشته و به اعتقاد برخی از کارشناسان در آینده‌ای نزدیک به قدرت اول جهان تبدیل خواهد شد؛ تصویری که از مدت‌ها پیش به کابوس مقامات کاخ سفید تبدیل شده و از دولت ترامپ به این سو، چین به تهدید شماره یک آمریکا تبدیل شده و واشنگتن در عرصه‌ها و مناطق مختلف در پی تحدید قدرت و نفوذ پکن است.

از دیدگاه سردمداران نظم کنونی جهان، آنچه چین را خطرناک جلوه می‌دهد، نه تصاحب مقام اول جهان که تلاش آگاهانه و یا ناآگاهانه چینی‌ها برای به‌چالش‌کشیدن و تضعیف قواعد حاکم بر نظم کنونی است؛ قدرت‌گیری و پیشروی هرچه بیشتر پکن در عرصه بین‌الملل، یعنی پس‌رفت و تضعیفِ بیشتر نظم لیبرال-دموکراسی موجود.

چشم‌انداز چنین کابوسی، هیئت حاکمه و نظام سیاسی آمریکا را بر آن داشته که از سال‌ها پیش به صورت جدی و عملی، تقابل با پیشروی چین را در مناطق مختلف جهان آغاز کنند. از آنجایی که آمریکا دریافته برای توقف پیشروی و یا شکست چین، نمی‌توان یک‌تنه با آن روبرو شد، شناسایی نقاط تقابل و اختلاف دیگر کشورها با چین و هم‌گرایی و تمرکز انرژی نیروهای ضدچینی یا اصطلاحاً ائتلاف‌سازی علیه پکن، در سال‌های اخیر یکی از راهکارهای مرسوم و شناخته‌شده یانکی‌ها برای زمین‌زدنِ اژدهای زرد بوده است.

جبهه نبرد به گستردگی این دو-پاسفیک

در سال‌های اخیر تلاش‌های آمریکا برای مقابله با قدرت روزافزون چین، بیشتر متمرکز بر حوزه «ایندو-پاسفیک» بوده است؛ این دو-پاسفیک به منطقه جغرافیاییِ تلاقی دو اقیانوس هند و آرام در آسیای جنوب‌شرقی گفته می‌شود و «شینزو آبه»، نخست‌وزیر فقید ژاپن، نخستین سیاست‌مداری بود که این مفهوم را وارد ادبیات سیاسی کرد. آبه در آگوست ۲۰۰۷ در سخنرانی خود در پارلمان هند، ایجاد «هلال آزادی و رفاه در آسیایی بزرگ‌تر» را در منطقه این دو-پاسفیک پیشنهاد داد. او آگاهانه بدون اینکه نامی از چین ببرد، تأکید کرد کشورهای هند، آمریکا، استرالیا و ژاپن، چهار قدرت دخیل در این پیشنهاد هستند.

گرچه در تعریف محدوده جغرافیایی «ایندو-پاسفیک»، هر اندیشمند سیاسی، سیاست‌مدار و کشوری بنا بر ایدئولوژی و منافع خاص خود، تعریفی متفاوت از آن دارد، معمولاً به محدوده جغرافیایی از اقیانوس هند تا غرب اقیانوس آرام، این دو-پاسفیک گفته گفته می‌شود.

این منطقه جغرافیایی کشورهای استرالیا، بنگلادش، بوتان، برونئی، کامبوج، فیجی، هند، اندونزی، ژاپن، لائوس، مالزی، مالدیو، میانمار، نپال، نیوزیلند، پاپوآ گینه نو، فیلیپین، سنگاپور، سریلانکا، تایوان، تایلند، تیمور- لسته، آمریکا و ویتنام را در بر می‌گیرد.

همه این کشورها علی‌رغم تفاوت‌ها در یک چیز مشترک هستند؛ مناقشه‌های مرز و تجاری با چین!

