خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: حالا پنج ماه به برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر زمان باقی مانده است، جشنوارهای که صفر تا صدش محصول دیدگاه و مدیریت مدیران فعلی سازمان سینمایی است. این همان گزارهای است که سال گذشته و در جریان برگزاری چهلمین دوره این رویداد، متولیان جشنواره با ساقط کردن مسئولیتش از عهده خود، کیفیت برگزاری و محصولات را به سیاستگذاری و خط مشی مدیران پیشین معطوف میکردند، هر آنچه حالا قرار است در بستر این جشنواره شاهد باشیم تماماً برگرفته از نگاهها و سلایق مدیران جدید سازمان سینمایی است.
سخن از جشنواره فجر است و آنچه بیشتر از هرچیزی خودنمایی میکند رصد محصولاتی است که قرار است در این رویداد رونمایی شوند. با آنکه در ابتدای این گزارش به فرصت باقی مانده به برگزاری این رویداد اشاره کردیم ولی تاکنون به صورت جسته و گریخته خبرهایی رسمی از ساخت فیلمها به منظور حضور در جشنواره منتشر شده است، پروژههایی که تعدادشان از اندازه انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند، بخشی از این امر البته ناشی از این است که صاحبان آثار چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی ترجیح میدهند در سکوت خبری کارهای خود را پیش ببرند این روند اما یک سوال بزرگ در ذهنها شکل داده است؛ اینکه اصلأ قرار است با پروژههای بزرگ و مهمی که بتوانند در جشنواره اتفاقی را رقم بزنند، مواجه شویم یا خیر؟
با همه اینها آنچه این روزها در محافل سینمایی مورد بحث است، صحبت از ساخت فیلمهایی با محوریت شهداست، همان موضوعی که وزیر ارشاد همزمان با برگزاری دوره چهلم بر لزوم تولید چند فیلم دفاع مقدسی و پرتره شهدا تاکید و توصیه کرد در دوره آتی این رویداد حداقل شاهد پنج فیلم با همین موضوعات باشیم. از رهگذر همین امر بود که محمد خزاعی رئیس سازمان نیز در سفرهای متعدد خود به استانهای مختلف ایران وعده تولید فیلم با محوریت شهید آن استان را میداد، یا در دیدارش با مدیران مراکز و نهادهای مختلف گاه از نگارش فیلمنامه ۱۰ فیلم سینمایی، گاه از ساخت سه فیلم و گاه از تولید چند فیلم غیر سینمایی با این موضوعات سخن میگفت.
حالا شنیدهها حاکی از این است که تولید حداقل ۶ فیلم سینمایی مرتبط با ۶ شهید شاخص دفاع مقدس و جریان مقاومت در دستور کار نهادها قرار دارد که این خود آمار قابل توجهی است. در ادامه همین گزارش مروری بر وضعیت این پروژهها خواهیم داشت.
یک مرور؛ سهم شهدای شاخص از ویترین سینمای ایران
جای خالی «قهرمان» همواره در سینمای ایران محل نقد بوده و اتفاقاً از همین منظر است که میتوان بیتوجهی نسبت به ظرفیت بالای تاریخ معاصر در بازنمایی تصویر قهرمانان واقعی کشور بر پرده نقرهای سینما را محل انتقاد دانست. واقعیت این است که طی ۴ دهه گذشته، قهرمانان ملی و بهطور خاص شهدای شاخص دوران دفاع مقدس، سهمی ناچیز از چرخه تولیدات سینمای ایران داشتهاند.
در یک نگاه کلی سینمای ایران در دهه ۶۰ و ۷۰ هنوز بر روایت حماسههای جمعی دوران انقلاب و دفاع مقدس متمرکز بوده و کمتر سراغ چهرههای شاخص رفته است. فیلمهایی چون «تیرباران» و «خلبان» نمونههایی خاص در این دو دهه هستند که شاهد روایتی از مبارزات و قهرمانیهای دو شهید شاخص انقلاب و دفاع مقدس در قالب آنها هستیم.
