خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ فاطمه میرزاجعفری: کتاب «در میان سرخپوست ها» که تحقیق و تدوین آن برعهده احسان دهقانی و امین سردارآبادی بوده است به تازگی توسط انتشارات راه یار منتشر شده است. این کتاب روایت سفر و حضور جنبش عدالت خواه در دهه ۸۰ به کنفرانس بین المللی «تغییرات آب و هوا و حقوق مادر زمین» در بولیوی است. این مجموعه شامل خاطراتی از هیئت اعزامی به همراه مقالات فکری است که به کمک آنها فضای آمریکای لاتین و نقش آنها را در مناسبات بین المللی نشان دهد و اشتراک ایران و کشورهای آمریکای لاتین را مطرح میکند.
فاطمه دلاوری، محمدصالح مفتاح، سید علی موسوی سه نفر از افرادی هستند که در این همایش حضور داشتند و به این سفر رفتند همچنین محمد صادق شهبازی به عنوان کسی که در جنبش عدالت خواه در حال فعالیت است زمینه این سفر را فراهم کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«زمانی که درباره اسرائیل صحبت میکردیم، مواضعشان خیلی با ماه همراه بود. کاملاً مشخص بود که موضوع را پیگیری میکنند و از فلسطین، اسرائیل و نزاع بینشان آگاه اند و آن را درک میکنند. روز آخر که برنامههای رسمی همایشها و کارگروهها تمام شده بود، در حال خارج شدن از در اصلی دانشگاه بودیم که به سمت مراسم اختتامیه حرکت کنیم. فردی گوشهای ایستاده بود و کارت پستال طبیعت پخش میکرد فکر میکنم بولیویایی بود. تعدادی از دی وی دیهایی که خانم رجایی فر داده بود باقی مانده بود به آن آقا گفتم: «تعدادی دی وی دی داریم حالا که اینجا هستی اینها را هم پخش میکنی؟
گفت: «درباره چیست؟» گفتم: «فلسطین».
به بهانه انتشار این کتاب جلسه نقد و بررسی کتاب «در میان سرخ پوست ها» با حضور احسان دهقانی و امین سردارآبادی، محمد صادق شهبازی و حسام آبنوس در خبرگزاری مهر برگزار شد.
گزارش مشروح این جلسه را در ادامه میخوانید:
* آقای دهقانی بفرمائید که چرا این سفر شکل گرفته است و هزینههای سفر دانشجویان جنبش عدالتخواه به این همایش چگونه تأمین شد؟
دهقانی: ماجرای این سفر به یک کنفرانس بر میگردد که در آن بحثی مبنی بر اینکه کشورهای جهان سومی در مسیر پیشرفت هستند و این پیشرفت منجر به آلودگی میشوند مطرح میشود؛ که شخصیتهایی مانند مورالس و شخصیتهای سیاسی دیگری معتقد بودند که که آلودگی جهان الان محصول توسعهای است که کشورهای پیش رو پیدا کردند و آسیب را به وجود آوردهاند و ما در نقطهای قرار داریم که باید به آنها قرامت پرداخت کنید طبیعتاً کشورهای آمریکایی زیر بار این قرامت نمیروند به همین دلیل اجلاسی تحت عنوان «تغییرات آب و هوا و حقوق مادر زمین» تشکیل میشود.
از آنجایی که سال ۸۸ به گفته یکی از راویان کتاب فضای جامعه به شکلی بود که افراد یا طرفدار جریان ۸۸ بودند و یا بر علیه آن؛ جنبش عدالت خواه به دنبال این بودند که با این فضا مقابله کنند و در دانشگاههای کشور در صدد بودند که فضا را عوض کنند و بگویند که کشور مسائل مهم دیگری را هم دارد؛ برای این کار ایدههای مختلفی به ذهن شأن میرسد با پیشنهادی که آقای امیر تفرشی در آن زمان به جنبش عدالت خواه داده است پیشنهاد میدهند که این همایش موقعیت خوبی است و گوشی برای شنیدن حرفهای جنبش وجود دارد و میتوانید فضای ایران را متأثر کنید.
