خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پس از حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به عراق و سقوط رژیم بعثی در سال ۲۰۰۳، فصلی جدید در روابط دوجانبه میان تهران-بغداد شکل گرفت. این دو کشور با داشتن ۱۴۳۰ کیلومتر مربع دارای اشتراک فراوان تاریخی، مذهبی، اجتماعی، زبانی، قومی و فرهنگی هستند. عراق با داشتن ۶۵ الی ۷۰ درصد جمعیت شیعه و حدود ۶ میلیون کُرد دارای تمایل بسیار زیادی برای گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی با همسایه شرقی خود است.
در این میان متغیرهایی همچون رقابتهای منطقهای، تحرکات بقایای عناصر بعثی در استانهای سنی نشین و فعالیتهای تروریستی گروههای همچون داعش به عنوان تهدیدی بزرگ علیه گسترش روابط میان دو کشور ایران و عراق محسوب میشود.
با این حال در سالهای اخیر نقطه عطفی در روابط ایران و عراق به وجود آمده است که نه تنها مرزهای جغرافیایی و سیاسی را کم رنگ کرده است، بلکه موجب تبدیل شدن دو ملت به یک صف واحد در ایام عزاداری اربعین حسینی شده است. در ادامه این گزارش سعی خواهیم کرد تا با نگاهی به تاریخچه روابط دو جانبه ایران-عراق، به بررسی نقش مثبت پیادهروی اربعین در تقویت روابط دوجانبه میان تهران-بغداد داشته باشیم.
در سیر حوادث تاریخی منطقه غرب آسیا همواره روابط فلات ایران با منطقه بین النهرین دارای فراز و نشیبهای بسیاری بوده است. روزگاری قلب تمدن ساسانی در تیسفون قرار داشت و چندی بعد حکام عباسی از بغداد بر امور ایران اعمال نفوذ میکردند. با بازخوانی تاریخ پس از اسلام مشخص میشود که حکومتهای شیعه در ایران (به ویژه پس از روی کار آمدن صفویان) همواره در رقابت با حکومت های خارجی بویژه امپراتوری عثمانی، به دنبال حضور در عراق و دفاع از حرم اهل بیت (ع) بودند.
مسئله ای که هیچگاه منسوخ نشده و حتی در قرن پانزدهم هجری قمری نیز با ورود نیروهای مدافع حرم برای دفاع از حرم آل الله به حیات خود ادامه داده است. بازخوانی تاریخ روابط ایران-عراق نشان دهنده ارتباط عمیق میان دو ملت و پیوستگی تاریخی این دو کشور است.
با این حال با ورود نیروهای استعماری در منطقه خاورمیانه و شکلگیری دولت-ملتهای مصنوعی توسط قراردادهای سایکس-پیکو، بالفور، قاهره و سور نوعی گسست تاریخی را در پیوستگی روابط میان ممالک اسلامی به وجود آورد.
با کنار رفتن گفتمان «پان اسلامیسم» عثمانی، هر یک از دولتهای نو پای منطقه با تکیه بر اندیشه «ناسیونالیسم» سعی کردند تا در برخورد با کشورهای منطقه و جهان خارج به دنبال تامین منافع و امنیت ملی خود باشند.
در این دوران بود که با رشد «پان عربیسم» در عراق این کشور تبدیل به تهدیدی وجودی علیه ایران قبل و پس از انقلاب ۱۳۵۷ شد. اوج دشمنی رژیم صدام علیه ایران با پاره شدن قرارداد الجزایر و حمله به خاک ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ اتفاق افتاد.
وی قصد داشت تا با فتح تهران، حکومت دست نشانده بر سر کار بیاورد و مقدمات تجزیه کشور را فراهم کند. در این دوران صدام از حرم امامان شیعه به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای مشروع جلوه دادن رژیم خود و تضعیف روحیه ایرانیان استفاده میکرددر این دوران صدام از حرم امامان شیعه به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای مشروع جلوه دادن رژیم خود و تضعیف روحیه ایرانیان استفاده میکرد. با وجود خصومتورزی رژیم بعثی، بسیاری از مردم عراق بهویژه شیعیان با مهاجرت به ایران و شکل دادن هستههای سیاسی-نظامی مقاومت اسلامی مانند «مجلس اعلای اسلامی عراق» و «سپاه بدر» دوشادوش رزمندگان ایرانی به مبارزه با حکومت صدام پرداختند.
بازخوانی تاریخ روابط ایران-عراق این فهم را در مخاطب ایجاد میکند که در تنظیم روابط سیاسی میان این دو کشور اگر عنصر «ملیگرایی» تقویت شود، دو کشور ممکن است وارد مرحله تخاصم شده و اشتراکات تاریخی فراوان میان دو ملت فراموش شود. البته این مسئله به معنای کنار گذاشتن اصل «منافع ملی» در حوزه سیاست خارجی نیست، بلکه به معنای انتخاب «راهبرد» مناسب برای گسترش روابط دوجانبه میان تهران-بغداد است.
فهم این مسئله به مخاطب ایرانی و (عراقی) کمک خواهد کرد تا نگاه ویژهای به این روابط به عنوان ملت شیعه داشته باشند و سعی کنند تا نقاط اختلافی را کم رنگ کرده و به حداقل کاهش دهند.
