از امام چهارم (ع) اشعاری نیز برجای مانده که به موضوعاتی همچون ستایش پروردگار جهانیان، اندرز و توصیه‌های اخلاقی و نیز رثای شهیدان کربلا و.. اختصاص دارد.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه، یادداشتی را با عنوان «رثای شهیدان کربلا در شعر امام زین العابدین (ع) نوشته که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

مشروح این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

امام علی بن الحسین (ع) در روز پنجشنبه پنجم شعبان سال ۳۸ هجری، دو سال پیش از شهادت امیر مؤمنان (ع) در مسجد کوفه، دیده به جهان گشود. ده سال از دوران امامت عموی گرامی‌اش امام حسن مجتبی (ع) را درک کرده و ده سال دیگر نیز در کنار پدر بزرگوار خویش حضور داشته و در حادثه‌ی کربلا جوانی ۲۳ ساله بود. مدت امامت حضرت سجاد (ع)، ۳۴ سال به درازا کشید. (تحولات سیاسی عصر امامت حضرت سجاد «ع»، ص ۱۹- ۱۶).

از مشهورترین القاب امام (ع)، زَین العَابِدین، سیّد السَّاجدین، زَکیّ، أمین، سیّد العَابدین و ذُو الثَّقِنَات بوده است.

نام مادر گرامی پیشوای چهارم شیعیان، شاه زنان [یا شهربانو] دختر یزدگرد پادشاه ساسانی بوده و مشهورترین همسر امام (ع)، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) بوده است. (کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ۲ ص ۱۸۵).

امام سجاد (ع) از آراستگی‌های اخلاقی فراوانی همانند بخشش، مهربانی، بردباری، عبادت طولانی در پیشگاه معبود بی همتا، توکل بالا، صبر در گرفتاری‌ها و … برخوردار بود. در خصوص بردباری امام (ع) به این داستان کوتاه توجه نمائید: روزی شخصی امام چهارم (ع) را دشنام گفت. خدمتکاران امام (ع) که این سخنان را شنیدند، خواستند او را مجازات کنند. اما امام (ع) فرمود: او را رها کنید؛ آنچه از ما پنهان است، بیشتر از آن چیزی است که می‌گویند. سپس به آن مرد ناسزاگو فرمود: ای مرد، آیا خواسته‌ای داری؟

آن مردم از این رفتار شرمگین شد. امام (ع) با بزرگواری لباسی به او بخشید و دستور داد هزار درهم به او دهند. آن مرد بانگ زد: گواهی می‌دهم تو فرزند رسول خدا (ص) هستی. (بحار الأنوار، ج ۴۷ ص ۹۵)

حضرت سیدالساجدین (ع) در نهضت پدرش امام سید الشهدا (ع) همراه گردید و در طول این سفر از مدینه به مکه سپس از مکه تا به عراق همراه کاروان حسینی بود و در واقعه‌ی کربلا، از شاهدان این رویداد مهم و تمدن ساز بوده و در ادامه نیز به اسارت دشمنان درآمد و دوران امامت آن حضرت (ع)، با تراژدی سوزناک عاشورا و اسارت خاندان وحی آغاز گردید. در مجلس عبید الله بن زیاد حاکم کوفه، امام سجاد (ع) در برابر این طغیانگر ایستادگی نمود و نزدیک بود جان خویش را از دست دهد. پس از خروج کاروانِ اسیران از کوفه، امام سجاد (ع) نیز به همراه آنان رهسپار شام گردید؛ شام، آخرین مقصدِ کاروان حسینی در روزگار اسارت بوده و امام چهارم (ع) در دمشق، به خوبی پرده از جنایات بنی امیه برداشته و چهره‌ی حقیقی آنان را برای مردم شام آشکار نمود و یک پیروزی برجسته را ثبت کرد؛ این پیروزی آن چنان برای بنی امیه ویرانگر بود که یزید را وادار نمود دامان خویش را از قتل امام حسین (ع) مبرا کرده و این جنایت را به گردن ابن زیاد بیندازد!

