به گزارش خبرنگار مهر، نشر هنوز کتاب «راهنمای کنجکاوانه اندیشیدن» از مجموعه جستارهایی برای زندگی مؤسسه مدرسه زندگی را با ترجمه فاطمه زمانی در شمارگان هزار نسخه، ۱۴۰ صفحه و بهای ۴۹ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب با اجازه از مؤسسه مدرسه زندگی و آلن دوباتن به فارسی ترجمه شده است.
«راهنمای کنجکاوانه اندیشیدن» با ترکیب دو رویکرد فلسفی و روانشناسی نسبت به برخی از مهمترین مسائل روزمره، کنجکاوی مخاطبان را زنده نگه میدارد. این کتاب با بیانی ساده مخاطبان را با برجستهترین شخصیتهای فلسفی در دورههای مختلف تاریخی آشنا میکند و نشان میدهد ایدههای آنها با ملموسترین تجربیات زندگی پیوند خوردهاند.
کتاب شامل ۲۶ بخش به ترتیب با عناوین زیر است:
«خودت را بشناس: همراه با سقراط».
«بیاموزیم آنچه در ذهنمان میگذرد به زبان آوریم؛ همراه با لودویگ ویتگنشتاین».
«سخت است که بدانیم واقعاً چه میخواهیم؛ همراه با سیمون دو بووئار».
«شاید شما مسئول عصبانیت دیگران نباشید؛ همراه با ابن سینا».
«دیگران بدجنس نیستند، حالشان خوب نیست؛ همراه با زارا یاکوب».
«زیاد انتظار نداشته باشید؛ همراه با سنکا».
«شاید خستهاید؛ همراه با ماتسوئو باشو».
«عادی بودن عادی نیست؛ همراه با آلبرکامو».
«هیچکس نمی داند… همراه با رنه دکارت».
«مؤدب بودن مهم است؛ همراه با کنفوسیوس».
«چرا کارمان را به تعویق میاندازیم؛ همراه با هوپاتیای اسکندرانی».
«چرا این قدر دشوار است که بفهمیم با زندگیمان چه کنیم؛ همراه با ژاک ژان روسو».
«برخلاف تصور ما کارهای خوب دشوارند؛ همراه با فریدریش نیچه».
«نقطه ضعفِ نقطه قوت؛ همراه با رلف والدو امرسون».
«کینتسوگی؛ همراه با بودا».
«به جای غرزدن آموزش بدهید؛ همراه با ایمانوئل کانت».
«مسئله ذهن و بدن؛ همراه با ژان پل سارتر».
«چرا احساس تنهایی میکنید؛ همراه با میشل دو مونتنی».
«معنای زندگی؛ همراه با ارسطو».
«چرا از چیزهای ارزان بدمان میآید؟ همراه با مری وولستنکرافت».
«در اخبار همیشه همه ماجرا را تعریف نمیکنند؛ همراه با ژاک دریدا».
«هنر همانا تبلیغ کردن چیزی است که واقعاً به آن نیاز داریم؛ همراه با گئورگ ویلهلم فریدریش هگل».
«چرا بعضی افراد حقوق بیشتری میگیرند؟ همراه با آدام اسمیت».
«انصاف چیست؟ همراه با جان راولز».
«چه طور بر خجالت غلبه کنیم؟ همراه با ابن میمون».
«چرا زندگی در دوران بزرگسالی سخت میشود؟ همراه با … خود فلسفه».
در بخش همراه با ابن سینا از این کتاب چنین آمده است:
«فیلسوفان بسیاری به این موضوع علاقه داشتهاند که چرا ما به راحتی دچار سوءتفاهم میشویم، مثل مواقعی که فکر میکنیم دیگران از دست ما عصبانی هستند در حالی که واقعاً عامل دیگری باعث رنجش آنها شده است. یکی از مهمترین این فیلسوفها مردی است به نام ابن سینا که در فرهنگ غرب به «اَوِسینا» معروف است.
ابن سینا تقریباً هزار سال پیش به دنیا آمد و بیشتر عمرش را در ایران زندگی کرد (که آن روزها به آن پارس میگفتند.) او دانشمند و پزشک خیلی موفقی بود و بسیاری از شاهزادگان و حاکمان میخواستند او مشاورشان باشد. ابن سینا مسلمانی معتقد بود اما درباره ایدهها و مذاهب مختلف خیلی کنجکاو بود و زمان زیادی را صرف مطالعه آثار دو فیلسوف یونانی، سقراط و ارسطو میکرد؛ دو فیلسوفی که در این کتاب از آنها نام بردهایم.
ابن سینا سخت کوش بود. او اغلب تا نیمههای شب به مطالعه، تحقیق و نوشتن مشغول بود. از نظر ابن سینا هر انسانی دو بخش دارد: یک بخش بیرونی که هرکسی میتواند آن را ببیند و یک بخش درونی که فقط خود فرد میتواند آن را درک کند (او آن را «نفس» مینامید.) ما از کارها و گفتههای دیگران چیزهایی درباره آنها میفهمیم، اما اغلب آنقدر نمیدانیم که بتوانیم تصویر درستی از «خود واقعی» آنها داشته باشیم.
این خیلی جالب است که شخصی متعلق به دورانی خیلی دور چنین ایده جالب و خوبی داشت درباره اینکه چرا شما نمیتوانید دیگران را خوب بشناسید و این که چرا ممکن است گمان کنید دیگران از دست شما عصبانی هستند، در حالی که آنها از موضوع دیگری ناراحتند. شاید نتوانید آنچه دیگران را عصبانی کرده ببینید اما میتوانید یاد بگیرید که به آن فکر کنید.»