به گزارش خبرنگار مهر، قریب به بیست سال است که هرسال دهه اول ماه محرم (و معمولاً اولین جمعه) در دهها نقطه ایران و جهان اجتماعی با نام همایش شیرخوارگان حسینی برگزار میشود. اتفاقی که جرقه نخستین محفل آن در تهران (۸۲) زده شد و پس از آن نخست سایر شهرها و شهرستانهای ایران و خیلی زود سایر کشورهای جهان میزبان برپایی آن شدند. تا جایی که مجمع جهانی حضرت علی اصغر، در آخرین آماری که از برپایی آن ارائه داده است اعلام کرده که این مراسم به طور همزمان در بیش از ۴۱ کشور جهان برپا شده است.
اما ماهیت این همایش چیست و چرا چنین نامی دارد؟ آنچه در محرم سال ۶۱ هجری قمری در کربلا اتفاق افتاد و مسلمانان هر ساله در قالب هیئات و جلسات و دستههایی در سرتاسر جهان با شعر و نوحه و روضه و سخنرانی و پرچم و تبیین به عزای سیدالشهدا و اهل بیت و یارانش مینشینند را رسانهها و نظام سرمایه داری، رفته رفته به یک مراسم و مناسک مذهبی صرف تقلیل دادند و تلاش کردند ماهیت جهانی و ضد استکباری آن را کمرنگ کنند تا گوش و چشم مردم جهان، خاصه آنان که به هر روی قرابتی با دین ندارند، با حقیقت کربلا آشنا نشود. حقیقتی که وقتی بهتر درک میشود که جمله معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را جلوی چشم قرار دهیم. اگر حقیقت کربلا و حقیقت عاشورا آشکار شود، شاهد سکوت و بی تفاوتی ملتها در برابر ظلم دولتهایشان در اقصی نقاط جهان نخواهیم بود و رسانههای استعماری به خوبی این نکته را دریافته اند. کافیست واژه عاشورا را در موتورهای جستجوی غیر فارسی و غیر عربی و در مناطق جغرافیایی دور از جهان اسلام جست و جو کنید تا ببینید در کنار اشارهای گذرا به یک مراسم ساده مذهبی، چطور تصاویر قمه زنی و خشن گروههای تندروی مسلمان نما به عنوان حقیقت عاشورا به مخاطب نمایش داده میشود. و اهمیت همایش شیرخوارگان حسینی دقیقاً در همین نقطه، یعنی جنگ رسانهای روایتها، مشخص میشود.
همانطور که پیاده روی عظیم و چند ده میلیونی اربعین به خاطر گستردگی و وسعت و نوع برگزاری اش بالاخره راه خود را از پشت سانسور شدید رسانهای باز کرد و اکنون در کنار زائران اربعینی، شاهد مسافرانی از کشورهای دور و نزدیک هستیم که هرچند مسلمان نیستند و قصد آشنایی با دین را هم ندارند اما کنجکاوند که ببینند مگر اربعین در عراق چه خبر است که میلیونها آدم را با پای پیاده راهی جادههای خاکی میکند. به بیان شیواتر متوجه میشوند باید چیزی فراتر از آنچه از اسلام و حسین علیه السلام به آنها نشان داده اند، وجود داشته باشد که این خیل مشتاقان را به سمت خود بکشد. همایش شیرخوارگان حسینی نیز، که گردهمایی مادران و فرزندان نوزاد و خردسالشان و اقامه عزا برای سالار شهیدان و بطور خاص کوچکترین شهید کربلا که حتی سنش با واحد سال قابل اندازه گیری نبوده، میباشد. مادران به فرزندان عمدتاً شیرخوار خود لباسهای سبز و سربند قرمز (یا لباس سفید و سربند سبز) میپوشانند و بین جمعیت این بچهها به راحتی قابل مشاهده اند و توجه هر بینندهای را به خود جلب میکنند. مگر چه اتفاقی افتاده که این همه مادر و کودک برای گرامی داشتش جمع میشوند؟ مگر اتفاق چقدر بزرگ بوده که هرسال بر تعداد و عظمت این مراسم افزوده میشود و سال به سال شهرها و کشورهای جدیدی به برگزارکنندگان آن میپیوندند؟
پاسخ به همین سوال به ظاهر ساده، نقطه عطف کارکرد سیاسی اجتماعی این همایش در سطح جهان است. اتفاق، یک جمله بیشتر نیست: در ماجرای عاشورا کودک ششماههای نیز قربانی شده است و این جمعیت هرسال برای این گرد هم میآیند که در کنار عزاداری برای این کودک و خانواده گرانقدرش، فرزندان خود را با نذرنامه ای نمادین برای قدم گذاشتن در مسیر حقانیت او و یاری دین نذر کنند. همانطور که احتمالاً خودتان متوجه شده اید، اولین سوالی که با شنیدن جواب سوال قبلی به ذهن هر انسانی خطور میکند، این است که این کودک چطور قربانی شده است؟ اصلاً وسط صحنه جنگ چه میکرده؟ نکند ناخواسته و در کشاکش نبرد جنگاوران حادثهای جانبی یمنجر به شهادتش شده است؟ و پاسخ این پرسش هاست که بهت و خشم همزمانی را در قلب انسانهای آزاده، در هر لباس و دین و نژاد و سطحی که باشند، شعله ور میکند!
علی اصغر، کودک شش ماهه ای که نه در میدان و در گرماگرم نبرد، بلکه در حالی که روی دست پدرش که سپر انداخته بوده و برای طلب نوشه ای آب برای این طفل و نه خودش و سایرین، به لشکر مقابلش رو زده، به شهادت میرسد. آن هم نه تصادفی و به عنوان پیامد جانبی، مستقیماً با تیری سه شعبه و آلوده به زهر گلو تا گلو ذبح میشود. (لا اله الا الله). حال شما برای لحظاتی گمان کنید مسلمان نیستید و امام حسین را نمیشناسید، اگر بشنوید در گوشهای از جهان چنین رفتار وحشیانه و دور از انسانیتی اتفاق افتاده حالتان چگونه است؟ آرام و قرارتان چطور؟ حس تان نسبت به لشکر مقابل این کودک و پدرش چیست؟
و این همان رسالت اصلی همایش شیرخوارگان حسینی در جهان است. جلب توجه انسانها به آئینی صلحآمیز و به دور از خشونتهایی مثل قمه زنی یا هیجاناتی مثل سینه زنیهای پرشور، حضور صدها و هزاران مادر و کودک و اعلام بیعت با حسین علیه السلام و نذر فرزندان شأن برای قدم گذاشتن در این مسیر. و به دنبال آن هر پرسش و جست و جویی که انجام دهند باریکه نوری میشود بر ذهن و قلبهایشان.
سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، چه خوب گفته بود: هر کس میخواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند.
و داستان کربلا را این بار کوچکترین شهید کربلا در جهان به روایت نشسته است.