امام سجاد (ع) که همواره از مصیبت شهادت پدرش گریان بود و جنایات یزیدیان را برای مردم بازگو می‌فرمود، اشعاری نیز در رثای پدر بزرگوارش (ع) سروده که در ادامه‌ی این نوشتار به برخی از ابیات آن اشاره می‌گردد.

امام (ع) درباره ی سختی‌هایی که بر آل پیامبر (ص) وارد آمده و ناملایماتی که آنان تحمل کرده اند، چنین سروده:

نَحنُ بَنُو المُصطَفَی ذَوُو غُصَص / یَجرَعُهَا فِی الأنامِ کَاظِمُنَا

عَظِیمَةٌ فِی الأنامِ مِحنَتُنَا / أوَّلُنا مُبتَلی وَ آخِرُنَا

یَفرَحُ هذا الوَرَی بِعِیدِهُمُ / وَ نَحنُ أعیَادُنَا مَآتِمُنَا

وَ النَّاسُ فِی الأمنِ وَ السُّرورِ وَ ما / یَأمَنُ طُولَ الزَّمانِ خَائِفُنَا… (دیوان الامام السجاد «ع»، ص ۱۹).

ترجمه: "ما خاندان مصطفی (ص) دارای اندوه‌ها و غصه هاییم که در میان مردم، آن را سرکشیده و (جام اندوه را می‌نوشیم).

اندوه و رنج ما در میان مردم، سترگ بوده و نخستین ما و آخرین ما (همه ی ما اهل بیت رسالت «ع») به آن مبتلا بوده و آزموده می‌شویم.

مردم با عیدشان خشنود هستند؛ اما ما کسانی هستیم که اعیادمان، روزهای غصه و ماتم ما به شمار می‌رود.

مردم در امنیت و خوشی زندگی می‌کنند؛ اما نگرانی ما در طول زمان، ایمنی نمی‌یابد"...

امام زین العابدین (ع) در سروده‌ای دیگر، در نکوهش مردم عصر خویش که مصیبت‌های فراوانی را بر اهل بیت پیامبر (ص) تحمیل نمودند، چنین فرموده است:

یَا أمَّةَ السُّوءِ لاسَقیاً لِرَبعِکُمُ / یا أمَّةً لَم تُراعِ جَدَّنا فِینَا

لَو أنَّنَا وَ رَسُولُ اللهِ یَجمَعُنَا / یَومَ القِیامَةِ ما کُنتُم تَقُولُونَا؟

تُسَیِّرونَا عَلَی الأقتابِ عَارِیَةً / کَأنَّنا لَم نُشَیِّد فِیکُمُ دِینَا

بَنِی أمَیّةَ ما هَذا الوُقُوفُ عَلَی / تِلکَ المَصَائِبِ لاتلبون دَاعِینَا

تُصَفِّقُون عَلَینا کَفَّکُم فَرَحاً / وَ أنتُمُ فِی فِجَاجِ الأرضِ تَسبُونَا

ألَیسَ جَدِّی رَسُولُ اللهِ وَیحَکُمُ / أهدَی البَرِیَّةَ عَن سُبلِ المُضِلِّینَا؟

یَا وَقعَةَ الطّفِّ قَد أورَثتِنِی حَزَناً / وَ اللهُ یَهتِکُ أستَارَ المُسیئِینَا (همان، ص ۲۲).

ترجمه: "ای امت تبهکار و بد کردار، مکانتان حاصلخیز مباد (و از رحمت، بارانِ بهاری، طراوت و نعمت، محروم باشید)؛ ای امتی که حُرمت جدمان (پیامبر «ص») را درباره ی ما (اهل بیتش) مراعات نکردید و (با خاندانش به بدترین شکل، رفتار کردید).

هنگامی که ما و رسول خدا (ص) در قیامت با هم جمع شویم، شما چه سخنی خواهید گفت؟ (و چه عذر و بهانه‌ای درباره ی بدرفتاری تان با اهل بیت «ع» خواهید آورد).