در نتیجه تولید انبوه ادبیات سیاسی و کار تبلیغی آمریکایی‌ها و برخی اختلاف‌های محلی این کشورها با چین، هم‌اکنون تقریباً در نظردادن درباره چین، به ادبیات مشترکی رسیده‌اند و این گزاره‌ها به وفور در کلام مقامات این کشورها تکرار می‌شود: «چین امنیت منطقه این دو-پاسفیک را به خطر می‌اندازد-به قوانین بین‌المللی پذیرفته‌شده در دریا احترام نمی‌گذارد- قوانین موجود را به چالش می‌کشند- ادعای مالکیت برخی جزایر منطقه را دارند و جزایر مصنوعی می‌سازند- اساساً چین تهدیدی جدی برای صلح و ثبات در این دو-پاسفیک است».

«کواد» چگونه متولد و بالغ شد؟

در متن چنین شرایط و گفتمان‌سازی است که پیمان «کواد Quad» متولد می‌شود که هم‌اکنون هدف اصلی آن «محدودکردن قدرت و نفوذ چین در منطقه» است. کواد (چهار) همان‌گونه که از نامش پیداست، یعنی برگیرنده چهار کشورِ آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا. گاهی به آن گفت‌وگوهای چهارجانبه امنیتی ( Quadrilateral Security Dialogue) هم گفته می‌شود.

نطفه شکل‌گیری گروه کواد را باید سونامی مرگبار ۲۰۰۴ در اقیانوس هند دانست که در پی آن بیش از ۲۲۷ هزار نفر از ۱۴ کشور، جان خود را از دست دادند.

آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند برای مدیریت فضای پس از این حادثه گروه ویژه «گروه اصلی سونامی» تشکیل دادند که متشکل از ۴۰ هزار نیروی نظامی، امدادگران و گروهای بشردوستانه، هواپیماهای ترابری، و کشتی‌های باری بود. با پایان کار امدادونجات و آرام‌شدن اوضاع پس از سونامی، این گروه نیز بدون بیانیه مشترک و یا تلاش برای استمرار آن در قالب‌های دیگر، ضرورت خود را از دست داد و عملاً خاموش شد.

«شیزو آبه»، نخست‌وزیر فقید ژاپن در سال ۲۰۰۶ با یادآوری تجربه «گروه اصلی سونامی»، پیشنهاد گروه «هلال آزادی و شکوفایی» را مطرح کرد که هدف از آن دفاع از «آزادی و حاکمیت قانون» در منطقه این دو-پاسفیک بود. به زودی «مانموهان سیگ»، نخست‌وزیر وقت هند و «دیک چنی» معاون وقت رئیس‌جمهوری آمریکا نیز تمایل و علاقه خود را به ایده آبه نشان دادند.

در سپتامبر ۲۰۰۷ ژاپن و استرالیا به رزمایش دریایی مشترک «مالابارِ» آمریکا و هند پیوستند تا در رزمایشی چهارجانبه در آب‌های اقیانوس هند در برابر چین قدرت‌نمایی کنند. با نزدیکی هر چه بیشتر چهار کشور (کواد) و اقدامات مشترک آنها علیه چین، کم‌کم اعتراض‌های مقامات دولت چین نیز بلند شد و به گروه کواد، لقب «ناتوی آسیایی» دادند.

رزمایش دریایی مشترک مالابار، آخرین اقدام مشترک گروه کواد در سال ۲۰۰۷ بود، و این گروه عملاً بی‌تحرک شد و به خواب زمستانی فرو رفت تا سال ۲۰۱۷ که بار دیگر زمزمه‌های برگشت آن به عرصه بین‌الملل شنیده شد.

سال ۲۰۱۷ شینزو آبه هنگام بازگشت به قدرت، بار دیگر و بدون اتلاف وقت فعال‌شدن گروه کواد را مطرح کرد؛ در ۱۰ سال گذشته محیط سیاسی منطقه ایندوپاسفیک تغییرات زیادی کرده بود و به همین دلیل سران آمریکا، هند، و استرالیا به دلایلی پیشنهاد آبه را به سرعت پذیرا شدند.

از دلایل و زمینه عینی احیای گروه کواد می‌توان به این موارد اشاره کرد:

-گسترش روابط آمریکا و هند

- توافق همکاری هسته‌ای بین هند و ژاپن

-قرارگرفتن «شیء جین‌پینگ» در رأس هرم قدرت چین که گفته می‌شود نسبت به رؤسای جمهور پیشین چین، تهاجمی‌تر عمل می‌کند.

