خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: اخیرا روند تحولات در شمال سوریه تشدید شده است و بر دامنه حملات ترکیه و عناصر وابسته به آن افزوده شده است و از سوی دیگر موضع گیری وزیر خارجه ترکیه مبنی بر تماس مستقیم با همتای سوری خود، مورد اهتمام تحلیلگران قرار گرفته است.
در همین راستا ورده سعد خبرنگار خبرگزاری مهر با «حسن احمد حسن» پژوهشگر و متخصص امور ژئوپلیتیک و مطالعات استراتژیک گفت و گوی مطبوعاتی انجام داد که متن این گفتگو به شرح زیر است:
*وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که با همتای سوری خود تماس مستقیم دارد، این گفته نمونه بارزی است که دو طرف مدت ها پیش باهم در ارتباط بودند. ارزیابی شما از این تماس ها چیست ؟ آیا به معنای آغاز مرحله جدیدی برای حل و فصل اختلافات بین دو طرف است؟
این امر حاکی از سیاست اردوغانی ترکیه است، این سیاست همیشه در حال نوسان و تغییر از یک موضع به موضع دیگر است. بر همین اساس، ما باید سیاست ترکیه در قبال سوریه نه در کلام و سخنرانی های مقامات ترکی بلکه در عمل بررسی کنیم و بعد ببینیم که شاهد تغییر در روابط بین ترکیه و سوریه هستیم یا خیر. شکی نیست که حل و فصل سیاسی مناقشات ترکیه و سوریه برای هر دو طرف، هزینه کمتر و سود بیشتری دارد، اما این امر مستلزم آن است که قبل از هر گامی ، اردوغان و حکومت وی از مواضع تحکم آمیز خود دست بکشند، و این زمانی محقق می شود که شخص اردوغان واقعا بخواهد با سوریه صلح برقرار کند.
باید به زمان اعلام وزیر خارجه ترکیه مبنی بر وجود تماس مستقیم با همتای سوری توجه داشت. تماس مستقیم بین دو وزیر خارجه ترکیه و سوریه تقریبا ده ماه پیش صورت گرفت. آن زمان اینگونه تماس ها محرمانه شمرده می شد، اما اینکه الان وزیر خارجه ترکیه صریح و شفاف از وجود ارتباط با مقامات سوریه سخن می گوید به این معناست که در روابط دو طرف تغییرات کیفی رخ داده یا در حال رخ دادن است. البته باید دید که این تغییر بوجود آمده، در سیاست منطقه ای ترکیه متبلور می شود یا اینکه تغییری گذراست. البته با در نظر گرفتن وضعیت داخلی ترکیه و کاهش محبوبیت اردوغان و افزایش انتقاد ها علیه وی می توان پی برد که ترکیه نمی خواهد در رأس جنگ با سوریه بماند.
*این چرخش در موضع ترکیه علیه سوریه که زمانی تند و خصمانه بود، چه دلیلی دارد؟ آیا این تغییر نتیجه معادلات جدید در منطقه است؟
به دور از احساسات وطن پرستی مردم سوریه و نگاه آنها به حضور ترکیه در جغرافیای سوریه به عنوان یک قدرت اشغالگر که باید تمام شود و صرف نظر از خواسته های مشروع برای پایان دادن به این اشغالگری در همه انواع آن،چه آمریکایی، چه صهیونیستی و چه تروریستی، باید گفت که اطمینان خاطر درباره موضع جدید اعلام شده ترکیه مملو از خطرات است زیرا ثابت شده است که اردوغان یکی از ماهرترین سیاستمدارانی است که با پریدن بین حفره ها و بازی روی طناب های متناقض سعی می کند سیاست تهاجمی خود را طی نقشه های متفاوت اجرا کند. اردوغان وقتی احساس می کند که از قدرت کافی برخوردار است،عمداً و علناً رویاهای نفرت انگیز عثمانی را بیدار می کند و برای احیای نقش خلافت که بیش از یک قرن است که فروپاشیده، تلاش می کند.
