خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش اول گفتگوی مشروح خود با خبرگزاری مهر که چندی پیش منتشر شد، ضمن ارائه برخی از نقطه نظرات خود درباره برخی از ابهامات و حاشیههای مطرح شده پیرامون فعالیتهای انجام گرفته در حوزه موسیقی به نکاتی از جمله نحوه حضور دوباره اش در مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد پس از انتصاب در سمت مدیرکلی دفتر توسعه کتاب و کتاب خوانی معاونت فرهنگی، موضوع مهم شفافسازی در دفتر موسیقی و اصلاح فرآیند صدور مجوزهای موسیقی با تأسیس یک سامانه جدید در قالب پروژه «پنجره واحد»، نحوه رسیدگی به تخلف و کم کاری برخی از خوانندگان در کنسرتهای موسیقی به ویژه کنسرتهای موسیقی پاپ، گرانی قیمت بلیت کنسرتها و پیشنهاد تشکیل نظام صنفی تهیه کنندگان موسیقی اشاره کرد.
وی در بخش دوم و پایانی این گفتگو که عمدتاً به پاسخگویی به انتقادات وارد شده به نحوه حمایتهای دولت از تولیدات موسیقایی جدی و غیربازاری اختصاص داشت ضمن اعلام برخی از جزئیات برنامههای حمایتی وزارت ارشاد در این زمینه به پرسشهای خبرنگار مهر درباره موضوع پولشویی در کنسرتها و حضور برخی از تهیهکنندگان که به مقاصد اقتصادی اجراهای زنده توجه بیشتری دارند تا اهداف فرهنگی آن، اشاره کرد و در ادامه درباره موضوعاتی که طی ماههای اخیر با شائبههای متعددی رو به رو شده پاسخ داده و نظرات خود در این زمینه ارائه داد.
* یکی از مباحث مهمی که پس از فروکش کردن طغیان کرونا و تعطیلی کنسرتها مورد توجه رسانهها و هنرمندان فعال حوزه موسیقی مطرح شده، بحران به وجود آمده در حوزه موسیقی جدی است که به واسطه توجه مخاطب به موسیقی سرگرم کننده در شرایط بسیار نامطلوبی قرار گرفته و اغلب فعالان این عرصه وارد مسیری از فعالیتهای خود شدهاند که برگزاری کنسرت با توجه به هزینههای سرسام اوری که به دنبال دارد، تقریباً تبدیل به رؤیا شده و غیر از موارد انگشت شماری که به واسطه حضور خوانندگان یا هنرمندان مشهور این عرصه موجب زیان دهی انچنانی نشده، اغلب اجراهای زنده این عرصه به لحاظ آماری در کمترین میزان برگزاری خود قرار گرفتهاند؛ شرایطی که به نظر میرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز حمایتهای جدی در این زمینه انجام نداده است، آیا جنابعالی در این دوره برنامه خاصی به صورت اجرایی برای حمایت از اجراها و تولیدات موسیقی ندارید؟ آیا میدانید اگر تعداد اندک افراد پرطرفدار و شناخته شده تر این حوزه نبودند، بعید بود که شاهد برگزاری کنسرتی در این حوزه باشیم؟
آنچه شما به آن اشاره میکنید، دربرگیرنده نکات مهمی است که پاسخ به آن در یک تا چند جمله مقدور نیست. ولی اگر بخواهم جمع بندی دقیقی از موضوع داشته باشم، اینکه موسیقی به واسطه آنچه مردم از طریق رسانههای عمومی شامل شبکههای اجتماعی، پلتفرمها، صدا و سیما و هر آنچه از قاب رسانه میبینند و میشنوند، عمدتاً دربرگیرنده موسیقی عامه پسند و مصرفی است که کارکرد مشخصی دارد و آنچنان که باید و شاید درگیر موسیقی جدی نیست. البته که این چه در حوزه موسیقی و چه در حوزه انتخاب سازهای موسیقایی نیز یک مشکل پایهای است که باید روی آن بررسی بیشتری انجام داد.
