خبرگزاری مهر، گروه جامعه: خالکوبی طرح رعد و برق گردنش که تا بالای خط ریشش ادامه دارد نظرم را جلب میکند، چهره ساکتی دارد، برخلاف اکثر متهمان به دنبال هیاهو و سر و صدا نیست، او و یکی دیگر را با هم دستبند زدهاند و از سایر متهمان جدا کردهاند.
نگاهش میکنم و به سمتش میروم، میگویم: سینا تو هستی؟ میگوید: «بله» رکوردر را روشن میکنم و میپرسم: ناراحت نمیشوی از آن شب برایم بگویی و با هم گفت و گویی داشته باشیم؟ میگوید: نه ناراحت نمیشوم اما من فقط حقیقت را میگویم.
گفتم: من هم میخواهم حقیقت را از تو بشنوم.
هم دستبندی اش میگوید: سینا میخواهی همه چیز را بگویی؟
سینا میگوید: من از روز اول هم گفته بودم که اگر لو برویم همه چیز را میگویم، ترسی ندارم. دستانش را بالا میآورد و دستبند را نشان میدهد و میگوید: از این بدتر که نمیشود.
سرش را به سمت من میچرخاند و میگوید: اول به ما گفتند که قرار است به یک پایگاه بسیج بزنیم، قرار نبود مسجد آتش بزنیم! نماز نمیخوانم و خالکوبی زدهام اما مسلمان که هستم! مادر من که به مسجد میرود؛ اصلاً من چی کار به مسجد داشتم؟
چشمهایش خیس میشود، بغض میکند، میگوید: من در رستوران کار میکنم، همه ما که الان دستگیر شدهایم در یک رستوران کار میکردیم؛ الان صاحب کارمان بدبخت شده که این همه اغتشاشگر در رستورانش دستگیر شده است.
میگویم: سینا اصلاً چه شد که این کار را انجام دادی، از اولش برایم بگو.
چشمهایش را درشت میکند و میگوید: رفیق ما که الان فراری است گفت همه جا شلوغ شده است الا لواسان؛ بیایید یک کاری کنیم که لواسان عقب نماند.
او به ما یاد داد که چگونه کوکتل مولوتف درست کنیم که البته آن تعدادی که داشتیم را خودش درست کرده بود، بعد از آن یک نقشه کشید و گفت برویم یک پایگاه بسیج که خالی هم هست آتش بزنیم و فیلم بگیریم تا از بقیه عقب نمانیم.
نفری را که به سینا دستبند زده بودند یکی از اتباع بیگانه است که در حین مصاحبه مدام ما را نگاه میکند و گویا او هم حرفی برای گفتن داشت.
به او گفتم: تو نمیخواهی از آن شب بگویی.
میگوید: من کارگرم، محتاج پولم، اصلاً ایرانی نیستم، صاحب کارم هرچه بگوید همان را انجام میدهم؛ صاحب کارم گفت اگر میخواهی کار داشته باشی باید از بچههایی که میخواهند کوکتل بزنند فیلم بگیری، من هم همین کار رو کردم؛ من حتی یک کبریت هم روشن نکردم.
سرهنگ جلیل موقوفهای رئیس پلیس پیشگیری تهران به همراه دادستان لواسان به میدان صبحگاه پلیس پیشگیری میآید تا با متهمان صحبت کند؛ صحتسنجی حرفهای سینا و همدستانش را از سرهنگ سوال میکنم.
سرهنگ موقوفهای در مورد این حادثه گفت: در پی ناآرامیهای اخیر تعدادی از آشوبگران در بامداد ۱۳ آبان ماه با پرتاب مواد آتش زا به مسجد فاطمیه در منطقه لواسان آن قصد و آتش کشیدن مسجد را داشتند که با هوشیاری خادم و مردم بلافاصله آتش خاموش شد مأموران کلانتری ۱۶۶ لواسانات سریع وارد عمل شدند و تعداد ۱۱ نفر را شناسایی و دستگیر کردند.
وی ادامه داد: در مخفیگاه این متهمان مقادیر زیادی مواد آتشزا، نقاب، ماسک و سلاح سرد کشف شده است.
دادستان لواسان هم در این زمینه گفت: ۱۱ نفر از افرادی که اقدام به تخریب و آتش زدن اماکن و مسجد داشتن را در کمتر از ۲۴ ساعت شناسایی و دستگیر کردیم، این افراد همانهایی بودند که در آشوبهای تهران هم شرکت کرده بودند و عکس و فیلمهای آنان نیز موجود است.
هنگامی که متهمان سوار بر خودروی حمل متهم میشدند، سینا از بقیه جدا شد و به سمتم آمد و پرسید: شما میدانید قرار است چه حکمی برایمان بدهند؟
گفتم: اطلاعی ندارم.
سرش را پایین انداخت و به بخشی از فرمایشات رهبری درباره رفتار با متهمان اغفال شده و کم تقصیر اشاره کرد گویا امید به رأفت نظام دارد.
سینا و همدستانش رفتند اما موضوع مهم برخورد با افرادی است که این جوانان را اجیر میکنند تا به اهداف خود برسند.
همانهایی که ردی از خود به جا نمیگذارند تا آزادانه در شهر بچرخند و جوانهای دیگری را طعمه کنند.
خبرگزاری مهر را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید