خبرگزاری مهر، گروه استانها: برخی کارشناسان اعتقاد دارند که اغتشاشات اخیر، اصل نظام اسلامی را نشانه گرفته و حجاب در واقع یک بهانه است. برای تحلیل مسائل اخیر و همچنین موضوع حجاب با حجتالاسلام عباس عبدالهی مدیرکل تبلیغات اسلامی استان سمنان و کارشناس مسائل فرهنگی و پژوهشگر مطالعات اسلامی جنسیت و خانواده به گفتگو نشستیم.
*تحلیل شما از اغتشاشات چیست؟
در اعتراضات خیابانی چند دسته حضور دارند؛ دسته نخست تماشاچیان هستند که با هیچ طرفی نیستند نه مسئلهای دارند و نه طرفداری از جریانی میکنند. دسته دیگر که طراحی و هدایت جمعیت معترض را بر عهده دارند، افراد آموزش دیده مسلح و یا غیرمسلح هستند که مزدوران روزمزد داخلی یا خارجی بوده و برای جنگهای شهری آموزش دیدهاند. عدهای از جوانان و نوجوانان تحت تأثیر جو رسانهای ضدانقلاب هم از روی ناآگاهی با آنها همراه میشوند. این دسته را آشوبگر و اغتشاشگر میگوئیم.
دسته سوم همان نوجوانان و جوانانی هستند که دلخوری و عصبیتهایی دارند که ممکن است اصلاً سیاسی نباشد. این افراد ممکن است حتی مشکلات شخصی و یا خانوادگی داشته باشند و یا در بخشی از حاکمیت مثل سیستم آموزشی کشور یا محل کار و کسب و کارشان و … با مشکلی روبرو شده باشند این گروه دسته سومی هستند که در واقع بازوی دسته دوم میشوند این افراد دچار هیجان میشوند و تحلیل کافی را ندارند.
به عنوان دسته چهارم باید فعالان مجازی غفلت زده و بدون تحلیل جامع و دقیق را هم اضافه کنیم؛ خصوصاً سلبریتی های ورزشی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی که متأثر از جوسازی رسانهای جبهه ضدانقلاب در شبکههای مجازی و ماهوارهای دچار تسریع در قضاوت و عجله و ناپختگی در اظهار نظر شدهاند. البته برخی از این افراد هم عامدانه و با اغراض خاصی مثل تضعیف جناح حاکم در دولت و یا اخذ امتیازات اقامت در اروپا یا آمریکا وارد میدان دمیدن به آتش اغتشاشات و اعتراضات شدهاند.
با توجه به ابعاد این فتنه سیاسی اجتماعی که ابعاد اقتصادی و فرهنگی نیز دارد، قطعاً کسانی که غائله را راه اندازی کردند، آنقدر آماده بودند که در بتوانند در چند روز کشور را در این سطح وسیع به هم بریزند. مشخصاً از ماهها قبل در فضای میدانی و فکری و کار تیمی و گروهی و… کارهایی را صورت دادهاند.
*تحلیل شما از گروههای مرجع اجتماعی چیست؟
دسته چهارم رجال سیاسی، هنری، عملی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی و … است که به عنوان چهرههای مؤثر اجتماعی یا اینفلوئنسر شناخته میشوند. این افراد سه گروه شدهاند دسته اول آنهایی که عجولانه، بدون متانت و عقلانیت کافی ورود کردند. خصوصاً در هفته نخست برخی از این رجال ورزشی و هنری و سیاسی ما بدون اطلاع کافی شروع به پمپاژ کردن اخبار کردند و از آنجا که حرفشان اثرگذار است، مملکت ما از فضای متعادل عقلانی تبدیل به یک فضای هیجانی بحرانزا شد.
دسته دوم از این گروه، کسانی هستند که سکوت کرده و گویا مسئولیت اجتماعی ندارند. ما در سال ۸۸ به خاطر داریم که چهار ماه گذشت تا برخی افراد اظهار نظر کنند در حالی که میتوانستند روز نخست اظهار نظر کنند و آن اظهارنظرها تأثیرگذار هم بود. این سکوت یا از روی ترس یا از روی از دست دادن جایگاه اجتماعی و … است اما به هر دلیلی باشد نه از زاویه مسئولیت ملی و عقلی و نه از زاویه مسؤولیت الهی و دینی، توجیهی ندارد.