تفاهم کرده بودیم که برای اجرای موسیقی در مقیاسهای کوچکتر در حوزههای مرتبط با موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک که به میزبانی تالارهای وابسته به معاونت هنری وزارت ارشاد برگزار میشود، یارانههایی در قالب کاهش یا عدم دریافت اجاره بهای سالن یا پرداخت هزینه بلیت صندلیهای خالی اختصاص داده شود نکته دوم در این زمینه بحث مجموعه اسناد بالا دستی است که ما تاکنون سندی که بتواند مشخصاً به موسیقی بپردازد، نداشتیم. البته به تازگی تدوین سند ملی موسیقی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اتمام رسید و هم اینک در دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تصویب قرار گرفته که اگر تصویب شود برای اولین بار شاهد تدوین سندی هستیم که تلاش کرده جایگاه گونههای مختلف موسیقی را در سپهر فرهنگی کشور پیش بینی کند. یعنی دقیقاً اینجاست که نسبت و میزان نقش مجموعههایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیما و نهادهای دیگر با موسیقی مشخص میشود که میتوان بر این اساس روی نکاتی که شما به آن اشاره داشتید تمرکز و برنامهریزی اجرایی کرد.
اما در سطح خُرد ماجرا، اکنون ما در شرایطی هستیم که تعداد اندکی از هنرمندان فعال در موسیقی اصیل، بار اصلی جذب مخاطب در تهران و شهرستانها را به دوش میکشند وگرنه این را میپذیریم که شرایط جذب مخاطب در این حوزه با مشکلات زیادی همراه شده که ماجرای کرونا هم این مشکلات را دو چندان کرد.
آنچه وجود دارد قطعاً جزو دغدغههای ما در دفتر موسیقی بوده و هست، کما اینکه در همین چارچوب قرار بود پس از طی پیکهای کرونا که منجر به آغاز مجدد اجراهای زنده شد، شرایطی را فراهم سازیم تا به واسطه حمایتهای بنیاد رودکی، از اجراهای موسیقی اصیل در مجموعههایی چون تالار رودکی، فرهنگسرای نیاوران، برج آزادی و… حمایتهای لازم انجام شود. حتی در این زمینه با مدیریت سابق بنیاد رودکی تفاهم کرده بودیم که برای اجرای موسیقی در مقیاسهای کوچکتر در حوزههای مرتبط با موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک که به میزبانی تالارهای وابسته به معاونت هنری وزارت ارشاد برگزار میشود، یارانههایی در قالب کاهش یا عدم دریافت اجاره بهای سالن یا پرداخت هزینه بلیت صندلیهای خالی اختصاص داده شود تا دستاندرکاران این حوزه رغبت داشته باشند که در این اجراها با شرایط بهتری فعالیت کنند.
به هر حال در این عرصه نامهای بزرگ میتوانند در حوزه فروش بلیت موفق باشند، منتها در این چارچوب لایه دیگری از خوانندگان و نوازندگان و هنرمندانی داریم که با وجود تواناییهای لازم با مشکل مخاطب رو به رو هستند و لازم است که ما در این زمینه کمکهایی داشته باشیم تا بتوانیم هزینههای تمام شده برای برگزاری کنسرت را کاهش داده و فضایی را ایجاد کنیم که هنرمندان و تهیه کنندگان این عرصه برای برگزاری کنسرت رغبت داشته باشند. من امیدوارم چنین طرحی با حضور مدیریت جدید بنیاد رودکی که درک خوبی از موضوع هم دارند، شاهد استمرار تفاهمی باشیم که میتواند در حوزه موسیقی اصیل و افزایش مخاطب آن نقش مؤثری را ایفا کند.
ما طی دو سال گذشته هم پروژه اجراهای آنلاین آثار موسیقایی در فضای مجازی را آغاز کردیم که استقبال خوبی هم از این برنامهها شد و هنرمندان هم شرکت خوبی در کنسرتها داشتند. بنابراین حالا که پیک کرونا تا حدی رفع شده فکر میکنم میتوانیم این اجراها را برای مردم به صورت زنده داشته باشیم. شما مطمئن باشید دغدغه وزارت ارشاد این است که در کنار اجرای برنامههایی که وجوه سرگرم کننده موسیقی را در نظر گرفته، رسالت بسیار مهم توجه به موسیقی اصیل و دغدغه مند با اختصاص یارانهها و کمکهایی نیز مورد توجه قرار گیرد.
