خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: آزادی یعنی حق انتخابهای متعالی در پی اتفاقات اجتماعی اخیر شاهد برجستهسازی مساله زن و حجاب و گره خوردن این دو مفهوم با اعتراضات در فضای مجازی بودیم. از این رو رسانه فرهنگی چیکتاب سلسله گارگاه هایی با هدف بررسی شعار «زن، زندگی، آزادی» برای تبیین نسبت ادعای این شعار با هدفی که از طرح آن دنبال میشود، برگزار میکند. در این کارگاهها صاحب نظران به تبیین آرای خود پیرامون بررسی این شعار از منظرهای تخصصی میپردازند.
این رویداد در اولین جلسه خود میزبان اصغر طاهرزاده، نویسنده و دین پژوه بود. طاهرزاده در این جلسه ضمن تبیین جایگاه زن و مرد در قرآن، به آسیبشناسی ادعاهای جهان مدرن از جمله همین شعار «زن، زدگی، آزادی» پرداخت و راه برون رفت از معضلات آن را نیز تبیین کرد.
او در ابتدا گفت: خداوند در سوره حجرات آیه ۱۳ میگوید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»، ای انسانها! ما شما را از زن و مرد خلق کردیم و به صورت فرقهها، گروهها، شخصها و ظواهر مختلف نظیر انسانهای سرخ پوست، زرد پوست، سفید پوست، ایرانی، آمریکایی و … قرار دادیم. اما این تفاوتها را اصالت نمیدهیم. عمدأ «مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَی» را میآورد که یک وقت تصور نشود بحث برتری بین مرد و زن وجود دارد. میگوید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»، یعنی آن کسی_ چه زن و چه مرد_ در نزد خدا کریم و برتر است که در تقوا جایگاه بالاتری داشته باشد. تقوا یعنی انسان در انضباط عبور از هوس زدگی و حضور در رابطه متین الهی نسبت به بقیه انسانها و خدا قرار دارد. یعنی اعمال و افکارش در نسبت با خود، نسبت با خلق و نسبت با خدا دارای پیراستگی باشد.
* توجه به آفرینش اختصاصی راه کمال زن و مرد
او ادامه داد: آیه ۳۲ سوره نساء میگوید: «وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَی بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ»، ای آدمها، «بعضکم علی بعض»، زن و مرد بعض به بعض هستند، مرد یک خصوصیات و تواناییهایی و زن خصوصیات و تواناییهای دیگری دارد. به قول یکی از خبرنگاران، فمینیسم یعنی مردانه زندگی کردن زنان. این آیه میگوید چه نیازی داریم آن چیزی که برای مردها است، زنها بخواهند یا چیزی که برای زن هاست را مردان بخواهند. هر دو در یک چیزی به نام انسانیت مشترک هستند. آیه ادامه میدهد: «لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ»، بالاخره مردها چه در هویت فطری و چه غیر فطری یک چیزهایی را میتوانند کسب کنند که این نوع دریافتها مردانه است و برای زنها نیز چیزهایی هست که زنانه است و اتفاقاً کمالات عجیب و غریبی هم محسوب میشود و باید کسب کنند. «وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ» در دل این دو نحوۀ بودن، از خدا بخواهید آنچه برترین است را به شما بدهد. «إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا»، خدا به هر چیزی عالِم است و در نتیجه میداند چه راهی را جلوی چه کسی بگذارد تا آنچه باید باشد، بشود.
