خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: چندسالی است که زیارت اربعین شور و حال عجیبی و غیرقابل وصفی در میان شیعیان ایجاد کرده است؛ فرقی ندارد ساکن کدام کشور باشی، با نزدیک شدن به اربعین همه تلاش میکنند تا خودشان را به این اجتماع بزرگ و حسینی برسانند. با این وجود زائرین افغانستانی که از داخل افغانستان عازم اربعین میشوند و مهاجرین افغانستانی که از داخل ایران به کربلا مشرف میشوند، با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند. در گفت و گو با حجتالاسلام والمسلمین «سید ثارالله ظهوری»، مشاور بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیا در امور مهاجرین که از فعالین فرهنگی باسابقه مهاجرت است و سالها در مسیر تسهیلگری زیارت افغانستانیها تلاش کرده، درباره حضور افغانستانیها در مراسم اربعین صحبت کردیم و مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد را بررسی کردیم. امیدواریم با بررسی پیشنهادهایی که در این گفتگو برای حل مشکلات زائرین افغانستانی طرح کردیم، شاهد حضور باشکوهتر شیعیان افغانستان در این مراسم نورانی باشیم.
سال ۹۵ آغاز ورود زائران افغانستانی به اربعین
اولین سالی که اربعین در میان شیعیان افغانستان حس و حال خاصی ایجاد کرد، سال ۹۵ بود. قبل از آن زیارت اربعین خیلی برای مردم افغانستان جا افتاده نبود. خیلیها در سال اول با حس و حال اربعین نرفتند. دفعه اول به خاطر این رفتند که بعد از دههها شرایط سفر ارزان به کربلا توسط کاروانها مهیا شده بود. چون هزینههای سفر به کربلا برای زوار افغانستان در طول سال واقعاً زیاد است. هم گرفتن ویزای «دوبار ورود» از ایران سخت است، هم گرفتن ویزا از عراق و هم گرفتاریهای مختلفی که دارند باعث میشود به سختی بتوانند به کربلا بروند.
آستان قدس و شهرداری و سپاه، تسهیلگر زیارت افغانستانیها
وقتی به اربعین رفتند، تازه مزه اربعین را چشیدند و فهمیدند که اربعین چه کنگره بینالمللی و بزرگی است، چه مواکب زیبایی دارد، چه حال و هوای جذابی دارد. کم کم با فلسفه اربعین آشنا شدند. این شیرینیها باعث شد که کاروانهای زیارتی کربلا از افغانستان زیاد شود. سال نود و پنج حدود ۱۰ هزار نفر از افغانستان راهی اربعین شدند، ولی در سال ۹۶ فقط خود ما توفیق میزبانی از ۱۶ هزار نفر را داشتیم.
سال ۹۵ که من از نزدیک شاهد اتفاقات بودم، دیدم چند هزار نفر از مردم افغانستان برای رفتن به کربلا اقدام کردند. اینها با معرفت زیارت اربعینی نیامدند. این جمعیت به خاطر این اقدام به زیارت کربلا کردند که بعد از سالها سفر به کربلا تسهیل شده بود. آنها هم به عشق اینکه برای اولینبار امام حسین (ع) را زیارت کنند راه افتادند. وقتی به اربعین رفتند، تازه مزه اربعین را چشیدند و فهمیدند که اربعین چه کنگره بینالمللی و بزرگی است، چه مواکب زیبایی دارد، چه حال و هوای جذابی دارد. کم کم با فلسفه اربعین آشنا شدند. این شیرینیها باعث شد که کاروانهای زیارتی کربلا از افغانستان زیاد شود. سال ۹۵ حدود ۱۰ هزار نفر از افغانستان راهی اربعین شدند، ولی در سال ۹۶ فقط خود ما توفیق میزبانی از ۱۶ هزار نفر را داشتیم. یعنی تعداد بیشتر از اینها بود. ما که از سمت آستان قدس پذیرای زائرین بودیم، ۱۶ هزار نفر را پذیرش کردیم. من آن زمان «بنیاد فرهنگی اجتماعی افغانستانیها» را داشتم و از نزدیک شاهد اتفاقات بودم. شهرداری و سپاه و آستان قدس و مرزبانی و… با ما همکاری داشتند و ما خادمی زوار اربعین را در مشهد به عهده داشتیم. سال ۹۷ تعداد زائرینی که از افغانستان برای زیارت اربعین اقدام کردند به حدود ۴۵ هزار نفر رسید. یعنی هر سال هفت هشت ده هزار نفر اضافه میشدند. آخرین سال قبل از کرونا که سال ۹۸ بود، ما حدوداً ۵۰ هزار زائر از افغانستان داشتیم. مردم افغانستان میگفتند چه شده که اینطور در مرز از ما استقبال میکنند و سختگیری نمیکنند و دیگر در مرزبانی اذیت نمیشویم؟ مگر این اربعین چیست؟ بعد وقتی که مشرف میشدند و برمیگشتند خودشان مبلغ اربعین میشدند. همین باعث میشد سال به سال مشتاقان اربعین بیشتر شوند.
