بمباران شهرهای ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، اگرچه بیش از ۲۰۰ هزار کشته برجای گذاشت اما حیثیت آمریکا را به عنوان یگانه کشور استفاده کننده بمب اتم از بین برد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: آمریکا با وجود اینکه خود را مدعی ممانعت از ساخت و گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تأمین‌کننده اصلی امنیت جهانی می‌داند، تنها کشور جهان محسوب می‌شود که از بمب اتمی علیه کشور دیگر استفاده کرده است.

روز ۶ آگوست سال ۱۹۴۵ میلادی (۱۵ مرداد ۱۳۲۴) یک جنگنده «بی ۲۹» ارتش آمریکا اولین بمب اتمی تاریخ بشر به نام «پسر کوچک» (Little Boy) را بر سر مردم شهر هیروشیما ژاپن فرو ریخت؛ انفجار قارچی حاصل از این بمب ۹۰ درصد از این شهر را در یک لحظه نابود کرد و ۱۴۰ هزار نفر را به کام مرگ فرستاد؛ ده‌ها هزار نفر دیگر نیز در ماه‌ها و سال‌های بعد بر اثر تشعشعات رادیو اکتیو حاصل از این انفجار وحشتناک جان خود را از دست دادند.

سه روز بعد، یک هواپیمای «بی ۲۹» دیگر آمریکا یک بمب هسته‌ای دیگر به نام «مرد چاق» (Fat Man) را این بار بر شهر ناکازاکی فرو ریخت و ۶۰ هزار نفر را به قتل رساند. در اثر این دو انفجار هسته‌ای، «هیروهیتو» امپراطور وقت تسلیم بدون قید و شرط کشورش را در جنگ دوم جهانی اعلام کرد و به این ترتیب، این جنگ خانمان‌سوز به پایان رسید.

سرهنگ «پل تیبت» که بهترین خلبان نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم خوانده می‌شود، به خاطر هدایت بمب‌افکن و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در کارنامه سیاه تاریخ ماندگار شد.

وی درباره چگونگی انفجار این بمب می‌گوید: دود برآمده از انفجار فقط بالا می‌آمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود. همچنین این خلبان در پاسخ به این سوال که می‌دانستید آن پایین چه اتفاقی داشت می‌افتاد؟ گفت: دوزخ! فکر می‌کنم یک مورخ بهترین جمله را در این راستا گفته بود: «در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.»

تهدید تکرار همزمان در برابر روسیه و چین

بر اساس اطلاعات رسانه‌های روسی، آمریکا قصد داشت در دوره پس از پایان جنگ دوم جهانی روی اتحاد جماهیر شوروی نیز بمب اتمی بیاندازد اما تنها موضوعی که مانع آنها شد دستیابی سریع روس‌ها به این نوع بمب و آزمایش شتاب‌زده نخستین بمب اتمی بود؛ موضوعی که سران آمریکا را از اجرای این تصمیم منصرف کرد.

ناظران بر این باورند که آمریکا حتی قصد داشت به چین هم حمله اتمی کند. «دنیل الزبرگ» فعال سیاسی و تحلیلگر نظامی سابق آمریکا فاش کرد در حمله چین به جزایر تحت کنترل تایوان در سال ۱۹۵۸، آمریکا برای حمایت از متحد خود قصد داشت از توان نظامی خود که شامل حمله هسته‌ای به چین می‌شد نیز استفاده کند.

روزنامه «نیویورک تایمز» این گزارش را با استناد بر اسنادی که ظاهراً هنوز محرمانه هستند و بدون مجوز فاش شده‌اند، منتشر کرد و نوشت این اسناد ابعاد تازه‌ای از خطر این بحران دهه ۵۰ را نشان داد.

این گزارش ده‌ها صفحه از تحقیقات محرمانه سال ۱۹۶۶ مربوط به این رویارویی را نشان می‌دهد که فرماندهان ارتش آمریکا برای اولین بار برای حمله نظامی علیه چین فشار وارد کردند و می‌دانستند که شوروی ممکن است به نفع متحد خود یعنی چین تلافی کند.

سلاخی شدن بیش از ۲۰۰ هزار ژاپنی

اگرچه حملات اتمی آمریکا به شهروندان ژاپن برای تسلیم کردن این کشور در جنگ جهانی دوم، اولین و آخرین حمله اتمی طی یک سده اخیر محسوب می‌شود ولی با این وجود هم اکنون آمریکا هزاران کلاهک اتمی با قدرت تخریب وحشتناک در اختیار دارد و در مورد عوارض این جنایت و نسل کشی آمریکایی‌ها نباید این نکته را فراموش کرد که اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو این بمب‌ها به لحظه انفجار محدود نشد و تا سال‌های بعد ده‌ها هزار کشته و مجروح دیگر بر جای گذاشت.

