رژیم صهیونیستی در هر تجاوز به نوار غزه، کشتار غیرنظامیان و کودکان را در اولویت قرار می‌دهد به طوری که طی دو دهه پس از انتفاضه مسجد الأقصی در سال ۲۰۰۰، بیش از ۳ هزار کودک به شهادت رسیده‌اند.

خبرگزاری مهر، بین الملل: از روز جمعه چهاردهم مردادماه که حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه آغاز شد و تا ساعت ۱۱:۳۰ شامگاه یکشنبه شانزدهم مردادماه که این رژیم و جنبش جهاد اسلامی فلسطین آتش‌بس اعلام کردند، دست کم ۴۳ فلسطینی از جمله چند کودک به شهادت رسیدند.

در پی حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه که جمعیتی بالغ بر ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار فلسطینی در آن نقطه جغرافیایی ساکن هستند، موجی از انزجار در کشورهای مختلف جهان از جمله عراق، قطر، سوریه، پاکستان، ترکیه، ایران، افغانستان و غیره به راه افتاد و آنها تهاجم رژیم صهیونیستی به غزه و شهادت جمعی از فلسطینیان را محکوم کردند.

اگر چه حملات هوایی رژیم صهیونیستی با واکنش سریع و شدید جنبش جهاد اسلامی و موشک باران شدن شهرک‌های رژیم صهیونیستی مواجه شد اما بار دیگر توجه جهانیان را به کشتار مردم غیرنظامی فلسطین به ویژه کودکان معطوف کرد؛ اتفاقاتی که همواره در میان سکوت دولت‌های غربی به ویژه آمریکا به عنوان مدعیان مقابله با تروریسم و حامی حقوق بشر تکرار می‌شود.

این درحالی است که هدف قرار دادن غیرنظامیان نقض آشکار قوانین بین الملل، منشور سازمان ملل متحد و تمامی معاهده‌های بین‌المللی و اصول حقوق بشر است. از این رو، روز یکشنبه شانزدهم مرداد، «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان از سکوت جامعه جهانی در برابر هدف قرار دادن غیرنظامیان و کودکان فلسطینی انتقاد کرد.

بیش از ۳ هزار کودک فلسطینی، قربانی جنایت رژیم

چند روز پیش انتشار تصاویری از «آلاء قدوم» دختر پنج ساله‌ای که در جریان بمباران نوار غزه به شهادت رسید، در حالی که می‌بایست سرگرم خاطرات مهدکودک و بازی‌های کودکی خود باشد، موجی از اعتراضات را علیه جنایات رژیم صهیونیستی به راه انداخت.

آلاء تنها یکی از هزاران کودکی است که طی هفت دهه اشغالگری رژیم صهیونیستی قربانی حملات تل آویو می‌شود. این در حالی است که رژیم در هر تجاوز به نوار غزه، کشتار کودکان را در زمره اولین اهداف خود قرار می‌دهد به طوری که در جنگ ماه مه ۲۰۲۱ از بین ۲۳۲ شهید فلسطینی، ۶۵ نفر از آنها کودک بودند.

وزارت اطلاع رسانی تشکیلات خودگردان فلسطین همواره آمارهایی را در خصوص کودکانی که در پی حملات رژیم به شهادت می رسند، منتشر می‌کند؛ آماری که پس از انتفاضه مسجد الأقصی در سال ۲۰۰۰ تا به امروز دائماً روندی افزایشی داشته است.

این وزارت به مناسبت روز کودک فلسطینی (پنجم آوریل ۲۰۲۰)، آماری را منتشر کرد که بر اساس آن در ۲۰ سال اخیر چندین هزار کودک فلسطینی شهید و نیز زخمی شده اند.

بر پایه گزارش مزبور، نظامیان رژیم صهیونیستی همچنان به تعرض‌های خود علیه کودکان فلسطینی ادامه می‌دهند و از آغاز انتقاضه الاقصی ۲۰۰۰/۹/۲۸ تا پایان ماه اکتبر ۲۰۱۹ بیش از سه هزار کودک به شهادت رسیده‌اند و ده‌ها هزار کودک دیگر زخمی شده‌اند.

براساس این آمار، از شانزدهم دسامبر ۲۰۱۶ که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور ستیزه جوی آمریکا قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی خواند تا پایان سال ۲۰۱۹، ۱۱۴ کودک فلسطینی به شهادت رسیده اند و هزاران نفر دیگر زخمی شده اند.

۱۲ هزار کودک، اسیر زندان و تحت شکنجه

بازداشت، زندان، شکنجه و اهانت از دیگر موارد نقض حقوق بشر است که در مورد کودکان فلسطینی انجام می‌گیرد.