تصویر برخی شهدای شاخص در آثار سینمای ایران
دهه ۸۰ را هم به استناد آثار ثبت شده در کارنامه سینمای ایران میتوان دهه «افسوس» برای شهدای دفاع مقدس دانست؛ دههای که فیلمهای فاقد کیفیت و کلیشهای همچون «به کبودی یاس»، «شور شیرین» و «زیباتر از زندگی» با محوریت شهدای شاخص به سرانجام رسیدند اما هیچ توفیقی در زمینه بازنمایی ارزشهای واقعی این شهدا در قالب یک روایت داستانی درست، بهدست نیاوردند. در این میان تجربه شهرام اسدی در روایت «شب واقعه» را میتوان از معدود تلاشهای منتهی به توفیق نسبی در دهه ۸۰ قلمداد کرد.
در دهه ۹۰ اما شاهد اتفاقاتی امیدبخش در سینمای ایران بودیم؛ در سالهای ابتدایی همین دهه بود که ابراهیم حاتمیکیا «چ» را درباره شهید چمران به سرانجام رساند و محمدحسین مهدویان با «ایستاده در غبار» یاد حاج احمد متوسلیان را در سینما زنده کرد. فیلمهایی چون «منصور» و «تکتیرانداز» را هم میتوان در جرگه تلاشهای امیدآفرین فیلمسازان نسل جدید برای روایت قهرمانی شهدای شاخص بر پرده نقرهای قلمداد کرد.
«موقعیت مهدی» هادی حجازیفر را فارغ از نقاط قوت و ضعفی که به لحاظ سینمایی و داستانی درباره آن قابل طرح است، میتوان یک نقطه اوج برای جریان ادای دین سینمای ایران به شهدا توصیف کرد. «هناس» به کارگردانی حسین دارابی هم تلنگری بود برای لزوم واکنش سریع نسبت به شهدای معاصر که در حوزههایی همچون انرژی هستهای، همچنان پرچمدار و افتخارآفرین هستند.
در مجموع آنچه را که تا به امروز در سینمای ایران برای یادکرد قهرمانیهای شهدای شاخص به ثبت رسیده است، میتوان در حکم یک آزمون و خطای مداوم دانست که گاه به شکستهای تلخ منتهی شده و گاه توفیقاتی را رقم زده است. ثمره این جریان در دهه پیش رو آیا منتهی به تولید آثاری جریانساز و تأثیرگذار خواهد شد؟
یک گزارش؛ پرتره کدام شهیدان به فجر ۴۱ میرسد؟
همانطور که پیشتر اشاره کردیم «سکوت خبری» حالا موضع رسمی بازوهای اجرایی سازمان سینمایی و مراکز و نهادهایی است که در زمینه ساخت فیلمهایی از این دست فعال هستند، مشخص نیست چرا در مقابل اطلاعرسانی درباره این آثار مقاومت میکنند و همه چیز را در هالهای از ابهام قرار دادهاند از همین منظر مشخص نیست که کدام یک از این پروژهها امکان رونمایی در فجر را دارند.
بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مهمترین متولی ساخت آثار محتوامحور و استراتژیک که پیشتر وزیر هم مأموریت تولید فیلمهای دفاع مقدسی را مستقیماً به آن واگذار کرده بود، تاکنون خبری از تولیدات خود منتشر نکرده، این در حالی است که این بنیاد تولید ۱۵ فیلم سینمایی را تا سال ۱۴۰۲ برای خود تعریف کرده است.