هزینههای این سفر هرچند که از ابتدا قرار بر همراهی نهادهای مختلف دانشجویی در آن زمان بوده است اما تماماً توسط خود اعضای گروه تأمین شده است.
* معیار انتخاب افراد برای این سفر چه بود؟
خب چند پارامتر مد نظر بوده است؛ اولاً اینکه یک زن مسلمان حتماً در گروه حضور داشته باشد چراکه در مورد زن مسلمان باورهای غلطی به فضای بیرونی جامعه منتقل شده بود و تصویر زن ایرانی یک زن با حجاب بود که اجازه فکر کردن ندارد به همین دلیل بنا بر این شد که یک خانم مسلمان که مسلط به زبان انگلیسی و مبانی انقلاب باشد و بتواند در آنجا صحبت کند انتخاب شود که از این میان خانم دلاوری برای این سفر انتخاب میشوند و البته عضو جنبش عدالت خواه نیز بودند. مثلاً میخواستند یک نفر از جامعه روحانیت در میان اعضای گروه حضور داشته باشد که به آقای سید علی موسوی می رسند و ایشان را انتخاب میکنند که در حوزه علمیه به زبان اسپانیایی آشناییت داشتند نفر سوم هم آقای مفتاح به دلیل آشنایی به رسانه برای پوشش اتفاقات این همایش و جریانات آنجا تسلط به زبان و مسائل حقوقی برای سفر انتخاب شدند.
* آقای شهبازی در حال حاضر ما شاهد این هستیم که بسیاری از فعالیتهای دانشجویی تبدیل به عادت شدهاند؛ به نظر شما اساساً چرا دانشجو باید با خارج از مرزها ارتباط داشته باشد؟
شهبازی: بسیاری از کارهای دانشجویی روتین شده است. یعنی عادت شده که دانشجویان همایش برگزار کنند بیانیه و تجمع بدهند در حالی که روایت کارهاست که ویژهتر است از این لحاظ که خلاف عادت است و نشان میدهد که میتوان اثر گذاریهای بزرگ در حد بین المللی انجام داد. برای مثال با یک فضای ساده آن زمان که این همایش بود و ما فقط شنیده بودیم که برنامهای در بولیوی بر ضد آن کنفرانسی که در دهه ۹۰ منجر به توافق پاریس شد در حال برگزاری است، راهی این سفر شدیم و بخشی از پول این سفر را از وزارت ارشاد و بخش دیگر را با هزینه شخصی پرداخت کردیم.
واقعیت این است که ما روایت درستی از جنبش دانشجویی نداریم و همه این جنبشها در کتابها و فضای مجازی و چهرهها خلاصه شدهاند
واقعیت این است که ما روایت درستی از جنبش دانشجویی نداریم و همه این جنبشها در کتابها و فضای مجازی و چهرهها خلاصه شدهاند در حالی که مهم کارهایی است که انجام شده که هم آسیب شناسی شود و هم برای نسل جوان روایت درستی شکل بگیرد و بگوییم که چطور میتوانیم کار کنیم. همچنین کنشگری ما چارچوب و فضا برای فعالیت ندارد این مهم در ایران متأسفانه محدود و سیاسی شده است در حالی که ما نیازمند فعالیت اجتماعی و بین المللی مثل کارهایی که بچههای امت واحده کردند هستیم.
یکی از ویژگیهای این کتاب این است که محققان آن یک فضای اینچنینی مانند جنبش را لمس کردند و ماهها از دیگران مصاحبه کردند و سند جمع کردند و این باب را از جهت بازخوانی تجربیات با محوریت کارها دنبال کنیم. متأسفانه این کتاب آنقدر دیده نشده اما قدرت خط شکنی کتابهایی مانند «دا» را دارد که بتوانیم مسیر را عوض کنیم و انبوهی از کارها بازخوانی شود این کار حتی قابلیت مستند را دارد.
