خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
در چهارمین نوبت از این سلسله نشستها سراغ فیلم کوتاه «اژدها لازم میشود!» از تولیدات باشگاه فیلم سوره و مرکز رسانهای نهضت رفتیم. فیلمی با موضوعی بهشدت جدی که در قالبی کمدی و اکشن روایت شده است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با سامان غنائمی کارگردان و محمدجواد موحد تهیهکننده فیلم کوتاه «اژدها لازم میشود!» است:
* جناب موحد مدتی است در باشگاه فیلم سوره بهطور ویژه روی موضوع فرزندآوری تمرکز کردهاید، هم در قالب سریال برای تلویزیونی (تازهوارد) و هم فیلم کوتاه که نمونهاش آثاری مثل همین «اژدها لازم میشود!» است. همچنان قرار است شاهد آثاری در این راستا در مجموعه شما باشیم؟
محمدجواد موحد: مسئله اصلی ما در باشگاه فیلم سوره، همچنان تربیت نیرو برای فیلمسازی است اما داریم سعی میکنیم در تولیداتمان هم روی موضوعات مشخصی تمرکز کنیم و کارهایمان خیلی پراکنده نباشد. یکی از موضوعات مهم هم برایمان «جمعیت» است. مسئله ما از این منظر صرفاً «فرزندآوری» نیست، بلکه بیشتر مسئلهمان «جمعیت» است.
* متوجه وجه تمایز میان این دو حوزه نشدم. هم درباره این موضوع بیشتر توضیح دهید و هم اینکه فکر میکنم در فیلم «اژدها لازم میشود!» آنقدر سختیها و مصائب بچهداری به تصویر کشیده شده که میتواند تأثیر عکس نسبت به هدف اولیه شما را روی مخاطب داشته باشد! خودتان چنین احساسی ندارید؟
موحد: درباره وجه تمایز به این نکته اشاره میکنم که مسئله «بحران جمعیت» که گاهی به غلط مسئلهای دولتی و یا حکومتی فرض میشود، یک مسئله ملی است. وحید یامینپور کتابی دارد به نام «ارتداد» که در آن فرض قصه این است که اگر انقلاب نشده بود، چه اتفاقی رخ میداد! بیایید ما هم چنین فرضی را مدنظر قرار دهیم و تصور کنیم که اساساً جمهوری اسلامی، وجود ندارد. تا ۲۰ سال دیگر، هر حکومت دیگری هم که بر ایران حاکم باشد، بزرگترین مسئلهاش پیری جمعیت و کمبود نیروی کار خواهد بود. این واقعیتی است که شیب نمودارهای جمعیتی امروز به ما میگوید. بهویژه در بازه زمانی حوالی ۹۲ تا ۹۷، منفیترین شیب رشد جمعیت در جهان را داشتهایم! طبیعتاً مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم در این مسئله دخیل است اما در هر حال باید فکری برای آن اندیشیده شود. اینکه چرا در باشگاه فیلم سوره سراغ این سوژه رفتهایم، با این هدف بود که در این حوزه «طرح مسئله» کنیم.
واقعیت این است که فیلم ساختن درباره «فرزندآوری» کار سختی است، چرا که این موضوع یکی از خصوصیترین مسائل و تصمیمات افراد در یک زندگی مشترک است و به این راحتی نمیتوان درباره آن نسخه پیچید. این نکتهای هم که درباره فیلم «اژدها لازم میشود!» مطرح میکنید، مسئلهای است که ما نمیخواستیم از آن فرار کنیم. بالاخره بچهدار شدن سخت است و اینگونه نیست که با آمدن بچه، همه چیز گل و بلبل شود!
