در شرایطی که در شبکه های مجازی اعلام می شود خیابان های شهر ناآرام است، خبرنگار مهر روایت میدانی از آرامش شهر را به تصویر کشیده است.

خبرگزاری مهر، گروه جامعه: چهل روز از درگذشت مهسا امینی دختری که توسط گشت ارشاد به ساختمان وزرا برای شرکت در کلاس‌های توجیهی پلیس امنیت اخلاقی منتقل شده بود می‌گذرد؛ علیرغم اینکه خانواده این مرحومه اعلام کردند که ما مجلسی برای چهلم برگزار نمی‌کنیم اما افرادی از روزهای گذشته در فضای مجازی فراخوان‌هایی را برای تجمع در چهلم این دختر منتشر کرده بودند.

تاکید رسانه‌های معاند و شبکه‌های مجازی وابسته به دشمنان ایران بر شلوغی شهرها به ویژه در تهران است؛ تصمیم می‌گیرم تا بروم و گزارشی از وضعیت شهر تهیه کنم. از خیابان شریعتی کار را شروع می‌کنم، خیابان خلوت است، تردد عادی است و مردم به کارهای روزمره خود مشغولند؛ مشغول فیلمبرداری می‌شوم تا بتوانم چیزهایی که دیده‌ام را به مخاطب نشان دهم.

چند فیلم در کانال‌های تلگرامی دیده‌ام که گفته‌اند امروز چهار آبان ماه خیابان شریعتی شلوغ شده است اما خیابان خلوت است و حتی خبری از استقرار مأموران امنیتی و انتظامی هم در این خیابان نیست.

از خیابان شریعتی به سمت مرکز شهر تغییر مسیر می‌دهم و وارد خیابان طالقانی می‌شوم، در آنجا هم مردم به کارهای روزمره مشغول هستند و حتی حرکت چند مأمور انتظامی با موتورسیکلت هم که به سمتی می‌رفتند تا در جایگاهشان مستقر شوند هم توجه آنها را جلب نمی‌کند.

به چهار راه طالقانی می‌رسم، آنجا هم خلوت و خبری از شعار و تجمع و ناآرامی نیست و امرار معاش برای مردم مهم‌تر از تجمع‌هایی است که فراخوانش را ضدانقلاب داده است؛ حتی خبری از سربازهایی که در جلوی سازمان بازرسی می‌ایستادند هم نبود؛ گویا حرف آنهایی که می‌گویند کانال‌ها فیلم‌های آرشیوی را در زمانی که فراخوان داده‌اند منتشر می‌کنند تا مخاطبان را به باور شورش و اغتشاش برسانند درست است!

از چهار راه طالقانی عبور می‌کنم و به زیر پل کالج می‌رسم، در آنجا مأموران مستقر شده‌اند؛ اما خبری از تجمع و درگیری نیست، مردم به کار مشغول هستند، راننده تاکسی کاپوت ماشین را بالا زده است و در حال تعمیر کردن ماشینش است؛ راننده‌ای که سوار بر خودرویش هستم می‌گوید: «خانم دنبال چه می‌گردی؟ فکر کردی مردم آن قدری بیکار هستند که کار و زندگی خود را ول کنند و بیایند بگویند آزادی؟ مگر آزادی نداریم؟»

گفتم: «از دید برخی از افراد آزادی نیست که آمده‌اند به خیابان» کلامم را قطع کرد و گفت: «آنها زیاده خواه هستند و به حق خودشان قانع نیستند، مملکت چیزی که آنها می‌خواهند هم بشود باز معترضند»

به خیابان انقلاب می‌رسم، همان حوالی پل کالج، نزدیک دانشگاه امیرکبیر، در مسیر دانشگاه خبری از مأموران نیست اما نزدیک پل مأموران ایستاده بودند تا اگر نیاز شد وارد عملیات شوند؛ طرفین خیابان را نگاه می‌کنم، در پیاده روها اما خبری از مردم برای ایجاد تجمع نیست؛ این خلوتی خیابان‌ها در شرایطی است که کانال‌های ضدانقلاب فیلم‌هایی از دانشگاه امیرکبیر منتشر کرده و مدعی شده‌اند دانشجویان به پا خواسته‌اند!

