خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: در روزهای اخیر اخباری درباره تمایل آنکارا برای بهبود روابط و آشتی با سوریه منتشر شده است. اظهارات اخیر مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه درباره دیدار یک سال پیش وی با همتای سوری فیصل المقداد در بلگراد و تاکید او بر ضرورت آشتی ترکیه و سوریه بی دلیل نبود بلکه برای فراهم کردن تدریجی زمینه بازگشت به گفتگو با سوریه برای رسیدن به مصالحهای مورد قبول برای طرفین مطرح شد.
گامهای بلند اردوغان به سمت سوریه
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه حین بازگشت از اوکراین در هواپیما در پاسخ به سوالات خبرنگاران اعلام کرد که وی و دولتش باید همراه با سوریه گامهای بلندی برای خنثی کردن طرحهای دشمنان بردارند که هدف از آن تخریب منطقه و جهان اسلام است.
وی افزود که کشورش هیچ طمعی به خاک سوریه نداشته و متعهد به حفظ تمامیت ارضی این کشور است.
اردوغان اذعان داشت: در درجه اول ایالات متحده و نیروهای ائتلاف هستند که تروریسم را در سوریه حمایت میکنند، آنها این کار را بی رحمانه انجام دادند و هنوز هم به آن ادامه میدهند. آمریکا از گروههای تروریستی در سوریه حمایت میکند و نمیتواند منکر آن شوند؛ این کار را در عراق هم انجام میدهند. حتی سرکردگان این گروههای تروریستی در کاخ سفید دیدار انجام میدهند.
اکنون اردوغان به زبان خود اعتراف کرده که ایالات متحده و نیروهای ائتلاف تحت سرکردگی این کشور نخستین حامی و تغذیه کننده تروریسم در سوریه هستند که این گفته فقط در مورد گروههای مسلح متخاصم با ترکیه نیست بلکه گروههای مسلح متخاصم با سوریه را نیز دربرمی گیرد. حال آنکه تا پیش از آن، هر فرد دیگری که این حقایق را بیان میکرد، از جانب تشکیلات ترکیه به خیانت متهم میشد و در زمره دشمنان قرار میگرفت.
این تغییر ناگهانی لحن و بیان اردوغان، احتمالاً در چارچوب ارزیابیهای مجدد سیاستهای ده ساله وی و بازتاب دهنده تمایلش برای گشودن صفجه جدید و متفاوتی با سوریه در تمام عرصه هاست این تغییر ناگهانی لحن و بیان اردوغان، احتمالاً در چارچوب ارزیابیهای مجدد سیاستهای ده ساله وی و بازتاب دهنده تمایلش برای گشودن صفجه جدید و متفاوتی با سوریه در تمام عرصه هاست.
این تغییر موضع و لحن آشتیجویانه ناگهانی درقبال سوریه نمیتواند به یکباره و ناگهانی صورت گرفته باشد و رئیس جمهور ترکیه احتمالاً پس از بررسی عمیق خطراتی که ترکیه و کل منطقه را تهدید میکند، به این نتیجه رسیده که راهی جز اتخاد این تصمیم و عدول از همه سیاستهای پیشین نیست.
راز این تغییر موضع را باید در دیدار دو هفته پیش اردوغان و پوتین در تفرجگاه سوچی در روسیه جستجو کرد. دیداری که در آن تحولات سوریه و دستیابی به تفاهماتی راهبردی برای حل و فصل بحران سوریه بر بستر پذیرش خواستهای سوریه مبنی بر لزوم خروج کامل نیروهای ترکیه و همکاری آنکارا در مبارزه با گروههای تروریستی -که دو کشور را تهدید میکنند- و احیای معاهدات قبلی در این زمینه به ویژه معاهده ۱۹۹۸ آدانا به درخواست پوتین و ضمانت وی بررسی شد.
