به گزارش خبرنگار مهر، در همه جای جهان برای تسهیل مبادلات تجاری مناطقی را انتخاب میکنند تا واردات و صادرات کشورشان را کنترل کنند. کشورها این مناطق را ابزاری برای کنترل جامعه خود میدانند و این مناطق یک بازوی قدرت برای جوامع هستند؛ به عنوان مثال اگر کشوری بخواهد برنامهای سلامتمحور داشته باشد باید به واردات دارو و غذا دقت کافی داشته باشد، فلذا این اقلام کالاهای ورودی باید از مبادی رسمی وارد شوند و با دقت سلامت آنها رصد شوند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز هدف از تشکیل مناطق آزاد کنترل ورود و خروج کالا، افزایش سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال، افزایش تولید و در ادامه افزایش صادرات بوده است. همچنین در ماده ۶۵ احکام دائمی برنامه توسعه کشور مقرر شده است که مدیریت یکپارچه در این مناطق اعمال شود.
در حالی که مرز مشخصی برای اختیارات وزیر اقتصاد و دبیر مناطق آزاد مشاهده نمیشود؛ یکی از راهبردهای مشخص که در موضوع مناطق آزاد در سیاستها کلی اقتصاد مقاومتی به صراحت آمده است، مربوط به بند ۱۱ اقتصاد مقاومتی میشود که اهداف مشخصی برای این مناطق آزاد ذکر شده همانند انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
اما آمارها چه سیگنالی از رسیدن به این اهداف به ما میدهند؟ آمارهای رسمی در مورد مناطق آزاد بدین شکل است؛ سهم مناطق آزاد از صادرات کشور ۲ درصد، سهم مناطق آزاد از اشتغال ۴ درصد، ۱۴۰۰۰ شرکت ثبتی جعلی در مناطق آزاد، قاچاق کالا و ارز ۲۰ میلیون دلار، رشد صفر اقتصادی در یک دهه گذشته و کاهش صادرات کشور به ما میگویند که به اهداف خود نرسیدیم. در نگاه خوشبینانه ما نیمی از اهداف خود را محقق کرده ایم. چرا که منفعت این مناطق در واردات مقرر شده؛ فلذا واردات بیش از صادرات بوده و ما را از هدف اصلی یعنی افزایش تولید و صادرات بازداشته است.
سوال مهم این است که حالا ما باید برای رسیدن به مقاصد تعیین شده چه کنیم؟ اولاً باید فوراً و بدون وقفه از ایجاد مناطق آزاد جدید جلوگیری کنیم و حتی وسعت مناطق آزاد موجود را کاهش دهیم. ثانیاً باید مناطق آزاد جدید دور از مناطق مسکونی روستایی و شهری واقع شوند. ثالثاً برای ساخت مناطق آزاد لازم است ابتدا شهرک صنعتی داشته باشیم و در صورت عملکرد مناسب این شهرکها پس از ۵ سال به مناطق ویژه تبدیل شوند و در صورت موفقیت در یک دوره ۵ ساله تبدیل به مناطق آزاد شوند.
در نتیجهی این همه آزادی در مناطق آزاد، این است که ما را از هدف ایجاد این مناطق روز به روز دور تر کرده است. ماحصل آن قاچاق از مبادی رسمی و در روز روشن میباشد که این قاچاق مهمترین مانع برای تولید داخلی و اشتغال جوانان کشور است.
امروز لزوم بازنگری در اهداف اولیه از ایجاد مناطق آزاد میتواند دوباره ما را به ریل اصلی بازگرداند وگرنه ادامه دادن این مسیر؛ ادامه دادن بیکاری، قاچاق و معضلات اجتماعی پس از آن خواهد بود.
یادداشت از احسان اعظمی کارشناس اقتصادی