به گزارش خبرنگار مهر، نشر ورا دومین مجلد از کتاب «راهنمایی سرگشتگان» برگردان ناصر عباسپور از «دلالة الحائرین» موسی بن میمون را در ۴۸۲ صفحه و بهای ۲۵۰ هزار تومان منتشر کرده است. جلد نخست این ترجمه به سال ۱۳۹۷ منتشر شده بود.
این کتاب، نخستین ترجمه رسمی از آثار ابن میمون است که در دسترس مخاطبان فارسی زبان قرار میگیرد. اهمیت موسی بن میمون در فرهنگ و تمدن اسلامی اکنون برای ما ناشناخته است و این هم شاید به دلیل عدم ترجمه آثار او به فارسی و همچنین عدم پژوهش مورخان و مفسران بر این شخصیت باشد. ابن میمون هرچند که اندیشمندی در دل فرهنگ و تمدن اسلامی بود، اما به دلیل داشتن دین یهودی نتوانست جایی را در مکتوبات تاریخی پیدا کند.
عباس پور بر پایه خط و متن عبری و عربی و با در نظر داشتن پنج ترجمه به زبانهای اروپایی این ترجمه را به سامان رسانده است: لاتین از بوکستُرف، فرانسه از مونک، آلمانی از ادولف وایس، انگلیسی از فریدلِندِر و پینِس. ترجمه فارسی با پژوهشهای بسیار در زمینههای ادبی، کلامی، فلسفی، تاریخی، طبی، ریاضی و همه زمینههایی که موسی بن میمون در طول مباحث خویش به آنها اشاره کرده، انجام شده است. پانوشتهای بسیار مترجم، از متن موسی بن میمون رمزگشایی و خوانش آن را برای همگان آسان کرده است. این پانوشتها برای همسنجی میان دو فرهنگ یهود و اسلام نیز کارآیی خاصی دارند.
موسی بن میمون که بود و چه کرد؟
موسی بن میمون در کوردوبا (یا قرطبه) اسپانیا به دنیا آمد و در سال ۶۰۲ هجری در مصر چشم از جهان فرو بست. همانطور که اشاره شد او یکی از مهمترین اندیشمندان یهودی است و در منابع یهود از او با عنوان موسای ثانی یاد کردهاند. ابن میمون با فلسفه اسلامی آشنایی کامل داشت و به طور کل فلسفه را نزد فیلسوفان مسلمان خواند. مساله او در فلسفه، بهرهگیری از آن برای شرح دین بود. در چنین روندی خرد و دین سازگاری کاملی با هم دارند و همدیگر را تکمیل میکنند.
دغدغهای که سابقه آن به پیش از اسلام نیز باز میگردد. شاید این سنت فکری در میان متفکران یهود با آرای فیلون اسکندرانی که فیلسوفی یهودی در سنت هلنی بود، آغاز شده باشد. دیگر متفکران یهودی نیز به پیروی از او و فیلسوفان مسلمان دغدغه سنجیدن دین با میزان و سلاح عقل را داشتند. ابن میمون اعتقاد داشت که متکلمان یهودی به راهی قدم گذاشتند که متکلمان معتزلی مسلمان آن راه را طی کرده بودند.
ابن میمون در «دلالةالحائرین» گفتارهای دینی را با گزارههای فلسفی درهم آمیخته و کوشیده است که گفتارهای دینی را به طریق عقلی تأویل کند. کتاب به زبان عربی و خط عبری نوشته شده که چندان مناسبی با یکدیگر ندارند. غلامحسین ابراهیمی دینانی در مجلد نخست از مجموعه سه جلدی «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» درباره چرایی این روش نوشتن ابن میمون چنین دلیل را آورده که «چون ابن میمون این کتاب را برای خواص و نخبگان فکر و اندیشه نوشته است، نمیخواسته عوام مردم یهودی و مسلمان به مضامین آن دسترسی داشته باشند. شاید هم او به این منظور این کار را انجام داده است که علاقه و وابستگی خود را به دو فرهنگ اسلامی و عبری ابزار کند.»