اساساً مسئله ما این بود که محصولاتی تولید کنیم تا در قالب آنها طرح مسئله و طرح بحث کنیم. شاید به بهانه چند فیلم کوتاه و یا چند قسمت از یک سریال، بتوانیم جدیتر درباره این موضوع صحبت کنیم. در همان روزهایی که ما سریال «تازهوارد» را ساخته و مشغول اکرانهای خصوصی آن بودیم، سازمان تبلیغات اسلامی با همراهی معاونت جوانان وزارت ورزش نشستهایی را در همین زمینه برگزار کردند و در قالب آنها هم در این زمینه طرح بحث میشد. اینگونه نیست که بگوییم ما در این زمینه نسخهای داریم و آن را بهترین نسخه میدانیم.
اما اینکه چگونه به «اژدها لازم میشود» رسیدیم؟ ما در باشگاه اینگونه هستیم که وقتی درباره موضوعات مختلف گعده میکنیم، گاهی از دل آن برخی فیلمسازان دغدغهمند میشوند تا درباره یک موضوع خاص کار کنند. واقعیت این است که بچهداری سخت است. بالاخره فضای دو نفره یک زن و شوهر تحتتأثیر قرار میگیرد، مسائل و مشکلات مالی با خود به همراه دارد با همه اینها و فارغ از هر اعتقاد شخصی، سخت میتوان این موضوع را به کسی که فرزند ندارد، باورند که داشتن فرزند در هر حال لذتبخش است. همه این لحظات سختی، به یک لحظه خنده یک دختربچه چهارماهه میارزد. اساساً هم رسم دنیا همین است که هیچ خوبی و لذتی به تنهایی نیست و حتماً کنارش سختیهایی هم دارد. ممکن است در این فیلم کوتاه، اینگونه که شما میگوئید، نمایش سختیها بر لذتها بچربد و اگر اینگونه باشد این ایراد به تولید ما وارد است، اما تلاشمان این بود که یک موجود جذاب را در قالب یک دختر سه ساله که کارهای جذابی هم میکند به تصویر بکشیم تا لذت آن بر سختیهای نگهداری از آن غلبه داشته باشد.
* آقای غنائمی شما هم درباره ماجرای نمایش این میزان از بلاهای نگهداری از یک بچه در فیلم توضیح میدهید؟
سامان غنائمی: ما تلاش کردیم شیطانترین بچه ممکن را تصویر و در اجرا از قابلیتهای آن استفاده کنیم. در انتها اما میخواستیم بگوییم با تمام این سختیها، بچه داشتن میارزد. اینکه در انتقال این حس به مخاطب چقدر موفق بودهایم را شما به عنوان مخاطب باید بگویید. تا جایی که تا به امروز شاهد بودیم، این انتقال حس روی درصدی از مخاطبان جواب داده و روی برخی مانند شما هم خیر!
* در جامعه ما نگاه دوگانهای نسبت به مقوله فرزندآوری وجود دارد؛ گروهی که نگاه مذهبیتری دارند، راحتتر به این موضوع تن میدهند اما گروه دیگر که خیلی اهل حساب و کتاب مادی هستند، غالباً به راحتی راضی به این کار نمیشوند و اتفاقاً همین مسئله هم آمار فرزندآوری را تا این اندازه پایین آورده است. واقعیت اما این است که در مواجهه با هر دو گروه، نگاه دستوری و ابلاغی جواب نمیدهد و اینگونه نیست که با اهدای ماشین بهعنوان جایزه و یا وعده بلیت نیمبهای سینما، انگیزه افراد تغییر کند و تن به فرزندآوری بدهند. در این مختصات ساخت فیلم چقدر میتواند مؤثر باشد؟
موحد: من همان ابتدای بحث هم عرض کردم که متأسفانه این مسئله را دولتی و حکومتی کردهایم و معنایش همین است که به دنبال نگاه دستوری و ابلاغی هستیم. برخی افراد شاید حتی با اصل مسئله فرزندآوری مشکلی نداشته باشند اما از آنجایی که صورت دستوری پیدا کرده است، با آن دچار مشکل شدهاند. من هم بهشدت معتقدم این موضوع، موضوعی دستوری نیست و اتفاقاً به همین دلیل تولید محتوا، اعم از محتوای تصویری میتواند در این زمینه فرهنگسازی کند. معتقد هم هستم که این مقوله، مقولهای طولانیمدت است و اینگونه نیست که با تخصیص ۲۰ میلیون تومان وام برای فرزند اول و ایدههایی از این دست، مسئله حل شود. البته مسیر را تسهیل میکند.