لذا می توان گفت، انعطاف پذیری آنکارا پراگماتیستی است و این انعطاف بدون مجموعه ای از عوامل تعیین کننده شکل نمی گرفت. این عوامل تعیین کننده عبارتند از:
۱- مقاومت افسانه ای دولت سوریه در بیش از یازده سال در کثیف ترین جنگی که بشریت شناخته و جهان از جمله ترکیه اردوغان تایید کرده بودند که هدف آنها سرنگونی دولت سوریه بوده است. اما همه آن ها و من جمله اردوغان اعتراف کردند که در این امر ناکام ماندند.
۲- اطمینان کامل از ناتوانی تروریسم تکفیری مسلح تحت عناوین مختلف برای انجام وظایف محوله در جغرافیای سوریه. انسجام مردم سوریه و ارتش دلاور آن و آمادگی همیشگی سوری ها برای ادامه مقاومت و حمایت از رئیس جمهور بشار اسد باعث شکست طرح های تروریستی شد.
۳- موضع حمایتی و شرافتمندانه بقیه قطب های محور مقاومت به ویژه حزب الله و جمهوری اسلامی ایران.
۴- موضع قدرتمندی که اردوغان از حضرت آیت الله خامنه ای و جناب رئیس جمهور ابراهیم رئیسی مشاهده کرد. موضعی که طی آن به صورت رسمی اعلام شد که سوریه و تضمین حاکمیت آن بر تمام خاک این کشور خط قرمز ایران است و آنکارا باید بداند در هر تنش تهران کنار دمشق است.
۵- مواضع صریح و دقیق رئیس جمهور پوتین که هرگونه تشدید تنش نظامی ترکیه در شمال سوریه را رد کرد و تاکید کرد که هرگونه تهاجم زمینی ترکیه به نفع ترکیه یا سوریه نخواهد بود، بلکه خدمات رایگان به تروریسم مسلح ارائه می کند و هر گونه اختلاف باید از طریق گفتگوی سیاسی با دولت سوریه حل و فصل شود، نه از طریق تشدید تنش نظامی.
۶- افول حیثیت و قدرت آمریکا و فرسایش نقش و توانایی آن در جهت دهی وقایع بر اساس قطب نمای آمریکا نتیجه دستاوردهای کیفی و اساسی محور مقاومت است، که راه را برای ایجاد فضای استراتژیک مورد نیاز روسیه، چین و بقیه قدرتهای نوظهور برای تغییر جهان تک قطبی هموار ساخت.
* با اعلام تماس های ترکیه و سوریه، گروه های تروریستی مسلح احساس خطر کردند و برای تظاهرات و آتش زدن پرچم های ترکیه به بیرون رفتند...آیا انتظار دارید اردوغان این کارت را قربانی کند؟ و هزینه آن چقدر است؟
تظاهراتی که شبه نظامیان در اعتراض به اظهارات ترکیه انجام دادند را می توان بیش از یک احتمال در نظر گرفت، همانطور که در سوال اشاره شد ممکن است احساس خطر کنند و مطمئن شوند که آنها مثل بقیه گروه های دیگر ابزاری بیش نبوده اند و الان تاریخ مصرف شان گذشته است. این همان سیاست ایالات متحده و همه کسانی است که در مدار واشنگتن می چرخند.
این یکی از احتمالات ممکن است، اما من شخصاً آن را بر سایر احتمالات دیگر ترجیح نمی دهم، زیرا گروههای تروریستی مسلح مستقر در آن مناطق پدیدهای مستقل نیستند، بلکه کاملاً تابع ترکیه هستند ، ترکیه بر جزییات تحرکات آنها، هر ریز و درشتی چه در گفتار و چه کردارشان نظارت می کند تا نقش های محوله به ویژه سردرگمی ارتش سوریه و حمله به شهروندان و زندگی آنها در مناطق مختلف را خوبی اجرا نمایند.
بر اساس همه موارد فوق، معتقدم تظاهرات که به صورت گسترده تحت پوشش رسانه ها قرار گرفت، یک بازی امنیتی ترکیه برای کاهش فشار روسیه و ایران بر اردوغان باشد و تصویری را منتشر کند که طی آن ساکنان مناطق را مخالف دولت سوریه نشان دهد. بنابراین این تجدید غیرمستقیم خواست ترکیه مبنی بر ایجاد آنچه را که اردوغان آن را "منطقه امن" می خواند، است.