آیتالله رئیسی، حامی شیعیان افغانستانی در زیارت اربعین
بنابراین سال ۹۵ سال مهمی بود. برای خیلی از روستاییهایی که هفتاد هشتاد سال از عمرشان گذشته بود و در آن عمر طولانی نتوانسته بودند به کربلا بروند، شرایطی فراهم شده بود که میتوانستند با ده هزار افغانی به زیارت بروند. اکثر افرادی که آمده بودند هم افراد خیلی مسن بودند. ما در بین زائرین کودک خیلی کم داشتیم. اکثراً زائر اولی بودند و پیرمرد و پیرزن. خوشبختانه کاروانهایی که سنگ بنای این خیر را گذاشتند، هزینه هم نمیگرفتند. میگفتند گرفتن ویزا و ایاب و ذهابش با ما، خرج راهش با خودتان. بعد هم توضیح میدادند که در عراق موکبهایی هست و خرج ندارید. یادم است در مشهد هم هیچ خرجی نداشتند؛ چون اسکانش با سپاه بود و پذیراییاش با آستان قدس. اتفاقاً جالب است بدانید که این متعلق به اولین سالی است که آقای رئیسی به تولیت آستان قدس انتخاب شده بودند. میخواهم بگویم آقای رئیسی این خدمت خوب را به زائرین افغانستانی داشته و انتظارات امروز ما به خاطر همین عملکرد مثبت است.
خاطرهای از پیرمرد افغانستانی که در ۸۰ سالگی برای اولین بار عازم کربلا میشد
یادم است در همان سال ۹۵ یک پیرمرد هشتاد سالهای بین زوار بود که فشارش رفته بود بالا. دکتر به شوخی به او گفت که «تو با این وضعت نمیتوانی بروی کربلا، امکان ندارد؛ ممکن است برائت مشکل جدی پیش بیاید. برای همین من اجازه نمیدهم بروی. یک کاری میکنم که مانع بشود». پیرمرد گفت هیچکس نمیتواند مانع من بشود. گفتند ممکن است بین مسیر مشکل پیدا کنی. جواب داد در این راه بمیرم هم میروم. بعد اشک میریخت. میگفت دفعه اول است که دارم میروم کربلا. اینها را گفتم تا بگویم اینکه بگوییم مردم افغانستان از همان اول با اربعینشناسی وارد شدند درست نیست. آنها ابتدا به عشق زیارت امام حسین (ع) و به خاطر تسهیلگری که شده بود حضور پیدا کردند، اما بعد که رفتند و اربعین را دیدند، عاشق زیارت اربعین شدند. این باعث شد که هر سال ده هزار نفر به جمعیت سال قبل اضافه میشدند. هرکس که میرفت به بقیه میگفت و درباره مواکب و خدمترسانیها و حال و هوای اربعین توضیح میداد. این برای مردم جذابیت ایجاد میکرد که این اربعین چیست که عراقیها زندگیشان را برای آن گذاشتهاند؟ این اربعین چیست که ایرانیهایی که در طول سال ما را در مرز تحویل نمیگیرند، حالا توی قصه اربعین نیروی انتظامی و مرزبانی و سپاه و بسیج و آستان قدساش موکب میزنند و کفشمان را واکس میزنند و اسپند برایمان دود میکنند؟
مظلومترین زوار اربعین افغانستانیها هستند
غریبترین و مظلومترین زوار اربعینی، افغانستانیها هستند. یعنی حتی از پاکستانیها هم غریبتر. چرا؟ چون پاکستانیها زودتر میآمدند و قشنگ اربعین را حس میکردند، ولی افغانستانیها آخرین نفراتی بودند که به نجف و کربلا میرسیدند
این را هم بگویم که در سالهای گذشته همه قائل بر این بودند که غریبترین و مظلومترین زوار اربعینی، افغانستانیها هستند. یعنی حتی از پاکستانیها هم غریبتر. چرا؟ چون پاکستانیها زودتر میآمدند و قشنگ اربعین را حس میکردند، ولی افغانستانیها آخرین نفراتی بودند که به نجف و کربلا میرسیدند. با سختی زیاد میآمدند، دو تا کشور را با مشکلات زیاد رد میکردند، عراق سفارت نداشت و دیر به آنها ویزا میدادند، موکبها جمع میشد و تازه آنها به نجف و کربلا میرسیدند. در بینالحرمین میخوابیدند، با چه مظلومیتی کنار خیابان استراحت میکردند و آخ نمیگفتند. فقط به عشق اباعبدالله (ع) و راضی به همین که بالاخره به زیارت آمدیم و کربلا را دیدیم. اصلاً دنبال این نبودند که بگویند خیمهای نیست، کسی به ما چای نداد، مواکب جمع شده و غیره.