* دستاوردهای این سفر برای جنبش عدالت خواه چه بود؟
شهبازی: سفر دستاوردهای زیادی داشت اولاً که در سال ۸۸ بود و تلاش ما بر این بود که انقلاب را از فضایی که در آن سال ایجاد شده بود بیرون بکشیم چراکه در آن زمان انقلاب دائم گرفتار مشکلات درونی بود و میخواستیم انقلاب کارهای بین المللی انجام دهد که معتقدم تا حدی در این کار موفق بودیم. خب یکی از تفاوتهای جنبش عدالت خواه با بقیه فضاها در این بود که از ابتدا فضای بین المللی و جهان اسلام جزئی از مسائل جنبش بود و معتقد هستیم که فرق ما با بقیه این است که همه نهادها سیاسی هستند اما ما میخواهیم فکری و فرهنگی باشیم و با خط امام (ره) به بازخوانی اصول و منابع مستقیم برسیم که مهمترین آرمان اجتماعی دین عدالت است و عدالت باید محور کارها باشد و این مسئله نه تنها داخلی نیست بلکه بین المللی است. برای مثال ماجرای از بطن جنبش عدالت خواه چند مجموعه تشکیل شد و تعدادی از بچهها به امت واحده رفتند و عدهای دیگر به خانه آمریکای لاتین سفر کرند همچنین حضرت آقا نیز گفتند: «این فضاها را ادامه دهید.»
این سفر عریان بودن نهادهای فرهنگی و دیپلماسی جمهوری اسلامی را مشخص کرد؛ ما یازده سال قبل رفتیم و جنگیدیم؛ در این اجلاس اسرائیل را در دو کنفرانس بچهها به عنوان نقض کننده محیط زیست حقوق بشر محکوم کردندماجرای مسلمان شدن آقای وارگاس نیز یکی دیگر از موضوعاتی بود که ما ارتباط با فضای بین الملل را جدی بگیریم؛ ارتباطی که هزینه چندانی هم ندارد چراکه هزینه این سفر زیر ۹ میلیون تومان شود در حالی که تبدیل به فضایی برای خروج از مسائل ۸۸ شد و انقلاب را وارد فضای ایجابی کرد. خب متأسفانه یازده سال طول کشید تا این کتاب منتشر شود شاید اگر در زمان خودش منتشر میشد اثرگذاری بیشتری داشت.
این سفر عریان بودن نهادهای فرهنگی و دیپلماسی جمهوری اسلامی را مشخص کرد؛ ما یازده سال قبل رفتیم و جنگیدیم؛ در این اجلاس رژیم اسرائیل را در دو کنفرانس بچهها به عنوان نقض کننده محیط زیست حقوق بشر محکوم کردند ولی ۵ تا ۶ سال بعد فضای جنبش دانشجویی درگیر کنوانسیون پاریس و اعتراض به آن شد اینها اثرات سفر بود؛ نمی گویم رفتن این بچهها انقلابی در جنبش ایجاد کرد اما اثرات زمینهای گذاشت.
جنبش عدالت خواه سه کار بزرگ کرد اولی همایش نهضت آزادی بخش بود که در لانه جاسوسی برگزار شد، در سالهای ۶۰ و ۶۲ حرکتهای اسلامی دانشجویی بود که ۵۲ گروه اپوزیسیون اسلام گرا را به ایران آوردند اما بعد از این موارد کار جدی در زمینه بین المللی نمیبینیم و جنبش دانشجویی در این زمینه ضعیف شده بود؛ اما در زمان این سفر ما به دنبال این گشتیم که چه کاری میتوان برای محیط زیست انجام داد؟ برای مثال یکی از مشکلات این سفر این بود که ما متنی درباره محیط زیست به زبان انگلیسی برای ارائه در این همایش در اختیار نداشتیم به جز کتاب «اسلام و محیط زیست آقای جوادی آملی» و این نشان دهنده عریان بودن دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی است. در حال حاضر اگر امروز همه نهادهای دیپلماسی فرهنگی تعطیل شوند تقریباً هیچ اتقافی نمیافتد.