آثار مخرب رادیواکتیو چنان عمیق و گسترده بود که در هیروشیما و ناکازاکی همه‌ساله هزاران نفر از مردم و مقامات سیاسی کشورهای جهان برای محکوم کردن کاربرد سلاح‌های هسته‌ای در مراسم یادبود این فاجعه شرکت کرده و می‌کنند.

درباره آثار مخرب بعد از جنگ بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی کافی است اشاره‌ای کرد به اولین کودک تحت تأثیر تشعشعات بمب اتمی به نام «ساداکو» که با بیماری سرطان خون از مادر متولد شد و سال‌های بعد نیز کودکان ناقص‌العضو یا مبتلا به سرطان خون بیشتری از مادران آسیب دیده از بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی متولد شدند و پس از مدت کوتاهی درگذشتند. این آثار و پیامدها سبب شد جهانیان دریابند که آمریکا چه جنایتی را در ژاپن مرتکب شده است.

ماهیت یک انفجار اتمی از روی میزان تلفات انسانی آن و همچنین پیامدهای تأخیری پس از آن به روشنی قابل تفسیر است. برای اندازه‌گیری و ملموس‌تر شدن میزان عظمت انرژی آزاد شده توسط سلاح‌های اتمی می‌توان گفت که نور این بمب از نظر روشنایی با خورشید قابل مقایسه است و دما و فشار آن را نیز می‌توان با دمای درونی خورشید مقایسه کرد. پرتوهای نور شامل تشعشعات حرارتی است که شهرها و اجسام را می‌سوزاند و تشعشعات هسته‌ای آن به درون بدن نفوذ می‌کند.

بلافاصله پس از این حمله اتمی، حدود یک سوم تا یک چهارم جمعیت بر اثر سوختگی، ضربه یا تشعشع یا ترکیبی از این موارد کشته شدند. اثرات تأخیری اصلی تشعشع نیز شامل ابتلاء به سرطان، به ویژه در میان افرادی بود که در اوایل دوران کودکی خود قرار داشتند. ایجاد آسیب مغزی به جنین متولدشده از مادرانی که در معرض بمب اتم قرار داشتند و همچنین اثرات ژنتیکی بر فرزندان متولدشده بازماندگان از دیگر آسیب‌های استفاده از بمب اتم در ژاپن بود که پس از گذشت مدتی آشکار شد.

پس از بمباران اتمی، ۷۰ هزار نوزاد در هیروشیما و ناکازاکی مورد معاینه قرار گرفتند. در ناکازاکی، بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ نوزاد در خانه‌های خود معاینه شدند. در آن زمان هیچ شواهدی از آسیب‌های ژنتیکی مشاهده نشد.

در سال ۲۰۰۸ اما مطالعات جدیدی بر روی بازماندگان و فرزندان آنها صورت گرفت که تغییرات و ناهنجاری‌های ژنتیکی قطعی دی. ان. ای را نشان می‌دهد. این مطالعات از روش‌های جدیدتری برای تشخیص آسیب‌های دی. ان. ای استفاده کردند. فرزندان بازماندگان، که بالغ شده بودند، نگران هستند که چگونه آسیب ژنتیکی ناشی از بمب ممکن است در طول نسل‌ها به فرزندانشان منتقل شود.

جدا از صدمات جسمی و تشعشعات، مهمترین اثر بمب اتمی وحشت محض بود که به شهروندان این شهرهای بمباران شده وارد کرد. چنین وحشتی که در نوع بشر بی‌سابقه بود، برای همیشه در بدن و ذهن افرادی که آن را تجربه کردند، حک شد.

در مجموع، برآیند این بمباران اتمی، زغال‌شدن بیش از ۲۰۰ هزار ژاپنی، برجاماندن چندین هزار مجروح و به دنیا آمدن هزاران کودک معلول بود. اما نکته جالب این است که دولت آمریکا خدمه هواپیما و دیگر افراد دخیل در اجرای این پروژه را از نخستین دقایق اتمام مأموریت با اعطای مدال‌ها و نشان‌های مختلف مورد تمجید قرار داد.

همچنانکه «هری ترومن» رئیس‌جمهور وقت آمریکا بعد از این اقدام به عرشه ناو «آگوستا» رفت و به رئیس آزمایشگاه «لوس آلا موس» قرارگاه جنایت‌های علمی آمریکا و همچنین به ژنرال «وسلی کروز» فرمانده عملیات تبریک گفت و در همان مقطع زمانی، بسیاری از محافل نزدیک به آمریکا چنین استدلال می‌کردند که بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نتیجه بخش بوده است زیرا ژاپن بلافاصله تسلیم شده و بر پایه چنین استدلالی، اگر بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا صورت نمی‌گرفت، ژاپنی‌ها تسلیم نمی‌شدند و جنگ به شکل دیگری ادامه می‌یافت.

