امام موسی صدر در یکی از گفت‌وگوهای مطبوعاتی خود گفته وضع زن در آغاز اسلام بسیار بهتر از وضع کنونی‌اش بود... در حجاب شرعی، چنان‌که قرآن کریم بر آن تصریح کرده، سخت‌گیری و زیاده‌روی رخ نداده.

خبرگزاری مهر _گروه فرهنگ و ادب: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر چهارمین چاپ جلد دهم از مجموعه «در قلمرو اندیشه امام موسی صدر» با عنوان «زن و چالش‌های جامعه: جستارهایی درباره مسائل زن و خانواده و جوان» را در ۲۷۵ صفحه و بهای ۹۶ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۹۷ منتشر شده بود.

این کتاب شامل ۱۶ جستار از سخنان امام صدر در مسائل مربوط به زنان، جوانان و خانواده است. از دو جهت این سه موضوع در یک کتاب منتشر شده است: نخست، پیوندی که میان هر سه موضوع بر قرار است و تأثیر و تأثری که بر یکدیگر دارند و از یکدیگر می‌گیرند.

نقش و رابطه زن و جوان در شکل‌گیری و کارکرد خانواده مؤثر است و در تعریفی که از نظام خانواده به دست می‌دهیم، جایگاه زن و جوان روشن می‌شود. دوم، تأثیری که جهان نو در نگاه و نگرش به هر سه موضوع گذاشته است.

«زهرا فصلی از کتاب رسالت»، «زن در اسلام»، «زن و چالش‌های جامعه»، «اسلام به زن کرامت بخشید»، «زن و دین»، «زن عرب و پیکار برای رهایی»، «ازدواج مدنی»، «اسلام و خانواده در جامعه پیشرفته»، «نقش مادر و خانواده در شکل‌گیری شخصیت جوان»، «شیوه‌های تربیتی و مبادی دین»، «وجود طبقات در جامعه پذیرفتنی نیست»، «نقش دانشجویان در ساختن آینده یا سرنوشت»، «ایمان و جوان معاصر»، «فرقه‌گرایی و جوانان»، «جامعه ماده‌گرا و تباه شدن جوانان و «ازدواج حضرت زهرا (س)» عناوین مطالب منتشر شده در این کتاب است.

اگر به متون دینی بازگردیم و به زبان زمانه سخن بگوییم، باید بگوییم که قرآن ازدواج دو مسلمان را نهاد دموکراتیک کوچکی قرار داده است که هر کدام از آن‌دو در آن می‌توانند حدود اختیارات خویش را بر مبنای توافقی پیشین معین کنند

امام سیدموسی صدر، زعیم شیعیان لبنان، یکی از مهم‌ترین نواندیشان دینی است که از منظری درون دینی به نقد دیدگاه‌های رایج درباره نسبت اسلام و مسائل اجتماعی پرداخت و فهمی نو را ارائه داد. امام صدر یکی از منادیان بازگشت به قرآن، در دوران فعلی است. به باور او ادیان برای خدمت رسانی به انسان و بهبود وضعیت او در تمامی شئون و پدیده‌های مرتبط با زندگی دنیایی از سوی خداوند آمده‌اند. بر همین اساس قرآن کریم به عنوان یک «اسوه متن» راهبر مناسبی برای سعادت دنیایی است به شرط آنکه فهمی عصری و مسئله‌محور از آن داشته باشیم، که البته این فهمی عصری لوازمی دارد که شرح آن در حوصله این مقال نیست، اما اگر دغدغه حل مسائل امروز را داشته باشیم می‌توان با مراجعه به قرآن راه‌هایی برای حل آن پیدا کرد.

نوع نگاه امام موسی صدر به مسائل زنان در جامعه امروز نیز یک نگاه قرآنی است. به عنوان مثال تفسیر او از آیات مرتبط با زنده به‌گور کردن دختران در جاهلیت برای جامعه امروز این است که اگر در این زمانه نگذاریم که دختران در اجتماع باشند، تحصیل کنند و با ایفای شغلی به جامعه خود خدمت کنند، به مثابه همان زنده بگور کردن دختران در جامعه جاهلی است.

خسرانی برای جامعه اسلامی بود که امام سیدموسی صدر به دلیل مشغله فراوان در لبنان نتوانست تفکرات خود را تئوریزه کرده و منابع فقهی برای نسل امروز بنویسد، اما او تفکرات و منظومه فکری خود را در عمل به کار برد و نشان داد که فکر قرآنی تمدن‌ساز است. بنابراین یادداشت‌ها، سخنرانی‌ها، گفت‌وگوهای مطبوعاتی و اعمالش همه مهم‌اند و باید برای تببین وجوه نواندیشی‌اش به آن مراجعه کرد.