چرا زوار افغانستان دیر به اربعین میرسند؟
علت اصلیاش عدم صدور ویزا است. عراق سالهاست که در افغانستان خدمات کنسولگری ارائه نمیکند. فکر میکنم همان سال ۹۵ بود که چند روز قبل از مقدمات اربعین، در نزدیکی سفارت عراق در کابل انتحاری شد. این بهانهای شد که عراقیها جمع کنند و بروند. تا همین الآن هم عراق کار کنسولی ندارد. شاید در دولت قبل افغانستان سفیر داشت، ولی کار کنسولی انجام نمیداد. این باعث میشود که مردم افغانستان برای گرفتن ویزای عراق مجبور باشند به ایران سفر کنند. ایران هم میگوید من وقتی «ویزای دوبار ورود» میدهم که شما از عراق ویزا گرفته باشی. چون برای زوار افغانستانی که از داخل افغانستان میآیند ویزای دوبار ورود لازم است،؛ یکبار باید وارد خاک ایران بشوند و در برگشت از عراق هم همین مسیر را برگردند. ایران هم ویزای دوبار ورود را مشروط به ویزای عراق میکرد و میگفت باید ویزای عراق را داشته باشید تا ما ویزای ترانزیتی بدهیم. عراق ویزا نمیداد، ایران هم ویزا نمیداد! بعد اینجا چه میشد؟ اینجا کاروانها یک راه دیگر برای خودشان باز میکردند. گذرنامههای اعضای کاروان خودشان را به صورت غیرقانونی وارد ایران میکردند، بعد میبردند سفارت عراق، «موافقه» اش را میگرفتند. حالا موافقه چیست؟ شرکتهایی در عراق به نام کفیل و کفاله هست که آنها ضمانت میکنند که اینها تروریست نیستند و فقط برای زیارت میآیند. برگهای که این شرکتها برای زائرین افغانستانی میگیرند «کفاله» نام دارد. برای گرفتن این کفالهها هم باید پول پرداخت شود. هر چقدر واسطه بیشتر باشد، هزینههای زوار هم بالاتر میرود. یکی از مشکلات هم همین است. وقتی این کفاله صادر میشد، سفارت یا کنسولگری عراق برای زائران ویزا صادر میکرد. بعد از این بود که این شرکتها «مانیفست» این ویزاها را میگرفتند میبردند سفارت یا کنسولگری ایران در افغانستان، و آنجا تازه به آنها ویزای دوبار ورود میدادند. ویزای مانیفیستی چیست؟ معمولاً ویزاهایی که عراق میزند مانیفستی است؛ یعنی توی پاسپورت نمیخورد؛ عکس همه اعضا کاروان توی یک برگه چسبانده میشود و یک ویزا برای همهشان صادر میشود. این اسمش ویزای مانیفستی است. خود این جریان و برو و بیا و… باعث میشود که ویزا دیر صادر شود و زوار افغانستانی وقتی به کربلا برسند که همه موکبها جمع شده است.
زائران افغانستانی به خاطر تأخیر در صدور ویزا فضای اربعین را درک نمیکنند
خیلیها بعد از دقیقه نود میرسیدند و خیلیها اصلاً نمیرسند! چون عراق میگفت من ویزای اربعین من فقط تا پایان ماه صفر مهلت دارد. بنابراین اگر زوار افغانستانی اول ربیعالاول سر مرز میرسیدند، از ورودشان ممانعت میشد. خیلیها از ۲۵ صفر تا ۳۰ صفر با عجله و سرعت خودشان را میرسانند که بتوانند وارد عراق شوند. خیلی از اینها ورودشان به مرز عراق یکی دو شب آخر ماه صفر است. به خاطر همین دیگر فضای اربعینی را درک نمیکنند. ارزش اربعین این است که همه شیعیان در فضای اربعین حضور داشته باشند و یک اتحاد بین آنها شکل بگیرد، ولی شیعیان افغانستان از این فیض محروم میشوند.
