مسعود نجف‌پور بوشهری کارگردان مستند «گردان ۶۱» بیان کرد که پایگاه ششم شکاری بوشهر، اولین پایگاهی است که بعد از حمله عراق در ۳۱ شهریور ۵۹، اقدام به پاسخ متقابل می‌کند.

مسعود نجف‌پور بوشهری کارگردان مستند «گردان ۶۱» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: این مستند در واقع یک مستند بیوگرافی از زندگی سرهنگ خلبان منوچهر شیرآقایی است که از خلبانان خوب دوران دفاع مقدس بود و سرگذشتش به نوعی تاریخچه پایگاه هوایی بوشهر هم محسوب می‌شود. نکته جالب درباره این خلبان هم این است که تنها خلبانی است که هنوز هم در بوشهر ساکن است. هر چند او متولد بوشهر نیست اما در این ۴۰ سال تبدیل به یک بوشهری تمام عیار شده است.

وی ادامه داد: من این مستند را در قالب یک بیوگرافی بازسازی‌شده ساختم که از کودکی سرهنگ شیرآقایی تا پایان جنگ را روایت می‌کند. تعداد عملیات‌هایی که در آن حضور داشتند، بسیار زیاد بود و تلاش کردیم، روایت بهترین‌های آن‌ها را در مستند داشته باشیم. در تمام هشت سال جنگ ایشان به‌عنوان خلبان در میدان حضور داشته‌اند.

این مستندساز ادامه داد: نکته‌ای که در این مستند هم به آن اشاره کرده‌ام، این است که پایگاه ششم شکاری بوشهر، اولین پایگاهی است که بعد از حمله عراق در ۳۱ شهریور ۵۹، اقدام به پاسخ متقابل می‌کند و تنها ۲ ساعت بعد از بمباران آن‌ها، چهار هواپیما از بوشهر بلند می‌شوند و پایگاه عراق را بمباران می‌کنند که یکی از خلبانان حاضر در این عملیات، همین سرهنگ شیرآقایی بوده، این عملیات یکی از اقدامات مهم پایگاه ششم شکاری بوشهر، در دوران دفاع مقدس بوده است که بعدها اسم عملیات پاسخ را هم روی آن گذاشتند.

نجف‌پور بوشهری در ادامه گفت: عملیات دیگری که سرهنگ شیرآقایی در آن حضور داشتند، مربوط به پرواز مشترکی می‌شود که با شهید یاسینی داشتند. پایگاه بوشهر به نوعی معدن بزرگان و چهره‌های شاخص نیروی هوایی ایران در دوران دفاع مقدس بوده است، از شهید دوران و یاسینی گرفته تا شهید خلعتبری و خیلی از شهدای شاخص دیگر که در پایگاه بوشهر حضور داشتند. سرهنگ شیرآقایی هم تجربه پرواز مشترک با شهید یاسینی را داشته، نکته مهم درباره افرادی مانند منوچهر شیرآقایی این است که آن‌ها تازه خلبان شده بودند که انقلاب می‌شود. سال ۵۷ تازه دوره آموزشی این گروه در آمریکا تمام می‌شود و به ایران می‌آیند تا بتوانند در پایگاه شکاری بوشهر، دوران تکمیلی آموزش خود را سپری کنند.

وی افزود: بعد که انقلاب می‌شود این دوره‌ها ناتمام می‌ماند و به نوعی این گروه آموزش کامل را نمی‌بینند. به قول خود سرهنگ شیرآقایی، این گروه دوره آموزشی خود را در طول جنگ طی کردند. در هر عملیات، با یکی از اساتید خلبانی مانند شهید دوران یا شهید یاسینی همراه می‌شدند تا در حین عملیات بخشی از نکات را یاد بگیرند. سرهنگ شیرآقایی تعریف می‌کرد که در دوران جنگ موشکی داشتند که ضدتانک و ضدکشتی کارکرد داشت. روزی شهید یاسینی از او می‌پرسد آیا با این موشک کار کرده‌ای؟ او می‌گوید نه و به پیشنهاد یاسینی با هم همراه می‌شوند و شهید یاسینی به او می‌گوید در طول مسیر کار با این موشک را به تو آموزش می‌دهم. سرهنگ شیرآقایی تعریف می‌کند که یک ساعت مانده به عملیات، مشغول تمرین بودیم و از من می‌خواست موشک را روی مواضعی خاص قفل کنم اما نمی‌توانستم. همان موقع بی‌سیم زدند که یک ناوچه عراقی نزدیک خرمشهر شده است. وقتی به آن نزدیک شدیم، یاسینی بار دیگر خواست که روی هدف قفل کنم و تا دکمه آن را زدم، موشک رها شد و به هدف خورد! یاسینی پرسید پس چرا شلیک کردی؟ گفتم کار من نبود و بعدها فهمیدیم که سیستم آن به مشکل خورده بود و به محض قفل کردن روی یک هدف شلیک می‌کرد! شیرآقایی می‌گفت اینکه قفل کردن من روی هدف‌های تمرینی درست کار نکرده بود، چیزی شبیه معجزه بود.

این مستندساز در ادامه گفت: پایگاه شکاری بوشهر نزدیک به ۶۴ خلبان شهید دارد که بیشترین آمار در قیاس با پایگاه‌های دیگر محسوب می‌شود و دلیل آن هم این است که بیشترین عملیات را همین پایگاه انجام داده، در بعضی از عملیات‌ها هواپیمای سرهنگ شیرآقایی هم صدمه دیده است اما جزو معدود خلبانان این پایگاه هستند که در جنگ به شهادت نمی‌رسند. شهید یاسینی هم بعد از جنگ و در یک سانحه هوایی در سال ۷۳ به شهادت رسیدند.

نجف‌پور بوشهری درباره تجربه‌های سرهنگ شیرآقایی در رویارویی هوایی با نیروهای عراقی هم بیان کرد: تجربه‌های بسیاری در این زمینه داشتند و حتی در مواردی هواپیماهای عراقی را تا داخل مرزهای‌شان تعقیب می‌کردند. درگیری‌هایی از این جنس در طول جنگ داشتند اما کار اصلی آن‌ها بمباران برخی مواضع حساس بوده است.

وی تأکید کرد: درست است که محور این مستند منوچهر شیرآقایی است اما در لابه‌لای روایت آن به کلیت پایگاه شکاری بوشهر و خلبانان دیگر نیز پرداخته‌ایم. اینکه در اوایل جنگ این‌ها چگونه در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. در اوایل جنگ پایگاه‌های شکاری از حضور خانواده خلبانان تخلیه می‌شود و خلبان‌ها هم همه یک جا زندگی می‌کردند تا در حالت آماده‌باش باشند. این زندگی دسته جمعی و دلتنگی‌های‌شان فضاهای جذابی داشت که به کلیت این احوالات به ویژه در روزهای اولیه جنگ در این مستند پرداخته‌ایم.

برچسب‌ها