غنائمی: در مرحله اول طراحی دختر بچه در داستان، داشتم به کاراکتری مشابه کاراکتر اصلی فیلم «کیل بیل» (بیل را بکش) فکر میکردم و میخواستم به مینیاتوری سهچهارساله از او برسم که همان لباس و شمشیر را هم دارد! وقتی درگیری طراحی کاراکتر و پیدا کردن آن شدم، دیدم نسخه مشابه آنچه میخواستم را خودمان در ایران داریم. در میان بچههای «فرشتههای نینجا» او را پیدا کردم
در فرآیند تولید سریال «تازهوارد» من درگیر پژوهش در این حوزه شدم و خانوادههایی را میشناسم که واقعاً مسئلهشان برای فرزندآوری، مسئله اقتصاد است و طرحهایی از این دست میتواند دغدغه این قشر را برطرف کند. من با این خانوادهها در ارتباط بودهام. حرف شما درست است که آدمهای معتقدتر و یا مذهبیتر راحتتر به این موضوع رضایت میدهند اما من اعتقاد دارم آدمهای غیرمذهبی هم میتوانند به برخی از این اعتقادات چنگ بزنند. همه ما بچه کوچک دو سه ساله را دیدهایم که وقتی صبح از خواب بیدار میشود، به تنها چیزی که فکر میکند بازی است و ذرهای نگران ناهار ظهرش نیست، چرا که ایمان دارد مادری هست که حواسَش به غذای او هست. ما اگر به اندازه ایمان همین بچه سه ساله به مادر، به خدا ایمان داشته باشیم، از ترس نرسیدن روزی، جلوی بچهدار شدن خود را نمیگیریم.
اما دلایل خانوادهها تنها محدود به اقتصاد نیست. من در همین سریال با خانوادهای درگیر بودم که از ترس معتاد شدن فرزندش، بچهدار نمیشد! یا هستند خانوادههایی که از ترس اینکه بچهشان بعدها بیکار و خانهنشین شود، بچهدار نمیشوند. پس من متوجه همه این مسائل هستم و برای همین میگویم همه آثاری که در این حوزه میسازیم، با این هدف است که بگوییم میتوان درباره این مسئله حرف زد. من وقتی سریال میسازم، قرار نیست برای دیگران نسخه بپیچم، تنها دعوت میکنم که درباره این موضوعات صحبت کنیم. ما داریم در این راستا تلاش میکنیم و با یک سریال و چند فیلم کوتاه هم اتفاقی که باید رخ نمیدهد. در دهه ۷۰ هم تنها با طرح شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» این فرهنگ جا نیفتاد و شاهد یک موج ۱۰ ساله از محصولات فرهنگی بودیم تا همه در این زمینه اقناع شوند...
* حتی فضا بهگونهای بود که در مدرسه بچههایی که چند خواهر و برادر داشتند، از طرف دیگران مسخره میشدند!
موحد: بله، همه ما دهه شصتیها این فضا را تجربه کردیم و اذیت هم شدیم. واقعیت این است که تغییر این فضا هم اتفاقی نیست که بتوان با چهارتا فیلم و سریال آن را رقم زد. ما در باشگاه فیلم سوره میخواهیم در حد توان خود درباره این موضوع صحبت کنیم. من متخصص این حوزه نیستم اما متخصصان به بهانه این آثار میتوانند درباره این مقوله صحبت کنند. طرحهای حمایتی در زمینه اقتصادی میتواند در این زمینه تسهیلگر باشد. اگر اعلام کنند کلیه هزینههای یک فرزند از لحظه تولد تا دو ماهگی مشمول بیمه میشود، قول میدهم که بیش از ۵ درصد (که عدد بزرگی در حوزه افزایش جمعیت محسوب میشود) شاهد اصلاح این روند خواهیم بود. همه این موارد قابل بحث است.
