خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: بزرگترین اجتماع جهان تشیع! کربلا. بیستمین روز از ماه صفر. زن و مرد و پیر و جوان میآیند و دور هم به سوگ واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری مینشینند. از چندین روز قبل از اربعین سیدالشهدا تمام مسیرهای منتهی به کربلا میزبان مهمانان اربعینند. آن هم چه مهمانانی! از همه جای دنیا. زن و مرد، پیر و جوان و کودک، فقیر و غنی، بیسواد و باسواد. همه برای یک اشتراک مهم و ارزشمند خانه و زندگی وشهر و دیار خود را رها کرده و پای در راهی می گذارند که به «حسین» منتهی میشود. کربلا منتظرشان است و آنها راهیاند.
در این مسیر اراده و توان و تحمل آدم بزرگها مشهود است و توجیه دارد. اما مهمانان کوچک ارباب کربلا نیز از جاذبههایی بهره میبرند که توجیه اقتصادی ندارد. اینکه چقدر از همراهی کودکان مهمان و کودکان میزبان برای همه نقل میشود به کنار. سفر کربلا همیشه سخت است ولی در اربعین و اجتماع بزرگی اینچنین سختتر. در راستای تالیف قلوب ملتها گروههای مختلفی گام برداشتهاند و برای این کار بخشی از این گروهها اختصاصاً برای کودکان کار می کنند. «وُداد» نام عروسکی است که ۸ سال است به عشق کودکان عراقی ساخته می شود. مجله مهر به کارگاه دوختن این عروسکها رفته و با متولی این کار خانم ایناس جمیلی مصاحبهای داشته است.
ایناس؟
ایناس از انس و الفت می آید. به معنای دوستی است. من متولد ایران هستم. مادرم عراقی است و با پدرم ایرانی. هنوز هم اقوام مادرم در کربلا زندگی می کنند اما من در ایران بزرگ شدهام. دو فرزند دارم. دخترم ۲۳ ساله است و یک پسر ۱۸ ساله دارم. بفرمایید ناهار. این غذای مخصوص عراق است. در ایام اربعین زیاد نذری داده می شود. امروز هم برای ناهار دوستانی که اینجا کمک می کنند این خورش را پختم و آوردم. بفرمایید.
از کجا شروع شد؟
یک گروه از دانشجوهای خانم که رفته بودند اربعین، نوع پذیرایی اهالی عراق را دوست داشتند. از گرمای برخورد عراقیها در مسیر پیاده روی شوک بودند و بعد از یکی دو بار سفر به عراق فکرشان درگیر بود که به نوعی و در حد توان خودشان جبران کنند. بخش مهمی از این مواجهه گرم مربوط به پذیرایی کودکان عراق از مهمانان بود. کودکانی که بزرگترها تصور میکنند چیزی نمیفهمند و تحت تاثیر جو دارند حرکت میکنند، اما واقعیت این است که وقتی دل گیر باشد، کوچک و بزرگ ندارد. راه این کودکان هم از مسیر حسین (ع) میگذرد. همچون پدر و مادر و اجدادشان. این دانشجویان برای جبران محبت آنها به فکر فرو رفتند و برای سال بعد مشغول جمعآوری نذورات مردمی شدند. عروسک نمدی را بهانه کردند تا با هدیه دادن آن به کودکان، دلشان را شاد کنند.
پس بسم الله را گفتند.
وداد خلق شد
سال ۱۳۹۳ کار شروع شد. سال اول هزینهها را برای خرید هدایا صرف کردند. هدیهها همه غیرایرانی و چینی و کیفیت نامناسب بود. به فکر افتادیم که عروسک را خودمان درست کنیم. سال بعدش عروسکهایی با مدل متفاوت درست کردیم ولی مشکل الگو و دوخت و خروجی نهایی داشتیم. هم کارش زیاد بود و هم در دستهای افراد مختلف حاصل متفاوتی داشت. در نهایت دنبال طراحی یک عروسک افتادیم که الگوی ثابت داشته باشد و در دست افراد متفاوت شکل مختلفی پیدا نکند. در نهایت سال ۹۵ این (وداد) عروسکمان شد که دیگر رضایتمان جلب شد و خروجی خوبی داشت. فقط دخترها دامن بلند داشتند و پا نداشتند. سال بعد هم برایش پا هم طراحی کردیم و کار در خروجی نهایی بعد از چهار سال همین عروسکهایی شد که میبینید.