تولید این فیلمها از این جهت امکان فعلیت دارد که هیأت امنای فارابی را افرادی از کارگروههای اقتصادی و سیاسی تشکیل میدهند؛ افرادی از سازمان برنامه و بودجه گرفته تا ستاد اجرایی فرمان امام و وزارت نفت که اساساً نگاهی اقتصادی به حوزه سینما و فیلمسازی میتوانند داشته باشند. با آنکه گاه رسانهها و کانالهای نزدیک به سازمان سینمایی ادبیاتی انتقادی نسبت به عملکرد این مجموعه تابعه دارند و گویی شکافی بین سازمان سینمایی و فارابی در جریان است، اما برنامههای اقتصادی سازمان سینمایی که بخشی از آن ناظر به قطع کردن کمکهای تجهیزات و بهسازی سینماها و احداث سالنهای جدید است، زمینهای را فراهم کرده تا بودجه این امور صرف ساخت فیلم در مجموعههای تابعه شود.
فارابی از میان همان ۱۵ فیلم، در نظر دارد فیلم سینمایی «دومین روز پاییز» به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیهکنندگی حبیب والینژاد را با تمرکز بر زندگی شهید علی اکبر شیرودی به جشنواره چهل و یکم برساند. این فیلم پروژهای است که در آن گریزی به زندگی شهید همدانی هم زده میشود.
دیگر پروژه این نهاد سینمایی فیلم سینمایی «مؤمن» به کارگردانی هادی مقدمدوست و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است که البته بهصورت مشترک با مؤسسه وصف صبا و بنیاد روایت فتح ساخته میشود. این فیلم سینمایی چندی پیش مراحل پیشتولید خود را سپری میکرد درباره سردار شهید حسین همدانی است.
شهید حسین همدانی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله و معروف به «حبیبِ سپاه»، از بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان به شمار میآمد و از سال ۱۳۵۹ در دفاع مقدس حضور داشت. وی در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در اطراف شهر حلب سوریه، در نبرد علیه نیروهای داعش به شهادت رسید.
فارابی البته فیلمهای دیگر با محوریت دفاع مقدس و سینمای اجتماعی را هم مد نظر دارد که در بخش دیگر از این گزارش به آن پرداخته میشود.
سازمان اوج را هم میتوان از بزرگترین متولیان و کمپانیهای ساخت فیلم در این چند ساله توصیف کرد که هرچند سال گذشته مدیرانش تقابلی جدی با برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر به سبب نپذیرفتن و حتی بیرون گذاشتن «مسیح پسر مریم» از رقابت فجر داشتند، با این حال این سازمان امسال دست پر به استقبال فجر میرود اما در یک وجه تشابهی با عملکرد فارابی دارد، این تشابه از آن جهت است که اوج نیز تاکنون خبری رسمی از محصولات خود مخابره نکرده اما بر اساس آنچه شورای صدور پروانه ساخت سازمان سینمایی اعلام کرده اوج مجوز تولید فیلم شهید محمد بروجردی با عنوان «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی حامد عنقا را دریافت کرده است.
پروژهای که گرچه در ابتدا «مسیح کردستان» نام داشت اما با تغییر وضعیت حالا قرار است هفته آینده کلید بخورد. محمد بروجردی ملقب به مسیح کردستان و فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدای سپاه در غرب کشور در اول خرداد ۱۳۶۲ به شهادت رسید. خدمات او به مردم کردستان در حافظه تاریخی ملت ثبت و ضبط شده است.
اوج قرار است فیلمی از مقطعی از زندگی یک شهید دیگر را هم به تولید برساند، این فیلم که مبتنی بر زندگی شهید علی هاشمی است قرار است اوایل مهرماه کلید بخورد. سردار علی هاشمی در دوران دفاع مقدس با تشکیل قرارگاه سری نصرت عملیاتهای بزرگی همچون خیبر و بدر را طراحی کرد. از این شهید با نام سردار هور، سردار خیبر و خطشکن یاد میکنند. فرماندهی سپاه حمیدیه، فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) و فرماندهی قرار گاه سری نصرت از جمله فعالیتهای سردار شهید علی هاشمی در دوران دفاع مقدس بود. سرانجام سردار هور در چهارم تیرماه سال ۱۳۶۷ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش پس از ۲۲ سال در سال ۱۳۸۹ شناسایی شد.
