خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: با مرگ ملکه الیزابت دوم، رئیس خاندان سلطنتی انگلیس، دوباره نگاهها به سمت بریتانیا چرخید و لا به لای اخبار و گزارشها و اظهار نظرهای متفاوتی که از مرگ ملکه به گوش میرسید، صدای اعتراض و انتقاد ملتهایی که در طول زمان از سیاستهای استعماری بریتانیا زخم خورده بودند، بالا گرفت. خبرگزاری ایرنا طی گزارشی با بررسی چند گزارش خارجی در رسانههای مختلف به بیان این موضوع پرداخته است:
تارنمای گاردین لندن نوشت نویسندگان روزنامه ها، استادان دانشگاه ها و حتی یک دیپلمات پیشین ایالات متحده در رسانه های اجتماعی و دیگر نشریات، خواستار تلاش برای برچیدن ته مانده نفود خاندان سلطنتی انگلیس در پی مرگ رئیس آن شدند.
گاردین می افزاید: بسیاری در سراسر جهان، مرگ ملکه را یادآور تلخ استثمار خشونت بار امپراتوری بریتانیا در سراسر تاریخ و جهان که منجر به ده ها سال رنج، مرگ و میر و ویرانی اقتصادی و اجتماعی شد و همچنین فرصتی برای تجدید درخواست ها برای دریافت غرامت و جبران مافات می بینند.
مایا جاسانوف استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در روزنامه نیویورک تایمز نوشت که حضور بی تفاوت ملکه در زندگی به عنوان عامل ثبات، تاکیدی بر سنت گرایی بی تفاوت در طول ده ها سال هرج و مرج خشونت بار بود.
جاسانوف در این نوشتار با اشاره به این رویداد که چندین ماه پس از درگذشت پدر الیزابت دوم در کنیا و دستیابی او به جایگاه ملکه، سرکوب حکومت استعمارگر انگلیس در کنیا بر شورش مائو مائو علیه حکومت استعماری، منجر به تاسیس سازوکار گسترده اردوگاه های بازداشت، شکنجه، تجاوزجنسی، اخته کردن مردان و کشتار ده ها هزار تن شد و دولت انگلیس در پی دادخواست بازماندگان قربانیان، بالاخره وادار به پرداخت ۲۰ میلیون پوند غرامت شد.
یوجو آنیا استادیار دانشگاه کارنگی ملون در پیامی توئیتری که در زمان حیات ملکه حذف شده بود، او را سرسلسله خاندان سلطنتی دزد، متجاوز و نابود کننده نسل ها توصیف کرد. این دانشگاه، انتشار این پیام را محکوم کرده بود.
پریاموادا گوپال استاد مطالعات پسااستعماری دانشگاه کمبریج نیز در برنامه "اخبار دمکراسی اکنون"، خاندان سلطنتی انگلیس را نمایشگر بی عدالتی و نابرابری بسیار عمیق و سنگین دانست.
ریچارد استنگل معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی و امور همگانی در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما؛ با انتقاد از پوشش رسانه ای گسترده از مراسم درگذشت و جانشینی ملکه، به شبکه ام اس ان بی سی گفت: ملکه ریاست بر بیش از ۳۰ کشور را برعهده داشت و میراث خانوادگی استعماری او، تاثیرها و پیامدهای وحشتناکی بر بیشتر جهان گذاشته است.
ملکه الیزابت دوم که طولانی ترین دوره سلطنت را در کشورش داشته به همراه خاندانش، در سال های اخیر و در پی وارد شدن اتهامات نژادپرستی به آنها، زیر فشار همگانی وادار به رویارویی با پیشینه استعماری خود شدند.
ملیسا موری استاد حقوق دانشگاه نیویورک که ریشه خانوادگی اش به جامائیکا در کارائیب برمی گردد، در پیامی توئیتری نوشت که مرگ ملکه، بحث و جدل ها در باره استعمارگری، غرامت و آینده سازمان کشورهای مشترک المنافع را تشدید خواهد کرد.
به گزارش روز جمعه ایرنا از خبرگزاری رویترز؛ سیاستمداران و کنشگران مستعمره های پیشین انگلیس در منطقه کارائیب در پی درگذشت ملکه الیزابت دوم و آغاز دوره پادشاهی چارلز در انگلیس، دوباره بر درخواست هایشان برای بیرون آمدن از زیر سلطه خاندان سلطنتی و دریافت غرامت بردگی از لندن تاکید کرده اند.
با پایان یافتن ریاست ۷۰ ساله الیزابت دوم بر خاندان سلطنتی انگلیس با مرگ او، چارلز فرزندش، پادشاه انگلیس شده است.
جامائیکا، آنتیگوآ و باربودا در منطقه کارائیب که پس از بیرون آمدن اززیر سلطه استعماری مستقیم انگلیس، همچنان در چارچوب کشورهای مشترک المنافع قرار گرفته اند، خواستار بیرون آمدن از این ساختار در قرن ۲۱ هستند.