*تا از مباحث اقتصادی کنسرتها دور نشدیم، بد نیست به یک مساله بسیار مهم بپردازیم، یکی از مواردی که طی سالهای اخیر در حوزههای مختلف هنر به ویژه موسیقی مشاهده میشود، مباحث مربوط به پولشویی و داستانهای مرتبط با آن است که طبیعتاً ارتباط چندانی به دفتر موسیقی ندارد اما ورود برخی از افراد نامعلوم در قامت تهیهکننده، سرمایهگذار یا عناوینی از این دست به فرآیند و نظام اقتصادی موسیقی ایران موجب شبهاتی شده که میتواند مورد سنجش و تمرکز بیشتری قرار گیرد. گویی اینکه این افراد نامعلوم الحال تصمیم دارند از درگاه موسیقی و کنسرتها به مقاصد اقتصادی دیگری برسند که طبیعتاً شهرت، موضوعات و قوانین مرتبط با معافیتهای مالی در صورت انجام برخی از فعالیتهای فرهنگی هنری در رأس آنها قرار دادند و موجب استفاده از امتیازاتی میشود که نوک پیکان آنها به سمت حمایت از موسیقی و این حرفها نیست، بلکه مقاصد دیگری در کار است که مایلم بدانم دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مقابله با ورود چنین افرادی به حوزه مارکتینگ موسیقی چه برنامههایی را مد نظر قرار داده است؟
تحت هیچ شرایطی چنین رویهای را نداریم که فردی بدون دارا بودن این شرایط و اولویتها به دفتر موسیقی مراجعه کند و صرفاً با میلیاردها تومان دارایی اعلام کند که میخواهد وارد بازار اقتصادی موسیقی به صورت مستقیم شود و دفتر هم به این تقاضا پاسخ مثبت دهد اولین موضوع اینکه برای اجراهای کمتر از ۵۰۰ نفر نیازی نیست فرد کنسرتگذار، مدیر برنامه یا تهیهکننده، شرایط حقوقی داشته باشد. یعنی میتواند به عنوان سرپرست گروه تقاضای خود را برای برگزاری کنسرت ارسال و پس از طی مراحل اداری و قانونی به عنوان کنسرت گذار برنامهای را اجرا کند. اما به طور حتم برای اجراهای بزرگتر لازم است مدیر برنامه یا تهیه کننده در قالب یک شخصیت حقوقی برای برگزاری کنسرت اقدام کند. شرایطی که از الزامات مهم آن مدیریت یک مؤسسه فرهنگی هنری چند منظوره یا تک منظوره در حوزه موسیقی است.
این را هم مستحضر باشید برای صدور مجوز اجرای صحنهای برای تهیهکننده که ابتدا به ساکن علاقهمند برگزاری کنسرت هست، الزاماتی وجود دارد که تولید آلبوم و تک آهنگ، مدیریت اجراهای زنده موسیقی در سالنهای زیر ۵۰۰ نفر در فاصلهای سه تا چهار ساله و موارد مشابه، از جمله آنها چه در تهران و چه در شهرهای دیگر کشور است. به عبارتی پس از طی این مراحل است که فرد تهیهکننده میتواند برای اجراهای صحنه بزرگ برای صدور مجوز اقدامات لازم را انجام دهد.
این ضوابط و قوانینی که عرض کردم اکنون در دفتر موسیقی وزارت ارشاد اجرا میشود و ما تحت هیچ شرایطی چنین رویهای را نداریم که فردی بدون دارا بودن این شرایط و اولویتها به دفتر موسیقی مراجعه کند و صرفاً با میلیاردها تومان دارایی اعلام کند که میخواهد وارد بازار اقتصادی موسیقی به صورت مستقیم شود و دفتر هم به این تقاضا پاسخ مثبت دهد. شما مطمئن باشید مؤسساتی که دفتر موسیقی وزارت ارشاد در حوزه کنسرتها با آنها در ارتباط است، افرادی هستند که سلسله مراتب قانونی حوزه کنسرتها را طبق ضوابط طی کردهاند. حتی اکنون بسیاری از شرکتها و ناشران موسیقی زیادی هستند که به دلیل طی نکردن همین مراحل اداری که عرض کردم، هنوز موفق به اخذ مجوز برگزاری اجراهای صحنهای نشدند.
* با توجه به مواردی که اشاره کردید البته این امکان وجود دارد، برخی از افراد در قالب اسپانسر یا حامی مالی وارد شرایطی شوند که گرچه عنوان تهیهکننده و برنامهگذار روی آنها نیست اما عملاً اصلیترین نقش را در برگزاری کنسرتهایی ایفا میکنند که برخیهایشان، تاکید میکند برخیهایشان به دنبال مقاصد دیگری هستند که اصلاً به صلاح موسیقی نیست.