ساخت وداد
بدنه اصلی را با برش پارچهای که الگو را روی آن میکشیم آغاز میشود. زیر چرخ دوخته می شود. داخلش با الیاف پر میشود و سری که جداگانه آماده شده به بدن متصل می شود. چشم ها یا با نخ دوخته می شود و یا دکمه ریز است. لب و رژ گونه و در نهایت هم چسباندن موهای عروسک کار را تمام میکند. بعضی اوقات برای دخترها روسری میگذاریم و برخی اوقات هم نه. اما حتماً روی سر عروسک یک گل کوچک هست که زیبایی بیشتری داشته باشد. موها می تواند فر باشد و یا صاف، بافته باشد و یا آزاد و حتی مدل دار. بسته به سلیقه مخاطب (در سفارشات) و یا سلیقه خانم هایی که مشغول می شوند در این کارگاه.
کار برای بهشت
از ابتدای محرم کار ما شروع می شود. از خرید و دوخت و برش و پر کردن تا بسته بندیهای نهایی. خاطرم هست روزهای اول که برای خرید پارچه و ابزار و ملزومات می رفتم به فروشنده می گفتم که ما برای کار خیر و اربعین و … داریم این وسایل را می خریم. اما کمی که گذشت دیگر دوست نداشتم بگویم. عزت نفس کار را حفظ کردم و حس می کردم همین که کار دارد بدون این عنوان و بعضاً با پول خودم و یا مردم پیش می رود بهتر است. همین نیروی انسانی که مینشینند و در مراحل مختلف آماده سازی این عروسک ها به من کمک می کنند، برای پیش رفتن کار خیلی خوب است.
هر کس در حد توان خودش مشغول کار می شود. یکی الگو می کشد، یکی برش می زند، یکی با چرخ خیاطی کار را می دوزد. یکی دیگر داخل شکم این پارچه خالی را پر میکند. حتی برای کشیدن رژ گونه عروسک هم می توانند کمک کنند. اگر کسی هیچ کاری نتواند انجام دهد، یک رژ گونه که می تواند روی لپ عروسک بزند! یا در مراحل آخر، بعد از چسباندن مو و آماده شدن عروسک ها، در بسته بندی کمک می کنند.
سعی کردیم برای عروسکها جذابیتهای در حد توان پیاده کنیم. چادر و روسری و امکانات اینطور اضافه می کنیم اما برای اربعین این آپشنها را نمی گذاریم چون کار طول میکشد و هزینه بالا می رود. اگر سفارشی باشد این امکانات را اضافه می کنیم. حتی برای یک مدرسه که کار کردیم چادر مشکی با کش هم دوختیم. روسری هم همینطور.
خیلیها هم از ما وسایل را میگیرند و میبرند در خانه خودشان کار را آماده میکنند. مثلاً پارچهها را میبرند و میدوزند و تن عروسک را آماده میکنند و میآوردند. امسال هم تا هفتم شهریور مشغولیم و بعد دیگر کار جمع میشود. می رود برای اربعین سال بعد.
پل دوستی
ما در این بستهها یک کاغذ میگذاریم که پیام دوستی و محبتمان را به بچهها برساند. کاغذی که شاید بچه ها نتوانند بخوانند اما مادر و پدرشان می خوانند. این عروسکها برای بچههای زیر ۸ سال طراحی شده است. در طراحی این عروسکها فقط نظر بچهها برایمان مهم است. سالهای اول چند مدل پارچه میآوردیم و به بچهها نشان میدادیم و انتخابشان را می دیدیم. بچهها رنگهای تند و شاد را دوست دارند. صورتی و قرمز و نارنجی و بنفش و زرد و … پارچههایی که روی آنها گل و ستاره دارد و برای بازی چیزهای قشنگی را به بچهها نشان می دهد. دامن گلگلی و پیراهن صورتی و... فقط ملاک ما برای انتخاب رنگها و طرحها «بچهها» هستند.
البته اخیراً بعضی از سفارشهایی که می گیریم با پارچههای متفاوت است. من می گویم این پارچههایی که زیبا هم هستند اما رنگ طوسی و سورمهای و قهوهای و.. دارند، بیشتر سلیقه مادرهاست، نه بچهها. ولی چون سفارش میدهند، همان را آماده میکنیم و تحویل میدهیم.