-افزایش تنش بین چین و ژاپن بر سر جزیره «سنکاکو»

- افزایش تنش‌های مرزی چین و هند در منطقه «دوکلام»

- حضور دائم ژاپن در رزمایش دریایی مالابار

- ادعای نفوذ شیء جین‌پینگ در ساختار قدرت استرالیا و هم‌سویی برخی سیاستمداران این کشور با او

در نتیجه تلاش‌های شینزو آبه، در نهایت وزرای خارجه چهار کشور، نوامبر ۲۰۱۷ در شهر مانیل، پایتخت فیلیپین دیدار کردند و بعد از وقفه‌ای کوتاه از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ و هم‌پای افزایش تنش‌ها بین چین و آمریکا، وزرای خارجه این چهار کشور ۳ بار با هم دیدار و گفت‌وگو کردند.

نخستین نشست گروه در سطح سران به صورت مجازی در ۱۲ مارس ۲۰۲۱ برگزار شد و در پایان بیانیه‌ای مشترک به نام «روحِ کواد» منتشر کردند.

نکته جالب توجه در بیانه روح کواد این بود که هیچ اشاره مستقیمی به چین نشده بود و با اینکه این بیانیه ۵ بندی، بادقت و وسواس تمام، طرح‌های این کشور برای محدودکردن چین را در خود داشت، اما حتی یک بار آشکارا به اسم چین اشاره‌ای نشده بود؛ موضوعاتی مانند توسعه، تلاش برای واکسیناسیون ویروس کرونا، تقویت همکاری‌ها در منطقه این دو-پاسفیک، و تغییرات آب‌وهوایی از مهمترین موضوعات این بیانیه بودند. اشاره‌نکردن مستقیم به چین در بیانیه نشست‌های آتی گروه نیز تکرار شد.

کواد، ابزار جنگِ تجاری و فناوری آمریکا

۶ ماه بعد ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، در نهایت نخستین نشست حضوری سران گروه در کاخ سفید و ۸ ماه بعدتر در ۲۴ ماه مه ۲۰۲۲ در پایتخت ژاپن، دومین نشست حضوری سران برگزار شد.

گرچه در نشست‌های گروه کواد، ظاهراً مستقیم اسمی از چین به میان نمی‌آمد، اما پکن و همه می‌دانند فلسفه وجودی تشکیل چنین گروهی، مقابله با قدرت روزافزون نظامی و اقتصادی چین در منطقه این دو-پاسفیک بود، به همین دلیل پکن همیشه برگزاری این نشست‌ها را محکوم کرده است.

آمریکا در تقابلش با چین در منطقه این دو-پاسفیک تاکنون از گروه کواد در عرصه‌های تجاری و بازرگانی و فناوری بهره برده است. مثلاً برای مقابله با «دیپلماسی واکسن چین»، سران این گروه در نخستین دیدار مجازی خود برای تأمین واکسن موردنیاز منطقه و استفاده‌نکردن از واکسن‌های چینی «گروه کارشناسان واکسن کواد» را تشکیل دادند و ساخت واکسن‌های مختلف در این کشورها تشدید شد.

افزون بر این، کشورهای گروه کواد برای مقابله با فناروی‌های چین، بسیاری از فناوری‌ها و برنامه‌های کاربردی چینی در این ۴ کشور ممنوع و تحریم شده است. گفته می‌شود این گروه برای مقابله بهتر با نفوذ و قدرت چین، «فناوری آمریکا، سرمایه ژاپن، ظرفیت تولیدی هند و قابلیت‌های لُجستیکی استرالیا» را با هم ترکیب کرده است.

تلاش آمریکا برای تحدید نفوذ چین در منطقه این دو-پاسفیک تنها محدود به ائتلاف کواد نیست. تقابل کلی چین و آمریکا در دوران دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق این کشور با «جنگ تعرفه‌ها» شدت گرفت و با ورود جو بایدن به کاخ سفید، برخلاف انتظارها تنش‌های بین دو ابرقدرت، کاهش نیافت هیچ، سفر جنجالی نانسی پلوسی به تایوان نشان داد که دموکرات‌های مستقر در واشنگتن نه تنها قصد کاهش تنش با چین را ندارند، بلکه گویا تلاش دارند تقابل‌ها از تعرفه‌ها و حوزه اقتصادی به حوزه‌های امنیتی و نظامی ارتقا دهند.