گفتمان صدور انقلاب یکی دیگر از معضلات جنبش دانشجویی است که سال هاست متولی ندارد چراکه در حال حاضر صدور انقلاب تنها راه بقای آن است و اگر اتفاق نیفتد ما در درون خودمان شروع به تجزیه شدن میکنیم
در زمان این سفر به خاطر دارم که مدام از ما و بچههایی حاضر در کنفرانس سوال میشد که چرا ایران در مجامع مهم حضور ندارد؟ چراکه در تمام این سالها نهادهای مسئول با یک نگاه امنیتی به کشورها سفر کردند؛ در حال حاضر نیز در اجلاسهایی تحت عنوان «بیداری اسلامی» افراد از خارج از کشور به صورت بسته به ایران رفت و آمد دارند در حالی که ارتباط بیشتر اینها با جامعه سبب صدور انقلاب میشود اما متأسفانه مسئولان ما نگاه بستهای دارند و شاید باید این سد بشکند.
گفتمان صدور انقلاب یکی دیگر از معضلات جنبش دانشجویی است که سال هاست متولی ندارد مسائلی مانند فلسطین و اساساً صدور انقلاب متولی ندارد و این مسئله مهم است چراکه در حال حاضر صدور انقلاب تنها راه بقای آن است و اگر اتفاق نیفتد ما در درون خودمان شروع به تجزیه شدن میکنیم.
* آقای آبنوس نظر شما درباره کتاب چیست؟
نکتهای که من حین خواندن کتاب به نظرم رسید این است که ظاهراً ما برای چنین رویدادهایی تولید فرهنگی مناسبی برای حضور در عرصههای بین المللی نداریم برای مثال در کتاب هم هست که ترجمه درست قرآن به زبان اسپانیایی وجود ندارد و خیلی تلاشی برای آن چیزی که برای ما هم مهم است شکل نگرفته است. درباره صدور انقلاب هم در کتاب میبینیم که دست دوستان برای این سفر خالی است. حتی تشکلهای دانشجویی هم خودشان هویت ندارند یعنی بر فرض مثال ما سرودی نداریم که بگوییم این سرود جنبش عدالت خواه است در حالی که در کشورهای آمریکای لاتین المانهای هویت بخشی متفاوتی وجود دارد و در همین زمینه هم دستمان خالی است.
شهبازی: البته جنبش عدالت خواه سرود خاص خود را دارد.
آبنوس: ما واقعاً برای سفر به کشورهای خارجی مثل یک توریست رفتار میکنیم.نکته دیگر این است که این کتاب از سال ۹۹ تا الان هنوز چاپ اول است و نمی دانم در فضای دانشجویی چقدر معرفی شده است خب این مسئله نشان میدهد که فعالیت دانشجویی در این کشور مسئله نیست؛ همین که این کتاب خوانده نشده است نشان میدهد که ما هنوز کار داریم و باید تلاش کنیم شاید این بخش به ناشر مرتبط باشد اما این کار دانشجویی است. من ایده ام این است که ابتدا باید کتاب را نشان دهیم و سپس در مورد اینکه خوانده میشود یا نه باید صحبت کنیم. خب جنبش عدالتخواه افراد نسبتاً مشهوری دارد که میتوانند از ظرفیت خود برای معرفی این کتاب استفاده کنند.
درباره صدور انقلاب هم در کتاب میبینیم که دست دوستان برای این سفر خالی است. حتی تشکلهای دانشجویی هم خودشان هویت ندارند یعنی بر فرض مثال ما سرودی نداریم که بگوییم این سرود جنبش عدالت خواه است
مسئله بعدی این است که روی جلد کتاب عنوان تاریخ شفاهی ذکر شده است که به نظر من در دسته تاریخ شفاهی نیست و در واقع یک وقایع نگاری از این سفر است شاید این عبارت تاریخ شفاهی مخاطب را به اشتباه بیاندازد و ببیند که با یک سفرنامه روبه رو است که راوی اصلی آن خانم دلاوری است.
نکته دیگر ماجرای اسم کتاب است که به نوعی نگاه شمال به جنوبی دارد، برای من به عنوان مخاطبی که ادبیات لاتین را خواندهام به نظرم از ما بعید است به خصوص از بچههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که این رنگین بودن را در عنوان کتاب برجسته کردهاند شاید اگر کمی به سراغ المانهای فرهنگی و غیر نژادی میرفتیم بهتر بود که این حالت نژادی از عنوان کتاب برداشته شود.