سر تا سر مسیری که می‌روم تا میدان انقلاب ترددها عادی است، حتی در جلوی دانشگاه تهران هم خبری از تجمع نیست، اما مأموران نظامی ایستاده بودند؛ در میدان انقلاب تعداد مأموران بیشتر است؛ دو دور دور میدان می چرخم تا چیزی از نگاهم جا نماند؛ گفته بودند این بار برای تجمع ساعت اعلام نمی‌کنیم که پلیس بخواهد مانع تجمعات شود؛ اکنون که ساعت ۱۳ است هم خبری از تجمع نیست اما گویا در فضای مجازی خیابان‌ها شلوغ شده است!

مأموران یگان ویژه چند نفری در پیاده رو نشسته بودند و مشغول خوش و بش بودند، آنقدر فضا عادی است که مأموران در حالت آماده باش نیستند و بر روی نیمکت‌ها نشسته‌اند؛ این مشاهدات با فیلم‌هایی که در فضای مجازی می‌بینیم کاملاً متفاوت است، اگر به خیابان نیامده بودم شاید آن فیلم‌ها را باور می‌کردم!

مسیر خود را به سمت هسته اصلی اغتشاشات اخیر تغییر می‌دهم، به سمت خیابان ولیعصر، میدان حضرت ولیعصر (عج) و بلوار کشاورز تغییر می‌دهم، زمان می‌گذرد و با خود فکر می‌کنم اکنون باید مردمی که قصد اعتراض دارند به خیابان‌ها بیایند اما باز هم خبری از تجمع نیست؛ مأموران هستند اما تجمع کنندگان نه!

وارد خیابان جمالزاده می‌شوم، از اینجا دیگر تعداد مأموران بیشتر از محل‌های قبلی است، علاوه بر مأموران یگان ویژه مأموران بسیج و سپاه هم در محل مستقر هستند؛ بلوار کشاورز آرام است، دو دختر بر روی نیمکت نشسته و مشغول صحبت هستند، آن طرف تر یک معتاد متجاهر خمار بر روی یک صندلی خوابیده است.

مأموران یگان ویژه با هم مشغول صحبت هستند و مأموران سپاه هم آن طرف در کنار خودرو و موتورهایشان ایستادند؛ باغبان‌ها مشغول هرس کردن درختان هستند و شهر چهره آرامی دارد، شاید در ساعات آینده عده‌ای سودجو بخواهند این نظم و آرامش را بر هم بزنند اما قطعاً مامورانی که در صحنه هستند و اجازه عرض اندام به آنها نمی‌دهند.

به میدان ولیعصر می‌رسم، مأموران دور تا دور میدان هستند، دیوار نگار میدان نظرم را به خود جلب می‌کند، تلویزیون پرتابلی که از هفته فراجا دور میدان ولیعصر است همچنان در حال پخش کلیپ است؛ مأموران مشغول ناهار خوردن هستند و میدان خلوت است.

به این باور رسیدم که تا به لحظه تهیه این گزارش هیچ خبری از تجمعات در تهران نیست، علیرغم شلوغی‌هایی که در کانال‌های تلگرامی است خیابان‌ها خلوت است؛ به سمت خبرگزاری تغییر مسیر می‌دهم و از خیابان کریم خان عبور می‌کنم.

در خیابان کریم خان هم آرامش برقرار است، مأموران زیادی در خیابان حضور دارند تا اگر نیاز شد بتوانند به موقع وارد عمل شوند و از آسیب‌ها و درگیری‌های احتمالی جلوگیری کنند اما خیابان‌ها خلوت است و در تمام مسیری که از خیابان شریعتی تا طالقانی، پل کالج، انقلاب، تئاتر شهر، بلوار کشاورز، میدان ولیعصر و خیابان کریم خان و نجات الهی داشتم تجمعی را مشاهده نکردم.

اینکه معاندان بخواهند در روزهایی که شلوغ است فیلم با تاریخ‌های آینده تهیه کنند و در آن تاریخ‌ها فراخوان بدهند تا مردم فکر کنند هنوز این ناآرامی‌ها پابرجا است چیز بعیدی نیست و البته که قابل پیش بینی است اما رسانه‌ها باید روایت اول را داشته باشند تا در جنگ روایت‌ها بازی را به دشمن نبازند.