رییس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران گفت: کانون پرورش فکری آبروی فرهنگی ماست، عقلانیت سیاسی و فرهنگی می‌گوید به جای فروپاشی یا کوچک کردن کانون، حمایت و تقویتش کنیم.

به گزارش خبرنگار مهر، هرچند که تأسیس و آغاز به کار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دهه چهل باز می‌گردد، اما بخش قابل توجهی از توسعه فیزیکی این نهاد فرهنگی و فعالیت گسترده‌اش در کل کشور، در دوران ثبات آن، یعنی زمان مدیریت محسن چینی فروشان صورت گرفت که بنای مرکز آفرینش‌های کانون (معاونت فرهنگی) و بسیاری از مراکز کانون در شهرستان‌ها، محصول و یادگار این دوره است.

جهانگیریان، رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران گفت: بله. پیش از این دوره، بر آن بودند املاک کانون را به این و آن سازمان دولتی واگذار کنند که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و در مستند تاریخ شفاهی کانون، به فراز و فرودهای آن خواهم پرداخت. در همین دوران ثبات، آموزش تخصصی کارکنان، به ویژه کتابداران و مسلح شدن آنها به دانش‌های روز مربوط به حوزه‌های گوناگون آموزش و کار با کودکان، صورت گرفت. بنابراین نمی‌توان کار آنها را با هیچ نهاد دیگری مقایسه کرد.

درباره «مسئله» واگذاری کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، جهانگیریان اشاره کرد: به نظرم به جای تنش‌های اجتماعی باید موافقان و مخالفان این طرح در یک فضای برابر بنشینند و گفت‌وگو کنند تا این مسئله از طریق گفت‌وگو حل شود، هرچند که من فکر نمی‌کنم در افکار عمومی و در میان کسانی که نسیم کانون بر آن‌ها وزیده، این طرح موافقی داشته باشد. کانون، کارخانه انسان سازی است، نهادی است که برای کشف و پرورش استعدادهای ادبی و هنری و علمی کودکان و نوجوانان به وجود آمده و موضوع اصلی فعالیت آن است، بنگاه اقتصادی نیست که سود و زیانش محاسبه شود.

وی افزود: افکار عمومی هرگز موافق واگذاری کتابخانه‌های کانون به نهادی دیگر نیست. کارزاری برای مخالفت با این امر تشکیل شد که تعداد امضاهای آن حیرت انگیز بود و شبکه‌های اجتماعی هم دیدیم که چه واکنشی نشان دادند. به هر روی کانون پرورش فکری، بخشی از خاطره جمعی ما ایرانیان است. کانون، نهاد اقتصادی نیست که ما بخواهیم سود و زیان مادی‌اش را ارزیابی کنیم. به طور کل همه نهادهایی که کار فرهنگی می‌کنند، قرار نیست سود و زیان مادی داشته باشند و دیگران این سود و زیان را بررسی و محاسبه کنند. البته شفاف سازی و پاسخگو بودن این نهادها کار درستی است.

کانون، کارخانه انسان سازی است، نهادی است که برای کشف و پرورش استعدادهای ادبی و هنری و علمی کودکان و نوجوانان به وجود آمده و موضوع اصلی فعالیت آن است، بنگاه اقتصادی نیست که سود و زیانش محاسبه شود

جهانگیریان ادامه داد: کودکان و نوجوانانی که نسیم کانون بر آنها وزیده، کتابخوان‌تر، اندیشمندتر و پویاتر از بقیه شده‌اند. اگر استعدادی داشته‌اند، کانون بستر سازی کرده و امکان رشد برایشان فراهم آورده. همین اعضای دیروز مراکز کانون، بعدها نسلی از هنرمندان، دانشمندان، متخصصان و مدیران این سرزمین را شکل دادند. آمارها نشان می‌دهد که حدود ۳۳ درصد از هنرمندان ایران یا از کانون برآمده‌اند یا از پله‌های تجربه‌ای که کانون فراهم کرده بالا آمده‌اند. حدود سی تا چهل درصد پذیرفته شدگان رتبه‌های یک تا هزار کنکور سراسری، عضو کانون بوده‌اند. این تاثیرها غیر قابل چشم پوشی است. درصد کسانی که در این سال‌ها در کانون زبان، درس خوانده‌اند، پرشمار است. کانون در طول عمر خود توانسته اوقات فراغت فرزندان مردم را به سالم‌ترین وجه ممکن پر کند. پژوهش کرده‌اند و دیده‌اند بچه‌های عضو کانون کمتر به سمت بزه، دعواهای خیابانی، مواد مخدر و دیگر جرایم می‌روند. به همین دلیل هم می‌گویم کانون کارخانه انسان سازی بوده و باید همان سیاست‌های اصیل و اساسنامه‌ای‌اش را ادامه دهد.

نویسنده رمان «سایه هیولا» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مربیانی متخصص برای کتابخانه‌های خود تربیت کرده است، گفت: این مربیان، یا روانشناسی کودک خوانده‌اند و یا دوره‌های آموزشی کار با کودکان را گذرانده‌ اند و کتابداران با تجربه‌ای هستند و با ادبیات کودک و نوجوان هم آشنایی دارند، بنابراین باید کار آنها را از فعالیت دیگر نهادهای فرهنگی مستثنی کرد.