تنها کتاب فلسفی موسی بن میمون همین «دلالةالحائرین» است و همانطور که اشاره شد در اینجا او رسالتش را در بهره بردن از فلسفه برای تثبیت یهودیت میبیند. بنابراین میتوان او را بیشتر یک الهی دان دانست تا فیلسوف. شاید این نسبت را بتوان به بسیاری از فیلسوفان در تمدن اسلامی داد، اما ابن میمون قطعاً یک الهیدان است. نگرش فلسفی ذهنیتی بود که ابن میمون در آن پرورده شده و با توانمندی ذهنی و آمادگی فلسفی به سراغ متون مقدس و اسفار پنجگانه تورات و کتابهای انبیا و میراث تلمودی رفت. فلسفه ابزاری برای او در تحلیل متون مقدس بود.
ایدهها و ابداعات موسی بن میمون در فلسفه
موسی بن میمون در «دلالةالحائرین» برای اثبات هستی و وحدانیت خدا و اینکه او جسم و جسمانی نیست، بیست و پنج مقدمه ذکر کرده است. تعدادی از متفکران بر این مقدمهها شرح نوشتهاند که از آن میان شرح ابوعبدالله محمد بن ابی بکر محمد تبریزی با ترجمه فارسی آن به اهتمام مهدی محقق منتشر شده است.
به باور ابراهیمی دینانی در کتاب «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» این مقدمات بیست و پنچ گانه نشان دهنده احاطه و تسلط ابوعمران بر مسائل فلسفی و کلامی است. این تسلط به میزانی است که موسی بن میمون توانسته برخی مسائل عمده و اساسی در فلسفه اسلامی و کلام فیلسوفان مسلمان را رد و نقد کند که از جمله آنها انکار صفات ثبوتی و ایجابی حق تبارک و تعالی است. تباین میان خالق و مخلوق نیز از جمله نظریههای موسی بن میمون است.
از دیگر ایدههای موسی بن میمون که البته با نظریات متکلمان مسلمان همخوانی دارد، محدود بودن عقل بشری است و به همین دلیل هم او آموزش علوم الهی را پیش از تمهید مقدمات و آمادگی لازم، زیان بخش و خطرناک میدانست. نظریهای که حتی در عصر حاضر نیز توسط برخی از متکلمان و اندیشمندان (از جمله اصحاب مکتب تفکیک) پیگیری میشود.
به طور کل آنچه که در تفکر ابوعمران موسی بن میمون مهم است این است که او الهیات و تئولوژی را جایگاه اختلاف و حیرت میداند، چیزی که در طبیعیات کمتر است و در علمی مانند ریاضی اساساً وجود ندارد. او اختلاف در الهیات را به چهار علت مرتبط میداند. سه علت از این چهار علت را پیش از او اسکندر افرودیسی (فیلسوف یونانی قرن دوم میلادی که مشربی ارسطویی داشت و منطقیات ارسطو را نیز شرح کرد) بیان کرده و ابن میمون همانها را میپذیرد و خود علت چهارمی را نیز بر این سه علت علاوه میکند.
نخستین علتها «حب ریاست و علاقه به غلبه بر خصم» است. زیرا این دو صفت راه حقیقت جویی را مسدود میکند و انسان را از درک حقایق برای همیشه محروم میسازد. دومین علتها به سبب لطافت و پیچیدگی که در امر مورد ادراک تحقق دارد. سومین آن نادانی شخص ادراک کننده و ناتوانی اندیشه اوست و چهارمین علت انس و الفت و نوع تربیت انسان است. زیرا انسان نسبت به آنچه با آن انس و الفت پیدا میکند، محبت و علاقه پیدا کرده و به سوی آن کشیده میشود.