بخشی از این کتاب شامل گفت‌ وگوی امام موسی صدر با «علیاء الصلح» خبرنگار مجله الحسناء با تیتر «اسلام به زن کرامت بخشید» را به نقل از کتاب «زن و چالش‌های جامعه» بخوانید. این گفت‌وگو در مارس ۱۹۶۹ (اسفند ۱۳۴۷) به چاپ رسید.

علیا الصلح خبرنگاری که این گفت‌وگو را گرفت در لید خود چنین نوشته است: دنیا و دین، علم و فقه، انسان و روحانی دینی، ویژگی‌های جامعی است که به وی امکان می‌دهد تا بدون هیچ پیچیدگی از زن و با عمق و درایت از اسلام سخن بگوید؛ عمق و درایتی که به چالش با خرافات و عاداتی می‌رود که مسلمانان بدان دل بسته‌اند، ولی هیچ ربطی به اسلام ندارد.

* آیا اسلام به زن کرامت بخشیده و مسلمانان خوارش کرده‌ اند؟

قبول دارم و از درون خود متأسفم که وضع زن در آغاز اسلام بسیار بهتر از وضع کنونی‌اش بود.

* تأسف سودی ندارد، باید برای این مصیبت راه حل سریعی پیدا کرد. ما در عصری زندگی می کنیم که زن خیز برداشته و حرکت کرده است. والنتین ترشکوف به فضا رفته است، ولی همچنان زن مسلمان جرأت جست و خیز بر روی زمین و حتی خانه خود را ندارد.

راه‌حل، بازگشت به اصول و به اسلام صحیح است، زیرا هیچ دینی به اندازه اسلام و هیچ جامعه‌ای همانند جامعه اسلامی به زن حرمت ننهاده است. منظورم از اسلام، اسلام حقیقی است که در متون اسلامی آمده است و امکان اجتهاد در آن وجود دارد، نه وضعی که مسلمانان در آن به‌سر می‌برند. دین ما هیچ‌گاه دین متحجری نبوده است.

* پس چرا ما در این وضع قرار داریم؟ چرا اگر زن مسلمانی به گونه‌ ای رفتار کند که گویی بی نیاز از قیمومت و صاحب عقلی استوار و اندیشه‌ ای آزاد است، قانون گریز… و دین گریز یا تقریباً بی اعتنا به قانون و دین به شمار می‌ آید؟

اسلام هیچ‌کس را وصی زن قرار نداده است، جز پدرش، که تا زمان سن رشد وصی اوست، همان‌طور که وصی برادر اوست که مرد است و در این مسئله فرقی میان آن‌دو نیست. پدر، همچنین، حق مشورتی در ازدواج اول دخترش دارد. با این حال‌، فکر نمی‌کنم که ما از ذهنیت قرن بیستمی فاصله‌ای گرفته باشیم.

* و وصایت برادران و پسران و حتی پسرعموها و…؟

دین چنین چیزی را سفارش نکرده است.

* و وصایت همسر؟

اگر به متون دینی بازگردیم و به زبان زمانه سخن بگوییم، باید بگوییم که قرآن ازدواج دو مسلمان را نهاد دموکراتیک کوچکی قرار داده است که هر کدام از آن‌دو در آن می‌توانند حدود اختیارات خویش را بر مبنای توافقی پیشین معین کنند. اما برای آنکه دموکراسی به بن‌بست کشیده نشود، لازم است این جامعه دموکراتیک کوچک رئیسی داشته باشد.

زمانی زن می‌تواند از این تاریکی بیرون آید که بپذیرد انسان است و نقش زنانگی‌اش را همیشه و همه‌جا بازی نکند. به این ترتیب که این باور را به مرد تحمیل کند که در خارج از خانه‌، او را شریک خود در سازندگی جهان ببیند و نه تابلویی هنری که نگریستن به آن، او را از سازندگی این جهان بازدارد

* بالطبع، این رئیس هم مرد است که ریاست او همیشگی و مادام العمر است.

آیا جداً شما این ریاست را آرزو می‌کنید؟

* پناه بر خدا، من برای مردی که تن به حکم من دهد، احترامی قائل نیستم.

حتی زن اروپایی نیز اگر حقیقتاً زن باشد خواهان حمایت و پشتیبانی مرد است. زن اروپایی و حتی زن امریکایی، اکنون، در حال به دست آوردن بخشی از حقوق و ضمانت‌هایی است که اسلام ۱۴۰۰ سال پیش به زن داده است.

