به گزارش خبرنگار مهر، نشست «داستان سیاسی در ایران» با حضور محمد حنیف نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی، توسط کانون اندیشه جوان بهطور مجازی در صفحه اینستاگرام اینکانون برگزار شد.
حنیف در ابتدای اینبرنامه با اشاره به تاریخچه سیاست در ادبیات گذشته، اظهار داشت: سیاست در ادبیات گذشته ما پیشینه عمیقی دارد. در بسیاری از آثار ادبیات کهن مانند نصایح الملوکات و حتی بسیاری از مثنویها مانند گلستان سعدی و اثر ماندگار حافظ تأثیر سیاست وجود دارد. بسیاری از بزرگان با تعریف داستان سیاسی موافق نیستند و آن را قبول ندارند به همین خاطر در فرهنگهای ادبیات داستانی تعریفی از داستان سیاسی آورده نشده در حالی که نویسندگان برجستهای وجود دارند که به این مسئله پرداختند و در بسیاری از دانشگاههای معتبر کشورهای دیگر این مفهوم تدریس میشود. برخی معتقدند داستان سیاسی در کشورهایی که از نظر سیاسی، توسعه یافته هستند با کشورهایی که هنوز توسعه نیافتند متفاوت است. به هر حال چه موافق باشیم چه مخالف، داستان سیاسی وجود دارد. حتی برخی داستانها به دلایل سیاسی در زمان خود منتشر نشدند مانند بینوایان نوشته ویکتورهوگو و یا قلعه حیوانات که در شوروی ممنوع بوده است.
وی در تعریف داستان سیاسی گفت: مفهوم اصلی در سیاست، قدرت و در داستان روایت است. بنابراین هر روایت و داستانی که به قدرت و سازوکار آن، گروههای سازمان یافته در جدال یا تأیید گروه دیگر یا حاکمیت بپردازد، در حقیقت یک رمان و داستان سیاسی است. داستان سیاسی را به چند گونه میتوان تقسیم کرد؛ یک زیرگونه از داستان سیاسی، داستانهایی هستند که به مفهوم قدرت، سیاست و حکومت در قدرتها میپردازند ممانند نون والقلم جلال آل احمد و کوری ژوزه ساراماگو. گونه دیگر داستانهایی است که به درگیری قوای اشغالگر با حاکمیت یا مردم میپردازد مانند داستان خرمگس اثر اتر اتل لیلیان وینیچ و آتش در خرمن حسین فتاحی. برخی داستانها با رمز و نشانه به نقد حاکمیت میپردازند مانند سرگذشت کندوهای جلال آل احمد و یا قلعه حیوانات جورج اورول. داستانهایی نیز هستند که به صورت واقعگرایانه به سیاست میپردازند مانند داستان شوخی میلان کوندرا و طبل آتش شیرزادی. گونه دیگر داستان سیاسی، داستانهایی هستند که از طریق نشان دادن افسردگی، فقر و پوچی یک ملت سیاسی هستند مانند داستان عزاداران بیل ساعدی و داستان خوشههای خشم جان اشتاین بک.
اینداستاننویس در ادامه گفت: منظور از اینکه یک داستان سیاسی است این نیست که در این داستان رگههای اجتماعی و انواع دیگر وجود ندارد بلکه ممکن است داستان از نظر قالب و شیوه نوشتن هر نوعی باشد مانند اینکه واقعگرا یا رئالیسم جادویی باشد. آنچه که باعث میشود یک داستان سیاسی نامگذاری شود این است که عنصر تعیین کننده در حرکت داستان، تحول شخصیتها و کشمکشهای سیاست، درگیری و مسائل مربوط به قدرت و سیاست باشد. این اتفاقی است که در دورانهای مختلف افتاده است. بنابراین داستانهایی که متأثر از حوادث سیاسی زمان هستند داستان سیاسی محسوب میشود اما برخی داستانها از نظر برخی نویسندگان به هیچ وجه داستان سیاسی به حساب نمیآیند مانند داستانهایی که به فقر و بدبختی مردم اشاره دارند و گویی به گونهای به سیاست طعنه میزنند.
حنیف با اشاره به سیر تاریخی داستان سیاسی گفت: دوره تاریخی ما یک سیر تحول، تأثیر و تأثری در وضعیت کتاب به ویژه رمان را پشت سر گذاشته است. داستان سیاسی پیوند عمیقی با دورهها و تحولات تاریخی مختلف دارد. تقسیم بندیهای مختلفی در این ارتباط وجود دارد که یک نمونه آن را بیان میکنم؛ یک دوره بعد از دوره ناصری و از دوره مشروطیت از سال ۱۲۸۵ تا سال ۱۳۰۰ است که بعد از قتل ناصرالدین شاه آرام آرام مملکت دچار هرج و مرج و در عین حال مقداری آزادی زیاد میشود و این عوامل سبب میشود آثار جدیدی نگاشته شود. دوره بعدی از ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ است در این دوره خفقان در کنار نوگرایی وجود دارد به تبع تحولات جامعه، داستان نویسان نیز در این دوره متناسب با شرایط مینویسند.