* فیلم «اژدها لازم میشود!» خیلی متکی به اجرا و کارگردانی است. از چه مرحلهای به این سطح از فانتزی در روایت رسیدید؟ آیا در فیلمنامه اولیه هم چنین نگاهی به ماجرا داشتید؟
غنائمی: کمدی اکشن که میتوان آن را فانتزی هم دانست، اساساً ژانر مورد علاقه من است و درباره این فیلم هم از همان مرحله فیلمنامه، پایه طراحیام را روی همین فضا گذاشتم. میخواستم یک روایت با ریتم تند داشته باشیم و رفتهرفته توانستم در مسیر نگارش بیشتر به آن سروشکل بدهم. حتی در مرحله اول طراحی دختر بچه در داستان، داشتم به کاراکتری مشابه کاراکتر اصلی فیلم «کیل بیل» (بیل را بکش) فکر میکردم و میخواستم به مینیاتوری سهچهارساله از او برسم که همان لباس و شمشیر را هم دارد! وقتی درگیری طراحی کاراکتر و پیدا کردن آن شدم، دیدم نسخه مشابه آنچه میخواستم را خودمان در ایران داریم. در میان بچههای «فرشتههای نینجا» او را پیدا کردم...
* در همان قاب برنامه «عصر جدید» با این گروه آشنا شدید؟
غنائمی: بله. همان زمان هم که کار را دیدم، سراغشان رفتم و شکر خدا خانم فرجیپور، مسئول گروه هم همکاری کردند. از آنجا به بعد من فیلمنامهام را براساس توانمندیهای «آیسان» بازنویسی کردم. دوماهی سر تمرین این گروه در کرج میرفتم و براساس تواناییهایی که او داشت، فیلمنامه را نهایی کردم. در دکوپاژ نهایی هم از هر عنصری که به رسیدن به لحن کمدی و اکشن کمک میکرد، استقبال میکردم. در این مسیر از حمایتهای آقای موحد بهعنوان تهیهکننده هم باید تشکر کنم. بالاخره کار اکشن، کار گرانی است و واقعیت این است که آقای موحد پای این ژانر ایستادند. بهخصوص که این فیلم، اساساً فیلم کارگردان است و شاید روی کاغذ، چندان گیرایی نداشته باشد. خوشبختانه آقای موحد اعتماد کردند و پای هزینهها هم ایستادند. ما برای یک دقیقهای که در بیابان میگذرد، تا قم رفتیم و کل گروه یک روز کامل به بیابان رفت، با همه هزینههایی که به همراه دارد.
* فیلم گرانی که نساختید؟
موحد: فیلمسازی اساساً صنعت گرانی شده است اما آن زمان، آنقدر عدد غیرمعمولی برای این فیلم خرج نشد. در عین اینکه فیلم ارزانی هم نبود. در همان ایام میتوانستیم با ۳۰ درصد هزینه کمتر، یک فیلم آپارتمانی ساده بسازیم. در عین اینکه خیلی هم فشاری روی ما نبود، سامان خودش زحمت بسیاری برای این کار کشید.
* از همکاری با مرکز رسانهای «نهضت» در فرآیند ساخت این فیلم هم بگویید.
