به گزارش خبرگزاری مهر، ۸ تن از مؤلفان مؤسسه لغتنامه دهخدا خطاب به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نامه سرگشادهای را منتشر کردند.
در این نامه پس از اشاره گذرا به تلاشهای مؤسسه لغتنامه دهخدا در جهت تألیف لغتنامه بزرگ فارسی - کتاب بزرگی که سند ملّیت و زبان ایران اسلامی است - و پیشرفتهای چشمگیری که با وجود تنگناهای مالی در اجرای این طرح دست دادهاست، به تحوّلات زیانباری که تعطیل این طرح برای زبان و فرهنگ فارسی در پی خواهد داشت اشاره کردهاند.
همچنین مؤلفان «تعطیلِ موقّتِ تألیف لغتنامه بزرگ فارسی و قطع همکاری خود با مؤسسه» را بهرغم انکارهای چندباره ریاست و مسئولان جدید مؤسسه لغتنامه، مجدداً اعلام کردهاند.
تاکنون ۸ تن از ۱۱ تن اعضای هیئت تألیف لغتنامهٔ بزرگ فارسی این نامه را امضا کردهاند.
متن این نامه به شرح زیر است:
«وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
جناب آقای دکتر محمدعلی زلفیگل
با سلام و احترام
چنانکه مستحضرید کار بزرگ علامه علیاکبر دهخدا در طول تاریخ هزاروچندصدسالۀ دورۀ اسلامی ایران در حفظ و اعتلای زبان فارسی کمنظیر بودهاست. لغتنامۀ دهخدا بینیاز از تعریف و تمجید است. اهمیت کار او باعث شد که این اثر ارجمند پس از حدود سی سال تلاش شخصی او مورد حمایت مجلس شورای آن روزگار قرار گیرد و پس از آن وزارت فرهنگ و دانشگاه تهران متولی ادامۀ آن شدند. کار ارزشمند او با نظارت و پایمردی شاگردان برجستهاش، دکتر محمد معین، دکتر سیدجعفر شهیدی، دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی و استاد محمد پروین گنابادی و همکاری جمعی از مؤلفان ادامه یافت تا اینکه سرانجام چاپ لغتنامۀ دهخدا در بیش از بیستو پنجهزار صفحۀ سهستونی با قطع رحلی، در ۲۲۲ جزوه در سال ۱۳۵۸- ۱۳۵۹ پایان یافت و در پنجاه جلد صحافی شد.
در سالهای بعد مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا تصمیم به ویرایش و حروفنگاری کامپیوتری لغتنامه گرفت. ویراست اول در سال ۱۳۷۳ در ۱۵ جلد و ویراست دوم در سال ۱۳۷۷ در ۱۶ جلد به چاپ رسید. در سال ۱۳۷۹ لوح فشردۀ لغتنامۀ دهخدا در قالب نرمافزاری با توانایی جستجوهای گوناگون به دست علاقهمندان رسید و تا کنون چندین ویراست از آن منتشر شدهاست. در سال ۱۳۸۵ فرهنگ متوسط دوجلدی دهخدا (بدون اَعلام و شواهد) به چاپ رسید. همچنین در ۲۱ مردادماه ۱۳۹۹ نسخه برخط (آنلاین) لغتنامۀ دهخدا بر روی وبگاه مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی بارگذاری شد.
بنیانی که دهخدا گذاشت در زمان و نوع خود بینظیر بود و علاوه بر لغت، اَعلام را نیز در بر داشت. امروزه با وجود فرهنگها و دانشنامههای جدید، لغتنامه همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاست. جایگاه لغتنامه در کنار دیگر فرهنگها و حقّ اولویّت دهخدا در فرهنگنویسی محفوظ است و تا زبان فارسی برجاست، نام او نیز برجا خواهد ماند.
