خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: ابوالفضل حس آبادی، یادداشتی را با عنوان «از روایت مستند تا روایت ادبی» را با موضوع نقد و بررسی کتاب «یحیی»؛ تاریخ زندگی خاطرات سردار سرلشکر سیدرحیم صفوی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس، نوشته که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید:
دفاع مقدس یک منبع لایزال برای تولید و نگارش انواع محصولات فرهنگی از قبیل کتاب، مقاله، فیلم و… بوده است. بررسی پژوهشهای صورتگرفته درباره کتابهای نگارشیافته نشان میدهد که تاریخ نگاری و مستندسازی و ادبیات دو شاخه اصلی کتابهای نگارشیافته در این حوزه میباشد و هر کدام از این زمینههای موضوعی خود به زیرشاخههای دیگری تقسیم شده است.
البته همیشه نمیتوان مرز مشخصی بین این دو حوزه ترسیم نمود و در زمینههایی مانند تاریخ شفاهی، خاطرهنگاری و ادبیات پایداری درهمکرد محتوایی داشته بهنحوی که گونهشناسی تالیفات را با دشواری همراه نموده است. این درهمکرد در بیشتر موارد ناآگاهانه بوده و نویسندگان بهدلایل مختلفی مانند آشنا نبودن به ساختار، مشخصنبودن چهارچوبهای ابلاغی مؤسسات و دخالت علایق و سلایق شخصی به شکلی از آن استفاده کردهاند.
حوزه ادبیات یکی از مهمترین محورهای موردتوجه در زمینه دفاع مقدس بوده است و در ذیل آن ادبیات داستانی که متمایل به داستان نویسی در زمینههای مختلف جنگ بوده و ادبیات تاریخی که گرایش به مستندنگاری بر اساس واقعیتها دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ادبیات داستانی جنگ را میتوان به زیرگونههای داستان جنگ و غیر جنگ تقسیم کرد که بر اساس مخاطب، زوایه دید، زبان، درونمایه، حجم و ساختار یا برخی عناصر دیگر شکل میگیرد. در کنار این دو گونه ادبیات جنگ، اضافه کردن کلمه ادبیات پایداری بار معنایی به آن میبخشد. یکی از مهمترین وظایف ادبیات داستانی و ادب پایداری ارائه آگاهی است که جنبه سمبولیک در تاریخ ایران داشته است.
کتاب مورد بحث در این مقاله کتاب یحیی است. این کتاب توسط محمد علی آقا میرزایی در ۱۰۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات مرزو بوم به چاپ رسیده است. معمولاً در بررسی ظاهری یک کتاب سوالاتی مانند طراحی کتاب و صفحهآرایی، میزان ارتباط مؤلف با متن تولیدشده، ناشر تخصصی یا عمومی کتاب مطرح میباشد.
کتاب از طراحی جلد و صفحه آرایی مناسبی برخوردار است. تدوینگر کتاب سابقه مرتبطی با موضوع کتاب دارد و آثار دیگری مانند چندین جلد از کتاب قصه فرماندهان را در کارنامه خود دارد. آثار قبلی نگارشیافته وی که با سبک نگارش کتاب یحیی و محتوای آن ارتباط مستقیم دارد. انتشارات مرزو بوم از سال ۱۳۸۷ کار خود را با توصیه رهبری به افزایش چاپ کتاب در زمینه ادبیات جنگ شروع کرده است. این کتاب اولین سری از کتابهای داستان گونه ادبی درباره فرماندهان است که بر مبنای کارهای چاپشده قبلی به شیوه جدید در این انتشارات به چاپ رسیده است.
مهمترین سوال درباره محتوای کتاب این است که هدف از نگارش این سبک از آثار چیست؟ چرا بازنمایش محتوای کتاب خاطراتی که قبلاً با نام خاطرات سردار سرلشکر سیدرحیم صفوی (نجفپور، ۱۳۸۸) و خاطرات شفاهی سردار سید یحیی رحیم صفوی (بهداروند، ۱۳۹۷) و خاطرات همسر ایشان تحت عنوان «همراه؛ روایت دکتر مهرشاد شبابی از همراهی با سردار سرلشکر دکتر سیدیحیی (رحیم) صفوی در دوران دفاع مقدس» (اردستانی، ۱۳۹۶) و همینطور کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سیدیحیی رحیم صفوی با نام «از سنندج تا خرمشهر» (اردستانی، ۱۳۹۷) به چاپ رسیده، اهمیت دارد.