طاهرزاده افزود: آزادی یعنی حق انتخابهای متعالی میخواهم این مطلب را با این شعار «زن، زندگی، آزادی» مقایسه کنید. در اینجا، انسانیتی که باید در مرتبۀ عالیتر باشد و از مرتبۀ مادون به سوی عالی بیاید، جایگاهش کجاست؟ ما هم قبول داریم که زن باید زندگی داشته باشد. البته زندگی به معنای حقیقیاش یعنی انسان بتواند در انتخابهای متعالی آزاد باشد و مانع نداشته باشد؛ این زندگی خوب است. برای همین در دل زندگی، باید آزادی قرار بگیرد و آزادی یعنی اگر میخواهید بروید، مانعی نداشته باشید. مسیر کسی که درگیر هوس و هوسبازی است اسمش آزادی نیست. آزادی برای کسی است که میخواهد به سویی برود و حالا که میخواهد برود، باید حق رفتنش را پاس بداریم. در این شعار «زن، زندگی، آزادی»، هیچ حقیقتی نهفته نیست؛ زن به ماهو زن که معنا نمیدهد؛ شما زنان بد دارید، زنان خوب دارید. زن در ازای این که رجوع به حقیقت دارد معنا میشود. این شعار «زن، زندگی، آزادی» پر از پوچی است، چرا؟ برای این که نمیگوید به چه سویی؟ کدام زندگی؟ کدام آزادی؟ انسان در این جهان مدرن گرفتار پوچیهایش است که عکسالعمل این سرگردانیهایش گاهی این خشونتها است. نتوانستهاند به آن آرامش و روحانیتی که نیاز جانشان است، برسند؛ بر خودشان عصیان میکنند و بعضیها را بدهکار میدانند.
* بازگشت به دین، بازگشت به آرامش
او در ادامه گفت: این آیه ۱۲۴ سوره نساء به شما خیلی کمک میکند، میگوید: «وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُ نْثَی…» اصلأ بحث زن و مرد ندارد، ملاک هر فرد، صالحاتی است که دارد. «صالحات» را کارهایی معنی کردند که فطرت انسانی بپذیرد یا اعمالی که دین متذکر میشود، هر دو هم درست است. آدمها چه زن و چه مرد اگر در مقام رجوع به حقیقت، نمیخواهند آلودگیهای دنیایی یا هوسهای دنیا آنها را احاطه کنند، «وَهُوَ مُؤْمِنٌ»، او مؤمن است. «وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ…» یعنی چه زن و چه مرد اگر در بستری که انسانیت انسانها اقتضا میکند، قدم بردارند، «فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»، به جنت میرسید. جنت یعنی در آرامش قرار میگیرید؛ حال چه در دنیا و چه در قیامت باشد. به یکی از عرفای بزرگ گفتند میخواهی بروی بهشت؟ گفت نه، گفتند برای چه؟ گفت من الان در آنچه به آن بهشت میگویند، قرار دارم. وقتی انسان قناعت کرد، یعنی بر آنچه خدا برای او مقدر کرده است راضی است و آرامش دارد. انسان وقتی در تواضع نسبت به بقیه قرار دارد و نمیخواهد بر کسی سلطه داشته باشد، از طرفی هم خدا را دارد، پس چیزی کم ندارد؛ اینجا میفرماید انسان وقتی در مسیر صالحات قرار گرفت و مؤمن شد، «فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ».
او افزود: خداوند در آیه ۹۷ سوره نحل میگوید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛ میگوید هرکس عمل صالح- تفسیر از عمل صالح را هم به عهده خودتان و درکتان گذاشته- انجام دهد، «مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی»، چه زن باشد چه مرد، «وَهُوَ مُؤْمِنٌ» اگر انسانی باشد که از حقیقت منصرف نشده، مؤمن است؛ یعنی کسی که ایمان به حقیقت دارد. بعد قرآن میگوید: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»، ما اگر متذکر باشیم که راهی جلوی انسانها گشوده شده است، هرکس در این راه قرار بگیرد چه زن و چه مرد، به حیات طیب میرسد. حیات طیب را اگر بخواهم به زبان امروزی معنا کنم، یعنی آزادی از هرگونه «نیستانگاری»، «پوچی»، «بیثمری» توأم با احساس «وجود» و «برکت». به قول علامه طباطبایی، بالاترین حیات، حیات طیبه است که انسان در استقرار آن حیات، هیچ گونه موانعی در برابر بهترین نحوۀ بودن خویش ندارد.