اینکه پشت صحنه برگزاری برخی از این کنسرتها چه اتفاقاتی میافتد نکته مهمی است. گویی روی ماجرا فردی است که میتواند اجرای صحنهای برگزار کند اما قدرت اقتصادی لازم را ندارد و این اسپانسر یا حامی مالی است که میتواند به تهیه کننده کمک کند. شرایطی که طبیعتاً دفتر موسیقی به صورت مستقیم با آن روبهرو نیست و ممکن است آن را به صورت واضح هم مشاهده نکند. اما طبیعتاً وقتی چنین ماجراهایی در حوزههای نظارتی مورد توجه قرار میگیرد طبیعی است که ما هم به موضوع حساس میشویم تا خدایی نکرده گروهی با مقاصد خاص و غیر فرهنگی دنبال انحراف مسیر در حوزه موسیقی نباشند. بنابراین در هر لحظهای متوجه کوچکترین موردی در این زمینه شویم، همه قانونا مکلفیم که نسبت به چنین موضوعاتی حساس باشیم.
* بهتر است برویم سراغ جشنوارهها؛ به ویژه جشنواره موسیقی فجر و فعلاً حوزه انتخاب دبیر؛ رویدادهایی که به نظر میآید بزرگواران و هنرمندان ارزندهای چون جناب شاهین فرهت و جناب حسن ریاحی که توانایی آنها در موسیقی بر هیچکس پوشیده نیست، انتخاب اول و دوم و آخر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری یک جشنواره بسیار خنثی و بی خاصیتی است که تقریباً هر سال بد تر از سال گذشته بخش زیادی از هویت ملی و اعتبار خود را از دست میدهد، گویی اینکه مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط آن را برگزار میکند که شاهد رویدادی ملی در حوزه موسیقی بدون هیچ نتیجه مثبت و عملکرد رو به رشدی باشیم (البته به غیر از استثنائات) جشنوارهای که آمار مخاطبانش هم روند رو به سقوطی را طی میکند. شرایطی که اگر بخش موسیقی پاپ این رویداد نبود، معلوم نبود چه شاخص اماری از این رویداد بسیار مهم احصا میشد. آقای اله یاری آیا واقعاً بنا ندارید با این همه تغییرات روی کاغذی که در آئین نامه و اساسنامه و هرچیزی از این دست برای جشنواره اتفاق افتاده، فکری به حال احیای تنها رویداد و جشنوارهای در حوزه موسیقی باشد که میتواند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد؟ آیا برای ایجاد شرایط نشاط آور و امیدوار کننده برای جشنوارهای که بسیاری از هنرمندان شناخته شده کشورمان برای حضور در آن انگیزه چندانی ندارند میتوانیم امیدوار به اجرای طرحها و برنامههایی برای ارتقای سطح کمی و کیفی جشنواره موسیقی فجر با یک دبیر تازه نفس و صاحب ایده با در نظر گرفتن همه چارچوبها باشیم؟
به اعتقاد من پویایی و حضور موسیقی در ایران به واسطه زحمتها و تلاشهای هنرمندان شریف و ارزشمندی است که چه در دورههای قبل و چه در دوران معاصر برای این هنر انجام دادهاند. بنابراین نباید منکر زحمات این بزرگواران و نامهایی که شما به آن اشاره کردید، شد که الحق و الانصاف زحمتهای بسیار زیادی را برای اعتلای موسیقی این سرزمین انجام دادهاند. به هر صورت ما هم در معاونت امور هنری و هم در دفتر موسیقی دنبال این هستیم که از مجموعه هنرمندان جوان و صاحب ایدههای نو در برگزاری رویدادهای موسیقایی استفاده کنیم تا بتوانند در قالب عنوان دبیر جشنواره فعالیتهای مؤثری را انجام دهند. ما در شورای سیاستگزاری هم ترکیبی از هنرمندان جوان و پیشکسوت را نیز در کنار خود خواهیم داشت تا بتوانند به واسطه این حضور توأمان، راهبری بهتری را برای جشنواره داشته باشند. بله شما درست میگوئید که دبیران جشنواره موسیقی فجر در دو سه دوره اخیر به لحاظ شرایط سنی در دهه هفتم زندگی پر ارزش خود بودند، اما هیأت انتخاب آثار و گروهها را که مشاهده کنید میبینید که بسیاری از این عزیزان، هنرمندان و استادان نسل میانی موسیقی ما هستند که بخش اصلی جشنواره را هدایت کرده و دبیر جشنواره فقط راهبری کلی را انجام میدهد.