رئیسجمهور اردوغان به خوبی میداند که با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در ژوئن آینده، موضوع پناهندگان سوری کارت برندهای در دست رقبای انتخاباتی وی خواهد بود که در میان موج نارضایتی از وی و حزب حامی اش، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اپوزیسیون ترکیه متشکل از شش حزب یک برنامه سیاسی، اقتصادی و انسانی ویژه ای برای بازگرداندن آوارگان سوری به کشورشان با تفاهم با مقامات دمشق دارند.
ترکیه به رهبری اردوغان به اجبار و ناگزیر به تغییر رویکرد خود روی آورده است، شاید آتش زدن پرچم ترکیه در شمال سوریه در اعتراض به این تغییر موضع و تمایل برای آشتی با دمشق و پشت سر گذاشتن همه اختلافات پیشین، همان شوکی باشد که رئیس جمهور ترکیه برای بیدارشدن از کابوس سوریه و دست برداشتن از لجاجت، به شدت به آن نیاز داشت.
واکنش دمشق چیست؟
اکنون پرسش مطرح این است که واکنش دولت سوریه به اظهارات اردوغان و چاووش اوغلو و دولت باغچلی رهبر حزب ملی ترکیه و قویترین همپیمان رئیس جمهور ترکیه چه خواهد بود؟
منابع آگاه اعلام کردند که دولت سوریه برای بازگشایی کانالهای ارتباطی دو طرف، ۵ موضوع را به آنکارا پیشنهاد کرده است تا بررسی شود:
-واگذاری اداره استان ادلب به دمشق
- واگذاری مدیریت گذرگاه مرزی کسب به ارتش و دولت سوریه، علاوه بر کنترل کامل دولت سوریه بر جاده M۴ در شرق سوریه که ارتباط میان دیرالزور، حسکه، حلب، لاذقیه را برقرار میکند.
-عدم حمایت ترکیه از تحریمهای اروپا و آمریکا علیه تجار و شرکتهای حامی دولت سوریه.
-بحث در مورد حمایت ترکیه برای پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و نهادها و سازمانهای بین المللی مشابه که حضور سوریه در آنها تعلیق شده است.
-اجرای پیشنهادات دمشق از سوی ترکیه در زمینه همکاری برای از بین بردن تروریسم و بازگرداندن کنترل بر میادین نفت سوریه، همچنین حمایت مستمر ترکیه از سوریه در حوزه سدها، بزرگراهها، برق، مؤسسات آموزشی، آب و کشاورزی.
مطالبات آنکارا از دمشق
رسانههای ترکیه همچنین به خواستههای ترکیه از سوریه شامل؛ پاکسازی اراضی سوریه از عناصر ضد ترکیه، حذف کامل تهدیدات تروریستی از مرزهای ترکیه و سوریه، تکمیل روند روابط سیاسی و نظامی بین مخالفان و دمشق و بازگشت امن آوارگان اشاره کردند. آنکارا خواستار آن است که حمص، دمشق و حلب در مرحله اول به طور آزمایشی پذیرای بازگشت امن آوارگان باشند و پس از آن دایره این شهرها گستردهتر شود. ترکیه خواستار نظارت بر روند بازگشت امن آوارگان نیز هست.
در همین راستا ورده سعد خبرنگار خبرگزاری مهر با «حسن احمد حسن» پژوهشگر و متخصص امور ژئوپلیتیک و مطالعات استراتژیک گفت و گوی مطبوعاتی انجام داد. شرح زیر است:
*وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که با همتای سوری خود تماس مستقیم دارد، این گفته نمونه بارزی است که دو طرف مدتها پیش باهم در ارتباط بودند. ارزیابی شما از این تماسها چیست؟ آیا به معنای آغاز مرحله جدیدی برای حل و فصل اختلافات بین دو طرف است؟
این امر حاکی از سیاست اردوغانی ترکیه است، این سیاست همیشه در حال نوسان و تغییر از یک موضع به موضع دیگر است. بر همین اساس، ما باید سیاست ترکیه در قبال سوریه نه در کلام و سخنرانیهای مقامات ترکی بلکه در عمل بررسی کنیم و بعد ببینیم که شاهد تغییر در روابط بین ترکیه و سوریه هستیم یا خیر. شکی نیست که حل و فصل سیاسی مناقشات ترکیه و سوریه برای هر دو طرف، هزینه کمتر و سود بیشتری دارد، اما این امر مستلزم آن است که قبل از هر گامی، اردوغان و حکومت وی از مواضع تحکم آمیز خود دست بکشند، و این زمانی محقق میشود که شخص اردوغان واقعاً بخواهد با سوریه صلح برقرار کند.