* مسیری که انقلاب اسلامی پیش روی ملت ایران گشود
این پژوهشگر دین افزود: ما در این تاریخ باید کجا آرام و قرار بگیریم که احساس پوچی نکنیم؟ با انقلاب اسلامی یک تاریخی به وجود آمده است. یک مردی، تاریخی را شروع کرده است که انسان چه زن و چه مرد، میتواند معنای امروزیاش را داشته باشد. یعنی تاریخی که انسانها در سرنوشت خودشان حاضر باشند. این جمله را زیاد شنیدید از حضرت امام (ره) که در وصیتنامهشان هم هست، فرمود: «والله همه اسلام سیاست است». یعنی یک نفری راهی برای تعیین سرنوشتها گشوده شده است. امام مسیری باز کرد تا زنان و مردان، خصوصاً زنان در به خود آمدنشان بتوانند هم دوش مردان یا بهتر از آنان در صحنههای مختلف فعال باشند. این میدانی است که انقلاب جلوی پای ما گذاشته است. حالا اگر ما حاضر نمیشویم باید خودمان را ملامت کنیم.
او ادامه داد: استاد ما میگفتند در قدیم درشکههایی بود که دوتا اسب داشت، اینها در سربالایی که میرفتند خیلی بارشان سنگین بود، این اسب فکر میکرد خستگیاش تقصیر اسب دیگر است، اسب دیگر هم همینطور، شروع به گاز گرفتن همدیگر میکردند. این خستگی مال بار است، خودت را داری به جهت کارهای غلطی که کردی خسته میکنی، حالا یقه دیگری را میگیری؟ میخواهیم آنالیز کنیم شرایطی که به وجود آمده، بله ما کوتاهیهایی کردیم، مشکلات اقتصادی است، ولی خودتان هم میدانید این مشکلات اقتصادی برای همه هست و همه امیدوارند در افقی که انقلاب اسلامی گشوده است، رفع شود. وعده الهی است که رفع میشود. حادثه را درست تحلیل کنیم؛ اصل حادثه مال این است که انسانها متوجه آن کمالاتی که میتوانستند در این صحنه کسب کنند، نشدند و خلأ این را داشتند.
* راه نجات از سراب وعدههای دروغین جهان مدرن!
طاهر زاده گفت: یک وقتی جهان ما یک لیتر است، خب یک لیتر آب بریزیم پر میشود، اما اگر جهان ما دو لیتر باشد، یک لیتر ونیم هم بریزیم پر نمیشود و فرد احساس خلأ میکند. ظرفیت بشر جدید بیش از دیروز است. این ظرفیت به صرف دنیا و وعدههای جهان مدرن پر نمیشود، باید در همین تاریخ و در همین جهان مدرن، وجوه قدسی و معنویاش را هم جایگزین کند. برای همین الان دو تیپ داریم، یک تیپ مثل حاج قاسمها که متوجه حضور در جهان مدرن باشد، حاج قاسم سلیمانی در جهان مدرن حاضر است، با پوتین هم جلسه میگذارد ولی خلأهایش را صرفأ به خاطر ژنرال بودن و حقوق گرفتنش پر نمیکند، وجه قدسی و معنویاش را به وسط میآورد که همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است. با آرامش زندگی کرد و به دخترش فاطمه دیدید که چه نامهای نوشته است، میگوید من نامزد شهادتم. یک تیپ هم که باید حاج قاسم میشده، منتها نشده است، خلأهایش را دارد و به جای این که بازخوانی کند و به خودش اعتراض کند، دارد به زمین و زمان اعتراض میکند، اینجاست که دشمن هم البته او را طعمه خودش میکند. شما انقلاب اسلامی را ساده نگیرید، انقلاب اسلامی مدد الهی است در جهان مدرن که در عین جهانی بودن، میتوانید قدسی باشید. آزادی زن را در نگاه جهان جدید چه بخواهید یا نخواهید، باید بپذیرید، ولی آزادی اگر قدسی نباشد، پوچی میآورد، نتیجهاش میشود انواع خودکشیها و سرگردانیها. این به جهت این است که متوجه نیست باید انتخابهایش را قدسی کند. انسان امروز، انتخاب دارد، آزاد است و باید انتخاب کند، نمیشود برایش انتخاب کنید، ولی اگر انتخابهایش را قدسی نکند، در همین ظرفیت دو لیتریاش، یک لیتر و نیم دارد و نیم لیترش را که باید با حیات قدسی پر کند، پر نمیکند و احساس خلأ و پوچی میکند. اینطور است که میگویند جهان، جهان نهیلیسم و پوچی است که با انقلاب اسلامی میشود از این عفونت بزرگی که بشر را گرفته است، نجات پیدا کرد.