اما نکته قابل سوال در این کتاب این است که دست ما در این سفر خالی است و اینکه از ما میپرسند که شما در مبارزه با آمریکا کجا قرار دارید و متأسفانه سوال مهم این است که آیا اساساً ما ادبیات ضد استعماری داریم؟ و در طول این ۴۰ سال به عنوان ادبیات داستانی در این زمینه چه تغییری داشتیم که اگر در سفری در میان این افراد بودیم بتوانیم تولیدات خودمان را نشان دهیم؛ امروز این کتاب به عنوان اینکه حضور در یک کشور ضد سلطه را روایت میکند میتواند شروع این مسیر باشد. نکته مثبت دیگر کتاب این است که روایت جنبش دانشجویی مسلمان را در این کتاب میبینیم در حالی که معمولاً در فضای نشر ایران روایت غالب در دست طرف مقابل است و برای من جالب بود که روایتی از جنبش دانشجویی شکل گرفته است.
متأسفانه جریان دانشجویی از سال ۵۷ به بعد فعال بوده است اما به دلیل محافظه کاری و یا دیگر مسائل نادیده گرفته شده است برای مثال یک روایت درست تاریخ شفاهی از ماجرای کوی دانشگاه وجود ندارد و هیچ وقت نیامدیم کتابی در این باره تولید کنیم تا روایت درستی از ماجرا شکل گیرد این نشان میدهد که ما حاضر نیستیم خودمان را روایت کنیم و این نشان میدهد که ما در ماجرای روایت ضعف داریم و مدام از جنگ روایتها صحبت میکنیم در حالی که امروز اگر حرف از جنبش عدالت خواه شود بسیاری میترسند و حتی عدالتخواهی یک مسئله دست نیافتنی شده است.
من در پایان این کتاب جملهای از رهبری به یادم آمد که فرمودند: «این انقلاب در هیچ جای جهان بدون نام امام خمینی (ره) شناخته شده نیست» به نظرم آمد اگر بخواهم مطابق این کتاب تعریفی داشته باشم به این شکل است که این انقلاب را در هیچ جای جهان بدون نام خمینی و احمدی نژاد نمیشناسند؛ متأسفانه بعد از عوض شدن دولت هم هیچ نشانهای از حضور ایران نیست و ماجرای صدور انقلاب که یکی از آرمانهای امام بود به طور کامل خاتمه یافته است و ما میبینیم که در آستانه ۵۰ سالگی انقلاب هنوز به صدور آن فکر نکردیم و این ماجرا کمی عجیب است.
* آقای شهبازی در حال حاضر نسل جدید جنبش عدالت خواه وجود دارد یا اینکه دچار رکورد و رخوت شده است و اساساً در حال حاضر فعالیتی دارد یا خیر؟
شهبازی: جنبش عدالت خواه هنوز هست و نسبت به آن دوره افزایش داشته است البته تحت تأثیر فضای مجازی و مسائلی مانند کرونا بوده است، اما در این دوره بحرانی را داشتیم که چهرههای فکری انقلاب که در آن دوره فعالیت میکردند و در دهه ۷۰ تا ۸۰ بازتولید فکر انقلابی میکردند ضعیف شدهاند. در حال حاضر این نسل سوم که در دانشگاهها شناخته میشوند و صحبت میکنند و به طور کلی در فضای انقلابی افراد سیاسی حضور دارند که به دنبال پر کردن کلیپ هستند و البته ظرفیت ارتباط گیری با فضای عمومی را نیز ندارند.
بچههای جنبش کارهای زیادی را انجام دادند که میتوان با آنها انبوهی از کتابها را تولید کرد اما در حال حاضر فعالیت فکری، تبیین و بحث کردن با وجود فضای مجازی جریان دارد مسئلهای که در سالهای ۸۰ از ویژگیهای جذاب جنبش عدالت خواه برای ما نیز بود؛ یکی دیگر از مهمترین کارهای جنبش در ابتدای دهه ۸۰ توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب ود اما به هر حال فضا تغییر کرده و امکانات زیادی آمده است؛ انبوهی از مؤسسه و قرارگاه وجود دارد و جنبش نیز مانند سایر تشکلها نیازمند احیای دوباره است اما مثل بقیه نهادها و تشکلها وضعیت بدی ندارد و تنها احتیاج به الگو های جدید، فکر جدید و بازسازی فضای تشکیلاتی دارد.