سران برخی از ۵۴ کشور مشترک المنافع در نشست ۲۰۲۲ در کیگالی، رواندا، درباره انتقال ریاست کشورهایشان از الیزابت دوم به چارلز، ابراز ناخرسندی کرده اند.
دیدار هشت روزه ماه مارس شاهزاده ویلیام فرزند چارلز و ولی عهد کنونی انگلیس و کیت همسرش از بلیز، جامائیکا و باهاماس با درخواست های دریافت غرامت و پوزش برای برده داری روبه رو شد.
کشورهای اروپایی در قرن های ۱۵ تا ۱۹ میلادی بیش از ۱۰ میلیون آفریقایی را به عنوان برده به منطقه آتلانتیک انتقال دادند و کسانی را که از این سفر ستمگرانه جان به دربردند، وادار به بردگی و کار اجباری در کشتزارهای منطقه کارائیب و آمریکا کردند.
دولت جامائیکا سال گذشته برنامه های خود را برای درخواست غرامت در برابر انتقال اجباری نزدیک به ۶۰۰ هزار آفریقایی و وادار کردن آنان به کار در کشتزارهای نیشکر و موز اعلام کرد که ثروت بزرگی برای برده داران انگلیسی به همراه داشت. جامائیکا گفته است که ممکن است به زودی با پیروی از باربادوس، از زیر سلطه خاندان سلطنتی انگلیس بیرون بیاید.
موج جدید جدایی خواهی استرالیایی ها از انگلیس در ۳۰ شهریور ۱۳۹۹ زمانی شکل گرفت که مردم کشور "باربادوس" در حوزه کارائیب یکی دیگر از کشورهای مشترک المنافع انگلیس برای حذف ملکه انگلیس از راس قدرت و تبدیل شدن به یک کشور جمهوری رای مثبت داده بودند.
صرف نظر از باربادوس، اگرچه تعدادی از کشورهای ثروتمند مشترک المنافع سابق بریتانیا از جمله استرالیا، نیوزیلند و کانادا هنوز الیزابت دوم را به عنوان شخص اول کشور خود در نظر میگیرند، اما برخی کشورهای کوچکتر حوزه کارائیب به شدت مشتاق هستند تا خود را از سلسله مراتب سلطنتی دور کنند.
در پی تبدیل شدن باربادوس به جمهوری در سال ۲۰۲۱ مقام های دستکم ۶ کشور کارائیب در تلاش هستند تا خاندان سلطنتی بریتانیا را از حاکمیت کشور خود کنار بگذارند.
در خود استرالیا نیز پیش تر در ششم بهمن ماه ۱۳۹۶ بود که دهها هزار نفر از مردم و بومیان با شرکت در تظاهراتی گسترده در شهرهای مختلف این کشور با اعلام انزجار از دوران سیاه استعمار، بار دیگر خواستار تغییر روز ملی استرالیا شدند که مقارن با واقعه تجاوز استعمار انگلیس به این کشور است. آنها معتقدند که استرالیا همیشه سرزمین بومیان خواهد بود به رغم آنکه سردار انگلیسی در سال ۱۷۸۸ هنگام اشغال این کشور اعلام کرده بود که انگلستان این منطقه ‘خالی از سکنه’ را به مستعمرات خود اضافه کرده است.
کشور پهناوری چون استرالیا به تدریج می رود با جمهوریخواهی بر پایان سلطنت ملکه انگلیس بر این کشور مهر تایید بزند تا گامی ضروری در جهت جبران خسارت مادی و معنوی برای بومیان این قاره و یا کشور پهناور باشد.
این موج جدایی خواهی به تدریج در اسکاتلند و حتی کانادا هم شکل گرفته است، چون آخرین نظرسنجی در کانادا هم نشان می دهد مردم این کشور نیز اگرچه تا امروز تا حدودی با حاکمیت ملکه الیزابت بر کشورشان مشکل چندانی ندارند اما کاملاً با جانشین احتمالی او مخالف هستند و این به معنی آن است که امپراتوری انگلیس بعد از مرگ ملکه الیزابت علاوه بر اینکه طلوع خورشید در استرالیا را نخواهد دید بلکه غروب آنرا نیز در کانادا تجربه نخواهد کرد.
«خورشید در بریتانیا هرگز غروب نمیکند!» یک جمله قدیمی در حکومت بریتانیا است و خودشان معتقد بودند همیشه بخشی در کره زمین وجود دارد که از آنِ بریتانیا باشد و در آنجا خورشید بتابد، چون روزگاری بود که لندن بر یک چهارم کره زمین حکمفرمایی میکرد، اما امروزه به تدریج در عصر جدید قدرت خود را از دست داده و روند اضمحلال این قدرت استمعاری می رود با شروع موج جدید جمهوریخواهی و استقلال طلبی کشورهای مهمی چون استرالیا، کانادا و حتی اسکاتلند تکمیل شود.