به گزارش خبرنگار مهر، شاید اغراق باشد اگر انتخابات اخیر کمیته ملی المپیک را پرحاشیه ترین انتخابات تاریخ این کمیته در نظر گرفت اما قطعاً با در نظر گرفتن پروسه طی شده - صفر تا صد مسیر- یکی از متفاوتترین انتخابات کمیته و در کل ورزش ایران را در همین مجمع اخیر شاهد بودیم به خصوص از حیث نتیجه و سرانجامی که برای چهار سال ورزش ایران تعیین کننده خواهد بود.
برای مجمع انتخاباتی ۶ شهریورماه تلاشهای زیادی صورت گرفت که البته بیشتر آنها جهت «تعویق» یا «منافع شخصی» بود تا برگزاری سالم و قانونمند؛ به همین جهت بود که پس از سه بار تعویق همچنان کوتاهیهایی با هدف ملغی شدن دوباره انتخابات صورت گرفت، در عین حال اما رایزنیهای هم انجام میشد برای قرار گرفتن در ترکیب مجمع و باز شدن راهِ کاندیدا شدن؛ تعیین لحظه آخری کارشناسان خبره، جابه جایی و صدور احکام جدید در فاصله دو سه هفته مانده به انتخابات، سرپیچی از دستورالعمل خودنوشته و اعلام استعفا برای سرپوش گذاشتن روی آن، انکار کردن بازنشستگی و بعد از آن رایزنی جهت اخذ مهلت یک ماهه، اعلام دیرهنگام کاندیداهای تایید صلاحیت شده و...
همه اینها با هدف حضور منعفت طلبانه در انتخابات انجام شد اما نتیجه به دست آمده نشان داد که برخی طبلها به قدری تو خالی بوده که آخرین تیر صاحبشان برای بقا و ادامه حیات در ورزشِ بی قاعده و بی حساب به سنگ سردِ اعضای مجمع خورد.
«خانه تکانی» پایهای و اساسی در ساختار هیات رئیسه و هیات اجرایی کمیته ملی المپیک شاید بتواند حق مطلب در این زمینه را ادا کند در حالی که از مجموع افرادی که طی ۴.۵ سال گذشته متصدی هیات رئیسه و هیات اجرایی کمیته ملی المپیک شدند بودند نفراتی که همچنان مدعی کرسیهای خود بودند و بعضاً به هر دری هم زدند تا بتوانند به انتخابات ورود دوباره داشته باشند. معرفی به عنوان کارشناس خبره و جابه جایی از صندلی دبیرکلی کمیته به ریاست آکادمی ملی المپیک راههایی بود که پیش پای برخی از این اعضا گذاشته شد اما در نهایت هیچیک از آنها نتوانستند برای برای ماندگار شدن در ترکیب هیات اجرایی رای موافق اعضای مجمع را بگیرند.
این در حالی است که پیش از این هیات رئیسه و هیات اجرایی کمیته ملی المپیک، اعضایی در اختیار داشت که «دو دوره ای» به حساب میآمدند مانند محمد علیپور و فضل الله باقرزاده که در دوره ریاست کیومرث هاشمی عضو هیات اجرایی بودند و در انتخابات سال ۹۵ که به ریاست سیدرضا صالحی امیری منجر شد هم به ترتیب به عنوان عضو هیات اجرایی و نایب رئیس از مجمع رای گرفتند. این دو نفر برای انتخابات دو روز پیش هم کاندیدا شدند اما تعداد آرای آنها حتی به حدی نرسید که وارد رقابت برای دور دوم شوند. کمااینکه مجید شایسته، مجید کیهانی و کیکاوس سعیدی هم با وجود تمام تلاشهایی که برای باز شدن راه انتخاباتی خود داشتند، نتوانستند یکی از ۱۲ کرسی هیات رئیسه و هیات اجرایی (بدون احتساب نماینده کمیسیون ورزشکاران) را در اختیار بگیرند.
بدین ترتیب در اتفاقی جالب، کمیته ملی المپیک با یک «خانه تکانی» اساسی و بدون حضور هیچ بازماندهای از دور قبل، مرحلهای جدید از حیاتش را آغاز میکند و این مسئله بیشتر از هر موضوعی میتواند بیانگر نارضایتی نسبت به عملکرد اعضای هیات اجرایی قبل باشد، نفراتی که بیشتر حضورشان در گردهماییها، نشستها، سفرها و عکسها چشمگیر بود و اصل عملکردشان زیر سایه اقدامات ماندگار شخصِ صالحی امیری طی چهار سال گذشته پنهان شده بود اما برگزاری مجمع انتخاباتی و برگههای رایی که به صندوق انداخته شد، پرده از واقعیت آنها برداشت.
به هر حال «عملکرد» یکی از فاکتورهای تعیین کننده در تعیین سرنوشت افرادی است که کاندیدای انتخابات میشوند. شاید وعده و وعید و جمع کردن سیاهی لشکر برای رسیدن به هدف کمک حال باشد اما عملکرد و قرار دادن نتیجه بررسی آن روی کفه ترازو میتواند حرف آخر را در بلی و خیر یک رای بدهد.
از طرفی ردپای برخی تدبیرها یا همان مهندسی انتخابات هم در این رفت و روب یکباره در ساختار مدیریتی کمیته ملی المپیک دیده میشود. مجمعی که یکشنبه گذشته در آکادمی ملی المپیک برگزار شد، بدون تنش اما به دنبال رایزنیهای زیرپوستی به سرانجام رسید و به خصوص در مورد گزینه اصلی که ریاست بود به نتیجه دلخواهش دست یافت و همین روال تقریباً تا آخرین رای گیری ادامه پیدا کرد.
البته که رایزنی و مذاکره جزو ذات هر انتخاباتی است و هر یک از قطبهای درگیر در انتخابات به این واسطه، هدف مورد نظر خود را جستجو میکنند. ریشه مهندسی شدن انتخابات هم از همین جا ایجاد میشود و نمیتوان نقدی به آن وارد کرد وقتی بدون تخطی از قانون و زیر پاگذاشتن اصولش انجام شده است.
آنچه مسلم است، اعضای قانونی مجمع کمیته ملی المپیک کرسیهای هیات رئیسه و هیات اجرایی این کمیته برای چهار سال آینده را در اختیار کسانی قرار دادند که هیچ ریشهای در ترکیب قبلی ندارند، قطعاً این واگذاری صد در صدی با این نیت انجام شده که نفرات جدید با نگاه فراگیرتر و همه جانبه روی صندلی خود قرار بگیرند نه بهره شخصی و رشتهای مختص خود و نهایتاً کنار دستیهایشان.