باید به زمان اعلام وزیر خارجه ترکیه مبنی بر وجود تماس مستقیم با همتای سوری توجه داشت. تماس مستقیم بین دو وزیر خارجه ترکیه و سوریه تقریباً ده ماه پیش صورت گرفت. آن زمان اینگونه تماسها محرمانه شمرده میشد، اما اینکه الان وزیر خارجه ترکیه صریح و شفاف از وجود ارتباط با مقامات سوریه سخن میگوید به این معناست که در روابط دو طرف تغییرات کیفی رخ داده یا در حال رخ دادن است. البته باید دید که این تغییر بوجود آمده، در سیاست منطقهای ترکیه متبلور میشود یا اینکه تغییری گذراست. البته با در نظر گرفتن وضعیت داخلی ترکیه و کاهش محبوبیت اردوغان و افزایش انتقادها علیه وی میتوان پی برد که ترکیه نمیخواهد در رأس جنگ با سوریه بماند.
*این چرخش در موضع ترکیه علیه سوریه که زمانی تند و خصمانه بود، چه دلیلی دارد؟ آیا این تغییر نتیجه معادلات جدید در منطقه است؟
به دور از احساسات وطن پرستی مردم سوریه و نگاه آنها به حضور ترکیه در جغرافیای سوریه به عنوان یک قدرت اشغالگر که باید تمام شود و صرف نظر از خواستههای مشروع برای پایان دادن به این اشغالگری در همه انواع آن، چه آمریکایی، چه صهیونیستی و چه تروریستی، باید گفت که اطمینان خاطر درباره موضع جدید اعلام شده ترکیه مملو از خطرات است زیرا ثابت شده است که اردوغان یکی از ماهرترین سیاستمدارانی است که با پریدن بین حفرهها و بازی روی طنابهای متناقض سعی میکند سیاست تهاجمی خود را طی نقشههای متفاوت اجرا کند. اردوغان وقتی احساس میکند که از قدرت کافی برخوردار است، عمداً و علناً رویاهای نفرت انگیز عثمانی را بیدار میکند و برای احیای نقش خلافت که بیش از یک قرن است که فروپاشیده، تلاش میکند.
لذا میتوان گفت، انعطاف پذیری آنکارا پراگماتیستی است و این انعطاف بدون مجموعهای از عوامل تعیین کننده شکل نمیگرفت. این عوامل تعیین کننده عبارتند از:
۱- مقاومت افسانهای دولت سوریه در بیش از یازده سال در کثیفترین جنگی که بشریت شناخته و جهان از جمله ترکیه اردوغان تأیید کرده بودند که هدف آنها سرنگونی دولت سوریه بوده است. اما همه آنها و من جمله اردوغان اعتراف کردند که در این امر ناکام ماندند.
۲- اطمینان کامل از ناتوانی تروریسم تکفیری مسلح تحت عناوین مختلف برای انجام وظایف محوله در جغرافیای سوریه. انسجام مردم سوریه و ارتش دلاور آن و آمادگی همیشگی سوریها برای ادامه مقاومت و حمایت از رئیس جمهور بشار اسد باعث شکست طرحهای تروریستی شد.
۳- موضع حمایتی و شرافتمندانه بقیه قطبهای محور مقاومت به ویژه حزب الله و جمهوری اسلامی ایران.
۴- موضع قدرتمندی که اردوغان از حضرت آیت الله خامنه ای و جناب رئیس جمهور ابراهیم رئیسی مشاهده کرد. موضعی که طی آن به صورت رسمی اعلام شد که سوریه و تضمین حاکمیت آن بر تمام خاک این کشور خط قرمز ایران است و آنکارا باید بداند در هر تنش تهران کنار دمشق است.