نویسنده رمان نوجوان «هامون و دریا» اضافه کرد: کانون، در حوزه‌های سینما، تئاتر، موسیقی، تولید و انتشار کتاب و فعالیت‌های آموزشی در حوزه کودک و نوجوان کارنامه درخشانی داشته است. همین کارنامه پربار باعث شده تا هم در افکار عمومی و هم میان جامعه فرهنگی در آن سوی مرزها، به عنوان یک نهاد اثرگذار فرهنگی شناخته شود. فیلم‌هایی که پیشتر در کانون پرورش فکری تولید شده، همواره در جشنواره‌های داخلی و جهانی جای خاص خود را داشته و سینمای کانونی، یک جریان اثرگذار در تاریخ سینمای کودک و نوجوان ایران است. بنابراین منطقی پشت «زیان ده بودن کانون» نیست. کدام نهاد فرهنگی سود مادی و اقتصادی داشته است؟

اگر روزی گروهی از مجلس به تحقیق و تفحص از نهادهای فرهنگی که از دولت بودجه می‌گیرند، بپردازند، متوجه خواهند شد کانون در مصرف بودجه فرهنگی بی گمان گزارش کار دارد، در حالی که بسیاری از نهادهای فرهنگی، بودجه می‌گیرند، اما کارنامه‌ای ارائه نمی‌دهند

جهانگیریان در ادامه با اشاره به این نکته که طی چند دهه با بخش‌های مختلف کانون همکاری داشته و فعالیت‌های این نهاد را از نزدیک دنبال می‌کرده، گفت: خوب است که نهادهای نظارتی کارنامه کانون پرورش فکری را با دیگر سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی که بودجه‌هایی چند برابر کانون دارند، بررسی و مقایسه کنند. اگر روزی گروهی از مجلس به تحقیق و تفحص از نهادهای فرهنگی که از دولت بودجه می‌گیرند، بپردازند، متوجه خواهند شد کانون در مصرف بودجه فرهنگی بی گمان گزارش کار دارد، در حالی که بسیاری از نهادهای فرهنگی، بودجه می‌گیرند، اما کارنامه‌ای ارائه نمی‌دهند و به جایی پاسخگو نیستند، اگر هم خود را پاسخگو بدانند، کارنامه قابل دفاعی ندارند.

نویسنده کتاب «خواب آب» اضافه کرد: کانون پرورش فکری، مشکل مالی دارد. بودجه بسیار اندکی به کانون می‌دهند که در شأن و متناسب با گستردگی فعالیتش نیست. کمترین انتظار اهالی فرهنگ این است که طرح جداسازی کتابخانه‌های کانون را متوقف کنند. به طور کامل هم متوقف کنند، نه اینکه بگویند دوباره کارشناسی می‌کنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عضو هیأت امنای کانون است. ایشان باید از این فرصت استفاده کرده و راهکارهایی در جهت کمک و همراهی با کانون ارائه دهد. باید طرح‌هایی بدهند که به برون رفت کانون از تنگناهای مالی کمک کند، تا بتواند حقوق کارکنان زحمتکش خود و کتابدارانش را به صورت همسان با دیگر سازمان‌های دولتی تأمین کند. باید این گونه طرح‌ها را داد، نه طرح و ایده‌ای که چراغ فروزان کانون را پس از ۵۶ سال فعالیت مؤثر خاموش کند و یا بخش مهمی از فعالیتش را به نهاد دیگری بسپارد. کانون پرورش فکری، آبروی فرهنگی ایران در جهان است.

جهانگیریان در بخش دیگری از سخنان خود به اعتباری که کانون پرورش فکری میان مجامع فرهنگی جهان دارد اشاره کرد و گفت: در طول سال‌ها کار نوشتن و بعضاً فعالیت‌های صنفی، بارها پیش آمده که میزبان نویسندگان و فعالان فرهنگی مشهور از دیگر کشورها باشم. در هر نوبت نیز میهمانان خود را به بازدید از کانون پرورش فکری برده‌ام. آنها وقتی کانون را از نزدیک می‌دیدند که تشکیلاتی سراسری دارد و همچنین سازمان‌های مردم نهادی چون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و شورای کتاب کودک، خیلی تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و دیدشان نسبت به ایران عوض می‌شد.

نویسنده رمان تاریخی «هفت پیکر» اضافه کرد: به عنوان نمونه، یک‌بار رئیس کانون نویسندگان جمهوری ارمنستان که به ایران آمد، او را برای بازدید از کانون همراهی کردم. در نهایت به من گفت گمان نمی‌کنم چنین نهادی با این حجم از فعالیت برای گروه سنی کودک و نوجوان در جهان وجود داشته باشد. این موارد نشان می‌دهد که کانون پرورش فکری ویترین و آبروی فرهنگی ایران است و باید تقویتش کرد.

جهانگیریان در پایان گفت: متأسفانه کانون در سال‌های اخیر دچار بی ثباتی و ناپایداری مدیریتی شده و مدیران کوتاه مدت نمی‌توانند مصوبات هیئت مدیره و برنامه‌های دراز مدت را به درستی اجرا کنند. انتخاب مدیران کانون در استان‌ها باید با هدف‌ها و فلسفه وجودی کانون، هم خوانی داشته باشد. مدیری که نه کانون را می‌شناسد، نه دلسوز کانون است و سابقه کار در کانون را ندارد، چه بسا به کانون، آسیب‌های غیر قابل جبران بزند. این نهاد نیازمند حمایت است، دولت و مجلس باید به کانون کمک کنند و یا اگر مشکل افزایش بودجه دارند، بگذارند کانون به راه خود ادامه دهد. کانون متعلق به مردم ایران است و ملک شخصی کسی نیست.