* استقلال مادی و اختیار طلاق و چیزهای دیگر، امتیازاتی است که اهمیت آن در ضمن ازدواج و به ویژه، زمانی که ازدواج به شکست کشیده می‌ شود، آشکار است. اما پیش از ازدواج و پس از آن و در ضمن ازدواج در صورتی که موفق باشد، زن مسلمان همچنان در بند زنجیر است. این واقعیتی است که نمی توان از آن گریخت. این، شب تاریکی است که باید از آن بیرون آییم، بی آنکه نشان کفر به پیشانی‌ مان بچسبد.

این شب تاریکِ گمراهی است و نه شب اسلام. زمانی زن می‌تواند از این تاریکی بیرون آید که بپذیرد انسان است و نقش زنانگی‌اش را همیشه و همه‌جا بازی نکند. به این ترتیب که این باور را به مرد تحمیل کند که در خارج از خانه‌، او را شریک خود در سازندگی جهان ببیند و نه تابلویی هنری که نگریستن به آن، او را از سازندگی این جهان بازدارد، و نه تابلوی فریبایی که لذت جستن از آن او را از پیش بردن کار جهان بازدارد.

* بنابراین، تنها راه آزادی زن حذف عنصر زنانگی اوست؟

هرگز، بلکه آن را منحصر به وقت خاص خود می‌کند و در اوقاتی دیگر، صفات انسانی‌اش را بروز می‌دهد.

* آیا اگر زن چنین چیزی را بپذیرد، مرد هم خواهد پذیرفت؟

بله، اگر زن در برخورد با مردی که همسرش نیست این اصل را که قرآن در سه موضع بیان کرده، مراعات کند: آشکار نساختن زینت؛ تحریک نکردن در گفتار؛ تحریک نکردن در راه رفتن و حرکت.

* اینکه شما می گویید، مرحله پیشرفته‌ ای است که زن مسلمان پیش از رسیدن به آن باید پرده حجاب را بدرد. یعنی پیش از آن که در کنار مرد قرار گیرد، به لحاظ ذهنی باید به سطح او برسد. پیامبر اسلام (ص) گفت: «اُطلُبُوا العِلمَ وَ لَو بِالصِّینِ.» زن محجبه باید امکان رفتن به دانشگاه را بدون مانع داشته باشد. انسان چگونه می تواند در دوره سیطره علم بدون دانستن الفبای علم بر روی پای خود بایستد.

در حجاب شرعی، چنان‌که قرآن کریم بر آن تصریح کرده، سخت‌گیری و زیاده‌روی رخ نداده و از زن نمی‌خواهد که چشمش را ببندد. قرآن از زنان خواسته است که مواضع زینت خود یعنی مو و گردن و سینه را آشکار نکنند و آشکار کردن صورت اشکالی ندارد.

* آیا همسر شما محجبه است؟

حجاب مسلمانان را دارد. با این حال‌، احساس نمی‌کنم که در ادای وظایفش در جامعه و در برابر جامعه‌اش کوتاهی کند. خواهری دارم که در صور زندگی می‌کند و قوی‌ترین مؤسسات اجتماعی را در جنوب لبنان مدیریت می‌کند و محجبه است. اما تکرار می‌کنم که حجاب شرعی آسان‌تر از حجابی است که ما بدان عادت کرده‌ایم.

* اما زنان رزمنده که جهاد آنان را ناگزیر کرده است در حالی که سر و صورت و چه بسا، مواضع زینتشان آشکار است، از خانه خارج شوند، باید متهم به کفر و خروج از وقار اسلامی شوند؟ أمینه دحبور در فرودگاه زوریخ شلواری می‌ پوشد که جاذبه‌ های بدنش را آشکار می کند، آیا او با این کار از دین خارج شده است؟

من به مطلبی که شما درباره أمینه دحبور نوشته‌اید باور داشته و هنوز باور دارم که عفت زن در حالی‌که عفت همه زنان در خطر است، محدود به حفظ عفت فردی‌اش نمی‌شود. بنابراین‌، سخت‌گیری و دقتی که امروزه برای حفظ این عفت اعمال می‌شود، نابه‌جاست. من ذلت زنان لهستانی را فراموش نمی‌کنم که آلمانی‌ها پس از تصرف سرزمینشان آنان را مانند گله‌های گوسفند با کامیون از این بازداشتگاه به آن بازداشتگاه منتقل می‌کردند. من دوست دارم قدرت آن را بیابم که همه زنان ملت خود را آموزش نظامی دهم و بسیج کنم تا در کنار مردان از تکرار این مصیبت در سرزمین ما جلوگیری کنند. من هر روز زنان کشورم را به این کار تشویق و در تمام خطبه‌ها و سخنرانی‌هایم بر آن تأکید می‌کنم.