وزارت اطلاع رسانی فلسطین در سال ۲۰۱۶ در گزارشی اعلام کرد که از آغاز انتفاضه مسجدالاقصی در سال ۲۰۰۰ تاکنون، رژیم صهیونیستی ۱۲ هزار کودک فلسطینی را بازداشت کرده که ۴۲۰ نفر از آنها هنوز در زندان‌های رژیم صهیونیستی به سرمی برند. ۹۵ درصد از این کودکان فلسطینی در زمان بازداشت مورد اهانت و شکنجه واقع شده اند. در مجموع، رژیم صهیونیستی سالانه بین ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ کودک فلسطینی را بازداشت کرده است.

کتاب «کودکی به تاراج رفته» که توسط سه نویسنده اروپایی، عرب و یهودی نگاشته شده است، تصویر شفافی از وضعیت کودکان تحت ستم قرار گرفته، ترسیم می‌کند؛ کتابی که به روند دستگیری‌ها و جنایات رژیم صهیونیستی از زبان کودکان بی‌گناه فلسطینی پرداخته و به عبارتی، روایت آلام کودکان محبوس فلسطینی است.

تقریباً تمام کودکان فلسطینی که در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های رژیم به بند کشیده می‌شوند، از همان لحظه دستگیری در معرض شدیدترین شیوه‌ های برخورد خشن قرار می‌گیرند که شکنجه های نظام ‌مند جسمی و ذهنی از آن جمله ‌اند. شکنجه به عنوان جزئی بزرگ‌تر از خشونت اجتماعی انجام می‌گیرد؛ خشونتی که وحشت روانی را بسیار فراتر و ورای آسیب ‌های جسمی در پی دارد.

در ارتباط با شدت آسیب‌های روحی بر کودکان فلسطینی، مجله «مرزها در روانپزشکی» (Frontiers in Psychiatry) در بررسی‌های که نتایج آن سال ۲۰۲۰ منتشر شد، آورد که نزدیک به ۹۰ درصد کودکان و نوجوانان فلسطینی در نوار غزه، آسیب‌های جسمی و بیش از ۸۰ درصد آنان از آسیب‌های روحی رنج می برند.

حقوق بشر زیر سایه اولویت‌های سیاسی- اقتصادی

طی سال‌های اخیر، سازمان‌ها، مجامع و نهادهای بین المللی حقوق بشری بیش از آنکه در مواجهه با جنایات صهیونیست‌ها به رسالت خود عمل کنند، در لاک سکوت و بی عملی فرو رفته اند.

همزمان برخی بازیگران عربی منطقه نیز در سودای عادی سازی روابط با صهیونیست‌ها، چشمان خود را بر روی جنایت‌های این رژیم بسته اند؛ وضعیتی که بیش از هر عاملی، ریشه در منافع سیاسی و اقتصادی این بازیگران دارد.

در عصر رسانه و ارتباطات جمعی، این نکته بر کسی پوشیده نیست که نه تنها غربی‌ها نماد حمایت از حقوق بشر نیستند بلکه بالعکس، آنها بانی و عامل اصلی بحران‌ها به شمار می‌روند و حقوق بشر فقط ابزاری برای توجیه پیشبرد مانع آنها در نقاط مختلف جهان است.

سفر اخیر «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به عربستان و فلسطین اشغالی آشکارا از اهمیت منافع اقتصادی بر مسائل حقوق بشری نشان داشت. بایدن که همواره ولیعهد را قاتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگار منتقد سعودی می‌دانست، برای رهایی از بحران انرژی دست به دامان آل سعود به ویژه شخص بن سلمان شد. سفر بایدن به فلسطین اشغالی نیز از بی اعتنایی وی به شهرک سازی ها و کشتار مردم بیگناه فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی حکایت می‌کرد.

این تنها آمریکا نیست که همزمان با ادعای حمایت از حقوق بشر، با ناقضان آن مراوده دارد. متحدان اروپایی این کشور نیز عملکردی مشابه آمریکایی‌ها دارند که نمونه آن سفر اسفندماه پارسال «بوریس جانسون» نخست وزیر سابق انگلیس به عربستان بود. وی تنها چند روز پس از اعدام ۸۱ منتقد سعودی از سوی آل سعود برای خرید نفت عازم ریاض شد.

طنز تلخ ماجرا، بهانه‌ای بود که جانسون در دفاع از سفر خود به عربستان آورد و گفت که «روابط با این کشور بسیار مهم است و می‌تواند زمینه را برای مطرح کردن مسائل حقوق بشری فراهم کند.»؛ همان توجیهی که بایدن نیز به آن متوسل شد و تلاش کرد سفر خود را که در راستای تأمین منافع اقتصادی و انرژی صورت گرفته بود، حقوق بشری جلوه دهد.

در مجموع، چشمان بسته مقامات آمریکایی و اروپایی بر کشتار غیرنظامیان بیگناه فلسطین به ویژه کودکان این کشور جنگ زده و نیز نسل‌کشی و کودک کشی‌هایی که در عراق، سوریه و یمن انجام گرفته، از استاندارد دوگانه حقوق بشری غربی‌ها حکایت می‌کند و نشان می‌دهد که بین شعار و عمل مدعیان حقوق بشر فرسنگ‌ها فاصله است.