ضربه تاریخی به اعتبار و حیثیت آمریکا

آمریکا مدت‌هاست در مجموعه‌ای از اشتباهات و محاسبات نادرست خود گرفتار آمده و همین مساله به مرور باعث کم‌کردن اعتماد جهانی به آمریکا شده است. آمریکا تا قبل از جنگ جهانی دوم سیاست خارجی خود را بر دکترین «مونروئه» که بر اجتناب از جنگ تاکید داشت، استوار کرده بود اما «وودرو ویلسون» با واردکردن آمریکا به جنگ جهانی اول خط بطلانی بر این دکترین کشید.

این کشور با حمله ژاپن به بندر «پرل هاربور» هاوایی وارد جنگ دوم شد. با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم این کشور حضور خود در عرصه بین‌الملل را پررنگ‌تر کرد. نخستین ضربه به حیثیت آمریکا زمانی وارد شد که جنگ در سال ۱۹۴۵ به پایان رسید و آمریکا برای به‌زانودرآوردن ژاپن که حاضر به تسلیم نبود، ۲ حمله اتمی مرگبار به این کشور آسیایی شرقی انجام داد.

بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی تا به امروز تنها مورد استفاده جنگی از سلاح هسته‌ای در جهان است که توسط آمریکا انجام شد. با این حال از سویی آمریکا دارای بزرگترین زرادخانه هسته‌ای در جهان و در سوی دیگر مهمترین مدعی مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی در جهان است.

اکنون ۷۷ سال از آن روز می‌گذرد و افکار عمومی دنیا هنوز در انتظار اینکه آیا بالاخره روزی خواهد رسید که یکی از رؤسای جمهور آمریکا به خاطر این فاجعه هولناک رسماً عذرخواهی کند؟ آیا آمریکایی‌ها بالاخره روزی از پرتاب بمب‌های اتمی احساس ندامت خواهند کرد؟ آیا خواهند فهمید که چگونه این بمب‌ها در کمتر از یک لحظه هزاران قربانی را به بخار تبدیل کرد، صدها هزار نفر دیگر را سوزاند؟ آیا بالاخره ماجرای «باران سیاه» را خواهند فهمید که تشعشعات اتمی را گستراند و باعث مرگ آرام و دردناک انسان‌های بیشتری شد، و دست آخر جان دست کم ۲۰۰ هزار نفر را در این دو شهر گرفت؟

نتیجه‌گیری

همان گونه که اشاره شد، طنز تلخ ماجرا آنجا است که واشنگتن در مقام منادی حقوق بشر و نجات دهنده جهان از شر کمونیسم، فاشیسم و نازیسم، بر اهمیت صلح و ثبات تاکید دارد. آمریکا در ظاهر خود را مخالف تولید تسلیحات هسته‌ای و موشکی کره شمالی و قدرتمند شدن چین در بعد نظامی در آسیا نشان می‌دهد.

با توجه به تمامی این ادعاها، یک نگاه اجمالی به عملکرد سیاسی، امنیتی و نظامی آمریکا در قرن اخیر نشان می‌دهد که این کشور برای حفاظت از آنچه که منافع فرا مرزی‌اش خوانده می‌شود، میلیون‌ها انسان را قربانی و بسیاری از حاکمیت‌های مستقل را برانداخته است!

توجیهی که طی دهه‌های اخیر برای انجام این جنایت فاجعه بار در ژاپن از زبان مقامات و رسانه‌های آمریکایی عنوان می‌شود، حفظ جان هزاران سرباز آمریکایی است! جدا از سوالات اخلاقی و حقوقی مهمی که در زمینه کشتار غیرنظامیان برای حفظ جان نظامیان مطرح می‌شود، این پرسش هم به ذهن می‌رسد، «هنگامی که هیروشیما با این هدف سوزانده شد چه دلیلی برای حمله به ناکازاکی وجود داشت؟»

از نگاه کارشناسانه، پس از آن خطای تاریخی آمریکا در حمله اتمی به ژاپن، اشتباهات مکرر و ناکامی‌های این کشور یکی پس از دیگری نمود پیدا کرده و با هر اشتباه، لطمه‌ای جبران‌ناپذیر به اعتبار حیثیت آمریکا وارد شده است که خطای راهبردی آمریکا در جنگ ویتنام، افغانستان و عراق از آن جمله است؛ مجموعه‌ای از اشتباهات محاسباتی و در عین حال راهبردی که ضمن هزینه‌های گزاف برای آمریکا، منجر به کشته‌شدن شمار زیادی از نظامیان و غیرنظامیان شده و ضربه مهلکی بر اعتبار واشنگتن وارد کرده است.