ما را بر پشت شتران برهنه و بی جهاز گرداندید (و منزلگاه‌هایی را طی کرده و با تندی و خشونت بسیار از شهری به شهر دیگر بردید). گویی که ما ستون‌های دین را برای شما محکم نکرده (و آئین نجات بخش اسلام را بر شما عرضه نکرده و چارچوب دین را به شما آموزش نداده ایم و این حق بزرگ را بر گردن شما نداریم).

ای خاندان امیه، این ایستادن در مصیبت‌های ما (و نازل کردن بلا و اندوه) بر ما خاندان چیست که ندای ما را اجابت نمی‌کنید؟ (و مصیبت‌هایی سهمگین بر ما خاندان وارد کرده و بی تفاوت تنها نظاره گر هستید و هیچ خواسته‌ای را نیز پاسخ نمی‌گویید).

شما (امویان) از روی خوشحالی (نسبت به مصیبت‌های ما خاندان وحی «ع»)، دستتان را به هم می زنید و در شکاف‌های زمین (و درون خانه‌ها و در جلسات خصوصی و عمومی تان)، ما را دشنام می‌گوئید.

مگر جدم رسول خدا «ص» -وای بر شما باد- مردم را هدایت نکرد و از مسیرهای گمراه کنندگان، باز نداشت؟

ای واقعه‌ی طف (کربلا)، تو حزن و اندوه بسیاری برای من به همراه آورده‌ای؛ خداوند پرده‌ی تبه کاران را می دَرَد".

بدین ترتیب مشاهده می‌شود شِکوِه از روزگار و مردمانش، یکی از محورهای اصلی سروده‌های امام چهارم (ع) محسوب می‌گردد و در این میان، واقعه‌ی عاشورا از جلوه‌ی بیشتری در شعر امام (ع) برخوردار است.

امام (ع) درباره ی حقانیت اهل بیت (ع) نیز چنین سروده است:

لَکُم مَا تَدَّعُونَ بِغَیرِ حَقٍّ / إذا مِیزَ الصِّحَاحُ مِنَ المِراضِ

عَرَفتُم حَقَّنَا فَجَحَدتُمُوهَا / کَمَا عُرِفَ السَّوَادُ مِنَ البِیَاضِ

کِتَابُ اللهِ شَاهِدُنَا عَلَیکُم / وَ قاضِینَا الإلهُ فَنِعمَ قَاضٍ (همان، ص ۴۹).

ترجمه: "آنچه ادعا می‌کنید بدون آنکه حق باشد، از آنِ شما باد؛ هنگامی که صحیح از بیمار (سره از ناسره) تمییز گردد و جدا شود. (خواهید دانست که حقِ ما اهل بیت «ع» را ادعا می‌کردید و بر دیگران سروری یافته و حقوق ما را به ناحق ستاندید).

شما (دشمنان و مخالفان)، حق ما را کامل شناختید اما آن را انکار نمودید؛ چنانکه سفیدی از سیاهی شناخته می‌شود.

کتاب خدا شاهد ما به زیان شما بوده و خداوند داور است که بهترین داور خواهد بود".

امام زین العابدین (ع) پس از اسارت در رویداد محرم سال ۶۱ هجری، این ابیات را نیز سروده و در خطاب به جدش رسول خدا (ص) چنین فرموده است:

أنَاجِیکَ یَا جَدَّاهُ یَا خَیرَ مُرسَلٍ / حَبِیبُکَ مَقتُولٌ وَ نَسلُکَ ضَائِعُ

أنَاجِیکَ مَحزُوناً عَلِیلاً مُؤجَّلاً / أسِیراً وَ ما لِی نَاصِرٌ وَ مُدافِعُأیا جَدُّ یا جَدَّاه بَعدَکَ أظهَرَت / أمَیَّةُ فِینَا مَکرَهَا وَ الشَّنَائِعُ (همان، ص ۵۳).