هم در معاونت امور هنری و هم در دفتر موسیقی دنبال این هستیم که از مجموعه هنرمندان جوان و صاحب ایدههای نو در برگزاری رویدادهای موسیقایی استفاده کنیم تا بتوانند در قالب عنوان دبیر جشنواره فعالیتهای مؤثری را انجام دهند بنده طی سه سالی که در دفتر موسیقی وزارت ارشاد حضور پیدا کردم تمام تلاشم را انجام دادم تا جوایز جشنواره موسیقی فجر به عنوان محور وحدت بخش جشنواره به نقطهای از لحاظ فنی دست پیدا کند تا هنرمندان رغبت کنند آثارشان را در این عرصه رقابتی شرکت دهند؛ «جایزه باربد» که فرآیند برگزاری آن متوقف شد بود و ما به جای اینکه دنبال جایزه جدیدی باشیم، مجدداً آن را به فرآیند برگزاری جشنواره موسیقی فجر اضافه نمودیم تا بتوانیم در این زمینه اعتماد هنرمندان را جلب نمائیم. در این چارچوب طی دو سال گذشته که این جایزه احیا شده تقریباً بسیاری از آلبومهای موسیقی در ژانرهای مختلف توسط صاحبان آثار به دبیرخانه ارسال شده که میتواند دربرگیرنده اتفاقات مطلوبی باشد. البته از سال گذشته تصمیمگیری هایی شد که جایزه باربد غیر از بخش آلبوم در بخشهای دیگر حوزه موسیقی نیز هنرمند برگزیده داشته باشد که انشاءلله در دوره پیش رو این مورد نیز مورد بررسی قرار داده میشود.
در حوزه نحوه حضور گروهها و هنرمندان در جشنواره هم دو فرآیندِ ورود وجود دارد. اولی به واسطه فراخوان و دومی هم به نظر هیأت انتخاب جشنواره مربوط میشود که آنها تشخیص میدهند فلان گروه یا هنرمند موسیقی به لحاظ کیفی میتوانند در جشنواره حضور داشته باشند. در این زمینه هم بنده بهعنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد هیچ دخالتی در مباحث داوری و اینکه چه کسی برگزیده شود یا نشود، ندارم. شما مطمئن باشید همه اتفاقاتی که طی دوران حضور بنده در دفتر موسیقی وزارت ارشاد صورت گرفته با نظر هنرمندان و هیأت داورانی بوده که در جشنواره حضور داشتند. درباره نحوه حضور هنرمندان حرفهای حوزه موسیقی هم باید به این نکته اشاره کنم: تا آنجایی که اطلاع دارم عموم خوانندهها و نوازندههای شاخص نسل میانی موسیقی ایرانی طی دو سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر حضور مؤثری داشتند که در قالبهای مختلف، آثارشان را پیش روی مخاطبان قرار دادند و ما شاهد استقبال خوبی در این حوزهها بودیم.
* البته من امیدوارم این شرایطی که اشاره داشتید در انتخاب دبیر جشنواره سی و نهم مورد توجه شما و همکارانتان قرار گیرد، که حداقل امیدوار باشیم این بار فردی غیر از گزینههای همیشگی وزارت ارشاد سکان هدایت جشنواره ملی موسیقی فجر را به عهده خواهد گرفت.
این یک روند اداری است که برای مسئولیتهای حساس باید هماهنگیهای مرتبط با انجام پذیرد. البته حساسیتهای مربوط به استعلام یک معاون وزیر یا مدیرکل حتماً برای دبیران جشنوارههای هنری وجود ندارد بنده به شدت روی این موضوع تاکید دارم که دبیر جشنواره موسیقی فجر برای رویداد پیش رو برنامه دو تا سه سالهای داشته باشد که بتواند از یک نقطه موجود در دوره اول به نقطه مناسب برسد و در مسیری مشخص به نقطه مطلوب در دورههای بعد برسد. در این زمینه اجماع برای انتخاب دبیر برای رویداد موسیقی فجر هم کار بسیار دشواری است. به هر حال اینکه به انتخاب فردی برسیم که همه او را بپذیرند خود به تنهایی دربرگیرنده ابعاد مختلفی است که امیدوارم به شرایط مطلوبی برسیم. اما بدانید که ما امسال به سمتی میرویم که از کارشناسان موسیقی پرانرژی و جوانتر برای پذیرش سمت دبیری جشنواره موسیقی فجر بهره مند شویم.
* پس این شائبهها و شایعاتی که از گوشه و کنار شنیده میشود که استعلامات حراستی و مواردی از این دست مانع اصلی انتخاب دبیر دیگری غیر از دو گزینه ریاحی – فرهت در معرفی چندباره این دو بزرگوار برای دبیری جشنواره موسیقی فجر است را تکذیب میکنید؟
این یک روند اداری است که برای مسئولیتهای حساس باید هماهنگیهای مرتبط با انجام پذیرد. البته حساسیتهای مربوط به استعلام یک معاون وزیر یا مدیرکل حتماً برای دبیران جشنوارههای هنری وجود ندارد.