شهید محمدابراهیم همت از دیگر شهدای شاخصی است که اوج در نظر دارد فیلمی درباره رشادتهایش تولید کند. این فیلم البته داستانی طول و دراز دارد. این همان فیلمنامهای است که محمدحسین مهدویان با همراهی حبیب والینژاد از سالهای گذشته علاقه به ساختش داشت اما قرار بود بعد از وقفهای و پس از آنکه تجربه سریالسازی در بسترهای مجازی را از سر گذراند به سراغ این پروژه برود این موضوع از یک سو و از سوی دیگر حساسیتهای فرزند شهید همت درباره ساخت اثری با محوریت پدرش، این پروژه را در وضعیت پیچیدهای قرار داده و حالا باید دید این فیلم با همراهی چه کسانی به مرحله ساخت میرسد.
شهید مهدی زینالدین از دیگر شهدایی است که در طول یکی دو سال گذشته بحث بر سر ساخت فیلمی با محوریتش بارها مطرح شده است. سازمان اوج حالا در نظر دارد فیلمی با موضوع این شهید در اوایل مهرماه جلوی دوربین ببرد. مهدی زینالدین در عملیات بیتالمقدس مسئولیت اطلاعات - عملیات قرارگاه نصر را برعهده داشت، او چندی بعد در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علیبن ابیطالب (ع) که بعدها به لشکر تبدیل شد، انتخاب شد. وی در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در مسیر کرمانشاه به سردشت به شهادت رسید.
یک نکته؛ این تمام سهم «مقاومت» نیست
در کنار خبرهایی که از تولید فیلمهایی با موضوع شهدای شاخص دفاع مقدس و به صورت پرتره به گوش میرسد اما صحبتهایی از ساخت فیلمهایی با محوریت دفاع مقدس و روایت آن روزگاران هم مطرح است که احتمالاً در جشنواره چهل و یکم شاهد آنها هم باشیم. پروژههایی که از منظری مشکلات فیلمهای پرتره را ندارند از این جهت که بحث راضی کردن خانوادههای شهدا در میان نیست و به نظر میرسد در هر نهادی زودتر به سرانجام میرسند.
بنیاد سینمایی فارابی از ابتدای امسال چند پروانه ساخت دریافت کرده، همان نهادی که از ابتدای سال جاری جریان ساخت فیلمهای اول را هم در دست گرفت و حالا قرار است ۶ فیلم سینمایی با همراهی کارگردانان فیلم اولی تولید کند که عمدتاً آثاری در حوزه انقلاب و دفاع مقدس هستند. سیدسجاد قافلهباشی مدیر خانه فیلم داستانی یکی از همان کارگردانهای فیلم اولی است که قرار است «پادگان» را در سال جاری جلوی دوربین ببرد.
فارابی اما در کنار این آثار و آن دو فیلم پرتره شهید، در نظر دارد فیلمهایی با محور مقاومت و دفاع مقدس نیز برای حضور در جشنواره تولید کند از آن جمله میتوان به فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت با موضوع مهندسی جنگ اشاره کرد.
پروژه دیگری که از جریان مقاومت با پشتیبانی فارابی ساخته میشود فیلم «سینمامتروپل» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر و تهیهکنندگی حامد حسینی با محوریت حوادث انقلاب و دفاع مقدس است.
«چهل و چهار روز» به کارگردانی مهدی نقویان، «روزگار شرق» به کارگردانی مصطفی گندمکار، «مدار بسته» که هفتههای گذشته پروانه ساختش به کارگردانی مهدی جعفری و تهیهکنندگی سعید ملکان که در یک مدرسه روایت میشود و موضوعی نوجوانانه دارد، «هوک» به کارگردانی حسین ریگی که در فضای سیستان و بلوچستان روایت میشود و به مسائل و مصائب زنان میپردازد، «خبری در جبهه نیست» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و «تونل» به کارگردانی امیرحسین عسگری از دیگر پروژههای در دست تولید فارابی است که هنوز جزییات محتوایی همه آنها رسانهای نشده است.