متقاضیان اعزام به کربلا در بین «مهاجرین افغانستانی» سه دسته هستند
مهاجران افغانستانی که در ایران زندگی میکنند طبیعتاً با حال و هوای اربعین آشنا هستند. هم اربعین را بهتر درک میکنند و هم تشنهتر هستند. اما برای تشرف مهاجرین داخل ایران هم مشکلات زیادی وجود دارد که انتظار داریم حل شود. ما مهاجرین را سه دسته میکنیم. یک دسته آنهایی هستند که «کارت آمایش» دارند، یک دسته «پاسپورت اقامتی» یک ساله دارند، و دسته سوم کسانی هستند که در طرح اخیر «سرشماری» شدهاند.
زائرین افغانستانی داخل ایران چه مشکلاتی برای اعزام به اربعین دارند؟
کسانی که تازه سرشماری شدهاند تا قبل از این حضورشان غیرقانونی بوده است، اما الآن اطلاعاتشان ثبت شده است. از بین این سه دسته، آنهایی که غیر قانونی بودند و امسال در طرح شرکت کردهاند هیچوقت فرصت رفتن به کربلا را نداشتند. کسانی که پاسپورتی بودند در طول سال موقعیت رفتن به کربلا را داشتند و دارند، ولی به خاطر اینکه هزینهها خیلی بالاست، عملاً امکان تشرف به کربلا را ندارند. مگر کسانی که متمول هستند و میتوانند هزینههای آن را بپردازند که خیلی خیلی کم هستند. اینها کارشان نسبت به کسانی که از داخل افغانستان میآیند، راحتتر است، ولی هزینهها برایشان زیاد است. اگر در طول سال بخواهند عازم شوند باید بالای ۵۰۰ دلار خرج کنند. چون حتماً باید با کاروانها بروند و سفر کاروانی هم مخارج زیادی دارد. کسی نمیتواند شخصی برود. کاروانها هم تعداد مشخصی هستند که مورد تأیید جمهوری اسلامی هستند. اینطور نیست که کسی بگوید من میخواهم با پنج نفر از اعضای خانوادهام به کربلا بروم. در نتیجه پاسپورتیها هم خیلی کم به کربلا رفتند. دسته سوم «آمایشیها» هستند که آنها فقط و فقط در ایام اربعین فرصت رفتن به کربلا را دارند. آن هم فقط در همین سالهای اخیر برایشان میسر شده است. این افراد در چهل سال گذشته حتی حق بیرون شدن از شهرشان را هم نداشتند، چه برسد به خروج از کشور. اما خوشبختانه در جریان اربعین به همه آمایشیها گفته شد که ثبتنام کنند و با شرایطی عازم اربعین شوند. اینها کارتهای آمایش را به دفاتر کفالت تحویل میدهند، به جایش یک دفترچه گذر موقت دریافت میکنند و با همان دفترچه به عراق میروند. با داشتن این دفترچه نیازی به گرفتن ویزا هم نیست. چون با مذاکراتی که شده، این دفترچه برای حاکمیت عراق تعریف شده است و عراق با دیدن آن مهر خروج میزند و اینها میتوانند به کربلا بروند.
اربعین فرصت خوبی برای رفع شبهات و نزدیکی ملتها است
اگر سفر مردم افغانستان به اربعین را تسهیل بکنیم، پیوند مردم افغانستان با ایران بیشتر میشود. مهاجرین افغانستانی در ماههای گذشته به خاطر قطع دسترسی بانکها و محدودیتهای مختلف قدری شبهه و دلخوری دارند. سفر اربعین بهترین فرصت است که این گلایهها و شبهات را رفع کنیم
به خاطر سختگیریهایی که برای این سه دسته از مهاجرین افغانستانی داخل ایران هست، تا امروز تعداد کمی توانستهاند به اربعین بروند. بعید میدانم که ده درصد از مهاجرین تا امروز توانسته باشند به اربعین بروند. نهایتاً شاید ده درصدشان این توفیق را داشتهاند. و نود درصد خیلی است! یعنی تعداد خیلی زیادی از مهاجرین امکان تشرف را نداشتهاند. من معتقدم اگر سفر مردم افغانستان به اربعین را تسهیل بکنیم، پیوند مردم افغانستان با ایران بیشتر میشود. مهاجرین افغانستانی در ماههای گذشته به خاطر قطع دسترسی بانکها و محدودیتهای مختلف قدری شبهه و دلخوری دارند. سفر اربعین بهترین فرصت است که این گلایهها و شبهات را رفع کنیم. مردم نیاز به شستشوی کدورتها و ابهامات دارند و جریان امام حسین (ع) و اربعین بهترین شوینده این قصه است. اگر این اتفاق بیفتد خاطرات چند ماه اخیر پاک میشود. این اتفاق در میانه موج ایرانهراسی که وجود دارد، مهم است و میتواند پیوندها را بیشتر کند.