وُداد هم عروسک دختر دارد و هم پسر. اکثر کار ما عروسک دختر وداد است. اما در سفارشها بعضاً پسر را هم میزنیم. خیلی اوقات پیش میآید که سفارش نمیپذیریم چون تعدادی هم برای خودمان میخواهیم تا دستمان در سفر اربعین خالی نباشد. میدانی در این کار چیاش را دوست دارم؟ اینکه برکت میکند. یعنی چه؟ من هر سال تعداد بیشتری عروسک دوختم. هر سال هم با خودم می گویم امسال بیخیال بشوم و فقط در حد بار خودم عروسک آماده کنم. اما شروع که می کنم همینطور سیل برکات و خیرات به سمتم میآیند. هر سال بیشتر از سال گذشته. انگار اگر خودم هم بخواهم، خدا نمیگذارد بیخیال این کار بشوم. من برای این کار خیلی وقت میگذارم اما خدا برکت را چندین برابر وارد میکند که هم انگیزهام بیشتر میشود و هم وقت و آدم و در نتیجه، تعداد عروسکها! در نهایت بخشی از عروسکها که فروخته شده، باقی را میبریم و خودمان به بچهها در مسیر پیاده روی اربعین میدهیم.
پارسال از لحظات شیرین تحویل گرفتن عروسکها تصویر می گرفتم و در صفحه اینستاگرام وداد می گذاشتم. هایلایت کردم. هنوز هم هست. برق نگاه بچهها و لبخند و شعف شان در دریافت هدایا خیلی شیرین است. کار من در اربعین این است: برای عروسکهای وداد دنبال مادر می گردم.
سفارش برای اربعین؟
اصل کار ما برای اربعین است. طی سال هر وقت فرصت کنیم برای اربعین انجام می دهیم. اغلب سفارشها هم برای اربعین است. اما پیش آمده که مثلاً برای زلزله زدهها هم خانمها آمدند و نشستیم و عروسک درست کردیم و فرستادیم. یا سیلزدگان. طی سال اگر سفارش از کسی بگیرم هم انجام می دهم. اما اگر سفارش نباشد، از ابتدای محرم فقط برای اربعین مشغول می شوم.
کمکهای مردمی
مردم برای کمکهای نقدی و غیرنقدی مرتبط با کار ما این روزها خیلی قدم پیش نمیگذارند. اغلب در همان ایام منتهی به اربعین به میدان میآیند. به همین دلیل بهجز در سالهای اول، همه سالها برنامه ریزی می کنم. طی سال اگر نذری باشد و یا مبلغی دستم بیاید همه را برای این کار کنار می گذارم.
این دوسال که درگیر کرونا بودیم خیلی تعداد عروسکها کم شد. چون هم آدمهای کمتری برای کمک میآمد و هم آدمهای کمتری به عراق رفتند. قبل از کرونا تعداد افرادی که میآمدند و کمک میکردند، به ۵۰-۶۰ نفر در روز هم میرسید اما امسال حدود ۲۰-۳۰ نفر میآیند.
با عروسک محبت ایران به عراقیها تقدیم می شود
آمدن این آدمها هم خودش داستان دارد. من از حضور بچهها در محیط استقبال میکنم. فضای اینجا چون متعلق به مهدکودک مسجد بوده مناسب برای کودکان است. ما یک گوشه این سالن داریم کار خودمان را می کنیم و این بچهها هم بازی می کنند. بعضی اوقات حتی کمک مان می کنند. من دوست دارم این عروسکها با دست ساخته شود و پر شود و بسته بندی. چون اعتقاد دارم کاری که با دست درست شده است حس ما را با خود برای آن کودک همراه میبرد. ما با دستانمان داریم محبتمان را به کودکان عراقی از طریق این عروسکها تقدیم می کنیم.
سنگین ولی شیرین
برای مسیر پیاده روی یک کوله پشتم و یک کیسه دستم را پر از این عروسکها می کنم. خودم خیلی وسیله نمیبرم. کولهام را فقط از این عروسکها پر میکنم. حواسم هست که تعداد عروسکهای هر مسافتی را داشته باشم. مثلاً می گویم هر ۳۰۰ تا عمود ده تا عروسک بدهم. چون دوست دارم به کودکان در همه نقاط پیادهروی اینها را یادگار بدهم. حتی برای حضورم در کربلا هم عروسک نگه می دارم که به بچههای آنجا بدهم. خیلی بار سنگینی نیست ولی حس شیرینی دارد.
