حمید عبداللهزاده کارگردان مستند «حرمان» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: اواخر جنگ با داعش در عراق، آخرین شهری که قرار بود آزاد شود، شهر موصل بود. آن زمان ما بهدنبال آزادسازی موصل بودیم و ائتلاف آمریکاییها هم بهدنبال نفوذ به شهر موصل بودند. حدود ۶ ماه در انتظار آغاز این عملیات بودیم اما آمریکاییها به بهانههای مختلف، آزادسازی این شهر را به تأخیر میانداختند. حدس بچههای مقاومت این بود که آمریکاییها میخواهند برای داعشیها زمان بخرند. بعدها هم متوجه شدیم تعدادی از فرماندهان ارشد داعش در همین بازی زمانی با هلیبرد از آن منطقه خارج کرده بودند. حدس نیروهای مقاومت این بود که آمریکا بهدنبال پا گرفتن داعش در نقطه دیگر است و حتی گفته میشد برخی از این نیروها به افغانستان منتقل شدهاند.
وی با اشاره به ترکیب نیروهای حاضر در میدان، افزود: خاطرم هست زمانی که میخواستیم برای این کار وارد منطقه شویم، آمریکاییها ورود به آن منطقه را ممنوع کرده بودند. ما با استفاده از ارتباطاتی که داشتیم، بهصورت مخفیانه به آنجا رفتیم و کارمان را انجام دهیم. اجازه ورود هیچ خبرنگار ایرانیای را به ما نمیدانند. ما در همان مقطع زمانی که به آنجا رفتیم، تصاویر دو مستند را ضبط کردیم. یکی از آنها همین کار «حرمان» بود. بچههای دیگر در حدود ۴۵ روز در آن منطقه حضور داشتند.
این مستندساز ادامه داد: در آن مقطع داعش، جذب بالایی از اهل تسنن داشت و حتی شنیده بودیم برخی افراد از داخل ایران به آنها پیوسته بودند. در آن شرایط ما با مستند «حرمان» بهدنبال طرح این سوژه بودیم که این جریان، هزینه بالایی را برای خود اهل سنت به همراه خواهد داشت. حتی در بخشهایی از مستند به ماجراهای مرتبط با اختلافات شیعه و سنی هم اشارههایی داشتیم.
به محض اینکه متوجه میشدند شیعهایم، حذف میشدیم
وی افزود: آن زمان برخی گروههای تلگرامی در ایران فعال بودند که داعش از طریق آنها اقدام به جذب نیرو میکرد. ما تلاش کردیم از طریق لینکهایی که در همین گروهها ارسال میشد، عضو گروههای دیگر آنها بشویم. در یکی دو گروه آنها عضو هم شدم اما به محض اینکه به واسطه اشتباهی متوجه شیعه بودن ما میشدند، حذفمان میکردند. حضور در گروههایی که با هم گفتگو میکردند، اطلاعات خوبی را در اختیار ما میگذاشت. در یک مورد بهواسطه تصویر تربتی که در گوشه تصویر پروفایل من بود، از یکی از این گروهها حذف شدم.
عبداللهزاده گفت: بعدها با کسب این تجربهها، کارمان را بهتر یاد گرفتیم و در یکی از این گروهها که نزدیک ۳۰۰ عضو داشت، توانستم عضو شوم. این گروهها خیلی هم با احتیاط کار میکردند. در شهرهای غربی خیلی فعال بودند و شنیده بودم در شهرهایی مانند اهواز هم شبنامههایی را پخش میکنند. اینها حتی مولوی عبدالحمید را در میان خود تکفیر میکردند و اصلاً قبولش نداشتند.
آن دسته از اهل تسنن ساکن موصل که خیلی از ورود داعش به شهر خود استقبال کرده بودند و فکر میکردند با آمدن آنها همه چیز فراهم است و زندگیشان تغییر میکند، خودشان به جایی رسیدهاند که داعشیها از آنها بهعنوان سپر انسانی استفاده میکردند!
وی افزود: آن زمان هنوز اتفاق حمله به مجلس هم رخ نداده بود، اما نشانههای وجود داشت که آنها قصد عملیات در ایران را هم دارند. ما میخواستیم این فضا را روشن کنیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم به موصل برویم و سراغ از افرادی بگیریم که شاید زمانی فکر میکردند با آمدن داعش، مدینه فاضله در کشورشان محقق میشود و دولت ایدهآلشان برسر کار میآید، بگیریم. احساس کردیم اگر یکی از اهل تسنن را هم با خود همراه کنیم، راحتتر به نتیجه میرسیم.
