خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: در فضای پساجنگ دوم جهانی نمیتوان یک بحران نظامی فراگیر را بدون مداخله سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان ناتو تصور کرد، حال این بحران میتواند در افغانستان و عراق باشد یا اوکراین و تایوان.
در ارتباط با تاریخچه، اعضا و اهداف ناتو نیاز به یادآوری است که این یک ائتلاف نظامی میان کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی است و آن گونه که از نام آن مشخص است قدرتهای دو سوی اقیانوس اطلس را بههم پیوند میدهد.
ناتو در سال ۱۹۴۹ میان ۱۲ کشور تشکیل شد و هدف اولیه آن مقابله با نفوذ و سلطه اتحاد جماهیر شوروی در اروپا بود. این سازمان در طول جنگ سرد گسترش یافت و کشورهای دیگری از جمله ترکیه را بهعنوان عضو پذیرفت. اما این گسترش پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز ادامه یافت و مرزهای ناتو به سمت شرق اروپا گسترده شد، بهطوری که اوج آن از سال ۱۹۹۷ به بعد بود و بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ تعداد ۱۰ کشور کمونیستی سابق از جمله لهستان، مجارستان، آلبانی و لیتوانی به عضویت ناتو در آمدند.
ناتو با در نظر گرفتن سوئد و فنلاند، ۳۲ عضو دارد. پیشتر آخرین آنها مقدونیه شمالی بود که در سال ۲۰۲۰ به سازمان پیوست. فقط دو عضو ناتو یعنی آمریکا و کانادا غیراروپایی هستند. در ارتباط بابودجه نظامی این ائتلاف میتوان به بیانیه اخیر این سازمان اشاره کرد که بر اساس آن، «بودجه نظامی ناتو برای سال ۲۰۲۲ با کاهش سه درصدی نسبت به سال گذشته، یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون یورو (۱.۷۷ میلیارد دلار) تعیین شده است.»
بحران اوکراین؛ بهانهای برای هراس افکنی و یارگیری
بسیاری از صاحبنظران و مقامات سیاسی در جهان، ناتو را متهم ردیف اول بحران اوکراین میدانند که با دامن زدن به این بحران، در صدد هراس افکنی و یارگیری در شرق اروپا برآمد؛ موضوعی که در اظهارات «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان به آن اشاره شد.
عبداللهیان ریشه بحران اوکراین را اقدامات تحریکآمیز ناتو دانست و در صفحه توئیتر خود نوشت: «بحران اوکراین ریشه در اقدامات تحریک آمیز ناتو دارد. ما توسل به جنگ را راه حل نمیدانیم. برقراری آتش بس و تمرکز بر راه حل سیاسی و دموکراتیک یک ضرورت است.»
نمیتوان به ناتو و اساسنامه آن اشاره کرد و بی اعتنا از کنار دو بند مهم آن یعنی بندهای ۵ و ۱۰ گذشت. از نگاه ناظران، مهمترین کارکرد سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «دفاع جمعی» یا ماده ۵ پیمان است. بر اساس بند ۵ حمله به هر یک از اعضای ناتو حمله به تمام اعضا محسوب میشود و کلیه کشورها باید در مقابل آن اقدام کنند.
این ۲ بند که اولی به امنیت اعضا و دیگری به بسط آن ارتباط مییابد بسترساز یارگیری و تسری چشمگیر این ائتلاف به اروپای شرقی بین ۱۹۹۸ تا ۲۰۲۲ شدهاست. بنابراین ناتو یک سیاست «درهای باز» برای پذیرش و استقبال از اعضای جدید در نظر گرفته که عضویت سوئد و فنلاند از همین مسیر تحقق یافت.
اینک نیز بحران اوکراین جدا از اینکه برای یارگیری به کمک ناتو آمدهاست، در حکم ابزاری برای پر کردن شکاف و حل اختلافات درورنی سازمان ناتو است.
از نگاه کارشناسان، هیچ رخدادی مانند جنگ، آن هم در مقابل کشوری که ناتو رسالت اصلی خود را برای مقابله با آن تعریف کرده، نمیتواند به تقویت جبهه نظامی غرب کمک کند. به همین دلیل غرب نه تنها برای وقوع آن زمینهچینی کرد بلکه با وجود عواقب گستردهای که دارد برای فرسایشی شدن آن نیز تلاش خواهدکرد.