پیشبینی واکنش طالبان در قبال تشرف شیعیان افغانستان به زیارت اربعین
برخورد حاکمیت فعلی افغانستان نسبت به مقوله اربعین واقعاً قابل پیشبینی نیست. در قصه محرم هم یک جاهایی خوب برخورد کردند و یک جاهایی بد برخورد کردند. یک جاهایی دیدیم که بعضی مقاماتشان در هیأتهای عزاداری حضور پیدا کردند، یک جاهایی هم دیدیم که به عزاداران حمله کردند. قابل پیشبینی نیست. اما ما از خدا میخواهیم که مانعی ایجاد نکنند. منتها یک بوهایی میآید که آدم احساس میکند که قرار است مانع ایجاد کنند.
مانع اول؛ طالبان تمدید گذرنامهها در ایران را قبول ندارد
من به سه مورد اشاره میکنم. یک اینکه بعد از آمدن حاکمیت طالبان خیلیها شرایط تمدید پاسپورتهای افغانستان را نداشتند. اینها چه کار کردند؟ آمدند ایران و در تهران و مشهد گذرنامههایشان را تمدید کردند. این روزها زمزمه میشود که طالبان این تمدیدهای خارج از کشور را قبول ندارند و این پاسپورتها را غیرقانونی میدانند. لذا از خروج اینها از کشور جلوگیری شده است. موارد متعددی گزارش داریم که سر مرز گیر دادهاند و نگذاشتهاند کسی وارد ایران شود. فقط هم مربوط به اربعین نیست، بلکه کلاً به بهانه عدم اعتبار جلوگیری کردهاند. گفتند ما تمدید کردهایم، طالبان جواب دادهاند ما اصلاً قبول نداریم؛ شما باید در داخل افغانستان تمدید میکردید. بسیاری از کاروانها آمادگی این را گرفته بودند که پاسپورت زائرین مشتاق کربلا را از همین طریق در داخل ایران تمدید کنند؛ چون شرایط تمدید فعلاً در افغانستان هم محدود است، هم زمانبر است، هم در افغانستان همراهی نمیکنند. الآن کاروانها ماندهاند چه کنند؟ اگر چند هزار پاسپورت را به سختی به ایران بیاورند و تمدید کنند، بعد طالبان آنها را قبول نکند، چه کنند؟ این یک مانع است.
مانع دوم؛ خانمها بدون محرم اجازه سفر و خروج از کشور ندارند
مانع دوم شرط سفر در حاکمیت طالبان برای خانمها است که داشتن محرم است. ما در طول این سالها برای زیارت اربعین به هزاران یا دهها هزار نفر خانم برخوردیم که محارمشان با آنها نبودند. یا سر کار بودند یا گرفتاری داشتند. به خاطر همین معمولاً خانمها کاروانها را تشکیل میدادند. مثلاً در یک کاروان میدیدیم که ۱۵ نفر مرد هستند و شصت هفتاد نفر خانم هستند. اگر بخواهد این محدودیت ایجاد شود، تعداد زائرین اربعین ریزش بسیار شدیدی خواهد کرد. اگر خانمها بروند و ویزا بگیرند و بعد به خاطر این قضیه از تشرف آنها جلوگیری شود، به مشکل برمیخورند. اینجا هم کاروانها دارند دست به عصا راه میروند. در حال مذاکره با حاکمیت هم هستند و تا حالا به نتیجهای نرسیدهاند. طالبان میگویند قانون ما همین است.