نکته دیگر اینکه گرچه هنرمندان بزرگواری چون استاد ریاحی و استاد فرهت در شرایط سنی بالاتری بودند اما شما به راحتی نمیتوانید از تجربیات این عزیزان عبور کنید. وجه مثبت این نام این است عزیزانی رغبت کنند به واسطه نام این بزرگان در جشنواره موسیقی فجر حضور پیدا کنند و اگر فرد جوانی در جشنواره به عنوان دبیر حضور داشته باشد اما و اگرهای زیادی برای حضورشان در جشنواره مطرح کنند. البته که من هم با شما موافقم که باید فضا را برای افراد جوانتر و صاحب ایدههای نوتر فراهم کرد.
* شرایطی که متأسفانه در جشنواره موسیقی نواحی اصلاً رنگ و بویی از ایده پردازی و خلاقیت نیست. شرایطی که از وقتی خیال کرمان را برای میزبانی چند باره از این رویداد مهم موسیقایی راحت کرد، ماجرا را به سمت و سویی هدایت میکند که نباید منتظر جشنوارهای مبتنی بر خلاقیت و نوگرایی و ارتقای سطح کیفی آن بود. رویدادی که میتواند تبدیل به یکی از ارکان اصلی جذب گردشگر خارجی به کشور و بسیاری از امتیازات دیگر باشد، اما برخی از اتفاقات که بارها هم به آن اشاره شده، یک رویداد پویای موسیقایی را تبدیل به یک جشنواره برای پر کردن کارنامه کاری مدیرانش کرده است. در حالی دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتوانست استانهای دیگری را درگیر برگزاری جشنوارهای کند که مردم به شدت آن را میپسندند و خواهان شنیدن اجراهایش هستند و من نمیدانم چه اصراری برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کرمان وجود دارد که در جای دیگر امکانش نیست؟
پرسش شما پرسش به جایی است؛ اینکه ثبات برگزاری یک جشنواره در یک استان موجب افت کیفی رویداد نشود. در همین چارچوب جشنواره موسیقی نواحی فرصتی برای تمام ایران است که هنرمندان این مرز و بوم در هر اقلیم آن بنا به کیفیت متنوعی که در موسیقی شأن سراغ داریم میزبان برگزاری جشنواره موسیقی نواحی باشند. این توقع هست وقتی کشوری که دارای چنین تنوع موسیقایی است باید نوبت برگزاری جشنواره موسیقی نواحی را هم داشته باشد. البته از سوی دیگر یک اتفاق سنتی هم در کشور وجود دارد که برخی فعالیتها در برخی نقاط کشور ثبات پیدا کردند. یعنی یک استان درباره یک موضوع فرهنگی مرکزیت پیدا میکند و سایر شهرها هم حول آن استان برای شرکت برنامهریزی میکنند.
درباره نحوه برگزاری جشنواره موسیقی نواحی فکر میکنم میتواند شرایطی فراهم شود که استانهای دیگر نیز در برگزاری رویداد سهیم باشند و اگر قرار است کرمان هم میزبانی جشنواره را به عهده داشته باشد، در خط پایان رویداد قرار بگیرد در حوزه جشنواره موسیقی نواحی استان کرمان به لحاظ برگزاری اکنون تجربه کسب کرده و در این سالها هم تمام تلاش خود را انجام داده که خیلی از نواقص را برطرف کند. اما همچنان دست یابی به استان کرمان برای بسیاری از هنرمندان کار ساده ای نیست و ما مشاهده کردهایم که خیلی از این عزیزان به سختی توانستند خود را به کرمان برسانند. در این زمینه اعتراض خود را هم نشان دادهاند و متأسفانه برخی از آنها در مسیر با مشکلاتی مواجه شدند. اما این موضوع هم مهم است که استان کرمان به لحاظ فرهنگی هم موقعیت ممتازی داشته و هم به جهت مالی بضاعت میزبانی را دارد. حتی این نکته هم مطرح میشود چنانچه به مسئولان اسنان کرمان گفته شود که آنها میتوانند به صورت دائم مسئول برگزاری جشنواره باشند شاید آنها با برنامهریزی گستردهتری نواقص موجود را برطرف کنند.
به هر حال بنده معتقدم چهار روز برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کشور نمیتواند همه اتفاقات مربوط به موسیقی نواحی باشد. من معتقدم برگزاری چهار روزه یک رویداد موسیقایی با ۱۶ اجرا اساساً نماینده همه موسیقی نواحی سراسر کشور نیست. به همین منظور امسال در شورای سیاستگزاری تا آنجا که بنده مطلع هستم هم در بخش بینالمللی و هم در تحقق شعار جشنواره، ایدههای خوبی طراحی شده که اعلام آنها توسط دبیر و شورای سیاستگزاری میتواند امیدواریهایی را ایجاد کند.