در واقع این کتاب برداشتی روایتگونه از چهار کتاب دیگر است که چنانچه تدوینگر در مقدمه توضیح داده با بررسی اسناد و مدارک باقیمانده تبدیل به این کتاب شده است. کتاب «یحیی» نخستین اثر داستانی است که با تلفیق تاریخ شفاهی و اسنادی به نگارش درآمده است. این کتاب نمادی از تلفیق دیدگاههای مختلف در رسیدن به محتوای واحد است و باید به اهداف چندجانبه دست پیدا نماید جایی که همسر ایشان میگوید «صدای تمام زنان ایران است که همسران و پدران خود در جنگ و دفاع مقدس و سایر برههها با خانواده خود همراهی کردند. این کتاب صرفاً خاطرات زندگی من و آقا رحیم نیست.»
کتاب داستان زندگی یحیی صفوی از کودکی تا خاطرات جبهه جنوب را در ۲۷ فصل روایت میکند و چند مقطع مهم زمانی زندگی وی را دربرمیگیرد. سبک نگارش کتاب برخلاف بیشتر کتابهایی که با رویکرد زندگینامهنگاری با اطلاع راوی به روایت زندگی میپردازند به تصریح تدوینگر بدون اطلاع راوی و با کمک همسر ایشان نگارش یافته است؟ نکته مهم در جمعبندی محتوا این است که تدوینگر با توجه به عدم حضور مصاحبهگر و مصاحبه شونده، با اطلاعات مکتسبه قبلی و همراهی و نظارت مشاور چگونه توانسته با حفظ امانت در محتوا و مستندسازی آن را به نگارش در آورد. آیا مسئله عدم مراجعه نهایی به راوی اثر با توجه به زندهبودن وی قابل قبول است؟ زیرا نویسنده خود نه مصاحبهکننده و نه تدوینگر خاطرات قبلی بوده است.
هدف از نگارش کتاب یحیی انتقال محتوا به زبان نثر با هدف ماندگاری جنگ در حوزه روایت و مستندنگاری است. از این دست کارها میتوان به مستند «آخرین روزهای زمستان» اشاره نمود که توسط محمدحسین مهدویان بر اساس خاطرات و یادداشتهای شهید حسن باقری تهیه شده است. تاکید بر نگارش کتابهای داستان گونه در واقع تأیید جمله امیری است که معتقد است «ما امروز در یک نقطه عطف ایستادهایم و تاکنون توانستهایم به اندازه کافی کتابهای روایت و مستند تولید کنیم.
از این به بعد دیگر باید به ادبیات داستانی ورود پیدا کنیم. اکنون وقت آن است که وقایع مستند جنگ به زبان دراماتیک و رمان تبدیل شود.» تا چه حدی این دیدگاه درست است؟ خصوصاً در بحث ارتباط بین تاریخ شفاهی و زندگینامهنویسی داستانی چه چهارچوبهای محتوایی باید رعایت گردد تا خروجی کار قابل قبول باشد؟ چه ارتباطی بین روایت تاریخی، روایت داستانی، روایت ادبی از یک موضوع وجود دارد؟ ارتباط بین تدوینگر، سفارشدهنده و مخاطب در کتاب چگونه است؟ ویژگیهای یک مستند تاریخی چیست؟ تا چه اندازهای به روایت و تا چه اندازهای باید به داستان نزدیک باشد؟
نثر به کاررفته در کتاب و به گفته نویسنده انتخاب و کلمات ساده و نزدیک به گفتار است. نگارش نهایی با نظارت آقای سرهنگی و فصل به فصل جلو رفته است. جمعاً ۵۲ جلسه سه ساعتی کار خوانش و نهاییسازی متن انجام شده و حدود ۸۰ ساعت خوانش نهایی متن با کارشناسان انتشارات مرز و بوم طول کشیده است. فصلها عنوان ندارد.