در سالهای پایانی تألیف و چاپ لغتنامۀ دهخدا (۱۳۵۵ ۱۳۵۹)، زندهیاد دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی با تکیه بر نظر و خواست دهخدا، طرح تألیف لغتنامههای دیگری را پیش نهاد: لغتنامۀ فارسی در ۳ نوع بزرگ، متوسط و کوچک. نام «لغتنامۀ فارسی» بر اساس یادداشتی از یادداشتهای شادروان دهخدا برای مقدمۀ لغتنامۀ دهخدا انتخاب شد: «این لغتنامه مسوّده و پیشنویس لغتنامۀ فارسی است و از این رو محتاج بسیاری اصلاح و تصحیحهاست و اگر این پیشنویس نباشد اصلاحات و تصحیحات صورت نمیگیرد».
دکتر دبیرسیاقی تألیف این فرهنگ را با همراهی شادروان سیدجعفر شهیدی و چند تن از مؤلفان باقیمانده (عباس دیوشلی، حسن احمدی گیوی، حسن انوری، رسول شایسته، سعید نجفی اسداللهی و غلامرضا ستوده) آغاز کرد. چاپ لغتنامههای متوسط و کوچک پس از یکی دو جلد متوقف شد و تنها لغتنامۀ بزرگ فارسی ادامه یافت.
تألیف این فرهنگ با پیوستن افراد دیگری که جانشین مؤلفان درگذشته شدند، آهسته و پیوسته ادامه یافت. تا کنون حرف «آ» در ۱۰۵۴ صفحه در ۷ جزوه، حرف «الف» در ۴۴۱۲ صفحه در ۲۴ جزوه و از حرف «ب» تا کنون ۱۳۷۰ صفحه در ۹ جزوه منتشر شدهاست، بیش از دو سال است سه جزوه (۴۱۸ صفحه) به چاپخانه فرستاده شده ولی به علت نداشتن بودجه هنوز چاپ نشده و این در حالی است که دو جزوۀ دیگر آمادۀ چاپ است و تا پایان حرف «ب» نیز تألیف شده و کار آن در مراحل تکمیلی است. درخور ذکر است که مقدمات برخط شدن لغتنامۀ بزرگ فارسی در حال انجام بود که متأسفانه ناتمام ماند.
از جملۀ ویژگیهای این فرهنگ و تفاوتهای آن با لغتنامۀ دهخدا، میتوان به این موارد اشاره کرد:
لغتنامۀ دهخدا یک «لغتنامه – دائرةالمعارف» است ولی لغتنامۀ بزرگ فارسی فقط شامل اطلاعات لغوی است و اَعلام تاریخی و جغرافیایی و توضیحات دانشنامهای ندارد. مستحضرید که فرهنگنویسی و دانشنامهنویسی، در عین مشابهت، بسیار با هم تفاوت دارند؛ فرهنگنویسی بهمراتب دشوارتر و وقتگیرتر از دانشنامهنویسی است. در اینجا برای نمونه آمار مدخلهای حرف «آ» و «الف» لغتنامۀ دهخدا -که هم لغتنامه و هم دانشنامه است- و لغتنامۀ بزرگ فارسی -که فقط لغتنامه است- با هم مقایسه میشود: حرف «آ» در لغتنامۀ دهخدا: ۲۳۰۴ مدخل در ۲۴۰ صفحه؛ حرف «آ» در لغتنامۀ بزرگ فارسی: ۵۸۳۷ مدخل در ۱۰۵۴ صفحه. و اما حرف «الف» در لغتنامۀ دهخدا: ۲۲۶۷۷ مدخل در ۳۵۰۳ صفحه؛ حرف «الف» در لغتنامۀ بزرگ: ۲۴۹۸۱ مدخل در ۴۴۱۲ صفحه. این تفاوت در حالی است که در حرف «الف» لغتنامۀ دهخدا تعداد معتنابهی اَعلام ضبط شدهاست که شامل نیمی از مدخلها میشود، برای نمونه بنگرید به مدخلهای «ابن…»، «ابو…»، «احمد..». مقایسۀ این دو حرف در این دو فرهنگ، عظمت و شمول کاری را که در لغتنامۀ بزرگ فارسی در دست انجام است، نشان میدهد.
لغتنامۀ بزرگ فارسی در گزینش و ارائۀ مدخلها و تعریفنگاری و ارائۀ ترکیبها و شاهدها، شیوه و روشی مدوّن دارد.