دسته سوم اما کسانی هستند که با جرئت و جسارت منطق خودشان را بیان کردند و حتی بدون جانب داری از پلیس و یا حکومت، اغتشاشگری و کارهای ضد امنیت مردم و کشور را محکوم کردند. این افراد شاید بعضاً به گشت ارشاد هم نقدهایی داشتند اما اعتقاد دارند که نباید کشور را به سمت آتش هدایت کنیم.
* آیا درست است حجاب، بهانه اغتشاش گران است؟
ما در کشورمان مسئلهای به نام پوشش داریم که موضوع ما تنها نیست و در کل دنیا مطرح میشود و باید پیرامون آن گفتگو کنیم. عملکرد ناقص نیروی انتظامی در طرح معروف به گشت ارشاد در دولتهای مختلف وجود داشته که اتفاقاً آغاز طرح گشت ارشاد از دولت دوم خرداد آغاز شده است.
وقتی طرح غلطی را ده سال قبل انجام دادید و بعد رهبر معظم انقلاب اسلامی در خراسان شمالی به شیوه آن انتقاد کردند، دوباره ادامه میدهید و باز هم، همان تجربه اجرای غلط پیاده میشود، زمینه را آماده میکنید برای ورود دشمن؛ اما نکته اینجا است که یک طرح ملی در هر موضوعی، بالاخره دارای نقاط ضعف و قوتی است که باید درباره آن گفتگو کرد و این ارتباطی به آشوب خیابانی ندارد.
*آیا در این بحران اجتماعی فوایدی هم وجود دارد؟
بدون شک با همه نگرانیها و آثار مخرب این بحران که طراحی پیچیده جنگ ترکیبی دشمن را در پشت صحنه آن میبینیم، ما شاهد رشد سیاسی و فرهنگی اجتماعی مردم به ویژه نوجوانان و جوانان هستیم. خوشبختانه در این فتنه مانند فتنه عظیم سال ۸۸ نبود که ۹ ماه طول بکشد و ماهیت این افراد دیده شود.
این بار همان روز اول امثال مسیح علی نژاد و دیگر مزدوران انگلیس و آمریکا بیان کردند که اصل نظام هدف بوده و حجاب بهانه است. مهمترین اثر مثبت این بحرانها باید رشد آگاهیهای مردم و نخبگان و دیده شدن ضعفهای حکمرانی ما باشد.
*چرا اشکالات طرح پلیس در امر حجاب با وجود انتقاد رهبر معظم انقلاب در شیوه اجرای آن، بیش از ده سال است که حل نشده است؟
باید خط نفوذ را در عالم سیاست و فرهنگ و هنر ببینیم و درمان کنیم؛ چگونه قبل و همزمان با این فتنه، چند سریال در سینما خانگی با موضوعات مرتبط با این بحران اجتماعی اکران شده است؟! آیا این مسأله اتفاقی است؟! آیا ورود غیرقابل پیش بینی و بی سابقه برخی هنرمندان و ورزشکاران در حمایت از اغتشاشگران و آشوبهای خیابانی و محکوم کردن بدون منطق و استدلال پلیس و کل نظام اسلامی، اتفاقی و بدون برنامهریزی است؟!
*یعنی موضوع نظام است؟
موضوع نه گشت ارشاد است نه پوشش، نه بدحجابی و … مسئله براندازی نظام است و شفاف هم این موضوع بیان شد و وقتی اینطور شفاف بیان میشود دیگر حجت بر همه تمام است. کیان امنیت یک ملت و یک کشور، مهمترین موضوع ملی و اجتماعی است و معنا ندارد به جای گفتگو، تحقیق و انتقاد، با عدهای آشوبگر مزدور دشمنان پیشرفت و اعتلای ایران همراهی کنیم.
*امروز چه باید کرد؟
آنهایی که حرفشان روی تودههای مردم مؤثر است همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه ۷۰ از آنان به عنوان «خواص» یاد میکنند، باید به میدان بیایند و حرف بزنند و فضا را به سمت آرامش و گفتگو سوق دهند. اما بعضاً شاهد هستیم که در این فضا احزاب سیاسی یاد عقده گشایی در قدرت میافتند در حالی که مصالح مردم و اصل کشور را باید امروز توجه داشت.