ترجمه: "شما را می‌خوانم (و از شما استغاثه می‌نمایم) ای جدم، ای برترین پیامبران «ص»؛ حبیب شما (فرزند دلبند و مورد علاقه شما حسین «ع») کشته شده و نسل شده نیز تباه گردیده است. (برخی کشته و گروهی دیگر اسیر شده اند).
من نیز در حالی شما را می‌خوانم که اندوهناک، بیمار، اسیر و دارای ترس و نگرانی بسیارم و هیچ یاور و پشتیبانی ندارم.
ای جد، بنی امیه پس از شما، مکر خود و نفرت‌های خود را آشکار ساخته (و ما اهل بیت «ع» را آماج کینه‌ها، بددلی‌ها و توطئه‌های خویش نمودند) ".

امام چهارم (ع) در سروده ی سوزناک دیگر پس از واقعه‌ی کربلا چنین فرموده است:

أیَا جَدَّنا أمَّا الرِّجَالُ فَذَبَحُوا / أیَا جَدَّنَا هَذِی النِّساءُ أرَامِلُ

فَلَم یَبقَ لِلنِّسوانِ یَا جَدُّ قائِمٌ / وَ لَم یَبقَ للأیتامِ یَا جَدُّ کَافِلُ (همان، ص ۶۶).

ترجمه: "ای جدمان، (پس از واقعه‌ی کربلا)، مردان (از اهل بیت «ع» و یاران امام حسین «ع») را کشتند و این زنان را بیوه کرده (و سرپرستهایشان را به شهادت رسانده و اکنون زنان و کودکان، بی یاور و تنها مانده اند).

ای جدمان، برای زنان نگاهدارنده (و سرپرستی) باقی نمانده و برای کودکانِ یتیم نیز نگهدارنده ای نیست".

امام (ع) در توصیف اسارت خویش در شهر دمشق نیز چنین سروده و این شرایط را این گونه به تصویر کشیده است:

اُقَادُ ذَلِیلا فِی دِمَشقَ کَأنَّنِی / مِنَ الزَّنجِ عَبدٌ غَابَ عَنهُ نَصِیرُه

وَ جَدِّی رَسُولُ اللهِ فِی کُلِّ مَشهَدٍ / وَ شَیخِی أمِیرُ المُؤمِنِینَ وَزِیرُه

فَیَا لَیتَ أمِّی لَم تَلِدنِی وَ لَم یَکُن / یَزِیدُ یَرَانِی فِی البِلادِ أسِیرَهُ (همان، ص ۷۲).

ترجمه: "مرا (با ریسمان) بسته و در دمشق با خواری آورده اند؛ گویی من از زنگ (بردگان آفریقایی؛ زنگیان) بوده که یاورم از من دور شده است. (این در حالی است که) جدم رسول خدا «ص» در همه ی مکان‌ها بوده و بزرگم (جد بزرگ و پدری ام) امیر المؤمنین «ع» وزیر پیامبر «ص» است.

ای کاش مادرم مرا به دنیا نمی‌آورد و یزید مرا در سرزمین‌ها، اسیر خود نمی‌دید".

خلاصه آنکه از امام چهارم (ع) اشعاری نیز برجای مانده که به موضوعاتی همچون ستایش پروردگار جهانیان، اندرز و توصیه‌های اخلاقی و نیز رثای شهیدان کربلا و.. اختصاص دارد. اشعاری که در رثای سالار شهیدان (ع) سروده شده، به خوبی واقعه‌ی کربلا و مظلومیت اهل بیت رسالت (ع) را به تصویر می‌کشد و از سوزناکی ویژه ای برخوردار است. امام زین العابدین (ع) بزرگترین راوی رویداد کربلا و شاهد این تلخ‌ترین تراژدی بشریت بوده و از این رو گفته‌ها و سروده‌های آن امام همام (ع) در این باره از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و شایان توجه است.

فهرست منابع:

۱- إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، بیروت، دار الأضواء

۲- گودینی، محمد جواد، بررسی، شرح و تحلیل قصیده‌ی فرزدق در ستایش امام سجاد (ع)، نشر نظری ۱۳۹۶

۳- تحولات سیاسی عصر امامت حضرت سجاد (ع)، تهران، نشر نظری ۱۳۹۹

۴- ماجد بن أحمد العطیة، دیوان الامام السجاد (ع)، بیروت، مؤسسة الأعلمی ۲۰۰۲

۵- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ۱۹۸۳