متنهای مورداستشهاد لغتنامۀ دهخدا عمدتاً تا سدۀ هشتم هجری است، ولی دامنۀ منابع لغتنامۀ بزرگ فارسی نزدیک به هزار عنوان کتاب از متنهای قدیم و معاصر است. لغتنامۀ بزرگ فارسی فرهنگی تاریخی است. به این معنی که شاهدهای این فرهنگ از قدیم به جدید مرتب شده و سیر تحوّل معنایی واژہ را نشان میدهد.
پرسش یا شبهۀ دیگری که این روزها مطرح میشود دربارۀ کُندی تألیف این فرهنگ است. چند علت برای کُندی آن میتوان برشمرد:
زمانبر بودن و به اصطلاح قدما "بطیءالسیر" بودن تألیف این دست فرهنگهای عمومی بزرگ و جامع، ویژگی ذاتی و ماهوی این نوع فرهنگهاست. تألیف و چاپ لغتنامۀ دهخدا ۶۳ سال (۱۲۹۷- ۱۳۵۹) به طول انجامید. در تألیف لغتنامه بهجز علامه دهخدا، ۱۱۷ مؤلف و دستیار همکاری کردند و بودجهای مصوّب در مجلس داشت. این موضوع خاص این فرهنگ و ایران نیست. تألیف فرهنگ جدید انگلیسی آکسفورد ((Oxford New English Dictionary با بیش از صد نفر مؤلف و ویراستار و متخصص و آن همه امکانات حدود ۵۰ سال طول کشید. گاه تألیف یک مدخل (و نه ویرایش آن) در چنین فرهنگهایی ماهها طول میکشد، تألیف مدخلهای پرکاربرد که معانی متعدد و هزاران شاهد در متون دارند، چندین ماه کارِ پیوسته میطلبد.
کمبود نیروی متخصص نیز یکی از دلایل اصلی کُندی این کار و کارهای مشابه است. فرهنگنویسی کاری تخصصی است که علاوه بر دانش لغوی، شمّ زبانی، احاطه بر متون زبان فارسی، تسلط بر دستور زبان فارسی، دانستن زبان عربی و یکی دو زبان خارجی، داشتن اطلاعات اجمالی از زبانشناسی و آشنایی با کتابهای مرجع، عشق و علاقه و حوصله و بردباری بسیاری میطلبد. افرادی که حتی نیمی از این شرایط را داشته باشند، متأسفانه فراوان نیستند.
عدم امکان استخدام و جذب نیرو به دلیل فراهم نبودن زیرساخت مناسب. در دورۀ مدیریتهای پیشین، مؤسسه برای جذب نیرو از بین دانشجویان دکتری رشتۀ زبان و ادبیات فارسی فراخوان داد. از بین آنان بعد از دو بار مصاحبه ۱۵ نفر برای طی دورۀ آموزشی انتخاب شدند و همکاران مؤلف برای تربیت آنان هیچ کم نگذاشتند. تمامی آنها بعد از دو سه سال کار کردن به خاطر دریافت نکردن دستمزد مناسب از یک سو و نداشتن امید به استخدام و عقد قرارداد از مؤسسه رفتند و جذب مراکز فرهنگی دیگر شدند. یکی از موانع جذب نیرو، اختصاص ندادن عضو هیئت علمی جدید به مؤسسه بود. مؤسسه فقط دو عضو هیئت علمی داشت که با لغتنامۀ بزرگ نیز همکاری میکردند، به سبب مسائل اداری و امتیازدهی و مانعتراشیها، کار به جایی رسید که ترجیح دادند استعفا دهند.
نداشتن بودجۀ مناسب، کافی و مطمئن. پس از پایان لغتنامۀ دهخدا و ارائۀ طرح لغتنامههای فارسی به دانشگاه تهران، هیئت رئیسۀ دانشگاه موافقت کرد که همان بودجۀ مختصر لغتنامۀ دهخدا به این فرهنگ اختصاص یابد. بودجهای که در همان موقع برای تألیف و چاپ لغتنامۀ دهخدا نیز بسنده نبود و دکتر معین و پس از او، دکتر سیدجعفر شهیدی با نوشتن نامه به سازمانها و ادارات مختلف کسری بودجۀ چاپ لغتنامه را تأمین کردند. مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا از بدوِ تأسیس تا کنون همواره با مشکلات مالی روبهرو بودهاست، حتی پس از بنیانگذاری مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی در سال ۱۳۶۸ و خودکفا شدن آن در سال ۱۳۸۳ باز هم چندان گشایشی در پرداخت حقالتألیفها ایجاد نشد. با همهگیری کووید ۱۹ و عدم پذیرش زبانآموز و تحریمهای بانکی وضع بدتر شد به نحوی که عملاً حقالتألیفی به مؤلفان پرداخت نشد و یا اگر شد به طور مقطعی و بسیار ناچیز بود. با اینهمه، با حقالتألیفهای مختصر یا بدون دریافت حقالتألیف کار ادامه یافت.
