به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم تشییع غلامرضا سلیمانی شاعر آئینی و اهل بیت (ع) در محوطه حوزه هنری با حضور جمعی از اهالی شعر و ادبیات برگزار شد.
در ابتدای مراسم، مصطفی محدثی خراسانی شاعر آئینی با خواندن یکی از اشعار خود، درباره غلامرضا سلیمانی گفت: اکثر دوستان در سالها و دهههای اخیر آرامشی را در رفتار و نگاه وی میدیدند، البته من اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ با وی آشنا شدم. سلیمانی روحی جستجوگر و متفاوت با سالهای اخیر پیدا کرده بود و به دنبال کسب تجربههایی نو در حوزه محتوایی و فرمی شعر بود. وی این را به من نشان داد که تمام تلاشهایش و تجربههای متنوعی که کسب کرده بود برای رسیدن به این آرامش بود. وی به شناخت عمیق هستی و خودش رسیده بود.
راز زنده بودن خودش را عاشق بودن و دوست داشتن میداند
وی در ادامه افزود: آخرین باری که همسفر بودیم، سفر راهیاننور سال گذشته بود که بعد از زیارت گلزار شهدای اهواز آخرین باری بود که اشک و دلگرفتگی وی را دیدم. شروع شعر و کشف استعدادش در یک حلقه با شکوه شکل گرفت که مرحوم خلیل عمرانی شکل داده بود صورت گرفت و همه بچههای تربیت یافته در آن حلقه جز افراد تأثیرگذار در حوزه شعر هستند، البته خودش در اشعارش اذعان میکند که میمیرم اما زندهام و راز زنده بودن خودش را عاشق بودن و دوست داشتن میداند.
دربخش دیگر این مراسم علی محمد مؤدب شاعر و مدیر مؤسسه شهرستان ادب درخصوص این شاعر آئینی اظهار داشت: اولین شعری را که از وی خواندم که البته امروز هم میتوان بخاطر خودش و هم تشابه وضعیتی که دارد خواند، شعر آقا اجازه ما دلمان تنگ میشود، بود. ما فرصتهای بسیاری را از دست رفته میبینیم که میشد با این سرو شعر امروز داشت اما در برابر تقدیر به گفته خودش باید اسماعیل تسلیم بود. خدا زیباست هرچه بخواهد زیبا خواهد بود. سلیمانی از یادگاران انجمن مروارید استاد خلیل عمرانی یا عمو خلیل بود. سلیمانی جز شاخصترین نسلهای انجمن مروارید بود.
مؤدب در ادامه گفت: در سالهای آغاز، شعرش با جریان شعر نوگرا همراه بود و برای بهتر شدن این وضعیت تلاش میکرد. اما دو نکته شاخصترین تجربه ادبی وی بود. اول در کنار نوگرایی، ارادت خاص وی به اهلبیت (ع) بود که کارهای بسیاری در این حوزه انجام داد و کتابی باهمین موضوع در دست انتشار است. دوم ارادت وی به شهداست و به همین دلیل وصیت کرد که در گلزار شهدا دفن شود. این یک توفیقی است که دو یادگار ادبی که از وی مانده عرض ارادت به اهلبیت (ع) و شهدا باشد. تسلیم و آرامش و انس با شهدا که در سلیمانی وجود داشت در سلوک ادبی او هم به یادگار مانده و به زودی دو کتاب از سلیمانی منتشر خواهد شد.
سیدعباس سجادی منتقد، مجری و شاعر درخصوص سلیمانی گفت: برای من و همه کسانی که چند دهه شعر تنفس کردند امروز روز سختی است. البته هر روزی که عزیزی را تشییع میکنیم، تلخ است. وقتی که خبر درگذشت سلیمانی را شنیدم تمام خاطرات سالهای گذشته که در فضاهای ادبی مختلف باهم داشتیم مثل یک پرده سینما به نمایش در آمد. این زیست شریف و انسانی سلیمانی به عنوان یک الگو میتواند بررسی شود و آنچه که حلقه مفقوده روزگار ماست، شرافت است و با از دست دادن افراد با شرافتی چون غلامرضا سلیمانی خلاءها احساس میشود.
عباس محمدی کلهر دوست قدیمی و شاعر معاصر با خواند شعری از آثار سلیمانی بیان کرد: شروع ما باهم آبان ۷۶ بود و امروز آبان ۱۴۰۱ خاتمه است. سلیمانی از افرادی بود که دوست داشت سایهاش بیشتر دیده شود و به شدت پرهیز داشت که که فضای عرفانیاش کمتر به تظاهر برسد طوری که اصرار داشت آثارش بعد از فوت وی منتشر شود. با توجه به اینکه قطعه نامآوران بهشت زهرا (س) آماده کرده بودند اما بنا به وصیت وی به گلزار شهدای یافتآباد تهران رجعت میکند. خیلی جذاب است که میعادگاه ما جنوب گلزار شهدا یافتآباد بود در کنار مزار عباس محمدی که روز ۲۲ بهمن ۵۷ شهید شده بود جمع میشدیم و بعدها جمع ۲ نفرمان تبدیل به یک جمع ۱۷ نفره شد و غلامرضا آسمانی روشن رفت.
در ادامه حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان ضمن عرض تسلیت دقایقی را کوتاه سخن گفت.
غلامرضا به شهید مجید قربانخانی ارادت خاصی داشت
در پایان نیز فاطمه طارمی همسر مرحوم غلامرضا سلیمانی ضمن تقدیر و تشکر از حضار گفت: تشکر و قدردانی میکنم اما دلم نمیآید نکتهای را نگویم و آن این است که انسانهای بزرگ در اندیشه خدمت به خلق هستند و در ۲۰ سالی که با وی زندگی کردم آنچه که از کلام و قلم وی تراوش میکرد جز خدمت به خلق نبود. سهشنبهها به گلزار شهدا میرفتیم و وی به شهید مجید قربانخانی ارادت خاصی داشت و میگفت که میخواهم همین جا آرامش بگیرم و اگر میشود اینجا را برای من آماده کنید.
پس از اقامه نماز بر پیکر غلامرضا سلیمانی، این شاعر معاصر راهی خانه ابدی خود (گلزار شهدای یافتآباد) شد.