موحد: ما از سال ۹۹ که مدیریت مرکز «نهضت» را آقای مداحی بر عهده داشت، تفاهمنامهای را برای همکاری با این مرکز امضا کردیم که دو هدف داشت؛ یکی حضور و همراهی در مسیر توانمندسازی بچههای فیلمساز بود و دیگری ساخت اثر در مناسبتهای مختلف. تفاهمنامهای را با این رویکرد امضا کردیم و از آن روز تا امروز اگر اشتباه نکنم نزدیک به ۲۰ فیلم کوتاه را بهصورت مشترک تولید کردهایم. یکی از این آثار هم همین فیلم کوتاه «اژدها لازم میشود!» بود. در این مسیر تولیدات متنوع و قابل قبولی هم داشتهایم. این همکاری همچنان هم ادامه دارد.
* اساساً تولد مراکزی مشابه «نهضت» و ورود آنها به حوزه حمایت از فیلمسازان را چقدر مؤثر میدانید؟
موحد: مجموعه «نهضت» مجموعهای است که در بازههای زمانی مختلف در طول سال و براساس مناسبتهای مختلف، مسئولیت تولید رسانهای را برعهده دارد. بهعنوان مثال در ماههای محرم و یا رمضان و یا در ایام شادی و عید، چنین مسئولیتی را برعهده دارد. وقتی رویکرد یک مجموعه بهصورت رسانهای تعریف شده است، قطعاً یکی از شاخههای تولیدی آن، تولید محصولات تصویری خواهد بود. این فضای همافزایی، به ما در باشگاه فیلم سوره بهعنوان یک مرکز تولیدی بسیار کمک میکند تا هم در کمیت تولیدات و هم در کیفیت تولیدات، حضور فعالتری در این قبیل عملیاتهای رسانهای داشته باشیم. از آنجایی که مهمترین مأموریت «نهضت» همین فضاسازی رسانهای است، در این چند سالی که فعالیت خود را آغاز کرده، محصولات خوبی را هم به تولید رسانده، یکی از قراردادهای این مرکز با مجموعه ما بوده است و میدانم با مراکز مختلف زیاد دیگری چنین تفاهمنامههایی امضا شده و آثار زیادی هم در قالب این همکاریها به تولید رسیده است.
* این فیلم کوتاه، هم از نظر استانداردهای تصویری و هم از نظر محتوا قابلیت پخش تلویزیونی هم دارد.
موحد: یک نوبت اتفاقاً این اتفاق رخ داد. در روز «خانواده» این فیلم از چند شبکه پخش شد. یکی از ایرادات پخش فیلمهای کوتاه در تلویزیون، تایم این آثار است. تلویزیون برای آثار کمتر از ۳ دقیقه، باکس پخشی دارد که مربوط به آثاری میشود که به آنها فیلر میگویند. تکلیف کارهای ۵۰ دقیقهای و ۹۰ دقیقهای هم که معلوم است. کار نمایشی ۱۰ یا ۱۵ دقیقهای اساساً در کنداکتور تلویزیون تعریف نشده است. این آثار نه حکم فیلر را دارند که فاصله زمانی بین دو برنامه را پر کنند و نه حکم یک برنامه مجزای کامل را دارند.
موحد: پخش فیلم کوتاه نیاز به کنداکتور تعریفشده در تلویزیون دارد. ما به شبکه سه پیشنهاد اختصاص چنین باکس ثابتی را دادیم و حتی اعلام کردیم تا ۲۰۰ شب خود ما برایتان تأمین محتوا میکنیم. حدفاصل ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۲ معمولاً تایمی است که آگهی بازرگانی از تلویزیون پخش میشود و یا دوستان فلان فروشگاه زنجیرهای میآیند و قرعهکشی برگزار میکنند! ما پیشنهاد دادیم این تایم، همان تایمی است که میتوانیم اعلام کنید از این به بعد، شبکه سه، هر شب فیلم کوتاه پخش میکند
* اتفاقاً همیشه این سوال مطرح است که فیلمهای کوتاه زمینه مراوده بسیار خوبی میتوانند با تلویزیون داشته باشند اما چرا این اتفاق رخ نمیدهد؟
موحد: به عنوان مسئول مرکزی که تا به امروز بیش از ۲۰۰ فیلم کوتاه ساختهایم، دو نکته را میتوانم اشاره کنم. یکی همان مسئله تعریف نشدن این تایم پخش در کنداکتور تلویزیون است که اصلاح آن نیاز به یک اتفاق از بالا به پایین دارد. همانطور که این اتفاق برای مستند افتاده است و باکس پخش برای آن در شبکههای مختلف تعریف شده است. به نظرم تلویزیون برای فیلم کوتاه بهعنوان یک ژانر باید این ظرفیت را تعریف کند.