جناب آقای وزیر، پس از این مقدمۀ طولانی، با احترام باید عرض کنیم که ما مؤلفان مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا در پی عزل و نصب و جابجایی نیروهای کارآمدِ مؤسسه، نگران سرنوشت و پاسداشت کارهایی هستیم که توسط بزرگانی چون علامه علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین، دکتر سیدجعفر شهیدی و دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی بنیانگذاری شدهاست.
در سال ۱۳۸۶ پس از استقلال سازمانی مؤسسه از دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی و درگذشت دکتر سیدجعفر شهیدی، به تشخیص رؤسای دانشگاه تهران، رؤسای این مؤسسه از گروه زبانشناسی انتخاب شدند که با توجه به دو فعالیت عمده این مؤسسه که فرهنگنویسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان است، تصمیم بجایی بود. ما در دو سال اخیر شاهد اجرای برنامههای موفق کوتاهمدت و درازمدت رئیس پیشین و معاون او بودیم؛ مؤسسه در حال اوج گرفتن بود که بهناگاه پیش از موعد ایشان برکنار شدند.
در پی تصمیمات کارشناسینشده و شتابزدۀ رئیس جدید، نیروهای کاردان، وظیفهشناس و مسئولیتپذیر از مؤسسه عزل یا رانده شدند. مؤلفان طی نامهای از رئیس جدید مؤسسه تقاضا کردند که در تصمیمهای خود بازنگری کند، جوابی داده نشد. بار دیگر همگی در مؤسسه حاضر شدند و خواهان ملاقات و مذاکره با ایشان شدند، پیغام فرستادند که تصمیمگیری در این مورد در حوزۀ اختیارات ایشان نیست. همۀ اینها موجبات آزردگی خاطر کسانی شد که مدت همکاری برخی از ایشان با مؤسسه بالغ بر ۶۰ سال است. در پی آن، مسئولان امر در سخنرانیها و مصاحبهها منکر این برخوردها و قطع همکاری مؤلفان شدند و اطلاعیۀ مؤلفان را جعلی دانستند و در رسانهها چنین نمایاندند که در مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا آب از آب تکان نخوردهاست.
مؤلفان مؤسسه لغتنامه دهخدا ضمن اعلام مجدد تعطیلِ موقتِ تألیف لغتنامۀ بزرگ فارسی و قطع همکاری خود با مؤسسه لازم دانستند که ضمن معرفی «لغتنامۀ بزرگ فارسی» ضرورت و اهمیت آن را برای جنابعالی شرح دهند و از جنابعالی بخواهند که اجازه ندهید چراغی را که علامه دهخدا صد سال پیش برافروخت و شاگردان و رهروان او آن را تا امروز روشن نگاه داشتهاند، خاموش شود.
لغتنامۀ بزرگ فارسی سند ملّی زبان فارسی و همانند لغتنامۀ دهخدا طرحی ملّی است و تعطیل آن ضربهای محکم به جسم و جان زبان فارسی است. ما مؤلفان لغتنامۀ بزرگ فارسی از حضرتعالی درخواست میکنیم دستور فرمائید مسئولان ذیربط، آبِ رفته را به جوی بازگردانند و با تجدیدنظر در تصمیمات خود شأن و پایگاه مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا را که از قدیمترین مؤسسات پژوهشی کشور است، پاس بدارند.
با احترام و آرزوی تندرستی و موفقیت برای جنابعالی
هیئت مؤلفان لغتنامه بزرگ فارسی»