مجموعه دفتر موسیقی وزارت ارشاد باید بسیار بیشتر از این حرفها برای موسیقی نواحی کار انجام دهد. البته بنده درباره نحوه برگزاری جشنواره موسیقی نواحی فکر میکنم میتواند شرایطی فراهم شود که استانهای دیگر نیز در برگزاری رویداد سهیم باشند و اگر قرار است کرمان هم میزبانی جشنواره را به عهده داشته باشد، در خط پایان رویداد قرار بگیرد. یعنی جریان سازی در مناطق جغرافیایی ایجاد شود و ما شاهد به صحنه رفتن اجراهای منطقهای باشیم و اتفاق پایانی در کرمان باشد. چارچوب فعلی جشنواره، پوشش دهنده همه فعالیتهای موسیقی نیست.
* طی ماههای اخیر در فضای مجازی تلاشهای زیادی صورت گرفته که بین هنرمندان شاخههای مختلف موسیقی و بدنه دولت فاصله ایجاد کند. شرایطی که خودتان میدانید دربرگیرنده نکات فراوانی است که میتوانیم ساعتها درباره پیامدها و حواشی مرتبط با آن صحبت کنیم. آیا در این حوزه جنابعالی برنامه خاصی را مد نظر قرار دادهاید که اعتماد سازی بیشتری میان هنرمندان و نهاد مدیریتی دولت در حوزه حساسی مانند موسیقی ایجاد شود تا در این زمینه بتوانیم شاهد پایان گرفتن برخی از سو تفاهمهای مطرح شده در این حوزه باشیم؟
شاید نیمی از وقت ما در طول روز بابت امور جاری و فرآیندهای موجود در دفتر موسیقی صرف میشود. اما مطمئن باشید نیمی از وقت ما صرف موضوعی میشود که شما به آن اشاره کردید. ما از یک سو باید مواردی را از سمت دولت با هنرمندان در میان بگذاریم و از سویی دیگر مواردی که دغدغه هنرمندان است با نهادهای دولتی و نظارتی در میان بگذاریم. فرآیندی که بسیار وقت گیر ولی ارزشمند برای ماست. بنده اعتقاد دارم چون فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر دربرگیرنده ظرافتهایی است بنابراین با گفتگو میتوانیم بسیاری از مشکلات را حل کنیم.
خواهش میکنیم اگر مثالی دال بر اینکه من و همکارانم کاری را انجام دادیم که شائبه طرفداری یا قرار گرفتن در نقطه مقابل را برای عدهای ایجاد کرده، عنوان نمائید و مطمئن باشید من از طرح آن به صورت عمومی هم ابایی ندارم مثلاً شاید بخش قابل توجهی از فعالیتهای ما در طول روز پیگیری درخواست هنرمندی باشد که برای برگزاری کنسرت در یک استان با الزامات و مشکلاتی رو به رو شود که رایزنی ما با شورای فرهنگ عمومی استان، دستاندرکاران استانی، دفتر ائمه جماعات میتواند مشکل را برطرف کند. این موضوع را شما میتوانید از هنرمندان بپرسید که دفتر موسیقی وزارت ارشاد در پشت صحنه، وقت قابل توجهی را صرف موضوعاتی کرده که بتواند به سهم خود مشکلات و مسائل هنرمندان این عرصه را کاهش دهد. تجربه هم نشان داده که اگر چنین مسائلی به درستی با هنرمندان مطرح شود همراهی لازم را برای موضوعات مختلف دارند و خیلی کم هستند افرادی که تحت هیچ شرایطی حاضر به تعامل و گفتگو نشوند.
من معتقدم ایستایی و توقف را میتوانیم با همراهی دستاندرکاران دولتی و هنرمندان کاهش دهیم. این فرآیند ارتباط مؤثر جزو شرح وظایف بنده و همکارانم در دفتر موسیقی است که تلاش کنیم باب گفتگو در حداکثر میزان ممکن محقق شود و مشکلات به حداقل برسد.
* نکته دیگری که فکر میکنم در بخش پایانی گفتگو میتوانید درباره آن توضیحاتی را ارائه دهید، تأسیس دفتر سرود و انتصاب مدیری برای این بخش در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که بد نیست درباره نحوه فعالیتهای این مجموعه گزارشی را ارائه کند.