*ما در مورد گروه های تروریستی صحبت می کنیم که به کسانی که در شمال سوریه از آنها حمایت مالی می کنند، خدمت می کنند... اما کسانی هستند که معتقدند سایر احزاب نیز می توانند آنها را برای خرابکاری در هر گونه آشتی ترکیه و سوریه بسیج کنند... ترکیه تا چه اندازه بر این گروه های تروریستی مسلط است؟ و در مورد دسیسه آمریکایی-صهیونیستی که با هرگونه راه حلی برای وضعیت سوریه مخالف هستند، چطور؟
سوال بسیار مهمی مطرح کردید. گروه های تروریستی مسلح مستقر در شمال سوریه ابزاری برای اجرای پروژه صهیونیستی- آمریکایی در منطقه هستند و ترکیه نیز به نوبه خود ابزاری برای همین پروژه است و هر گونه تغییر در این پروژه، نیازمند کالبد شکافی و تحلیل جدی و عمیق است.
به طور خلاصه می توان گفت، احتمال حرکت افراد مسلح تروریست برای خرابکاری تفاهمات سوری-ترکیه در صورت اجرایی شدن کم است، ترکیه در این منطقه دست بالا را دارد و این کشور ریه های تنفسی این گروه های مسلح است. بنابراین، تداوم حیات و نیازهای روزمره آنها کاملاً در دست ترکیه است که نقشی را برای واشنگتن اجرا می کند.
برادران ایرانی و دوستان روسی میدانند که ترکیه همچنان نیروی جنوبی ناتو است و البته این بدین معنا نیست که اردوغان نمی تواند از اطاعت ناتو سرپیچی کند. اردوغان در صورت تضمین امنیت و با تدام کاهش نفوذ آمریکا در منطقه می تواند به تدریج از اجرای ماموریت های ناتو در منطقه دوری گزیند.
* در پشت پرده صحبت هایی درباره احتمال خروج نیروهای آمریکایی از بحران سوریه و حتی از پایگاه التنف وجود دارد... آیا شما از چنین فرضیه ای حمایت می کنید؟ یا تنها با مقاومت و فشار نظامی نیروهای آمریکایی منطقه را ترک می کنند؟
خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به طور خاص و به طور کلی از منطقه اجتناب ناپذیر است. البته این خروج با انگیزه بشردوستانه آمریکایی نخواهد بود و به معنای ترک مردم منطقه و کشورهای آن نیست، بلکه صفحه جدیدی از بحران های مزمن به صورت مستقیم و غیر مستقیم را شروع خواهد کرد.
تا زمانی که رژیم صهیونیستی که بر اساس کشتار، اشغالگری و جنایت استوار است، در منطقه باشد، این منطقه ثبات نخواهد داشت و به همین دلیل است آمریکا و غرب با تمام وجود از آن حمایت می کنند و رژیم اشغالگر قدس بدون حمایت آنها قادر به حفظ موجودیت خود نیست.
اما آنچه ما را نگران می کند این است که چرخش ترکیه ممکن است در هماهنگی با واشنگتن و ائتلافی باشد که آن را رهبری می کند و لزوماً چالشی در برابر اراده آمریکا و یا رویکردی در جهت نزدیکی به محور مسکو-تهران نباشد، بلکه برای تنظیم و کنترل درگیری ها در منطقه است.
نکته دیگری که در پاسخ به این سؤال باید به آن اشاره کرد، رهایی اراده مردم منطقه از تفکر مطیع مآبانه است، تفکری که مقاومت در برابر واشنگتن را ناممکن می داند. آمریکایی ها براساس این تفکر مردم منطقه را قانع کردند که اگر آمریکا در منطقه نباشند، منطقه پر از آشوب و هرج و مرج می شود...
بنابراین باید با فکر و برنامه، آمریکا را به خروج از منطقه وادار کرد. تاریخ اخیر پر از تجربیات و شواهدی است که صحت این موضوع را تایید می کند...
