به گزارش خبرگزاری مهر، مجمع ناشران انقلاب اسلامی همزمان با ایام شهادت شهید سید علی اندرزگو دوازدهمین نشست طعم کتاب را با محوریت نقد و بررسی کتاب «سفر صبح» عصر روز سهشنبه یکم شهریور در مؤسسه خانه کتاب برگزار کرد.
«سفر صبح» کتابی با موضوع زندگی شهید سیدعلی اندرزگو و به قلم محمد عزیزی است که مهمان دوازدهمین نشست طعم کتاب بود. در ابتدای این نشست، محمد عزیزی این کتاب را رمانی برگرفته از زندگانی شهید سیدعلی اندرزگو خواند و گفت: «سفر صبح» یک رمان است که من خیلی وقت پیش آن را نوشتم و سالهای سال است که از زمان نوشتن این کتاب گذشته است. این کتاب سعی کرده که ابعاد مختلف زندگی شهید اندرزگو را در غالب ادبیات و درک شرایط زمانی به گوش مخاطب خود برساند. سیدعلی اندرزگو یک چریک انقلابی بود و من سعی داشتم که بدون هرگونه شعاری ایشان را به جامعه معرفی کنم. اندرزگو با تیم و افراد محدود خود با فعالیتهای شگرف و بسیاری در نقشهای متفاوت برای پیروزی انقلاب کوشید. بازگویی اینگونه مسائل در ادبیات ما لازم و ضروری است. من این کتاب را بر اساس شناخت خودم و از اسناد برجای مانده نوشتم و از هیچ ارگانی برای نوشتنش دستور و سفارشی نگرفتم.
در ادامه جواد کامور بخشایش با اشاره به ویژگیهای شخصیتی و ارتباطات انقلابی سیدعلی اندرزگو، «سفر صبح» را اثری اقتباسی از زندگانی شهید اندرزگو و پررنگکننده ویژگیهای شهید دانست و گفت: کتاب تلاش میکند زندگی مبارزاتی شهید اندرزگو را به تصویر بکشد و تمام هم و غم خود را برای ارائه بهترین نوع قالب داستانی، یعنی رمان، به کار برده است. ویژگی منحصربهفرد این کتاب که از آن میتوان به عنوان یک ابداع جدید نام برد، این است که اثر در دل خود که همان متن اصلی است، اسنادی را آورده است و به مخاطب ارائه میکند. منابع و اسناد در قسمتهای مختلف به برجستهسازی ویژگیهای مبارزاتی این شهید بزرگوار پرداخته است.
این منتقد ادبی همچنین روش استفاده از اسناد و روایتها را خاص خواند و گفت: به نظر من کتاب بهصورت صحنه به صحنه جلو میرود و در هر صحنه راویهای مختلفی شروع به روایت میکنند و شخصیت داستان را جذابتر نشان میدهند. راویها همان اسنادی هستند که نویسنده با مهارت خاص خود آن را به متن اصلی کشانده تا اطلاعات اصلی بهطور مستقیم به مخاطب برسد.
کامور بخشایش که سابقه داوری در جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو را در کارنامه خود دارد، در ادامه با بیان اینکه «سفر صبح» جنبههای تاریخنگاریاش برجستهتر از دیگر جنبهها است افزود: کتاب در یک نگاه کلی یک روایت تاریخی است و با زبان و ویژگیهای اسناد توانسته است تاریخنگاری کند. تاریخنگاری همان جریانی است که دشمنان در مقابل، دست به تحریف و تخریب آن زده است که حقایق برای جامعه و نسلهای بعد از انقلاب باقی نماند. کتاب در زوایای دیگر به مبارزه با دشمن در این موضوع برخاسته است.
محمد عزیزی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فعالیتهای خود در حوزه انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: من خود در زمان قبل از انقلاب میزیستهام و بسیاری از حقایق را دیدهام. متأسفانه در تلاشاند تا با تحریف تاریخ معاصر رژیم گذشته را وارونه به ما نشان میدهند. شخصیت شهید اندرزگو خود گویای بسیاری از جنایات و حقایقی است که در زمان رژیم پهلوی صورت گرفته است و من پیش خود گفتم حیف است که ما شهید اندرزگو را در لباس ادبیات به مردم نشناسانیم.