مانع سوم؛ جلوگیری از ارسال پاسپورتها برای تمدید در ایران
مانع سوم چیست؟ اگر یادتان باشد گفتم که کاروانها در سالهای گذشته برای گرفتن ویزای عراق به ایران میآمدند و پاسپورتها را وارد خاک ایران تمدید میکردند و در سفارت عراق ویزا میگرفتند. لازمهاش این است که صد تا سیصد تا پاسپورت را از مرز رد کنند و به ایران بیاورند. حالا طالبان جلوی این قضیه را هم گرفتهاند. البته آن زمان هم غیرقانونی بود ولی به خاطر اربعین یا دلایل دیگر اغماض میشد. الآن طالبان سفت و سخت میگویند اصلاً جایز نیست. حتی شرکتهایی بودهاند که با طالبان صحبت کردهاند که اجازه بدهید نماینده ما این پاسپورتها را وارد ایران کند، اما تا حالا جواب مثبتی از طالبان دریافت نکردهاند. از آن طرف جمهوری اسلامی میگوید تا ویزای عراق را نداشته باشی، من ویزای دوبار ورود نمیدهم؛ از آن طرف هم طالبان اجازه نمیدهند پاسپورتها را از افغانستان خارج کنی. با این وجود مردم افغانستان چطور ویزای عراق را دریافت کنند؟
راه حل مشکلات «زائرانی که از داخل افغانستان» به اربعین عازم میشوند چیست؟
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با وزارت خارجه عراق رایزنی انجام کند و از عراق بخواهد نماینده صدور ویزایش را به کابل بفرستند. این نماینده در سفارت ایران و کنار کنسولگری ایران بنشیند. همان جایی که کاروانها میخواهند ویزا بگیرند، ویزای ایران و عراق را با همدیگر بگیرند. اینطوری دیگر لازم نیست پاسپورتها را از کشور خارج کنند و طالبان جلوگیری بکند و قضیه طول بکشد
اول درباره زائرین افغانستان حرف بزنم. راه حلش دو چیز است. یک اینکه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با وزارت خارجه عراق رایزنی انجام کند و از عراق بخواهد نماینده صدور ویزایش را به کابل بفرستند. این نماینده در سفارت ایران و کنار کنسولگری ایران بنشیند. همان جایی که کاروانها میخواهند ویزا بگیرند، ویزای ایران و عراق را با همدیگر بگیرند. اینطوری دیگر لازم نیست پاسپورتها را از کشور خارج کنند و طالبان جلوگیری بکند و قضیه طول بکشد. این یک راهکار است که نیازمند هماهنگی دو تا وزارت خارجه ایران و عراق است. این ایدهآل قصه است. حالا اگر به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد، جمهوری اسلامی خودش کوتاه بیاید. به کاروانها بگوید «من که میدانم تو کاروان زیارت اربعین هستی و میدانم که میخواهی ویزای عراق را بگیری؛ بیا همین الآن ویزای دوبار ورودت را میدهم. به محض اینکه وارد مشهد شدی، برو ویزای عراقت را هم بگیر و برو. همان دو سه روزی که میخواهی برای زیارت امام رضا (ع) در مشهد بمانید، مسئولانتان در همان مدت بروند و ویزای عراق را از کنسولگری عراق بگیرند و بروید». یعنی دیگر آن شرط ویزای دوبار ورود که به داشتن ویزای عراق مشروط کرده بودند را بردارند. الآن شرط از طرف ایران است نه عراق.
استفاده از ظرفیت «وکیل گذر» و «امام جماعات» در افغانستان برای رفع نگرانیهای امنیتی
حالا ممکن است یک دغدغههای امنیتی هم وجود داشته باشد. ایرادی هم ندارد. ما عرضمان این است که چند درصد احتمال مشکل امنیتی هست؟ اولاً با تجربه و اشرافی که به حمدلله مسئولان امنیتی ایران دارند، میتوانند افراد را تشخیص بدهند و تفکیک کنند. دوم اینکه راهکارهایی وجود دارد. شما با کاروانهایی تعامل کنید که در تمام این سالها با سفارت ایران در ارتباط بودند. اینها را میشناسید و سابقه دارند و سالها از سفارت ایران ویزای دوبار ورود گرفتهاند. اینها که آدمهای تازهکاری نیستند. یک راهکار دیگر هم استفاده از ظرفیت «وکیل گذر» در افغانستان است. «وکیل گذر» یعنی چی؟ در هر محلهای از افغانستان یک کلانتری وجود دارد که معتمد مردم است و همه مردم آن منطقه را میشناسد. در خیلی از امور وکیل گذر حتماً باید امضایی داشته باشد. مثلاً اگر کسی بخواهد برای بچهاش شناسنامه بگیرد، باید امضای وکیل گذر را داشته باشد. شما میترسید که تروریست وارد اربعین شود؟ کاروانها را مشروط کنید که برای هر زائری که ثبتنام میکنند امضای وکیل گذر و امضای امام جماعت مسجد را هم داشته باشند. وکیل گذر و امام جماعت هم نامه کسی را امضا میکنند که او را میشناسند. این سختگیری را برای کاروانها بگذارند و بگویند اگر این روند را طی نکنید برای سالهای بعد به شما مجوز نمیدهیم. این شدنی است.