بنیاد سینمایی روایت فتح که در سالهای اخیر در زمینه ساخت فیلمهای دفاع مقدسی فعال شده است با آنکه در حال حاضر فیلمنامههای آمادهای درباره شهیدان چیتسازان، حسن آبشناسان، محسن وزوایی، سعید قهرایی و شعبان نصیری را در دست دارد اما این روزها در حال پیگیری ساخت فیلم سینمایی «ارس» به کارگردانی برادران ارگ و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح است. این همان فیلمنامهای است که پیش از این قرار بود به کارگردانی جواد افشار سازنده «گاندو» و به تهیهکنندگی ابراهیم اصغری ساخته شود اما به دلیل مشکلات مالی ساختش در ابتدا منتفی و در ادامه به افرادی دیگر سپرده شد. «ارس» روایتگر رشادت سه مرزبان در هشتاد سال پیش است.
«اتاقک گلی» عنوان دیگر فیلمی است که روایت فتح به همراه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دست تولید دارد. این فیلم که این روزها در کرمانشاه در حال تولید است روایتی زنانه از عملیات مرصاد است.
یک تذکر؛ امید به عبور از «کمیت» و تحقق «کیفیت»
سینمای ایران پر است از آثاری که با هدف گرامیداشت یاد شهدا و پاسداشت جریان مقاومت و دفاع مقدس ساخته و عرضه شدهاند، آثاری که گرچه در سالهای نزدیک به جنگ، موفق بودند و از رهگذر همانها گیشه سینماها جان گرفته بود اما با عبور از آن سالها آثاری تولید شدند که عمدتاً نه در بخش ارائه تصویری مناسب و واقعی از شهیدان توفیقی پیدا کردند و نه توانستند در جذب مخاطب موفق باشند و گیشه بحث برانگیزی داشته باشند. گاه حتی کیفیت نازل آنها، فرصت رونمایی از این آثار را از افراد و نهادها گرفت، این پروژهها به کناری گذاشته شدند و تنها در برخی موارد نمایشهای محفلی پیدا کردند.
همانطور که پیشتر اشاره شده گرچه وزیر ارشاد و محمد خزاعی در دیدارهای رسمی و گعدههای رسانهای همواره بر لزوم تولید پرتعداد آثار سینمایی با محوریت شهدا تاکید داشتند و آن را لازمه جامعه امروز میدانستند و با آنکه شواهد نشان میدهد که از لحاظ کمی این وعدهها در حال تحقق است، اما چالش و سوال اصلی این است که این فیلمها تا چه میزان میتوانند آثار کیفی و جریانساز باشند؟
بر اساس آنچه در جدول سطرهای نخستین این گزارش اشاره شد بخشی از این آثار طی دهههای گذشته تولیداتی شکستخورده بودهاند که به رغم صرف هزینه از بیتالمال، در زمینه ادای دین به شهدای انقلاب و دفاع مقدس، نتوانستند حق مطلب را ادا کنند و حتی بخشی از امیدها به نقشآفرینی سینما در این میدان را ناامید کردند! حالا باید دید فیلمهایی که با همین محوریت برای امسال آماده میشوند و عمدتاً هم از حمایتهای بیدریغ نهادهای دولتی برخوردارند و از بخش خصوصی سهمی در آنها به چشم نمیخورد، چقدر میتوانند مخاطبان را با خود همراه کنند و علاهبر توفیق در گیشه، سهمی در معرفی قهرمانان ملی تاریخ معاصر ایران به مخاطبان امروز داشته باشند؟
این حالا میتواند بزرگترین چالش مدیران دولتی باشد که بر ساخت چنین فیلمهایی تاکید داشتهاند و احتمالاً جشنواره فجر امسال بهترین فرصت برای محک عملکردشان در راستای تحقق این وعدههاست.