اکبر نبوی منتقد، پژوهشگر و مستندساز درباره ورود نهادهای تبلیغی به حوزه برنامهسازی به خبرنگار مهر بیان کرد: امروزه به آسیبی دچار هستیم که تحت شعار زیبای جوانگرایی کارهای بزرگ را به دست آدمهای کوچک میسپارند. مشخص است که چنین سیاستی آن کار را ضایع میکند و به منافع عمومی و حقوق تودههای مردم آسیب میزند و مهمترین مساله این است که این نهادها باید از چنین آسیبی پرهیز کنند.
بستر لازم برای حمایت از هنرمندان فراهم شود
وی در پاسخ به اینکه چه مقدار این سازمانها میتوانند به شناسایی استعدادها کمک کنند و بستر را برای ظهور و بروز چهرههایی چون حاتمی کیا، آوینی و ملاقلی پور فراهم کنند، گفت: اینها افرادی خودانگیخته بودند و با انگیزههای دینی و ملی وارد هنر شدند. چنین سازمانهایی میتوانند کمک کنند، اما نمیتوانند تربیت کنند. هنرمند تربیت کردنی نیست. میتوانند زمینههای لازم را برای حمایت از چنین هنرمندانی فراهم سازند.
این منتقد سینما و تلویزیون اضافه کرد: مدیران این سازمانها باید کاری کنند که هنرمندان همه دلمشغولیهای خود را به عرصه تولید برسانند. همه دستگاههای فرهنگی و هنری میتوانند چنین کاری کنند و جزو وظایفشان هم هست.
نبوی در ادامه درباره مولفههای مهم در تولید محصول هنری یادآور شد: اشکال و آفتی که در مجموع، دستگاههای تبلیغی و رسانهای کشور با آن دست به گریبان هستند این است که کمتر به مساله شناسی، موضوع شناسی و جامعه شناسی به معنای درست کلمه توجه دارند.
وی اضافه کرد: بسیاری از فعالیتها و کارهایی که در حوزه تبلیغات دینی انجام میشود دست کم باید از ادعایی که دارد فراتر رود، از پوسته ظاهر عبور کند. شاید بشود ادعا کرد ۸۰ درصد این کارها بر پایه پسند فردی مدیر یا طیفهایی است که او میخواهد آنها را از خود راضی نگه دارد، نه برمبنای نگاه جامعه شناختی یا مخاطب شناسی.
به سه «چ» توجه کنند
نبوی عنوان کرد: اگر سازمان تبلیغات و متولیان آن میخواهند به تولید آثار هنری ورود کنند باید به سه «چ» اساسی توجه بنیادین داشته باشند؛ «چه بگوید»، «چرا بگوید» و «چگونه بگوید» که در مورد اول یعنی موضوع شناسی کند. در مولفه دوم به دنبال ضرورتها باشد که «زمان»، «مکان» و در افقی بلندتر ضرورتهای «ملی» معنا پیدا میکنند.
سازمان تبلیغات باید بیان قرآنی داشته باشد یعنی فرم و محتوایش کاملاً درآمیخته است. اینکه در چه قالبی، با چه ابزاری و با چه نگاه زیبایی شناسی حرفش را بزند، چه ادبیاتی به کار ببرد که مخاطبش را همراه کند خیلی اهمیت دارد. اگر اینها را بدانیم و برایمان مهم باشد کار را به دست اهلش میسپاریم وی اضافه کرد: چگونه گفتن هم مولفه دیگری است که به زیبایی شناسی اثر مربوط میشود. به این هر سه، باید توامان، همراه با هم و به شکل پیوسته توجه کنند. همه اینها در یک رده و به یک اندازه مهم هستند. سازمان تبلیغات باید بیان قرآنی داشته باشد یعنی فرم و محتوایش کاملاً درآمیخته است. اینکه در چه قالبی، با چه ابزاری و با چه نگاه زیبایی شناسی حرفش را بزند، چه ادبیاتی به کار ببرد که مخاطبش را همراه کند خیلی اهمیت دارد. اگر اینها را بدانیم و برایمان مهم باشد کار را به دست اهلش میسپاریم.
این پژوهشگر و مستندساز تصریح کرد: هر یک از ما پسند و گرایشی داریم اما وقتی میخواهیم فعالیتی را سامان دهیم که قرار است با افکار عمومی مواجههای داشته باشد باید نسبت به افکار عمومی امین باشیم و نیاز او را پاسخ دهم نه انچه خودمان دوست داریم. چندی پیش در خودرو رادیو گوش میکردم، موج آن روی رادیو فرهنگ بود و حس میکردم در زمانهایی چیزهایی پخش میکند که مشخص است متناسب با حال و هوایی شخصی و سلیقهای است درحالیکه مدیر یک دستگاه تبلیغاتی اصلاً حق ندارند متناسب با میل و سلیقه شخصی خودش برنامه سازی و فعالیت کند.