نباید صورت مسأله را پاک کرد
منظور من این است که میشود؛ اینکه ما به خاطر احساس خطر همه را از این فیض محروم کنیم اشتباه است. این حرف منطقی نیست. الآن اگر بین ایرانیان کسی تروریست یا تکفیری باشد و به اربعین برود، چطور میخواهند متوجه شوند؟ این که خیلی راحتتر است. حالا شما بگویی «چون ممکن است در این جمعیت چند تروریست ایرانی باشد ما به هیچکس اجازه نمیدهیم»، منطقی است؟ نباید صورت مسأله را پاک کرد، بلکه باید راهکار پیدا کرد. اینها راه حلها برای تسهیلگری حضوری زائرینی بود که از داخل افغانستان به اربعین میروند.
راه حل مشکلات «مهاجرین افغانستانی» که از داخل ایران اعزام میشوند چیست؟
حالا درباره آن سه دستهای صحبت کنیم که در ایران هستند. یک دسته «کارت آمایش» دارند. کارت آمایشیها تنها در اربعین میتوانند به کربلا بروند. دولت آقای رئیسی محبت کند و انحصار اربعین را بردارد. اجازه بدهند که کارت آمایشیها در طول سال هم بتوانند به کربلا بروند. همان دفترچه گذر موقت که برای اربعین صادر میکنند، در طول سال هم صادر کنند. واقعاً چه اتفاقی میافتد؟ نکته مثبت این اتفاق این است که جمعیت را در کل سال تقسیم میکند. کسانی که برایشان حضور در اربعین سخت است، بتوانند در طول سال بروند. از طرفی این کار موجب دلگرمی مهاجرین به نظام اسلامی میشود. الآن یک شائبهای که در بین شیعیان هست این است که جمهوری اسلامی به شیعه بودن ما کم توجه است. اگر این اتفاق اجرایی شود، معلوم میشود که این نظام شیعی است و برای محبین اهل بیت (ع) ارزش قائل است. کار سختی نیست، فقط میخواهد که در طول سال تدبیر شود. ضمن اینکه نخبگان افغانستان میتوانند کمک بکنند که این روندها تسهیل شود. میتوانند کار را به هیأتها بسپارند. بگویند در این شهر فلان هیأت مورد تأیید ماست و فقط این هیأت میتواند کاروان ببرد. شرط بگذارند. این قابل مدیریت است.
لطفاً ویزا را زود صادر کنید! / هنوز تکلیف کسانی که ثبتنام کردهاند مشخص نیست
خیلیها برای اربعین ثبتنام کردهاند ولی دفاتر کفالت گفتهاند بروید، به شما خبر میدهیم. همیشه میگذارند و روز آخر اعلام میکنند. مهاجرین که در ایران هستند چرا باید کارشان طول بکشد؟
پس اولاً اینکه در طول سال هم اجازه بدهند، دوماً اینکه ویزا را زود صادر کنند. الآن خیلیها برای اربعین ثبتنام کردهاند ولی دفاتر کفالت گفتهاند بروید، به شما خبر میدهیم. همیشه میگذارند و روز آخر اعلام میکنند. مهاجرین که در ایران هستند چرا باید کارشان طول بکشد؟ از اول سفر ویزایش را بدهید برود. ما از دولت آقای رئیسی انتظار داریم مشکلات را حل کنند. نکته سوم اینکه در ثبتنام سختگیری نکنند. ما موارد متعددی شنیدهایم که طرف رفته ثبتنام کند ولی به او گفتهاند وقت ثبتنام گذشته است و دیر آمدهای. بابا هنوز هیچکس نرفته و هیچ اتفاقی نیفتاده، چرا جلوگیری میکنند؟ مهاجرین باید به سختی پول فراهم کنند و شرایطشان را مدیریت کنند. اینطور نیست که مثل ایرانیها از سال قبل برای رفتن به اربعین برنامهریزی داشته باشند. تازه بعد از دهه اول که زمزمه اربعین میشود میگویند ما برویم پولی جور کنیم و برویم. واقعیت این است. پس کمک کنند که این افراد با مشکلات کمتر راهی شوند. اینها سه پیشنهاد برای حل مشکل آمایشیها بود.