۵- مواضع صریح و دقیق رئیس جمهور پوتین که هرگونه تشدید تنش نظامی ترکیه در شمال سوریه را رد کرد و تاکید کرد که هرگونه تهاجم زمینی ترکیه به نفع ترکیه یا سوریه نخواهد بود، بلکه خدمات رایگان به تروریسم مسلح ارائه میکند و هر گونه اختلاف باید از طریق گفتگوی سیاسی با دولت سوریه حل و فصل شود، نه از طریق تشدید تنش نظامی.
۶- افول حیثیت و قدرت آمریکا و فرسایش نقش و توانایی آن در جهت دهی وقایع بر اساس قطب نمای آمریکا نتیجه دستاوردهای کیفی و اساسی محور مقاومت است، که راه را برای ایجاد فضای استراتژیک مورد نیاز روسیه، چین و بقیه قدرتهای نوظهور برای تغییر جهان تک قطبی هموار ساخت.
* با اعلام تماسهای ترکیه و سوریه، گروههای تروریستی مسلح احساس خطر کردند و برای تظاهرات و آتش زدن پرچمهای ترکیه به بیرون رفتند…آیا انتظار دارید اردوغان این کارت را قربانی کند؟ و هزینه آن چقدر است؟
تظاهراتی که شبه نظامیان در اعتراض به اظهارات ترکیه انجام دادند را میتوان بیش از یک احتمال در نظر گرفت، همانطور که در سوال اشاره شد ممکن است احساس خطر کنند و مطمئن شوند که آنها مثل بقیه گروههای دیگر ابزاری بیش نبوده اند و الان تاریخ مصرف شأن گذشته است. این همان سیاست ایالات متحده و همه کسانی است که در مدار واشنگتن میچرخند.
این یکی از احتمالات ممکن است، اما من شخصاً آن را بر سایر احتمالات دیگر ترجیح نمیدهم، زیرا گروههای تروریستی مسلح مستقر در آن مناطق پدیدهای مستقل نیستند، بلکه کاملاً تابع ترکیه هستند، ترکیه بر جزئیات تحرکات آنها، هر ریز و درشتی چه در گفتار و چه کردارشان نظارت میکند تا نقشهای محوله به ویژه سردرگمی ارتش سوریه و حمله به شهروندان و زندگی آنها در مناطق مختلف را خوبی اجرا نمایند.
بر اساس همه موارد فوق، معتقدم تظاهرات که به صورت گسترده تحت پوشش رسانهها قرار گرفت، یک بازی امنیتی ترکیه برای کاهش فشار روسیه و ایران بر اردوغان باشد و تصویری را منتشر کند که طی آن ساکنان مناطق را مخالف دولت سوریه نشان دهد. بنابراین این تجدید غیرمستقیم خواست ترکیه مبنی بر ایجاد آنچه را که اردوغان آن را "منطقه امن" میخواند، است.
*ما در مورد گروههای تروریستی صحبت میکنیم که به کسانی که در شمال سوریه از آنها حمایت مالی میکنند، خدمت می کنند… اما کسانی هستند که معتقدند سایر احزاب نیز میتوانند آنها را برای خرابکاری در هر گونه آشتی ترکیه و سوریه بسیج کنند… ترکیه تا چه اندازه بر این گروههای تروریستی مسلط است؟ و در مورد دسیسه آمریکایی-صهیونیستی که با هرگونه راه حلی برای وضعیت سوریه مخالف هستند، چطور؟
سوال بسیار مهمی مطرح کردید. گروههای تروریستی مسلح مستقر در شمال سوریه ابزاری برای اجرای پروژه صهیونیستی- آمریکایی در منطقه هستند و ترکیه نیز به نوبه خود ابزاری برای همین پروژه است و هر گونه تغییر در این پروژه، نیازمند کالبد شکافی و تحلیل جدی و عمیق است.