*در سطح راهبردی، بازتاب جنگ اوکراین بر بحران سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا شما انتظار پیشرفت های خاصی در بحران و واقعیت محاصره شده سوریه دارید؟
آغاز درگیری روسیه در اوکراین، که یک منطقه استراتژیک برای امنیت ملی روسیه است، مسکو را وادار کرد تا کارت های قدرت ژئوپلیتیکی خود را بیشتر حفظ کند و حضور این کشور در سوریه یکی از مهمترین آنهاست. به علاوه با روشن شدن موضع غیردوستانه برخی از بازیگران جنگ سوریه به ویژه ترکیه - رژیم صهیونیستی باعث شد تا حمایت روسیه از سوریه بیشتر شود.
اما عوامل تعیین کننده سیاست کلی روسیه بهعنوان یک ابرقدرت جهانی با سیاستهای تعیینکنندهی ایران یا ترکیه بهعنوان یک قدرت بزرگ منطقهای تفاوت دارد. اما نقطه اشتراک سیاست کلی این کشور با محور مقاومت، دفع گروه های تروریستی و آمریکا از سوریه است. بنابراین طبیعی است که سیاست روسیه مورد تایید محور مقاومت و حامیان آن است. و به برکت این یکپارچگی خلاقانه، تمام جهان امروز یک نظم نوین جهانی جدیدی را تجربه میکند. همانطور که نظام تک قطبی در حال زوال است.
سوریه به اعتراف دوست و دشمن سخت ترین گره را در طرح شوم آمریکایی تشکیل داد طرحی که بنا داشت نقشه منطقه را تغییر دهد. لذا هر کسی حق دارد از خود بپرسد: اگر سوریه مقاومت نمی کرد چه می شد؟ و اگر اراده رئیس جمهور بشار اسد متزلزل شده بود، منطقه چه واقعیتی را تجربه می کرد؟ آیا کسی در جهان قادر بود در مورد پایان قریب الوقوع نظام تک قطبی صحبت کند؟! این بدان معناست که سوریه یک طرف اصلی و فعال از محور رو به رشد است و حق دارد سهم خود را متناسب با فداکاری هایی که انجام داده، داشته باشد.
* جلسه فوقالعاده شورای نمایندگان عراق برای رسیدگی به پرونده تجاوزات ترکیه با حضور فواد حسین وزیر امورخارجه، جمعه عناد وزیر دفاع، سپهبد عبدالامیر یارالله رئیس ستاد کل ارتش و جانشین فرمانده ارتش،سپهبد عبدالامیر الشمری جانشین رئیس عملیات مشترک، تشکیل شد و بر خروج تمامی نیروهای ترکیه از خاک عراق تاکید کردند.به نظر شما تدابیر عراق برای جلوگیری از تکرار حملات ترکیه چیست؟
شکی نیست که این نشست با حضور مقامات مذکور اقدامی مهم و ضروری است و آنچه توصیه کردند در خدمت منافع ملی عراق است. مجلس نمایندگان عراق پیش از این تصمیم گرفته بود که نیروهای آمریکایی در همه اشکال خود از عراق خارج شوند و این تصمیم با استقبال و رضایت قومیت ها با همه اجزای آن مواجه شد، اما عملی نشد و در مورد تجاوزات مکرر ترکیه نیز همین امر صدق می کند.
مردم عراق از طریق توصیه مجلس حرف خود را زدند و برای عملی شدن به این توصیه، مهم است که دست ارتش عراق در پاسخ به حملات ترکیه آزاد شود و یا حشد الشعبی با تاکید بر این امر، این کار را انجام دهد اما انجام این اقدامات با وجود دولت الکاظمی امکان پذیر نیست. عراق باید هرچه سریعتر یک دولت ملی که اراده مردم را منعکس سازد و منافع عراق را سرلوحه منافع خود قرار دهد و اراده دشمنان عراق را اجرا نکند، تشکیل دهد.
آینده منطقه و کشورهای آن توسط مردم منطقه و مردم آن ترسیم و تعیین می شود که به حق خود برای زندگی در آزادی، عزت و حاکمیت اعتقاد دارند و مصمم به رهایی اراده خود از هر گونه سلطه خارجی هستند. ما پیروزیم انشاءالله.