کتاب رمانگونه شروع میشود و برخلاف معمول این گونه آثار با زندگینامه و سرگذشت پدر و مادر شروع نمیشود. آیا آوردن خلاصه مختصری از زندگی یحیی صفوی در ابتدای کتاب برای کسانی که وی را نمیشناختند، لازم نیست؟ مقدمه خوب است، نویسنده نحوه آشنایی با کار، شیوه نگارش، مدت زمان تدوین کار و اصول کار را توضیح داده است.
به نظر میرسد نگاه داستانگونه در کتاب بر روایت مستند غلبه دارد زیرا اگر مبنای کار بر روایت مستند است باید حتیالامکان مؤلفههای اصلی کتاب گویا شود، مواردی مانند محل جغرافیایی که داستان در آن رخ میدهد؟ افراد خانواده؟ مدرسه و تاریخ. مؤلف در بیان اطلاعات گاهی دچار مختصرنویسی میشود. دسترسی وی به انبوه اطلاعات البته کار را برای وی دشوار نموده است. زیرا تلاش نموده تا کار جدید و متفاوت از آثار قبلی ارائه دهد.
ساختار اصلی نگارش کتاب بر مبنای برجستهکردن فرازهای مهم از زندگی صفوی است. کتاب بین حال و گذشته در رفت و آمد است. یکی از مباحث مهم در روایت اثر تاکید بر روایت خودمانی از تاریخ زندگی صفوی است. در این موضوع مسئله شفاهی کردن تاریخ تا حدی در اثر دیده میشود، زیرا نویسنده در تلاش است تا لحن اثر را به راوی نزدیک نماید و به جای راوی صحبت کند.
اگر بنا است کتاب علیرغم داستانیبودن به ماهیت تاریخی و استنادی خود وفادار بماند خواننده توقع دارد تا مقاطع مهمی مانند وقوع انقلاب و نقش صفوی، ورود به سپاه و حتی آشنایی با همسرش را بیشتر در متن بخواند. این ممکن است به دلیل اطلاعات زیاد چاپشده در آثار گذشته باشد و برای همین نویسنده از برخی مقاطع گذرا عبور میکند. در مجموع کتاب یحیی در چارچوب تعاریف نگارشی تعیین شده برای آن موفق است اما اینکه تعریف این سبک نگارش کتاب صحیح است یا خیر موضوعی است که پاسخ دادن به آن دشوار است زیرا مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بیشتر آثار تاریخ شفاهی و مستند در زمینه جنگ به چاپ رسانده است.
روی آوردن به آثاری که رویکرد ادبی به تاریخ جنگ دارد و تا کنون در خط مشی این مرکز نبوده است علی رغم اهمیت، جای این سوال را دارد که آیا این سبک از نوشتن در آینده نیز ادامه خواهد یافت یا خیر و اگر چنین است نباید استانداردهای خاصی برای آن تدوین گردد تا برخی از ایراداتی که بر این کتاب وارد است در آینده تکرار نشود. از جمله اینکه ساختار نگارشی اثر بین روایت ادبی و مستند مانده است. نویسنده هم تلاش دارد تا نثر داستان گونه را در کتاب رعایت کند و هم مبنای کار را بر حوادث واقعی که از کارهای قبلی و اسناد مورد مطالعه درک نموده قرار دهد. این مسئله خواننده را در دو راهی میزان تطبیق محتوای کتاب با واقعیت قرار میدهد و توقع او را از متن بالا میبرد.
نمونه دیگر فصل آخر کتاب است که به طور کامل به عکسهای صفوی اختصاص دارد زیرا معمولاً در کتابهای داستان عکس آورده نمیشود. نمایه کتاب نیز که معمولاً برای کتابهای علمی و مستند تهیه میشود جالب است، زیرا در چنین کتابهایی معمول نیست. فصلها عنوان ندارد و فهرستی از آن در ابتدای کتاب نیامده است و در عینحال منشأ عکسها نیز مشخص نشده و در متن به آن اشارهای نشده است. در مجموع پیشنهاد میشود تا این سبک نوشتاری در ترازوی نقد کارشناسان مرتبط قرار گیرد تا عیار آن با توجه به اهداف و کارکردهای مورد نظر سنجیده شود.