به طور خلاصه میتوان گفت، احتمال حرکت افراد مسلح تروریست برای خرابکاری تفاهمات سوری-ترکیه در صورت اجرایی شدن کم است، ترکیه در این منطقه دست بالا را دارد و این کشور ریههای تنفسی این گروههای مسلح است. بنابراین، تداوم حیات و نیازهای روزمره آنها کاملاً در دست ترکیه است که نقشی را برای واشنگتن اجرا میکند.
برادران ایرانی و دوستان روسی میدانند که ترکیه همچنان نیروی جنوبی ناتو است و البته این بدین معنا نیست که اردوغان نمیتواند از اطاعت ناتو سرپیچی کند. اردوغان در صورت تضمین امنیت و با تدام کاهش نفوذ آمریکا در منطقه میتواند به تدریج از اجرای مأموریتهای ناتو در منطقه دوری گزیند».
نکته پایانی
تحول جدید رخ داده میان سوریه و ترکیه تحول مثبتی است. برخی از بازیگران دخیل در بحران سوریه مانند روسیه و ایران از روند تنش زدایی وترمیم روابط میان ترکیه و سوریه استقبال میکنند و مقدمات آن را فراهم میسازند، اما در مقابل برخی دیگر از بازیگران هرکدام به دلایل مختلف با این رویکرد مخالفند و طبعاً در مسیر آن مانع تراشی میکنند.
رژیم صهیونیستی در این میان به شدت مخالف این روند است زیرا آنرا مانعی برای اقدامات توسعه طلبانه خود میداند و تقویت دولت سوریه و ثبات سوریه را به نفع خود نمیداند. همچنین آمریکا هم از این روند راضی نیست زیرا در آن صورت مجبور به خروج از مناطقی در سوریه است که آنرا به اشغال خود درآورده است و نفت و غلات این مناطق را می دزد.
در این میان گروههایی مانند قسد که وابسته به آمریکا هستند با نگرانی این تحولات را دنبال میکنند و این موضوع درباره گروههای تحت حمایت ترکیه هم عیان است که در صورت ترمیم و بهود روابط میان آنکارا و دمشق وجه المصالحه قرار گیرند. از این رو احتمال دارد که این مخالفان بهبود روابط ترکیه و سوریه تحرکات خود را برای برهم زدن روند تشدید کنند.
وانگهی ترکیه به خوبی میداند که ریسک عملیات نظامی جدید در شمال سوریه بالاست و چشم اندازی برای موفقیت این عملیات وجود ندارد. هرچند ترکیه در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ به چهارعملیات نظامی دست زد، اما اکنون نه شرایط داخلی سوریه و ترکیه اجازه عملیات جدید را میدهد و نه حساسیت معادلات بین المللی بخصوص بعد از جنگ اوکراین.
به هر حال روند گفتگو آشتی ترکیه با دولت سوریه شرایط مساعدتری را هم برای حل بحران آوارگان سوری مقیم ترکیه فراهم خواهد آورد به ویژه که در حال حاضر شمار زیادی آواره سوری در ترکیه مقیم هستند که علاوه بر هزینههای اقتصادی نگرانیهای اجتماعی و امنیتی در خصوص تغییر بافت اجتماعی در برخی از مناطق مرزی ترکیه ایجاد کرده است و با توجه به اینکه هدف دولت سوریه هم فراهم کردن زمینه بازگشت آوارگان سوری از سراسر کشورهای همجوار از جمله ترکیه است لذا همکاری آنکارا میتواند هم از بار مالی آن بکاهد و هم اینکه نگرانیهای ترکیه را از تغییرات جمعیتی در این کشور برطرف کند. انحلال گروههای از جمله آنچه به ارتش ملی سوریه موسوم است از دیگر پروندههایی است که میتواند روند ترمیم و بهبود روابط ترکیه را تسهیل و تسریع کند.
قدر مسلم آن است که باید منتظر تحولات روزهای آتی ماند و مشاهده کرد که روند امور به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت. تاکنون نشانههای ملموسی مبنی بر اینکه آنکارا و دمشق در مسیر عادی سازی روابط پیش میروند، به چشم نمیخورد اما فضای کلی در داخل ترکیه نشانگر این است که این در مرحله آتی رخ خواهد داد.