* به نظر شما دانشگاههای ما در حال حاضر فعال هستند؟
شهبازی: دانشگاه و جنبش دانشجویی در حال حاضر اوضاع خوبی را ندارد. در این سالها دستگاهها و نهادهای امنیتی ضربات بسیار سنگینی را به جنبش دانشجویی وارد کردند نه به لحاظ برخورد با ضد انقلاب که لازم است بلکه به لحاظ نگاههای بسته در حالی که نباید نگاه مان به جنبش دانشجویی تهدیدمحور باشد. در این سالها فضای اندیشهای نیز ضعیف شده است. دانشگاه به گفتمان بین المللی شدن کارهای دانشجویی نیازمند است و باید برای آنها عرصه و الگو ایجاد شود، گفتمان جهان اسلام باید احیا شود اما باید دید چقدر گوش شنوا برای شنیدن وجود دارد برای مثال در این کتاب ببینید که چند دانشجو با یک سفر توانستند چه فضایی را ایجاد کنند فرض کنید تشکلهای مختلف بتوانند چنین فضایی را در جهان اسلام ایجاد کنند، پس موضوع بین المللی باید مطرح شود چراکه انگیزه و افق تازه ای را ایجاد میکند.در حال حاضر مهمترین کاری که رسانه و فضای فرهنگی باید انجام دهد این است که برای جهان اسلام متولی مشخصی پیدا کند و مدام مسائل خود را مطرح کند چراکه مسائل داخلی ما و اقتصاد ما را نیز حل میشود.
نباید نگاه مان به جنبش دانشجویی تهدید محور باشد در این سالها فضای اندیشهای نیز ضعیف شده است. دانشگاه به گفتمان بین المللی شدن کارهای دانشجویی نیازمند است و باید برای آنها عرصه و الگو ایجاد شود* پس از این سفر جنبش عدالت خواه برای ایجاد عدالت چه کرده است؟
شهبازی: بلاخره کار ویژه ما در جنبش عدالت خواه بسته به مسئله شناسی در دهه ۸۰ اساساً عدالت بود. در مسائل سلامت، مبارزه با مفاسد اقتصادی، مسائل بین المللی و انبوهی از این موارد بوده است در این سالها نیز بچههای دانشجو پیگیر چنین مسائلی بودند اما خب طبیعتاً باید کیفیت بهتری پیدا کند و چیزی نیست که با کار دانشجویی انجام شود.
* در آخر اگر نکتهای باقی مانده است بفرمائید.
آبنوس: به نظر من باید پیگیر این باشیم که این نوع از ادبیات در میان مخاطب مسلمان ما دیده شود شاید پیگیری شما به عنوان محققان این کتاب این باشد که آثاری با این زمینه و گفتمان انقلاب را معرفی کنید چرا که متأسفانه ما در داخل آثار خود را رها کردیم و در خارج هم معرفی خوبی نداریم که بدانند ما هم این ادبیات را داریم و خب در آنجا هم کتابهایی وجود دارد که هیچ گاه ترجمه نمیشود بلکه مترجمان داخلی هم به سراغ کتابهایی میروند که ضد سرمایه داری و به اصطلاح چپ است و کاری هم با آمریکا ندارد؛ یعنی سرمایه داری را مطرح میکند اما نمیگوید که خاستگاه آن کجا و چیست.
به طور کلی در ادبیات آن چیزی که صدای ما با آن همسو باشد ترجمه نشده است و شاید افرادی که با خارج از مرزها ارتباط دارند بتوانند بلندگوی صدای ما باشند و نشان دهند که در آمریکای لاتین صدایی که میتواند بازتاب ما باشد و با آن انس داریم را به دستمان برسانند و شاید شما بتوانید پیگیری کنید که این نهضت به درستی حرکت کند.