گونه سرود جزو گونههای پر استقبال بین نسل جوان است که طی این سالها جزو تأکیدات مقام معظم رهبری به دستاندرکاران فرهنگی است که به این موضوع جدی تر بپردازند. طی این سالها هم، مجموعههای مختلفی به موضوع سرود پرداختهاند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در قالب گروههای سرود مرتبط با کانونهای فرهنگی هنری مساجد به آن توجه ویژه ای داشته است. در این چارچوب دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم این تکلیف را احساس کرد که برای ساماندهی گروههای سرود کشور اقداماتی را انجام دهد. این ساماندهی هم برای توانمندی سازی گروههای سرود و هم برای افزایش غنای موسیقایی و کیفیت است که بتواند آثار تولید شده در این حوزه را ماندگارتر کند. لذا ما در دوره جدید از سوی وزارت ارشاد مکلف شدیم تا دفتری تحت عنوان دفتر سرود را در مجموعه دفتر موسیقی تأسیس کنیم که در این مجموعه علاوه بر ثبت گروههای مختلف سرود در یک سامانه واحد و تشکیل یک بانک اطلاعاتی در این زمینه، بتوان در همراهی با وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیما و دیگر نهادهای متولی سرود، شرایط بهتری برای ارتقای کیفیت تولیدات مرتبط به سرود انجام دهد.
* فکر نمیکنید این تعدد فعالیتهای مرتبط با سرود در مجموعههای مختلف آنچنان که باید مؤثر نیست؟
اتفاقاً هدف ما این است که یک شورای سیاستگزاری به صورت کلان در این زمینه تشکیل شود تا ما بتوانیم با همراهی همه مجموعههای مرتبط با موضوع سرود اتاق فکر بزرگتری برای فعالیتهای این حوزه داشته باشیم. دفتر سرود وزارت ارشاد اصلاً قرار نیست در مرحله اول فعالیتهای خود وارد حوزه تولیدات پرتعداد سرود شود ما در این شرایط قرار است به ارتقای کیفیت سرود کمک کنیم تا ضرباهنگ تصمیمها در این زمینه خوش صدا تر شود.
* و پرسش آخر؛ شنیده شده که محمد اله یاری با یکسری از تهیهکنندگان موسیقی به ویژه موسیقی پاپ رفاقت بیشتری دارد، شرایطی که موجب شده همین عزیزان در حوزه تصمیمگیری ها نیز ایفا کننده نقش مؤثری باشند. مایلم هر پاسخی در این زمینه دارید صراحتاً به بیان مواضع خود بپردازید.
در حوزه موسیقی به دنبال سلیقه گرایی نبوده ام. به این معنی که گروهی یا مجموعهای را به گروهی دیگر برتری ندهم. اما حتم دارم برخورد بنده و همکاران در دفتر موسیقی با همه عزیزان طی سه سال گذشته بر اساس ضوابط و قوانین بوده است. شما کسی را نمیتوانید نام ببرید که در حوزه موسیقی به ویژه موسیقی پاپ به دفتر موسیقی آمده باشد و به کارش رسیدگی نشده باشد. الان هم که خدمت شما هستم بازهم دسته بندیهای موجود در موسیقی پاپ را به رسمیت نمیشناسم. اولاً دفتر موسیقی، خانه اهالی موسیقی است و همه به صورت عادلانه میتوانند از خدماتی که ارائه میشود استفاده کنند. دوم اینکه ما هم وظیفه داریم بر اساس ضوابط و وظیفه اخلاقی تا آنجا که میتوانیم خدمتگزار دوستان باشیم.
لذا خواهش میکنیم اگر مثالی دال بر اینکه من و همکارانم کاری را انجام دادیم که شائبه طرفداری یا قرار گرفتن در نقطه مقابل را برای عدهای ایجاد کرده، عنوان نمائید و مطمئن باشید من از طرح آن به صورت عمومی هم ابایی ندارم چرا که وظیفه خود میدانم برای همه هنرمندان موسیقی به صورت مساوی و عادلانه خدمت رسانی نمائیم. البته گاهی ممکن است به جهت ضوابط و موانع قانونی شاهد جلو رفتن کاری برای هنرمند مربوطه نباشیم. اما این بدان معنا نیست که دفتر موسیقی نسبت به عدهای طرفداری و نسبت به عدهای دیگر غیرجانبدارانه عمل میکند.
ما تلاش میکنیم از حرکت در خط وسط خارج نشویم، درهای دفتر موسیقی هم برای همه هنرمندان باز است و هر فرصتی که باشد بنده شخصاً و همکارانم حاضر هستند تا در کنار هنرمندان و برای حل مشکلات قدم برداریم.