هر سال میلیونها نفر ایرانی و عراقی برای زیارت حرم آل الله به کشورهای یکدیگر سفر کرده و در آیین های مشترک دینی مانند عزاداری، برپایی موکب، طبخ و پخش نذری و ... شرکت میکنند. در این میان «پیادهروی اربعین» دارای جایگاهی ویژه در مراسمهای دینی مشترک میان دو ملت است؛ زیرا به عنوان مقدمهای برای تجمیع قلوب شیعیان و آمادهسازی مقدمات ظهور امام زمان (عج) در ادبیات فقهی-سیاسی شیعیان اثنی عشری شناخته میشود. اگر این ظرفیت به صورت اصولی و مردمی دنبال شود، آنگاه شاهد تکرار باشکوه این مراسم با حضور شیعیان جهان خواهیم بود.
«پیادهروی اربعین» به عنوان بزرگترین گردهمایی مذهبی در جهان میتواند به عنوان هسته مرکزی ارتباط دینی-فرهنگی میان دو ملت ایران-عراق شناخته شود «پیادهروی اربعین» به عنوان بزرگترین گردهمایی مذهبی در جهان میتواند به عنوان هسته مرکزی ارتباط دینی-فرهنگی میان دو ملت ایران-عراق شناخته شود. دو کشور میتوانند با بهره گیری از ظرفیتهای حوزه ژئو کالچری به سمت گسترش روابط در سایر حوزهها حرکت کنند. به عنوان مثال حضور نیروهای مستشاری ایران در نبرد با نیروهای داعشی در عراق، در وهله اول ناشی از باور ایمانی به دفاع از حرم اهل بیت و مسلمانان عراقی بود. موضوع زیارت حرم اهل بیت و پیادهروی اربعین سبب شد تا نیرویهای تحت امر شهید سلیمانی در زمانی کوتاه تروریستهای تکفیری را عقب رانده و به پاکسازی مناطق آزادسازی شده بپردازند. در سوی مقابل نیروی عراقی بویژه حشد الشعبی با کنار گذاشتن مسایل نژادی، با افتخار خود را سرباز سپهبد سلیمانی میدانستند و دوشادوش برادر دینی خود مبارزه میکردند.
تکرار چنین الگویی در سایر حوزهها میتواند روابط میان دو کشور را متحول کرده و مرزهای جغرافیایی را کم رنگ کند. به عنوان نمونه اگر این نگاه در حوزه اقتصادی حاکم شود آنگاه دو کشور پروژههای زیرساختی یا بازارهای مصرفی خود را برای متخصصان و کالاهای ایرانی-عراقی مهیا خواهند کرد. تجربهای که نشان دهنده تعهد دو کشور به دفاع از منافع راهبردی یکدیگر است.
بهره سخن
برگزاری اجتماع ۲۰ میلیونی اربعین نشان دهنده نزدیکی میان ملتهای ایران و عراق و پیوستن سایر شیعیان و مسلمان منطقه به این قطب فرهنگی-سیاسی نماد پویایی و حیات جریان تاریخی شیعه در منطقه غرب آسیا است.
در تنظیم مناسبات راهبردی با عراق نه تاکید بر عناصر ملی که پافشاری بر برادری دینی میتواند رمز موفقیت باشد. بیشک هرگونه تاکید بر عناصر شوونیستی راه را برای کشورهای عرب منطقه همچون عربستان سعودی و مصر هموار خواهد کرد. در این میان برگزاری سالانه پیادهروی اربعین میتواند یادآور اشتراکات دینی میان دو کشور و خاطرات مبارزه مشترک دو ملت علیه تروریسم داعشی باشددر این میان برگزاری سالانه پیادهروی اربعین میتواند یادآور اشتراکات دینی میان دو کشور و خاطرات مبارزه مشترک دو ملت علیه تروریسم داعشی باشد. تثبیت چنین روندی میتواند سطح روابط دو کشور را در تمامی سطوح گسترش دهد و تهران-بغداد تبدیل به دو شریک راهبردی در منطقه غرب آسیا شوند.
البته در این مسیر کشورهای منطقه ای و فرا منطقهای وجود دارند که منافع خود را تیرگی روابط ایران-عراق جستجو میکنند. حوادث سال ۲۰۱۹ و آشوبهای چند ماه اخیر این زنگ خطر را به صدا درمی آورد که برخی دولتهای منطقه برای جلوگیری از برگزاری مراسم اربعین دست به هر اقدامی زده و با شکلدهی به هستههای آشوب در خاک عراق و ایجاد جنگ روانی (العربیه، الحدث و ...) در میان عراقیها به دنبال ایجاد اختلاف در بیت شیعی و ایجاد دشمنی میان دو ملت ایران و عراق هستند. در چنین شرایطی مرجعیت نجف، هوشیاری مردم و بصیرت سیاستمداران میتواند اتحاد میان صفوف شیعیان را حفظ کند و جلوی هرگونه دخالت و فتنهانگیزی از سوی بازیگران خارجی را بگیرد.
* محمد بیات، کارشناس مسائل خاورمیانه