* این سخنان آرزویی شفاهی است. شما که از مسئولانید، چه کار کرده‌ اید تا سخن شما تحقق بیابد؟

اولاً‌، در سطح آگاهی‌بخشی هیچ دری را نکوبیده رها نمی‌کنم. در زمینه حقوقی به‌زودی با کمیته‌ای متخصص در زمینه قانون مدنی خاص همکاری خواهم کرد که می‌کوشد تا جایگاه حقیقی زن را به او بازگرداند و امکان فعالیت او را در سطح ملی و قومی افزون بر وظیفه خاص او فراهم کند. کانون وکلا نیز برای تدوین قانونی مستند به متون فقه اسلامی و اجتهادات تلاش‌هایی کرده‌اند. ما در عرصه اندیشیدن به راه‌حل برای بن‌بستی که مسلمانان زن را بدان کشانده‌اند، تنها نیستیم. الأزهر نیز تلاشی دائمی در این زمینه دارد.

* پس با موانعی که در آینده مسلمانانی سر راهتان قرار خواهند داد که به این وضع دل خوش کرده‌ اند و عرصه برایشان خالی مانده و دیری است که اسلام صحیح را فراموش کرده‌ا ند، چه می‌ کنید؟

اسلام صحیح بزرگ‌ترین یاور ما در برابر برخی مسلمانان است و اوضاع سخت و حالت جهادی که امت ما در حال گذران آن است، ما را به آسانی بر تحقق این اندیشه‌ها یاری خواهد کرد.

* آیا به راستی شما معتقدید که اگر اسلام صحیح با همه اصول و جزئیاتش اجرا شود، پاسخ گوی نیازهای زمانه و اوضاع جهادی خواهد بود؟

هوشیاری اسلام در تحول و تکامل بیش از آن حدی است که شما گمان برده‌اید. در فقه اسلامی اصل خاصی است درباره: «اَلضَّرُوراتُ تَبیحُ المَحظوراتِ.» (ضرورت‌ها ممنوعات را مباح می‌گرداند.)

* سبحان الله، علم نزد خداست. اما من در این حوزه خاص گمان می کنم که برخی مسلمانان این بازگشت به اصول را نمی‌ تابند و آن را خروج از دین می‌ شمارند و شما در آینده با مخالفت برخی کسانی مواجه خواهید شد که شما را به منصبی رسانده‌ اند، منصبی که امکان اصلاحگری به شما می دهد. به زودی روزی خواهد رسید که شما در برابر دو گزینه قرار خواهید گرفت: اصول اسلام یا اوهام مسلمانان.

من می‌دانم که وظیفه دشوار و راه سختی در پیش رو داریم، اما چاره‌ای جز بازنگری در شخصیت زن مسلمان نداریم. به‌هرحال، هر رسالتی به ایثار نیاز دارد.

* و نیز نیازمند چالش‌ها؛ آیا شما برای مقابله با این چالش‌ ها آماده‌ اید؟

به‌طور قطع و با اطمینان کامل بله، و اگر ضرورت مجبورم سازد، از باب عمل به رسالت الهی که امانتی از سوی خدا در دست من است، وارد چالش خواهم شد. من در مقام رهبر یعنی کارشناس دین، در آینده چاره‌ای جز برخورد با پاره‌ای اوهام مسلمانان نخواهم داشت، تا به آنان توضیح دهم و اسلام صحیح را اجرا کنم، و باز هم تکرار می‌کنم که هیچ دینی به اندازه اسلام زن را گرامی نداشته است. اما مایه تأسف است که این تکریم به مرور زمان فراموش شده است. آیا شما می‌دانید برای مثال اسلام زن را مجبور به کار در منزل نکرده است و زن داوطلبانه آن را انجام می‌دهد و هیچ‌کس نمی‌تواند زن را مجبور به کار در منزل کند؟ مرد باید قدر این خدمت را بداند و به او احترام بگذارد. آنچه می‌گویم اجتهاد شخصی من نیست، بلکه از اول اسلام این حکم شرع بوده است.

* من نه مدافع زن و نه در پی احقاق حقوق سیاسی زن هستم. من خانه‌ ام را بهشت خود می‌ دانم، به شرط آنکه خودم اختیار فکرم را داشته باشم. اما دوست دارم بدانم آیا اسلام با حکومت کردن زن موافق است؟

زن را منع نکرده است، اما این کار را برای زنان خوش ندارد، زیرا زن نقشی بلندتر از حکومت‌کردن دارد و آن زادن و پروردن حاکم است.