* احتمالاً سلیم غفوری در طراحی کنداکتور جامع تلویزیون بتواند به این موضوع فکر کند.
موحد: واقعاً نیاز به این اتفاق وجود دارد. ما برای کارهای کوتاه خودمان تا به امروز پخشهای خوبی از تلویزیون گرفتهایم اما بازهم شرایط برایمان راضیکننده نیست. علاوهبر موضوع کنداکتور، مسئله دیگر این است که معمولاً موضوع و فرم فیلمهای کوتاه، از فضای تلویزیون دور و به فضای «هنروتجربه» نزدیکتر است. به همین دلیل چنین فرم و محتوایی معمولاً در اولویت انتخاب مدیران تلویزیون قرار ندارند. در همین باشگاه فیلم سوره ما فیلمهای کوتاهی داریم که مطمئن هستم قابل پخش از تلویزیون نیست.
در مجموع پخش فیلم کوتاه نیاز به کنداکتور تعریفشده در تلویزیون دارد. ما به شبکه سه پیشنهاد اختصاص چنین باکس ثابتی را دادیم و حتی اعلام کردیم تا ۲۰۰ شب خود ما برایتان تأمین محتوا میکنیم. حدفاصل ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۲ معمولاً تایمی است که آگهی بازرگانی از تلویزیون پخش میشود و یا دوستان فلان فروشگاه زنجیرهای میآیند و قرعهکشی برگزار میکنند! ما پیشنهاد دادیم این تایم، همان تایمی است که میتوانیم اعلام کنید از این به بعد، شبکه سه، هر شب فیلم کوتاه پخش میکند. وقتی فیلم کوتاه باکس و کنداکتور ثابت در پخش داشته باشد، طبیعتاً مشتری خود را هم پیدا خواهد کرد. ما حتی پیشنهاد تولید برنامه «هفت» برای فیلم کوتاه را به تلویزیون دادیم و اعلام کردیم خودمان هم حاضریم آن را اجرا کنیم. یک برنامه تخصصی، که مسئلهاش فیلم کوتاه باشد...
* الان چنین برنامهای در یکی از شبکهها پخش میشود.
موحد: بله برنامه «سینمای کوتاه» در آی فیلم را داریم اما اولاً شبکه مناسبی برای آن انتخاب نشده و اساساً برای فراگیر شدن یک برنامه نیست. نکته دیگر هم این است که فضای آن خیلی مبتنی بر گفتگو با یک فیلمساز است و گفتگوهای دیگری در آن شکل نمیگیرد. به این روشها میتوان فیلمکوتاه را به دست علاقمندان این حوزه رساند.
* این تعامل با تلویزیون برای پخش فیلم کوتاه، آورده مالی هم میتواند برای این حوزه داشته باشد؟
موحد: ما در حوزه هنری، به لطف بخش عرضه و روابط عمومی، تفاهمنامهای را با تلویزیون امضا کردهایم که از طریق همان، برای پخش این آثار خود، حق تأمین دریافت میکنیم. عدد این حق تأمین شاید پایینتر از هزینه تولید ما باشد اما بالاخره برای ما قابل قبول است. ما این آثار را برای درآمدزایی نمیسازیم، بلکه همانطور که اشاره کردم، ساخت فیلم کوتاه برای ما قسمتی از مسیر فیلمساز شدن بچههاست. اولین هدف ما تربیت فیلمساز است. سامان غنائمی که این فیلم را در قالب فانتزی و یا همان کمدیاکشن ساخته است، این اولین کارش نیست و پیشتر هم در این ژانر تجربه کسب کرده بود و انشالله بهزودی کار بلند خودش را هم در همین فضا میسازد. ما با آدمها مسیر میسازیم و در این مسیر، فرصت ساختن فیلم کوتاه برای ما بسیار با اهمیت است. از نگاه ما، سرمایهگذاری در این حوزه اینگونه است که بگوییم اگر میخواهیم روزی با حسین دارابی «مصلحت» را بسازیم، باید ابتدا فیلمهای کوتاه او را حمایت کنیم.
