احمد قویدل، در گفتگو با خبرنگار مهر، افزود: صنعت پلاسما رقیب سازمان انتقال خون نیست و یک صنعت رو به توسعه و سودآور برای کشور است. واقعیت این است که اساساً منابع پلاسمایی حاصل از اهدای خون کفاف نیازهای شرکتهای تولید کننده دارو در جهان و ایران را نمیدهد و تأسیس مراکز جمع آوری پلاسما یکی از راهکارهای تأمین پلاسما برای تولید داروهای حیاتی مانند آلبومین، ایمونو گلوبولین، فاکتور ۸ و فاکتور ۹ است. در حاضر بالغ بر ۴۰۰ هزار لیتر پلاسما در کشور تولید میشود که کمتر از نصف آن از منابع خونی اهدایی تهیه میشود.
مدیر عامل سابق کانون هموفیلی ایران ادامه داد: خوشبختانه عزم جدی در فعالین صنعت پلاسما برای تأسیس پالایشگاه خون در کشور به وجود آمده و میتوان انتظار داشت در طی ۲ سال آینده به رغم موانعی که تحریمهای یک جانبه آمریکا در دسترسی به تجهیزات این پالایشگاهها برای ایران به وجود آورده، به بهره برداری برسد.
وی افزود: در حال حاضر یک ظرفیت برای تولید آلبومین و ایمونوگلوبولین در کشور وجود دارد اما انتظار میرود با تأسیس پالایشگاه ۷ محصول از پلاسماهای حاصل از اهدای خون و حاصل از فعالیت شرکتهای جمع آوری پلاسما در کشور تولید شود. مسئولین سازمان غذا و دارو از پایان توقف فرآیند صدور مجوز برای مراکز جمع آوری پلاسما خبر دادند. در حال حاضر ۱۲ مرکز جمع آوری پلاسما در کشور فعالیت میکند و ۶ مجوز جدید برای تأسیس مراکز صادر شده است.
قویدل گفت: افزایش تولید پلاسما تا یک میلیون لیتر در سال و تولید دارو از آن، نه تنها میتواند دسترسی بیماران نیازمند به این داروها از جمله بیماران هموفیلی را به صورت مستمر و کافی تأمین نماید، میتواند ظرفیتهای صادرات را در این حوزه در کشور به وجود آورد.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چرا در دورههایی مدیران سازمان انتقال خون با فعالیت این مراکز مخالفت میکردند، افزود: تفکر غلطی وجود دارد که مراکز جمع آوری پلاسما رقیب انتقال خون هستند و توسعه این مراکز موجب کاهش آمار اهدای خون میشود. این ادعا با بررسی آمار اهدا خون کشور اساساً رد میشود. ایران با آمار ۲۶ اهدا کننده خون از هر ۱۰۰۰ جمعیت نفر طی سالهای گذشته رشد طبیعی خود را داشته است. البته شیوع کرونا تأثیر منفی خود را در اهدای خون در جهان و ایران داشته است.
قویدل ادامه داد: واقعیت این است که این مراکز رقیب انتقال خون نیستند و ظرفیتی برای جذب افرادی هستند که داوطلب یک اقدام انسان دوستانه به شکل دیگری هستند. در حالی که مردان حداکثر در سال میتوانند ۴ بار خون اهدا کنند و زنان حداکثر ۳ بار، اهدای پلاسما میتواند به صورت هفتگی تحقق پیدا کند و این حجم جمع آوری پلاسما میتواند نیاز کارخانههای داروسازی را پاسخ دهد.
وی افزود: یکی دیگر از چالشهای صنعت پلاسما، موضوع نظارت بر این مراکز بوده است. سازمان انتقال خون در حالی که خود تولید کننده پلاسما است، امر نظارت و بازرسی مراکز جمع آوری را وظیفه خود میدانست، در حالی که عملاً فعالیتهای این سازمان میبایست طبق اساسنامه توسط وزارت بهداشت نظارت شود. گذشته از وجود تضاد منافع در نظارت یک تولید کننده پلاسما به مراکز جمع آوری پلاسما (تولید کننده دیگر پلاسما) این امر با توجه صراحت تولیدات سازمان انتقال خون با تعریف «وزارت بهداری» نیز در تضاد بود. لذا به درستی این مراکز باید تحت نظارت سازمان غذا و دارو تأسیس گردند.
قویدل گفت: تأسف انگیز است در شرایطی که منابع پلاسمایی کشور برای تولید فاکتور ۹، نه تنها میتواند کافی باشد بلکه ظرفیت افزایش تولید به گونهای که بیماران بتوانند از روش پروفیلاکسی (پیشگیری از معلولیت) بهره مند شوند، شاهد کمبودهای ادواری و معلولیت بیماران به خصوص کودکان هموفیلی باشیم. آمارها بر روی کاغذ، از کافی بودن منابع پلاسمای ایرانی برای تولید داروی فاکتور ۹ و حتی داروی خاص بیما ران ون ویلبراند (با برند ویلیت با تأیید FDA ) خبر میدهد، اما در عمل تحویل سهمیه بیماران هموفیلی به نصف کاهش پیدا میکند.
وی درباره اولین همایش صنعت پلاسما که پنج شنبه گذشته (پنجم آبان ۱۴۰۱) در برج میلاد تهران برگزار شد، گفت: پس از سالها اولین گردهمایی خاص صنعت پلاسما برگزار شد. حضور رئیس سازمان انتقال خون در این همایش انعکاسی از هماهنگی در سیاستگذاری در حوزه پلاسما است.