دولت سفر اربعین کسانی که در سرشماری اخیر شرکت کردهاند را تسهیل کند
یک درخواست هم نسبت به کسانی که در طرح سرشماری اخیر شرکت کردهاند داریم. چه درخواستی؟ اینکه این دسته را هم مثل کارت آمایشیها با «دفترچه گذر موقت» راهی کنند. اینها هم در وزارت کشور ثبت شدهاند دیگر. کد دارند و اسمشان نوشته شده است. اتفاقاً برای غربالگری جمعیت مهاجرین هم مفید است. هر چقدر شما اطلاعات بیشتری داشته باشید و بدانید چه کسانی به شما مراجعه کردند و چه کسانی زائر اربعین بودند، این به شما هم کمک میکند که مهاجرین را راحتتر غربالگری کنید. اجازه بدهند اینها هم راهی شوند. سالهای پیش میگفتند اینها حضورشان غیرقانونی است و اطلاعاتی نداریم و اینها. امسال که خداراشکر ثبتنام شدهاند و اثر انگشتشان را گرفتهاید و از آنها آدرس دارید. اینها را امسال راهی کنید و سختگیری نکنید. این در تقویت نگاه ارزشی و انقلابی در میان مهاجرین و رفع سوءتفاهمها و شبهات و کدورتها خیلی کمک میکند.
مذاکره با وزارت خارجه عراق برای حل مشکلات پاسپورتیها
امام حسین (ع) بهترین فرصت است که مهاجرین به عشق اباعبدالله (ع) در کشتی نجات امام حسین (ع) و زیر پرچم جمهوری اسلامی بنشینند
آخرین دسته هم پاسپورتیهایی هستند که اقامت یک ساله دارند. ببینید؛ خود ایرانیها که شرط ویزا را ندارند، کارتهای آمایش هم که بدون ویزا و با همان دفترچههای گذر موقت میروند. تنها کسانی که باید پول بسیار گزافی پرداخت کنند پاسپورتیها هستند. پولی بین ۶۰ تا ۱۰۰ دلار ویزای عراق را باید بدهند. عدد دقیق را نمیدانم ولی از ۶۰ دلار قطعاً کمتر نیست. جدا از این پول «موافقه» هم هست؛ همان پولی که به شرکتهای عراقی میدهند تا تضمین بدهند که این افراد تروریست نیستند. اینها هزینه را بالا میبرد. عرض من این است شرایطی فراهم کنند تا کسانی که در ایران اقامت یک ساله دارند، یعنی آنها که اسمشان به عنوان کسی که در خاک جمهوری اسلامی زندگی میکند ثبت است، با همین مهرهای اقامت یک ساله اقامت بتوانند عازم شوند. کافی است نیروی انتظامی ایران با مرزبانی عراق صحبت کند تا همین مهرهای اقامت یک ساله را به منزله ویزای عراق حساب کنند. همانطور که از ایرانیها و کارت آمایشیها ویزا نمیخواهند، از این دسته هم ویزا نخواهند. من شنیدهام که دولت عراق توی این قصه حرفی ندارد. دولت عراق که کارت آمایش را پذیرفته، چرا این را نپذیرد؟ این به مذاکره و پیگیری از طرف جمهوری اسلامی نیاز دارد. حتی اگر این اتفاق هم نیفتاد و شرط ویزا را نگه داشتند، حداقل در صدور ویزا سختگیری نکنند و آن برگه «کفالت» را طلب نکنند. کسانی که در ایران پاسپورت دارند در خاک جمهوری اسلامی زندگی میکنند و دقت امنیت جمهوری اسلامی هم از امنیت عراق بیشتر است. وقتی جمهوری اسلامی به این فرد اقامت یک ساله داده، مشخص است که تروریست نیست. بنابراین حداقل پول کفالت را نگیرند و ساده و سریع کار اینها را راه بیندازند.
متناسب با گام دوم انقلاب درباره زائران افغانستانی اربعین تصمیمگیری شود
حرف آخر من این است که جریان اربعین در میان شیعیان افغانستان از سال ۹۵ آغاز شد که سال اول تولیت آقای رئیسی در آستان قدس بود. حمایتی که آستان قدس از زائرین افغانستانی انجام داد باعث شد شور مردم افغانستان در جریان اربعین بیشتر شود. الآن که نظام اجرایی کشور در دست آقای رئیسی است، انتظار ما این است که در خور تواناییهایشان از زائرین افغانستانی حمایت شود. ما انتظار داریم که متناسب با گام دوم انقلاب و دولت انقلابی تصمیم گرفته شود. اینها باعث میشود نگاه اسلامی و تفکر ارزشی و انقلابی در میان شیعیان تقویت شود و با ایرانهراسی که این مدت رواج افتاده مقابله شود. امام حسین (ع) بهترین فرصت است که مهاجرین به عشق اباعبدالله (ع) در کشتی نجات امام حسین (ع) و زیر پرچم جمهوری اسلامی بنشینند.