خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: هفته کتاب باید جشنی برای ترویج لذت بردن از کتاب و مطالعه باشد. در این هفته باید عموم مردم دامنه کتاب را بشناسند که همانا پیوندی بین گذشته و آینده و پلی بین نسلها و فرهنگهاست. هفته کتاب باید بگونهای باشد که در زندگی با عشق به کتاب و مطالعه تغییری ایجاد شود. باید خواندن را برای لذت بردن ترویج داد.
در علم اقتصاد برای هر کنشگر اقتصادی مفهوم مطلوبیت برای لذت بردن تعریف شده است. هر چیزی که برای انسان مطلوبیت داشته باشد حاضر است برای آن هزینه صرف کند تا مطلوبیت را بدست آورد. پس برای ترویج کتاب و کتابخوانی باید هر فرد این نکته مهم را مد نظر داشته باشد که خواندن و مطالعه کتاب میتواند برای او مطلوبیت ایجاد کند. اما تفاوتی که کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی و ضروری برای زندگی با سایر کالای اقتصادی دارد این است که مطلوبیتی که با مطالعه کتاب در افراد ایجاد میشود بعضاً برای آنها ممکن است ناشناخته باشد، اما بدون شک اثرگذار خواهد بود.
وظیفه ناشران، علاقهمندان به ترویج کتابخوانی، اساتید و دانشجویان به طور عام در کل سال و به طور خاص در هفته کتاب باید این باشد مزایایی را که مطالعه کتاب دارد، برای عموم مردم تشریح کنند. به طور مثال یک فرد عادی باید به این فهم برسد که مثلاً خواندن کتابهای شعر مثل غزلیات شورانگیز مولانا میتواند حس و حال خوبی در افراد ایجاد کند که تداوم آن باعث شود ایجاد این حال خوب دائمی باشد. وظیفه فعالان و علاقهمندان به ترویج کتاب و کتابخوانی است که این فهم را در افراد ایجاد کنند.
نکته مهم دیگری را که باید مدنظر قرار داد این است که برای کشف مطلوبیت مطالعه در افراد باید ابتدا ژانر یا گونه علاقه را کشف کرد که این مورد در شناخت جامعه هدف مطالعه برای ناشران اهمیت بسزایی دارد. خیلی از افرادی که از مطالعه گریزان هستند بیشتر بخاطر این دلیل است که نمیدانند در موضوعات کتابها به چه چیزی علاقه دارند و به چه چیزی علاقه ندارند. مثلاً طیفی از نوجوانان و جوانان بیشتر علاقهمند به داستانهای پلیسی و یا جنایی هستند که با ترجمه و نشر رمانهای آگاتا کریستی میتوان به این علاقه و یا نیاز آنها پاسخ داد.
بسیاری از کشاورزان سنتی که دارای سواد خواندن و نوشتن و یا فهم و درک علوم هستند علاقه دارند که با تکنولوژی روشهای جدید کشت آشنا شوند؛ باید کتابی در این زمینه برای آنها ترجمه و یا تألیف شود تا این نیاز و علاقه آنها نیز مرتفع گردد. پس به طور کلی از نظر بنده با توجه به نیاز و علاقه و در مرحله بعد تقاضای افراد و جامعه هدف کتابخوانی، باید عرضه کتاب صورت گیرد و به این ترتیب فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را در جامعه گسترش داد.
خود کتاب یک وسیلهای برای آگاهی است و در حال حاضر پیداست که با گسترش کالاهای جانشین کتاب مثل پادکستها، شبکههای اجتماعی، فضاهای اینترنتی، مقالات و… تقاضا برای کتاب و مطالعه از طریق کتاب بشدت کاهش پیدا کرده است و بُعد علاقه به کتاب در آن کمرنگتر شده است.
متأسفانه آگاهی از طریق کالاهای جانشین کتاب راه رفتن روی لبه تیغ است که هر آن ممکن است فردی که قدرت منطق و درک پایینی داشته باشد با خواندن عقاید و نظرات متفاوتی که در غیر کتاب پمپاژ میشود دچار سردرگمی در بسیاری از امور شود و نتواند سره را از ناسره تشخیص دهد. به همین خاطر است که بسیاری از کسانی که آگاهی گرفتن را در اینترنت و شبکههای اجتماعی طلب میکنند به علت عدم برخورداری از سواد رسانهای دچار انحرافات زیادی در مسیر آگاهی میشوند. در اینجا نهادهای مربوطه باید با اعطای یارانههای بیشتر به کتاب و ناشران باعث شوند که قیمت پشت جلد کتاب از این چیزی که در حال حاضر است پایینتر بیاید تا مشوق و انگیزهای باشد برای افراد که در مسیرآگاهی و سیر مطالعاتی خودشان کتاب بخرند و به کتاب پناه ببرند تا به کالاهای جایگزین کتاب.
هفته کتاب بهانه خوبی است که فعالان این حوزه با برگزاری جلسات هماندیشی تصمیم بگیرند که چگونه ارزش والای کتاب را برای عموم مردم تشریح کنند.
ناصر آسیابانی، دکترای اقتصاد کشاورزی