وی افزود: دوره بعد از سال ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۳۲ است، در این دوره مملکت با آزادی نسبی مواجه است و نویسندگان ناگفتههای دوران خفقان را مینویسند. در دوره بعدی یعنی از ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۹ باز یک دوره خفقان حاکم میشود، این دوره همزمان است با ظهور داستانهای رمزی و تمثیلی. دور بعد از سال ۱۳۳۹ تا سال ۱۳۴۲ با روی کار آمدن دموکراتها فضای باز سیاسی در ایران ایجاد میشود این دوره را میتوان دوران طلایی داستاننویسی نامگذاری کرد، این دوره از سال ۱۳۴۲ آغاز و تا سال ۱۳۵۵ ادامه پیدا میکند. از سال ۱۳۵۵ با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا و فضای باز سیاسی باز دوره جدیدی از آزادی در کشور آغاز میشود.
حنیف به ذکر مثالها و شاخصهای هر دوره پرداخت و گفت: یکی از آثار دوره اول که هنوز خفقان قاجاریه وجود دارد داستان ستارگان فریب خورده فتحعلی آخوندزاده و مسالک المحسنین عبدالرحیم طالبوف است، آثار این دوره بیشتر پیرامون ظلمستیزی، عدالتخواهی و نشان دادن ویرانی ایران است. دوره بعد دورهای است که رضاشاه حاکم است و خفقان در کنار نوگرایی در جامعه ظهور میکند، از آثار این دوره ۵۳ نفر بزرگ علوی، بوف کور صادق هدایت و تهران مخوف مشفق کاظمی است. دوره بعدی دوره نقد سیاستهای گذشته است در این دوره نویسندگان به کشتارها و خفقانها میپردازند. از جمله آثار این دوره میتوان به چشمهایش بزرگ علوی و انتری که لوطیش میرده صادق چوبک اشاره کرد. بعد از ۲۸ مرداد سال ۳۲ دوره خفقان تازهای آغاز میشود این دوره یکی از نقاط عطف تاریخ در ادبیات است. در این دوره نویسندگان به سمت داستانهای رمزی و تمثیلی میروند مانند داستان سرگذشت کندوها و مدیر مدرسه جلال آل احمد. دوره بعدی از سال ۳۹ تا ۴۲ و دوره تحلیل شکست است. آثاری که در این دوره منتشر میشود تحت تأثیر فضای باز سیاسی است. از آن جمله میتوان به نون و القلم جلال آل احمد و تمثیل صادق چوبک اشاره کرد. دوره بعدی مهمترین دوره ادبیات داستانی ایران است و از سال ۴۲ آغاز میشود و تا سال ۵۵ ادامه پیدا میکند. از جمله آثار این دوره شازده احتجاب گلشیری، نفرین زمین جلال آل احمد، کاوه به آذین، سالاریهای بزرگ علوی، ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی، سنگ صبور صادق چوبک و سووشون سیمین دانشور است.
وی با اشاره به چرایی خلق آثار بزرگ و شاهکارهای ادبیات داستانی از سال ۴۲ تا سال ۵۵، اظهار داشت: ادبیات رمان پدیدهای است که در ارتباط مستقیم با طبقه متوسط و شهرنشین شکل میگیرد. پس از انقلاب سفید شاه جامعه دچار تحولاتی مانند توسعه دانشگاهها و مدارس، سپاه دانش، پول نفت، از بین رفتن زمینهای بزرگ کشاورزی و مهاجرت روستاییان به شهرها و مجموع این عوامل در عین حال که خفقان سیاسی نیز بر جامعه حاکم بوده، سبب تقویت طبقه متوسط میشود. به همین دلیل است که ادبیات داستانی در این دوره تقویت شده و آثار با ارزشی خلق میشود.
این پژوهشگر به بیان برخی جریانهای فکری در ادبیات داستانی پرداخت و گفت: جریانهای فکری که رمانها از آن متأثر میشوند را میتوان به دو دسته سازمان یافته و سازمان نیافته تقسیم کرد. مارکسیستها، اسلامگراها و ملیگراها از جمله اندیشههای فکری سازمان یافته به شمار میآیند. در طبقه جریان فکری سازمان نیافته میتوان به اندیشه اصلاحطلبی اشاره کرد که امثال آخوندزاده، طالبوف و زین العابدین مراغهای نماد آن هستند. جریان دیگر اندیشه باستانگرایی است که در اواخر دوره قاجاریه و رضاشاه بیشتر دیده میشود و محمدباقر میرزا خسروی و موسی نصری نماد آن هستند. از دیگر اندیشههای سازمان نیافته میتوان به اندیشههای سنت ستیزی و تجددخواهی، ترویج مبارزه مسلحانه، درویشیان، قدرت ستیزی، بیگانه ستیزی و غیرت سازی، بازگشت به سنتهای مذهبی و ملی، عدالت خواهی در جامعه روستایی، عدالت خواهی در جامعه شهری و اندیشه دینی اشاره کرد.
حنیف در پایان گفت: ادبیات داستانی بعد از انقلاب به دلایل مختلف روندی رو به رشد داشته است. کارهای بزرگی که در پایهگذاری شیوههای داستاننویسی مانند رئالیسم جادویی در سالهای قبل از انقلاب صورت گرفته بود در سالهای بعد از انقلاب قدرت نمایی کرده و مسیر رو به رشدی را طی کرده است. به لحاظ مضمون و محتوا نیز حرفهای نو و تازهای در ادبیات داستانی بعد از انقلاب وارد شده است که بخشی از آن مربوط به اندیشههای دینی به ویژه تحت تأثیر دفاع مقدس و جنگ هشت ساله است. مفاهیمی که تا پیش از انقلاب وجود نداشت. از آن جمله میتوان به شاه بی شین و آه با شین اشاره کرد. میتوان گفت ادبیات داستانی ما از نظر فرم و محتوا بعد از انقلاب مسیر رو به رشدی را طی کرده است.