وی اضافه کرد: اینها دستگاههای عمومی هستند و باید متناسب با جامعه رفتار کنند. البته معتقد به این نیستم که باید به دنبال افکار عمومی رفت و هرچه جامعه خواست به او داد اما باید بتواند نیازسنجی کند. متناسب با آن بستههای تبلیغاتی داشته باشد که به جان توده مخاطب بنشیند. از چهرههایی استفاده کند که آزمون پس دادهاند.
سریالهای ماندگاری که در بستر مفاهمه و تعامل شکل گرفت
نبوی درباره هنرمندان با سابقهای که آثار ماندگاری در تلویزیون یا سینما داشتهاند اما دیگر نتوانستهاند مثل آنها را بسازند توضیح داد: خود صداوسیما در زمان سیدمحسن مهاجرانی معاون وقت سیما سریالهایی به تولید رساند که جزو آثار ماندگار بود. بخشی در زمان حضور خودش پخش شد و برخی هم شکلگیری اش در زمان او بود و بعدها به پخش رسید. سریالهایی از جمله مختارنامه، یوسف پیامبر، شهریار، شب دهم و بسیاری از آثاری که مورد توجه مخاطب قرار گرفت از این دست بود.
وی درباره شرایط تولید این آثار بیان کرد: اینها در بستر یک مفاهمه و تعامل و گفتگوهای طولانی میان هنرمندان آثار با و مدیران سیما شکل گرفته بود. هم به لحاظ فرم و محتوا و هم مضمون به وحدت رسیده بودند. مرحوم دری در همین تلویزیون دو سریال کار کرد که یکی کیف انگلیسی محصول دوره مهاجرانی و دیگری کلاه پهلوی است که خارج از این دوره بود. میتوان کیفیت این دو سریال را هم کنار هم گذاشت که یکی محصول همان مفاهمه بود و دیگری محصول یک رهاشدگی بود. کیانوش عیاری سریالی به نام روزگار قریب در دوران مهاجرانی ساخت و این سالها هم سریالی به نام ۸۷ متر را ساخته است و باید خروجی اش را دید اما میتوان حدس زد با آن زمان بسیار تفاوت دارد.
این مجری و تهیه کننده گفت: برگردم به سوال شما که چرا این هنرمندان دیگر نمیتوانند آن آثار گذشته خود را تکرار کنند. اگر همان بستر، همان دغدغه مندی ها و همان تلاش برای مفاهمه اتفاق بیفتد یک فضای فرهنگی برای محصول شکل میگیرد.
انتخاب مدیرانی که هم عمیق باشند هم رسانه بدانند
نبوی در ادامه اظهار کرد: سازمان تبلیغات اگر میخواهد به تولید محصولات هنری ورود کند باید در وهله اول مدیرانش را به درستی انتخاب کرده و بر سر کار بگذارد. مدیرانی که عمیق باشند و زیبایی شناسی تصویر و رسانه را بدانند و بشناسند. قائل باشند به اینکه صرفاً سفارش دهنده نیستند.
وی با تاکید بر گفتگو تصریح کرد: محصول هنری نیاز به گفتگو و مباحثههای بسیار دارد. محصول هنری در گعده بوجود میآید و زمانی که میخواهیم کار ملی کنیم این گعده ها بیشتر اهمیت مییابد. حتماً مدیری که دغدغه فرهنگ و هنر داشته باشد بهتر میتواند این گعده ها را براساس نیاز مخاطب شکل دهد. کار هنری و رسانهای، دستوری و ابلاغی نیست. اگر هنرمند و برنامه ساز با مدیر فرهنگی و رسانهای هم افق نباشد و درباره اثر، به نگاه، بینش و زبان مشترک نرسند، محصولی که بدست میآید نه رضایت مخاطب را در پی خواهد داشت، نه رضایت سازنده را و نه رضایت مدیر را.
این سینماگر در پایان درباره اینکه حضور نیروهای متعهد چقدر میتواند جلوی نفوذ را بگیرد؟ گفت: صرفاً فرد متعهد نمیتواند جلوی نفوذ را بگیرد! متعهدی که متخصص باشد میتواند جلوی نفوذ را بگیرد. انسان متعهد، باید عاقل، آگاه و بصیر باشد و با توجه به همان مولفههایی که گفته شد (چه بگوید، چرا بگوید و چگونه بگوید) وارد میدان شود.