روح‌الله اکبری کارگردان مستند «سوسن در سحر می‌شکفد» به ارایه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

روح‌الله اکبری کارگردان مستند «سوسن در سحر می‌شکفد» همزمان با پخش این اثر از شبکه مستند سیما، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: مستند «سوسن در سحر می‌شکفد» ابتدا با همین نام ساخته شد اما بعدها یک سری تصاویر اضافه ضبط کردیم و کار را تدوین مجدد کردیم. تغییرات عمده‌ای هم در روایت فیلم اعمال شد و به همین دلیل نام مستند را به «دختر کوچ» تغییر دادیم.

وی ادامه داد: من در سال ۹۷ مستند «جلیل و خلیل» را ساخته بودم که موضوع آن دو دونده ایلامی بودند که به عضویت تیم ملی درآمدند. در همان مقطع در یکی از خبرگزاری‌ها با خبری درباره یک خانم اهل عشایر مواجه شدم که با سختی‌های بسیار توانسته ایل و خانواده‌اش را راضی کند تا سراغ ورزش کیک‌بوکسینگ برود. دغدغه این خانم این بود که برای دختربچه‌های عشایر که علایقی مشابه خودش دارند، در داخل سیاه‌چادر کلاس کیک‌بوکسینگ برگزار کند. همین خبر تبدیل به ایده ساخت مستند «سوسن در سحر می‌شکفد» شد.

این مستندساز درباره مواجهه با کاراکتر اصلی این مستند در فرآیند ساخت، توضیح داد: من معمولاً سراغ گفتگوی مستقیم در آثارم نمی‌روم اما در این مستند تلاش کردیم زندگی این فرد را به تصویر درآوریم و حرف‌های او را در قالب نریشن در کار استفاده کردیم. واقعیت این است که راضی کردن خانواده و ایل در فضای عشایر برای چنین کاری، خیلی سخت‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم. حتی در فضای یک روستا شاید دسترسی به تلویزیون، گوشی همراه و فضای مجازی باشد اما در فضای عشایر به‌رغم وجود گوشی و تلویزیون، هنوز از خیلی جهات تفکرات گذشته حاکم است. به ویژه نگاه یک خانواده نسبت به حضور دخترش در عرصه ورزش با حساسیت‌هایی مواجه است. خانواده عشایر هم معمولاً متکی به دختران هستند و بخش زیادی از بار زندگی عشایری بر دوش خانم‌هاست.

وی ادامه داد: در همین مستند هم شاهد هستیم که برخی خانواده‌ها می‌گویند اگر دخترمان را سراغ ورزش بفرستیم، پس چه کسی کارهای‌مان را انجام دهد. می‌گفتند دختر باید نان و خمیر درست کند، این دختر برفرض قهرمان ورزشی هم بشود، که چی! این نگاه همچنان وجود دارد. وقتی این مستند همین چند روز پیش در جشنواره کازان به نمایش درآمد، مترجم ما می‌گفت ما در روسیه هم هنوز مناطقی را داریم که تفکراتی از این جنس را نسبت به دختران خود دارند. این مسئله تنها محدود به ایران نیست. همان‌طور که ورزشکاران زن بسیاری در استان‌های مختلف داریم، بالاخره در مناطقی هم هنوز این تفکرات وجود دارد.

اکبری ضمن روایت اولین مواجهه کاراکتر اصلی مستندش با ورزش کیک‌بوکسینگ گفت: بعد از اولین حضور در باشگاه، سوسن به خانه می‌رود و می‌گوید می‌خواهد ورزش را دنبال کند اما با مخالفت پدر مواجه می‌شود. بعد از چند روز مادرش وساطت می‌کند و سرانجام مشروط به اینکه کسی خبردار نشود او به باشگاه می‌رود. در همان ماه اول، او قهرمان کرمانشاه می‌شود و بعد از آن به مسابقات کشوری هم راه پیدا می‌کند و برای چند دوره قهرمان ایران می‌شود.

وی افزود: بعد از این موفقیت‌ها نگاه خانواده سوسن هم به این ماجرا تغییر کرد. وقتی اهالی ایل هم متوجه شدند که این دختر قهرمان همان دختر عشایر همسایه خودشان است، به او افتخار می‌کردند و فعالیت‌های ورزشی او را پذیرفتند.

این مستندساز درباره تجربه‌های جذاب خود در فرآیند ساخت مستند «سوسن در سحر می‌شکفد» گفت: روزی که باشگاه خانم رشیدی برقرار شد، او خیلی خوشحال بود و می‌گفت حس می‌کنم تمام غم‌هایی که از ابتدا در زندگی‌ام داشته‌ام دارد از ذهن و درونم خارج می‌شود. مواجهه با این لحظه برای من بسیار جذاب بود.