یکی از مشکلات ما این است که احزاب سیاسی همیشه طلبکار هستند و هیچ وقت حاضر نیستند که هزینه بدهند، حتی وقتی در قدرت هستند و بعد از آن هم به مخالف بدل میشوند. خدا را شاکر هستیم برخی چهرههای سیاسی بودند که موضع گیری های خوبی هم داشتند اما کم هستند.
*معتقد هستید باید با برخی افراد برخورد شود؟
نمیتوان توقع داشته باشیم که حرف و مشی امروزمان مانند ۲۰ سال قبل باشد زیرا تجربههای سنگینی دادیم و خیلی از افراد محک خوردهاند و امروز توجیهی ندارد که یک سلبریتی که قطعاً میداند موضوع چیست، بیاید و اظهارنظری کند که آتش فتنه شعلهور تر گردد. بنابراین معتقد هستم که هر چقدر با آن دسته تماشاچی و نوجوانان هیجان زده، باید با رأفت اسلامی برخورد شود، با این دسته که عالم هستند و واو به واو توئیتها و متنهایشان اثر میگذارد، باید به شدت برخورد شود.
تمام ورزشکاران و هنرمندان و کسانی که حتی به آنها تذکر داده شده بازهم کارشان را تکرار میکنند باید مورد برخورد قرار گیرند یا اساتید دانشگاه که فضای دانشگاهها را از فضای گفتگو دور میسازند و حتی آشوب شهری را ترویج میدهند باید مورد برخورد قرار گیرند چرا که حرکت علیه امنیت کشور میکنند این افراد از بیتالمال ارتزاق میکنند و افکار از این خیانت آنها توجیهی ندارد.
*در حجاب چطور؟
در موضوع حجاب، نظام باید از ساختار حاکمیتی شروع کند موضوع حجاب باید از کسانی که از بیتالمال ارتزاق میکنند آغاز شود و مثلاً از بیمارستانها، استاد و کارمند دانشگاه، شرکتهای خصولتی و دولتی، کارمند بانک و … شروع کرد و مردم هم مشاهده میکنند که نظام در این قضیه جدی است چون از خودش شروع کرده است. اما تا زمانی که مردم دوگانگی ببینند این موضوعات پیش میآید.
بعد از پدیده مسیح علی نژاد و گشت ارشاد یعنی حدود یک دهه، دیگر حجاب مسئله فرهنگی نیست بلکه یک مسئله سیاسی است در واقع حجاب یک مسئله فرهنگی محسوب میشود که به یک موضوع سیاسی بدل شده لذا نوع مواجهه و برنامهریزی ما باید متفاوت باشد. یکی از ضعفهای گشت ارشاد روش اجرای موضوعی است که ابعاد سیاسی پیدا کرده است.
*دلیل چیست؟
مشخص است که نیروی انتظامی متوجه نیست که دیگر با یک معضل فرهنگی مواجه نیست. دستگاههای فرهنگی کشور در مسئله حجاب خوب عمل نکردهاند و نمونه آن طرحهای ناموفق امر به معروف و تلقی سطحی از مسئله حجاب و ابعاد سیاسی آن است. اگر خطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خراسان شمالی ارائه کردند، پیگیری میشد، به اینجا نمیرسیدیم. ضمن اینکه به عملکرد گشت ارشاد و ساختارهای حجاب منتقد هستیم اما از اینکه در مقوله حجاب ما روی ظرفیت قانون نه شرع، پافشاری کنیم، دفاع میکنیم.
مثلاً در دانشگاهها مسئله حجاب جدیتر است لذا نباید با ادبیات فقهی و شرعی بیان مسئله کرد باید مانند همه جای دنیا که قوانین پوشش وجود دارد در ابتدای ورود دانشجو آنها را بیان کرد. ما در مسئله حجاب، مسئلهمان اجرای قانون است و نه نقص قانون؛ متأسفانه متولیان مراکز آموزشی کشور حتی قانون را اطلاع رسانی نمیکنند چه برسد به اینکه اجرا کنند.