این مستندساز درباره بازسازی برخی صحنههای مستند «حرمان» هم توضیح داد: بالاخره شرایط بهگونهای بود که ما ناگزیر شدیم بخشهایی از کار را بازسازی کنیم. ما در این مستند با نیروهای واکنش سریع همراه شدیم و حتی لباس آنها را هم پوشیدیم. ما در تیم رسانهای با آنها همراه شدیم. مستندسازان دیگری هم به آن منطقه رفته بودند اما همه درباره حاشیه موصل کار کرده بودند و هیچکس وارد شهر نشده بود. برای اولین بار بود که ما عملیاتی را تصویر میکردیم که در آن ما جایی را تصرف نمیکردیم. استفاده از تصاویر این عملیات هم دو دلیل داشت. یکی اینکه آمریکایی میخواستند این جنگ پیش نرود و فرسایشی شود. دیگر اینکه ما میخواستیم در مستند نشان دهیم آن دسته از اهل تسنن ساکن موصل که خیلی از ورود داعش به شهر خود استقبال کرده بودند و فکر میکردند با آمدن آنها همه چیز فراهم است و زندگیشان تغییر میکند، خودشان به جایی رسیدهاند که داعشیها از آنها بهعنوان سپر انسانی استفاده میکردند!
وی ادامه داد: داعش هر منطقهای را که میگرفت، گزارههای انگیزشی را در گروههای مجازی خود مطرح میکرد و از همین طریق اقدام به جذب نیرو میکرد. حتی تصاویری که از آنها استفاده کردهایم، تصاویری است که در پروفایل این افراد وجود داشت و حتی برخی از آنها برای عملیات انتحاری، آمادگی روحی کامل داشتند. همین موارد را در مستند نشان دادیم تا مخاطب داخل کشور هم در جریان این موارد قرار بگیرد.
زنجیرههای جذب نیروی فامیلی در «داعش»
عبداللهزاده درباره زنجیرههای جذب نیرو بهصورت فامیلی در شبکه داعش هم گفت: از آن جایی که اینها نمیتوانند به هرکسی اعتماد کنند، معمولاً اگر کسی جذب داعش شود، در مرحله بعد روی بستگان او کار میکردند تا دایی، عمو، پسرعمو یا دیگر اعضای خانواده را به گروه خود جذب کنند. برخی از اینها شرایط مالی خوبی هم نداشتند و اینها پرداختهای خوبی را در ابتدا انجام میدادند. برخی از آنها خیلی هم انگیزه ایدئولوژیک نداشتند و به دلیل شرایط اقتصادی جذب این گروه میشدند.
وی درباره یکی از کاراکترهای اصلی مستند «حرمان» هم گفت: آدمی که ما پیدا کرده بودیم، حدس میزدیم ارتباطاتی با داعش داشته باشد، اما درباره آن مطمئن نبودیم. خاطرم هست وقتی با او صحبت میکردیم، گرایشهای خاصی داشت و احساس میکرد آنها یک دولت اسلامی هستند که به خوبی دارند شریعت را پیاده میکنند. در کلامش میگفت آنها اشتباههایی هم دارند اما در کل ذهنش نسبت به داعش منفی نبود. میخواستیم ببینیم آیا میتوانیم با نشان دادن شرایط واقعی منطقه، ذهن او را تغییر دهیم؟ البته که بازخورد خیلی مثبتی از این تلاشها نگرفتیم.
این مستندساز ادامه داد: ما گاهی فکر میکردیم اینها از ترس داعش است که اینگونه موضع میگیرند اما واقعیت این نبود. خودم به یکی از اردوگاهها رفتم که همسران برخی از این داعشیها در آنجا حضور داشتند و هنوز با باور، از داعش حمایت میکردند.
این مستندساز در پایان با اشاره به حرکت تروریستی اخیر داعش در حرم شاهچراغ (ع) گفت: آنچه من از این تحولات برداشت میکنم، تلاش برای سوریهسازی در ایران است. اینها به لحاظ جمعیتی فعال هستند و مدل رفتارهایی که دارند، خیلی شبیه به اقداماتی است که در سوریه انجام میدادند. آنها تمام تلاش خود را در راستای دوقطبیسازی و تقویت اختلافات داخلی انجام میدهند و در این بستر، طرح نظریه تلاش برای تجزیه ایران، نظریه درستی است. در سوریه هم همین فرآیند طی شد، در ابتدا برخی نارضایتیهای مردم از شرایط اقتصادی بود و آرامآرام بستر اعتراضات به سمتی رفت که اختلافات درونی در آن کشور عمیقتر شود. در ایران هم اینها هم روی شکاف مذهبی و غیرمذهبی سرمایهگذاری کردهاند و هم روی ایجاد شکاف مذهبی میان شیعه و سنی.