پل محبت
خودم تابهحال فقط دوبار به مشایه (پیاده روی) اربعین را رفتم. همسرم خیلی موافق سفر من در ایام اربعین نبودند. اما دو بار قسمت شده و رفتهام. از همان سالهای اول که رفقا طرح را دادند و کار را شروع کردیم، خوشحال بودم که پل محبتی میان دو ملت ایران و عراق را از طریق معصومیت کودکان میسازیم. من فقط برای کودکان شادی و لبخند می خواهم. حق کودک لبخند و شادی و بازی است. آنها باید بخندند و از زندگی لذت ببرند. عروسک من بهانهای است برای آوردن لبخند روی لبشان و ورود شادی به دلشان.
بچهها اینده ساز هستند. این شادی و این تعامل در وجودشان سالهای سال میماند و حس خوب میدهد. خوراک همیشه هست. ولی این هدیه پر از انرژی و عشق است.
عروسک و توپ
سالهای اول عروسک و پیکسل و گل سر و تل و … آماده میکردیم. به مرور بهتر دیدیم تمام هزینهها و انرژی را صرف عروسک کنیم. عروسک هم ماندگارتر است و هم برای بچهها دوست داشتنیتر. بعضی اوقات پسرها هم از من عروسک میخواهند. امسال برای پسرها داریم توپ آماده می کنیم. توپها خیلی فضا میگیرند به همین دلیل ما درست کردنش را گذاشتهایم برای روزهای آخر که دست و بالمان بسته نشود. از الان اگر بساط توپها را پهن کنیم اینجا خیلی فضا گرفته می شود.
رقیب خیلی خوب است
تنها کاریست که دوست داریم در آن رقیب زیاد شود. البته این روزها خیریهها که زیاد شده. کارهای جهادی خوبی انجام میشود. به تازگی کارهای شبیه وداد زیاد شده است. روزی چند تماس دارم که خیریهها میگویند ما فلان کار خیر را میکنیم داریم پول جمع میکنیم. می گویم من خودم برای کار خیر دیگری دارم پول جمع میکنم. ای کاش این کارها زیاد شود. ای کاش برای قدمهایی این چنین آدمها بیشتر شوند و خریداران لبخند کودکان افزایش یابد. این را هم بگویم که این کار خیلی اعتیادآور است. با وجود گرمای شدید و اذیتهای فراوان خیلی ها استقبال میکنند. این کار دلی است. از غرب، از شرق و از همه جای تهران میآیند و می روند. بعضیها وسیله میگیرند و برایمان آماده شده کار را می فرستند. بعضیها هم می آیند و اینجا در کنار هم انجام میدهیم. اما اگر انجام ندهیم انگار مریض میشویم. اعتیاد این کار خیلی خوب است. دلمان نمیآید رهایش کنیم.
نام وداد
قبلاً هم گفتهام که «وداد» یعنی خو گرفتن. ما دوست داریم پیام دوستی و الفت را از طریق این عروسکها به بچهها بدهیم. وداد نام شخصیتی است که در کتابهای مدرسهای بچههای عراقی وجود دارد. بخشی از آموزههای درسی را با این شخصیت برای بچهها ارائه می دهند.
یتیم نوازی
سال گذشته در مسیر پیاده روی بود. یکی از بچههایی که عروسک را تقدیمش کردم خیلی ذوق کرد. نوازشش کردم. بوسیدمش و داشتم به ادامه مسیر فکر میکردم که مادربزرگش جلو آمد و با تعجب از من پرسید: «تو از کجا می دانستی که او یتیم است؟» دخترک با دیدن عروسک خیلی ذوق کرده بود. این خوشحالی ذوق را به دل مادر و مادربزرگش هدیه داده بود. مرا به خانه شان بردند و از خودشان گفتند. ۵ خواهر و برادر بودند که پدرشان در حشدالشعبی در جنگ با داعش شهید شده بود. این خانواده هم داشتند به زائران اربعین امام حسین (ع) خدمت می کردند.
اجتماعی از تمام دنیا
اربعین اجتماعی از تمام نقاط دنیاست. شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان هم ندارد. حب به اهل بیت و مخصوصاً سیدالشهدا جاذبه اصلی اربعین است. درست است که بنای اصلی مراسم برای شیعیان مهم و حیاتی است اما از همه قشری برای حضور و مشاهده این مراسم میآیند. از جامائیکا، از آذربایجان، از اروپا و از همه کشورها به این اجتماع می آیند. پارسال که افراد محدودی رفتند من توانستم بروم. اهالی کشورهای مسلمان خیلی به این کار عشق میورزیدند. این کار بزرگ فرهنگی را با عشق میآیند و مسیر برایشان مهم است. ان شاالله بتوانیم ما هم امسال در ایام اربعین بین زائران حضرت اباعبدالله (ع) باشیم. به امید خدا...