کامور بخشایش نیز با بیان ضروری بودن پرداختن به شخصیتها و الگوهای انقلابی خاطرنشان کرد: یقیناً ما باید آرمانها و ارزشها و شخصیتهای انقلاب را با زبان رمان به مردم جهان معرفی کنیم. این یک هویت ملی و دینی است که ما بتوانیم مبارزان خودمان را به نسلهای پیشرو معرفی کنیم.
وی همچنین در شیوه بررسی شخصیت شهید اندرزگو در کتاب «سفر صبح» گفت: کتاب «سفر صبح» میکوشد تا شهید را از چند منظر بررسی کند. منظر اول، مستندبودن رخدادهای زندگی شهید اندرزگو است که با آوردن اسناد در متن کتاب به این مسئله پرداخته است. از منظر دوم، گفتوگوهایی است که اپیزود به اپیزود (قسمت به قسمت) نوشته شده و مخاطب را با خود همراه میسازد. منظر سوم گویاسازی روایتها و اسناد است که از آن میتوان بهعنوان یک قالب جدید نام برد. به نظر من این ابداع جدیدی است که آقای عزیزی برای نوشتن این رمان به کار گرفتهاند.
محمد عزیزی شناخت زمان نوشتن را یکی از عوامل مهم در روایت دانست و گفت: برخی مواقع فضا و شرایط زمانی خودش تو را برای نوشتن آماده میکند. به تو میگوید با چه سبکی بنویسی. من اسناد و روایتها را به عنوان یک راوی انتخاب کردم. اگر من بخواهم دوباره درباره سیدعلی اندرزگو بنویسم، این سبک نوشتن و این رمان را کنار میگذارم و از نو با قالبی نو مینویسم. رمان نقش بسیار خوبی دارد و بر روی مخاطب تأثیر میگذارد و گمان میکنم تأکیدهای مقام معظم رهبری که درباره نوشتن و نویسندگی است، منظور نوشتن رمان است.
عزیزی در پایان سخنان خود اظهار داشت: جوهر اصلی کارهای تاریخی و رمانهای تاریخی، مستند است. یعنی شما نمیتوانید چیزی که در شخصیت قهرمان نیست به آن اضافه کنید. همانطور که حق ندارید چیزی را از آن کم کنید. برخی از فرعیات و جزئیات روزمره داستان از تخیل نویسنده باشد، مشکلی نیست؛ ولی نمیتوان کلیت ماجرا را تغییر داد.
جواد کامور بخشایش هم در بخش پایانی سخنان خود گفت: نویسنده گسستهای روایی را با قلمش در این کتاب پر کرده است. به نظر من کتاب شروع بسیار خوبی دارد. مخاطب با رمانی روبهرو میشود که سراسر دلهره و اضطراب است. کلاً تم اصلی اثر خوف و دلنگرانی است که با شخصیت همسر این مساله پررنگ میشود. البته ما در صفحات بیستم به بعد با یک افت روایی برخورداریم؛ یعنی یک داستان تاریخی میبینید که با آوردن اسناد تاریخی این افت شکل میگیرد. این کتاب زندگینامهنویسی است. البته به سبک استاد عزیزی است که البته سبک خاص و ویژهای هم هست.
وی همچنین با اذعان به قوتها و ابداعات کتاب «سفر صبح» گفت: استفاده از اسناد فراوان باعث شده کتاب به اطنابی دچار شود که خواننده را با خستگی روبهرو میکند. اگر نقلقولها و اشاره به اسناد کلی صورت میگرفت، بهتر بود. یعنی آقای عزیزی مفهوم و محتوای اسناد را در کتاب بیاورند و به عنوان دانای کل سوم از آن استفاده کنند. وجه دیگری که این کتاب میتوانست داشته باشد و ندارد، این است که ما از شکلگیری شخصیت اندرزگو از دوران کودکی چیزی نمیبینیم. ما از دوران مبارزه با ایشان روبهرو هستیم. بنابراین وجه پنهان زندگی شهید اندرزگو که ما میتوانیم در آن خاستگاه فکری و فرهنگی و زیست اجتماعی و جغرافیای سیاسی آن را بشناسیم، نیامده است. یعنی مخاطب نمیداند چه اتفاقاتی افتاد که شهید اندرزگو، تبدیل به شهید اندرزگو شد.