* بهعنوان کارگردان «اژدها لازم میشود!» کمی از بازخوردهایی که تا به امروز شاهد بودهاید برایمان بگویید؛ چقدر این بازخوردها و تأثیر فیلم بر مخاطب مطابق آنچه انتظار داشتید بوده است؟
غنائمی: در مجموع بازخوردها برایم نمره قبولی به همراه داشته است. شاید نمره عالی نگرفتم، اما برای خودم صرف تجربهای که کسب کردم و آنچه در فرآیند ساخت آن، آموختم، اتفاق مثبتی بود. سامان غنائمی قبل از «اژدها لازم میشود!» با سامان غنائمی بعد از این فیلم، واقعاً فرق کرده است. چراکه در این فیلم سراغ کارهایی رفتم که پیش از آن تجربه نکرده بودم. مهمترین اتفاق هم برایم زمان طولانیتر فیلم بود. من پیش از این ژانر کمدی اکشن را در زمانهای کوتاهتر حدود ۳ تا ۴ دقیقه تجربه کرده بودم و از نظر بازخوردها هم موفق بودم. کار قبلیام «نفرس» در همین فضا جوایزی هم گرفت. اما این فضای پرهیجان را وقتی در زمان طولانیتر تجربه کردم، اهمیت فیلمنامه و قصه برایم روشنتر شد. من هر چه قدر هم در این کارها به اصطلاح شلنگ و تخته بیندازم، بازهم جای اهمیت قصه را نمیگیرد.
* فیلم تولید چه سالی است؟
غنائمی: سال ۹۹.
* در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشت؟
غنائمی: نه، در آن دوره پذیرفته نشد!
* احتمالاً اگر امسال ارائه میکردید پذیرفته میشد، هم به دلیل توجه ویژه جشنواره به مسئله «ژانر» و هم از نظر موضوعی که انتخاب کردهاید شانس بالایی داشتید.
موحد: کمی زود فیلم را به جشنواره فرستادیم! (میخندد) دوستان انجمن سینمای جوان امسال تأکید ویژهای روی مسئله ژانر دارند و موضوعاتی از این دست هم برایشان حائز اهمیت شده است. در پایان گفتگو به این نکته هم اشاره کنم که برگزاری این قبیل نشستهای رسانهای کار بسیار مهمی است. آنچه در قالب پاتوقهای فیلم کوتاه در حال برگزاری است هم همین تأثیر را میتواند داشته باشد. این جلسات و گفتگوها کمک میکند تا بچههای فیلم کوتاه انگیزه بیشتری برای کار در این حوزه پیدا کنند. فیلمهای کوتاه از تلویزیون بهخوبی پخش نمیَشود و شرایط اکران جدی در سینماها را هم ندارند. گروه «هنروتجربه» هم آنقدر دیگر جدی نیست. گاهی به این مسئله فکر میکنم که شاید بتوان یکی از سینماهای حوزه هنری را به اکران فیلمهای کوتاه اختصاص داد. این اتفاقات، اتفاقات مهمی است که ایجاد انگیزه میکند. اقدام خبرگزاری مهر در زمینه توجه به «سینمای کوتاه» هم میتواند همین تأثیر را داشته باشد.