عمیقترین شکافهای درونی ناتو
اعضای ناتو در سالهای گذشته در عمل آشکارا از اختلافات درونی بلوک خود پرده برداشتند؛ اختلافاتی که در دوره ترامپ تشدید شد و در ماههای گذشته که موضوع الحاق دو کشور اسکاندیناوی مطرح شد، بار دیگر خود را نشان داد. در ادامه به مواردی از آن شکافها و اختلافات اشاره میشود؛
۱. اتحادیه اروپا در پی تعریف هویتی مستقل برای خود
آمریکا و اروپا به عنوان دو ستون ناتو در دوره ترامپ از یکدیگر فاصله قابل توجهی گرفتند به طوری که این شکاف هر روز تعمیق میشد که البته شکاف دو سوی اقیانوس اطلس بیارتباط با سیاستهای کاخ الیزه و تکاپوی ماکرون برای ایجاد «ارتش واحد اروپایی» نبود. چرا که در سالهای اخیر به دنبال ورود رئیس جمهوری جوان فرانسه به کاخ الیزه، تکاپوی اروپا برای دستیابی به سیستم دفاعی- امنیتی مشترک افزایش یافت؛ سیستمی که بدون تکیه بر ناتو، بتواند جوابگوی تأمین امنیت و پیشبرد اهداف نظامی قاره سبز باشد.
ماکرون پیش از روی کار آمدن بایدن در گفت وگو با نشریه «اکونومیست» به انتقاد از شرایط موجود در ناتو پرداخت و به طور مستقیم سیاستهای کاخ سفید را به چالش کشید و گفت: «آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، مرگ مغزی ناتو است»؛ جملهای که از عمق اختلافات و ناهمسویی داخلی پیمان نظامی مذکور حکایت میکرد.
پس از آن موضعگیری جنجالی، ماکرون در گفتگو با روزنامه «وال استریت ژورنال» و همچنین «رادیو اروپا یک» تاکید کرد که «ما نمیتوانیم از اروپاییها حفاظت کنیم مگر این که یک ارتش اروپایی واقعی داشته باشیم.»
در آن زمان ایده ماکرون مبنی بر استقلال نظامی اتحادیه از آمریکا به مذاق ترامپ خوش نیامد و وی همزمان با ورود به پاریس برای شرکت در مراسم صد سالگی پایان جنگ جهانی اول، در یک توئیت از برنامه ۱۰ کشور اروپایی برای طرح دفاع مشترک انتقاد کرد و نوشت: «ماکرون رئیسجمهوری فرانسه به تازگی پیشنهاد داده که اروپا ارتش خود را تشکیل دهد تا بتواند از خود در مقابل آمریکا، چین و روسیه دفاع کند. بسیار توهینآمیز است. بهتر است اروپا ابتدا سهم عادلانه خود در ناتو را بپردازد؛ سهمی که آمریکا آن را به مقدار زیادی تأمین میکند.»
۲. پرداخت عادلانه سهم؛ چالش مداوم آمریکا با اعضا
هزینههای ناتو و حقالسهم هر یک از اعضا، مهمترین اختلاف آمریکا و بازیگران اروپایی در سالهای گذشته بوده است. در سال ۲۰۱۴ اعضای این سازمان توافق کردند تا سال ۲۰۲۴ سالانه ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه این سازمان اختصاص دهند؛ توافقی که همواره از سوی اعضای این پیمان نظامی حتی خود فرانسه نادیده گرفته و به اختلاف داخلی بدل میشود.
۳. اختلافات سیاسی- امنیتی میان اعضا
این چالش سیاسی و امنیتی بعد از بحران اوکراین و مطرح شدن الحاق سوئد و فنلاند به پیکره ناتو آشکار شد؛ زمانی که ترکیه به عنوان کشوری که دومین ارتش بزرگ ناتو را در اختیار دارد با پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو به شدت مخالفت کرد. در نهایت بده بستان های سیاسی دوجانبه بین آنکارا و مقامات آن ۲ کشور و نیز رایزنیهای سران ناتو با ترکیه، مسیر الحاق آنها را به این ائتلاف هموار کرد.
در حالی ناتو با پیشبرد پروژه روسیه هراسی در صدد گسترش این ائتلاف نظامی به شرق اروپا است اما همین موضوع به اقدام متقابل کرملین منجر شده تا به تقویت ائتلافهای منطقهای و فرامنطقه ای علیه غرب اقدام کند. بنابراین رویکرد مسکو در تقویت ائتلافهای آسیایی همچون «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» (EAEU) را میتوان در این راستا تفسیر کرد.
با گذشت ۷ ماه از بحران اوکراین، اینک غرب پروژه تازه ای را در تایوان کلید زده تا با تحریک سران پکن و راه انداختن یک جنگ دیگر، ضمن ترویج چین هراسی، بستر را برای عضو گیری ناتو در این پهنه جغرافیایی هموار کند؛ نکتهای که از نگاه سران پکن دور نمانده و به رغم سفرهای مکرر مقامات آمریکا از «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان گرفته تا تور دیپلماتیک دیگر نمایندگان به تایوان، تا کنون چین از ورود به رویارویی نظامی اجتناب کرده است.
حسن شکوهی نسب: کارشناس مسائل بین الملل